آیا #مغز در حالت نباتی می تواند برخی از فعالیت های آگاهانه، شناختی را داشته باشد؟
حالت نباتی پایدار (Persistent vegetative state) وضعیتی است که به علت ضایعه مغزی شدید در برخی از بیمارانی که به اغما رفتهاند، رخ میدهد به نحوی که بیمار در این حالت بیدار میگردد ولی هوشیاری و آگاهی خود را مجدداً به دست نمیآورد. این حالت، آلفا-کما نیز نامیده میشود.[ویکی پدیا]
درصورت مراقبت صحیح از این بیماران، احتمال زنده ماندن برای چندین سال وجود دارد. در طی چندین سال اخیر دانشمندان توانسته اند با استفاده از تکنیکی fMRI روشی را برای بر قراری ارتباط با این افراد بیابند، یکی از پیشگامان این روش دکتر Adrian M. Owen دانشمند عصب شناس انگلیس است که در یکی از پژوهش هایش در سال 2010 این روش را برای برقراری ارتباط با 54 بیمار که کاملا در حالت نباتی بودند به کار برد. او ابتدا از بیمارن درخواست کرد که به بازی کردن تنیس فکر کنند، زمانی که بیمار به بازی تنیس فکر می کند مقدار جریان خون در قسمتی از مغز افزایش میابد و با استفاده از دستگاه اسکن fMRI قابل مشاهده است، سپس از بیمار خواسته شد در مورد راه رفتن در خانه خود فکر کنند،فکر کردن به این قسمت باعث می شدجریان خون در بخش متفاوتی افزایش یابد.
نتایج نشان داد 5 بیمار از 54 بیمار قادر بودند فعالیت ارادی در بخش هایی از مغزشان بودند، 3 بیمار برخی از نشانه های آگاهی را داشتند ولی دو بیمار دیگه هیچ رفتار قابل ارزیابی کلینیکی نداشتند.
یکی از بیماران توانست به سوالات بله/خیر که از او پرسیده شد به درستی پاسخ دهد، به این صورت که اگر جواب مثبت بود به بازی تنیس فکر می کرد و اگر منفی بود به حرکت در خانه فکر.
این نتایج نشان داد در عین حال که امکان هیچ گونه روش ارتباطی و تکلمی با فرد وجود نداشت است، ولی می توان با این روش با سیستم تفکر فرد ارتباط برقرار کرد.
#مغز
🆔 @neuro_psy
حالت نباتی پایدار (Persistent vegetative state) وضعیتی است که به علت ضایعه مغزی شدید در برخی از بیمارانی که به اغما رفتهاند، رخ میدهد به نحوی که بیمار در این حالت بیدار میگردد ولی هوشیاری و آگاهی خود را مجدداً به دست نمیآورد. این حالت، آلفا-کما نیز نامیده میشود.[ویکی پدیا]
درصورت مراقبت صحیح از این بیماران، احتمال زنده ماندن برای چندین سال وجود دارد. در طی چندین سال اخیر دانشمندان توانسته اند با استفاده از تکنیکی fMRI روشی را برای بر قراری ارتباط با این افراد بیابند، یکی از پیشگامان این روش دکتر Adrian M. Owen دانشمند عصب شناس انگلیس است که در یکی از پژوهش هایش در سال 2010 این روش را برای برقراری ارتباط با 54 بیمار که کاملا در حالت نباتی بودند به کار برد. او ابتدا از بیمارن درخواست کرد که به بازی کردن تنیس فکر کنند، زمانی که بیمار به بازی تنیس فکر می کند مقدار جریان خون در قسمتی از مغز افزایش میابد و با استفاده از دستگاه اسکن fMRI قابل مشاهده است، سپس از بیمار خواسته شد در مورد راه رفتن در خانه خود فکر کنند،فکر کردن به این قسمت باعث می شدجریان خون در بخش متفاوتی افزایش یابد.
نتایج نشان داد 5 بیمار از 54 بیمار قادر بودند فعالیت ارادی در بخش هایی از مغزشان بودند، 3 بیمار برخی از نشانه های آگاهی را داشتند ولی دو بیمار دیگه هیچ رفتار قابل ارزیابی کلینیکی نداشتند.
یکی از بیماران توانست به سوالات بله/خیر که از او پرسیده شد به درستی پاسخ دهد، به این صورت که اگر جواب مثبت بود به بازی تنیس فکر می کرد و اگر منفی بود به حرکت در خانه فکر.
این نتایج نشان داد در عین حال که امکان هیچ گونه روش ارتباطی و تکلمی با فرد وجود نداشت است، ولی می توان با این روش با سیستم تفکر فرد ارتباط برقرار کرد.
#مغز
🆔 @neuro_psy
#مکانیزم_مغزی_اضطراب
تاکنون آن مکانیسم مغزی که اضطراب را کنترل میکند، کاملا شناخته شده نبود. اما اخیرا محققان نوعی مدار مغزی کشف کردهاند که وظیفه آن کنترل اضطراب است. با این کشف میتوان اختلالهای اضطرابی را راحتتر درمان کرد.
مدت ۶ ماه یا بیشتر، دچار ترس و اضطرابی غیرمنطقی شود، او به اختلال اضطرابی مبتلاست. بنابر آمار موسسه بهداشت ملی آمریکا، هر سال از هر پنج نفر، یک نفر به اختلال اضطرابی مبتلا میشود. همچنین اختلال اضطرابی، فرد مبتلا را به بیماریهای دیگری مانند بیماریهای قلبی، دیابت و افسردگی گرفتار میکند.
دانشمندان در بررسیهای خود متوجه شدند که نوعی پروتئین به نام methyl-CpG به پروتئین دیگری به نام MeCP2 میچسبد و تغییراتی در ژن این پروتئین به وجود میآورد. این تغییرات موجب اختلالهای اضطرابی در فرد میشود. تمام سلولهای بدن حاوی پروتئین MeCP2، است اما این پروتئین در سلولهای مغزی بیش از هر سلول دیگر به فراوانی یافت میشود.
این پروتئین بسیاری از ژنهایی که نقش مهمی روی عملکرد عادی مغز و بهویژه حفظ سیناپسها یا ارتباطات بین سلولهای مغزی دارند، بازی میکند. پروتئین MeCP2، وارد هسته سلولهای عصبی که حاوی ژنهای سلول هستند، میشود. در واقع این پروتئین به وسیله انتقالدهندههایی به نام ایمپورتین به درون هسته سلول منتقل میشوند و ایمپورتین آلفا-۵، وظیفه جابهجایی پروتئین MeCP2 به درون هسته سلولهای عصبی مغز را به عهده دارد.
وقتی این پروتئین وارد هسته سلول مغزی میشود، آنزیمی را وادار به تولید مولکولS1P میکند و وظیفه این مولکول علامتدهی است که موجب واکنش اضطرابی در فرد میشود. اما نبود پروتئین MeCP2 میتواند جلوی عملکرد این آنزیم را بگیرد. محققان در گذشته دارویی به نام فینگولیمود (fingolimod) تولید کردهاند که روش علامتدهی مولکول S1P را تغییر میدهد و از آن در کنترل بیماری تصلب بافت چندگانه (اماس)، استفاده میکنند. این دارو میتواند اثر آرامشبخشی روی بیماران داشته باشد و اکنون محققان به علت اصلی این کاهش اضطراب پی بردهاند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
تاکنون آن مکانیسم مغزی که اضطراب را کنترل میکند، کاملا شناخته شده نبود. اما اخیرا محققان نوعی مدار مغزی کشف کردهاند که وظیفه آن کنترل اضطراب است. با این کشف میتوان اختلالهای اضطرابی را راحتتر درمان کرد.
مدت ۶ ماه یا بیشتر، دچار ترس و اضطرابی غیرمنطقی شود، او به اختلال اضطرابی مبتلاست. بنابر آمار موسسه بهداشت ملی آمریکا، هر سال از هر پنج نفر، یک نفر به اختلال اضطرابی مبتلا میشود. همچنین اختلال اضطرابی، فرد مبتلا را به بیماریهای دیگری مانند بیماریهای قلبی، دیابت و افسردگی گرفتار میکند.
دانشمندان در بررسیهای خود متوجه شدند که نوعی پروتئین به نام methyl-CpG به پروتئین دیگری به نام MeCP2 میچسبد و تغییراتی در ژن این پروتئین به وجود میآورد. این تغییرات موجب اختلالهای اضطرابی در فرد میشود. تمام سلولهای بدن حاوی پروتئین MeCP2، است اما این پروتئین در سلولهای مغزی بیش از هر سلول دیگر به فراوانی یافت میشود.
این پروتئین بسیاری از ژنهایی که نقش مهمی روی عملکرد عادی مغز و بهویژه حفظ سیناپسها یا ارتباطات بین سلولهای مغزی دارند، بازی میکند. پروتئین MeCP2، وارد هسته سلولهای عصبی که حاوی ژنهای سلول هستند، میشود. در واقع این پروتئین به وسیله انتقالدهندههایی به نام ایمپورتین به درون هسته سلول منتقل میشوند و ایمپورتین آلفا-۵، وظیفه جابهجایی پروتئین MeCP2 به درون هسته سلولهای عصبی مغز را به عهده دارد.
وقتی این پروتئین وارد هسته سلول مغزی میشود، آنزیمی را وادار به تولید مولکولS1P میکند و وظیفه این مولکول علامتدهی است که موجب واکنش اضطرابی در فرد میشود. اما نبود پروتئین MeCP2 میتواند جلوی عملکرد این آنزیم را بگیرد. محققان در گذشته دارویی به نام فینگولیمود (fingolimod) تولید کردهاند که روش علامتدهی مولکول S1P را تغییر میدهد و از آن در کنترل بیماری تصلب بافت چندگانه (اماس)، استفاده میکنند. این دارو میتواند اثر آرامشبخشی روی بیماران داشته باشد و اکنون محققان به علت اصلی این کاهش اضطراب پی بردهاند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
👍1
▫️مسیرهای حسی انتقال سیگنالهای پیکری بداخل سیستم عصبی مرکزی شامل
سیستم ستون خلفی – لمنیسکوس میانیسیستم قدامی جانبی یا آنتروترالسیستم ستون خلفی – لمنیتسکوس میانی DCML
حس های لمس و فشار دقیق، حس های فاز یک مانند ارتعاش و حس های وضعی از مفاصل از طریق این سیستم منتقل می شوند
طناب خلفی از 2 ستون تشکیل شده است:
الف – گراسیلیس داخلی تر است
ب – کونه آتوس خارجی تر و در قسمت های بالاتر است.
تحریکات بخش های تحتانی تماس و فشار دقیق وارد ستون گراسیلیس و تحریکات بخشهای بالای تنه مثل دستها وارد ستون کونه آتوس می شود.
تحریکات در ادامه مسیر خود در ستون خلفی به هسته های گراسیلس و کونه اتوس در ستون خلفی بصل النخاع می رسند تا رسیدن به بصل النخاع یک نرون درگیر است که جسم سلولی آن در عقدۀ شوکی است. در هسته های بصل النخاع نرون های درجه دوم منشأ گرفته و اکسون آنها در بصل النخاع متقاطع شده به سمت مقابل می رود و وارد مسیری می شود که به آن نوار ریلی داخلی یا مدیال لمینسکوس می گویند این مسیر در انتها به هسته های اختصاصی حس پیکری در تالاموس می رسد.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
سیستم ستون خلفی – لمنیسکوس میانیسیستم قدامی جانبی یا آنتروترالسیستم ستون خلفی – لمنیتسکوس میانی DCML
حس های لمس و فشار دقیق، حس های فاز یک مانند ارتعاش و حس های وضعی از مفاصل از طریق این سیستم منتقل می شوند
طناب خلفی از 2 ستون تشکیل شده است:
الف – گراسیلیس داخلی تر است
ب – کونه آتوس خارجی تر و در قسمت های بالاتر است.
تحریکات بخش های تحتانی تماس و فشار دقیق وارد ستون گراسیلیس و تحریکات بخشهای بالای تنه مثل دستها وارد ستون کونه آتوس می شود.
تحریکات در ادامه مسیر خود در ستون خلفی به هسته های گراسیلس و کونه اتوس در ستون خلفی بصل النخاع می رسند تا رسیدن به بصل النخاع یک نرون درگیر است که جسم سلولی آن در عقدۀ شوکی است. در هسته های بصل النخاع نرون های درجه دوم منشأ گرفته و اکسون آنها در بصل النخاع متقاطع شده به سمت مقابل می رود و وارد مسیری می شود که به آن نوار ریلی داخلی یا مدیال لمینسکوس می گویند این مسیر در انتها به هسته های اختصاصی حس پیکری در تالاموس می رسد.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
نورون های و میانجی های عصبی #هیپوتالاموس که محرک یا بازدارنده ی خوردن هستند. دو نوع نورون متمایز در هسته های قوسی هیپوتالاموس هستند که اهمیت خاصی در کنترل هم اشتها و هم مصرف انرژی دارند.
(۱) نورون های پرواپیوملانوکورتین(POMC) که هورمون محرک آلفا-ملانوسیت ها (alpha-melanocyte-stimulating hormone) به همراه رونوشت تنظیم شونده با کوکایین و آمفتامینcocaine and amphetamine-regulated transcript) CART ) را می سازند ٬
(۲) نورون های سازنده ی مواد اشتهازای پپتید عصبی Y و (NPY) و پروتئین مربوط به آگوتیagouti-related protein) AGRP ).
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
(۱) نورون های پرواپیوملانوکورتین(POMC) که هورمون محرک آلفا-ملانوسیت ها (alpha-melanocyte-stimulating hormone) به همراه رونوشت تنظیم شونده با کوکایین و آمفتامینcocaine and amphetamine-regulated transcript) CART ) را می سازند ٬
(۲) نورون های سازنده ی مواد اشتهازای پپتید عصبی Y و (NPY) و پروتئین مربوط به آگوتیagouti-related protein) AGRP ).
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
احتمال ابتلا به اماس در هر سنی وجود دارد، اما اکثر افراد در سنین ۲۰ تا ۵۰ سالگی مبتلا به این بیماری تشخیص داده میشوند. بروز اماس در کودکان بسیار نادر است و بر اساس برآوردی که در سال ۲۰۱۳ انجام گرفت، تنها ۴ تا ۵ درصد، اماس در کودکان تشخیص داده شده است.
احتمال ابتلا به اماس در زنان بیشتر از مردان است دارند. در واقع، زنان دوتا سه برابر بیشتر از مردان در معرض خطر هستند. اماس اختلال ارثی شناخته نشده است، اما محققان معتقدند ممکن است زمینه ژنتیکی برای ابتلا به این بیماری وجود داشته باشد. حدود ۱۵ درصد از افراد مبتلا به اماس از زمینه ژنتیکی این بیماری رنج میبرند و بر اساس تحقیقات، شانس ابتلا به اماس در دوقلوهای همسان یک تا سه برابر است.
#نوروسایکولوژی #ام_اس
🆔 @neuro_psy
احتمال ابتلا به اماس در زنان بیشتر از مردان است دارند. در واقع، زنان دوتا سه برابر بیشتر از مردان در معرض خطر هستند. اماس اختلال ارثی شناخته نشده است، اما محققان معتقدند ممکن است زمینه ژنتیکی برای ابتلا به این بیماری وجود داشته باشد. حدود ۱۵ درصد از افراد مبتلا به اماس از زمینه ژنتیکی این بیماری رنج میبرند و بر اساس تحقیقات، شانس ابتلا به اماس در دوقلوهای همسان یک تا سه برابر است.
#نوروسایکولوژی #ام_اس
🆔 @neuro_psy
Forwarded from سینمای روانشناسی
پیج سینمای روانشناسی، به همراه #تحلیل و لینک #دانلود فیلم ها را در اینستاگرام دنبال کنید 👇
https://instagram.com/cinemapsy
https://instagram.com/cinemapsy
▫️ شکل خارجی پل مغزی
پل مغزی محدب است و در آن عناصر زیر وجود دارد:
۱- یک شیار میانی به نام basilar sulcus که در آن شریان بازیلار قرار دارد.
۲- در هر طرف شیار بازیلار یک ستون طولی وجود دارد که در ضخامت آن رشته های عصبی کورتیکواسپینال یا قشری نخاعی عبور می کنند.
۳- در خارج ستون فوق الذکر ریشه های حسی و حرکتی عصب پنجم مغزی(trigeminal nerve) قرار دارند.
۴- از طرفین ریشه های عصب پنجم ٬ پایه های مخچه ای میانی(middle peduncle cerebellar) شروع می شوند.
۵- از شیاری که بین پل و بصل النخاع قرار دارد به ترتیب از داخل به خارج اعصاب ششم(abducent nerve) ٬ هفتم(facial nerve) و هشتم(vestibulo cochlear nerve) خارج می شوند.
#نوروسایکولوژی #پل_مغزی
🆔 @neuro_psy
پل مغزی محدب است و در آن عناصر زیر وجود دارد:
۱- یک شیار میانی به نام basilar sulcus که در آن شریان بازیلار قرار دارد.
۲- در هر طرف شیار بازیلار یک ستون طولی وجود دارد که در ضخامت آن رشته های عصبی کورتیکواسپینال یا قشری نخاعی عبور می کنند.
۳- در خارج ستون فوق الذکر ریشه های حسی و حرکتی عصب پنجم مغزی(trigeminal nerve) قرار دارند.
۴- از طرفین ریشه های عصب پنجم ٬ پایه های مخچه ای میانی(middle peduncle cerebellar) شروع می شوند.
۵- از شیاری که بین پل و بصل النخاع قرار دارد به ترتیب از داخل به خارج اعصاب ششم(abducent nerve) ٬ هفتم(facial nerve) و هشتم(vestibulo cochlear nerve) خارج می شوند.
#نوروسایکولوژی #پل_مغزی
🆔 @neuro_psy
#آستروسیت
آستروسیت (astrocyte) یا آستروگلیا یا اختریاخته، یاختهای گلیایی (پیبانی) و ستارهشکل است که تغذیه و حفاظت یاختههای عصبی را بر عهده دارد.
یاخته عصبی: آستروسیت
آستروسیت - سلولهای آستروسیت در محیط کشت پس از رنگ آمیزی با آنتی بادی GFAP.
سلولهای آستروسیت در محیط کشت پس از رنگ آمیزی با آنتی بادی GFAP.
نبو
آستروسیتها سلولهای گلیای ستارهشکل در مغز و طناب نخاعی میباشند. آستروسیتها بیشترین نوع سلولهای گلیا هستند. آستروسیت یعنی سلول ستارهای و این نام به درستی شکل این سلول را توصیف میکند. آستروسیتها از اندازه بزرگی برخوردارند و نورونها را تغذیه کرده و از انها حمایت میکنند و به همراه میکروگلیاها مواد زاید درون مغز را از بین میبرند؛ و در نهایت به صورت مواد شیمیایی از مایع احاطهکنندهٔ نورونها حفاظت میکنند.
گاهی اوقات نورونها به دلایل ناشناختهای از بین میروند یا در اثر ضربهٔ مغزی عفونت یا سکتهٔ مغزی میمیرند. در این هنگام آستروسیتها به همراه میکروگلیا وظیفهٔ پاکسازی و از بین بردن مواد زاید باقیمانده را به عهده میگیرند. این سلولها قادرند در دستگاه عصبی مرکزی حرکت کرده، به هنگام برخورد با یک مادهٔ زاید آن را بلعیده و هضم کنند. به این فرایند بیگانهخواری(فاگوسیتوز) میگوییم.
به آستروسیتی که عمدتاً در مادهٔ خاکستری مغز یافت میشود و رشتههای گلیایی کمی دارد آستروسیت درشت رشته
protoplasmic astrocyte
گفته میشود.
به آستروسیتی که عمدتاً در مادهٔ سفید مغز یافت میشود و رشتههای گلیایی متعدد دارد آستروسیت نازکرشته fibrous astrocyte میگویند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
آستروسیت (astrocyte) یا آستروگلیا یا اختریاخته، یاختهای گلیایی (پیبانی) و ستارهشکل است که تغذیه و حفاظت یاختههای عصبی را بر عهده دارد.
یاخته عصبی: آستروسیت
آستروسیت - سلولهای آستروسیت در محیط کشت پس از رنگ آمیزی با آنتی بادی GFAP.
سلولهای آستروسیت در محیط کشت پس از رنگ آمیزی با آنتی بادی GFAP.
نبو
آستروسیتها سلولهای گلیای ستارهشکل در مغز و طناب نخاعی میباشند. آستروسیتها بیشترین نوع سلولهای گلیا هستند. آستروسیت یعنی سلول ستارهای و این نام به درستی شکل این سلول را توصیف میکند. آستروسیتها از اندازه بزرگی برخوردارند و نورونها را تغذیه کرده و از انها حمایت میکنند و به همراه میکروگلیاها مواد زاید درون مغز را از بین میبرند؛ و در نهایت به صورت مواد شیمیایی از مایع احاطهکنندهٔ نورونها حفاظت میکنند.
گاهی اوقات نورونها به دلایل ناشناختهای از بین میروند یا در اثر ضربهٔ مغزی عفونت یا سکتهٔ مغزی میمیرند. در این هنگام آستروسیتها به همراه میکروگلیا وظیفهٔ پاکسازی و از بین بردن مواد زاید باقیمانده را به عهده میگیرند. این سلولها قادرند در دستگاه عصبی مرکزی حرکت کرده، به هنگام برخورد با یک مادهٔ زاید آن را بلعیده و هضم کنند. به این فرایند بیگانهخواری(فاگوسیتوز) میگوییم.
به آستروسیتی که عمدتاً در مادهٔ خاکستری مغز یافت میشود و رشتههای گلیایی کمی دارد آستروسیت درشت رشته
protoplasmic astrocyte
گفته میشود.
به آستروسیتی که عمدتاً در مادهٔ سفید مغز یافت میشود و رشتههای گلیایی متعدد دارد آستروسیت نازکرشته fibrous astrocyte میگویند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
#نوروترانسمیتر_ها
هنگامی که پیام عصبی به هر طریقی، به یک نورون برسد، به شکل یک پیام الکتریکی، طول نورون را از ابتدا تا انتهای مسیر خود را طی میکند. آنچه در طول یک نورون و زوائد آن منتقل میشود، یک موج الکتریکی است. اما هنگامی که به انتهای مسیر خود در آکسون میرسد، به صورت شیمیایی ترجمه میشود و سپس به عصب بعدی انتقال مییابد، که در بالا به اختصار به آن اشاره شد. هر نورون تنها از یک نوروترانسمیتر برای انتقال پیام خود به سلول بعد از خود استفاده میکند. نوروترانسمیترهای مهم مورد استفاده در بدن انسان عبارتاند از اِل-گلوتامات، گابا (گاما آمینو بوتیریک اسید)، دوپامین، سروتونین، استیلکولین، نورادرنالین و گلیسین. به همراه این نوروترانسمیترهای اصلی، دهها نوروترانسمیتر فرعی هم هستند که به همراه نوروترانسمیترهای اصلی ترشح میشوند. برای هر نوروترانسمیتر، گیرندههای متعددی وجود دارد. هر گیرنده پاسخ مخصوص به خود را در برخورد با نوروترانسمیتر میدهد. به این ترتیب پاسخی که یک نورونِ پس سیناپسی به یک نوروترانسمیتر میدهد به تعداد و نوعِ گیرنده های موجود روی سطح آن بستگی خواهد داشت.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
هنگامی که پیام عصبی به هر طریقی، به یک نورون برسد، به شکل یک پیام الکتریکی، طول نورون را از ابتدا تا انتهای مسیر خود را طی میکند. آنچه در طول یک نورون و زوائد آن منتقل میشود، یک موج الکتریکی است. اما هنگامی که به انتهای مسیر خود در آکسون میرسد، به صورت شیمیایی ترجمه میشود و سپس به عصب بعدی انتقال مییابد، که در بالا به اختصار به آن اشاره شد. هر نورون تنها از یک نوروترانسمیتر برای انتقال پیام خود به سلول بعد از خود استفاده میکند. نوروترانسمیترهای مهم مورد استفاده در بدن انسان عبارتاند از اِل-گلوتامات، گابا (گاما آمینو بوتیریک اسید)، دوپامین، سروتونین، استیلکولین، نورادرنالین و گلیسین. به همراه این نوروترانسمیترهای اصلی، دهها نوروترانسمیتر فرعی هم هستند که به همراه نوروترانسمیترهای اصلی ترشح میشوند. برای هر نوروترانسمیتر، گیرندههای متعددی وجود دارد. هر گیرنده پاسخ مخصوص به خود را در برخورد با نوروترانسمیتر میدهد. به این ترتیب پاسخی که یک نورونِ پس سیناپسی به یک نوروترانسمیتر میدهد به تعداد و نوعِ گیرنده های موجود روی سطح آن بستگی خواهد داشت.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
▪️ اصطلاحات مغز و اعصاب
#تست_رومبرگ Romberg test
تستی است جهت بررسی اختلالات کارکردی مخچه؛در این تست بیمار ایستاده و پاها را کنار هم قرار می دهد،همچنین چشم های خود را بسته و دست ها را از هم باز می کند.عدم توانایی بیمار در حفظ وضعیت خود که به شکل تلوتلو خوردن یا نوسان داشتن بروز می کند،تست را مثبت خواهد کرد.
#اسپاستیسیتی spasticity
افزایش غیر طبیعی تون عضلانی،که باعث می شود عضلات در مقابل کشیدگی مقاومت نمایند.
#سیستم_عصبی_سمپاتیک sympathetic nervous s.
یکی از بخش های سیستم عصبی خودکار که عمدتا" در برگیرنده ی پاسخ های تحریکی می باشد،همان سیستم ستیز یا فراز است.
#ورتیگو vertigo
نوعی خطای حسی مبنی بر داشتن حرکت چرخشی یا دورانی
#ژیروس gyrus
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
#تست_رومبرگ Romberg test
تستی است جهت بررسی اختلالات کارکردی مخچه؛در این تست بیمار ایستاده و پاها را کنار هم قرار می دهد،همچنین چشم های خود را بسته و دست ها را از هم باز می کند.عدم توانایی بیمار در حفظ وضعیت خود که به شکل تلوتلو خوردن یا نوسان داشتن بروز می کند،تست را مثبت خواهد کرد.
#اسپاستیسیتی spasticity
افزایش غیر طبیعی تون عضلانی،که باعث می شود عضلات در مقابل کشیدگی مقاومت نمایند.
#سیستم_عصبی_سمپاتیک sympathetic nervous s.
یکی از بخش های سیستم عصبی خودکار که عمدتا" در برگیرنده ی پاسخ های تحریکی می باشد،همان سیستم ستیز یا فراز است.
#ورتیگو vertigo
نوعی خطای حسی مبنی بر داشتن حرکت چرخشی یا دورانی
#ژیروس gyrus
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
▪️ علایم ضایعه #بصل_النخاع:
▫️ اختلال در بله
▫️ اختلال در تکلم «تو دماغی»
▫️ اختلال در حس و حرکت حلق و حنجره
▫️ اختلال در چرخاندن سر «به طرف محل ضایعه»
▫️ اختلال در بالا بردن شانه «به طرف ضایعه»
▫️ فلج زبان
▫️ فلج اندام ها و اختلالات حسی
▫️ اغما و اختلال در هوشیاری
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
▫️ اختلال در بله
▫️ اختلال در تکلم «تو دماغی»
▫️ اختلال در حس و حرکت حلق و حنجره
▫️ اختلال در چرخاندن سر «به طرف محل ضایعه»
▫️ اختلال در بالا بردن شانه «به طرف ضایعه»
▫️ فلج زبان
▫️ فلج اندام ها و اختلالات حسی
▫️ اغما و اختلال در هوشیاری
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
▫️ #آتاکسی_وستیبولار
آتاکسی وستیبولارهمان ضایعات مرکزی و محیطی که سرگیجه (vertigo) ایجاد می کنند می توانند به آتاکسی وستیبولار منجر شوند. نیستاگموس (Nystagmus) اغلب وجود دارد و به طور تیپیک یک طرفه (unilateral) است و بیشترین وضوح را در نگاه به سمت مقابل ضایعه دارد. دیس آرتری دیده نمیشود. آتاکسی وستیبولار وابسته به ثقل
(gravity dependent)
است:
وقتی که بیمار در بستر دراز کشیده و معاینه می شود نمی توان ناهماهنگی (Incoordination) حرکت اندام ها را نشان داد اما زمانی این ناهماهنگی آشکار می شود که بیمار قصد ایستادن یا راه رفتن داشته باشد.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
آتاکسی وستیبولارهمان ضایعات مرکزی و محیطی که سرگیجه (vertigo) ایجاد می کنند می توانند به آتاکسی وستیبولار منجر شوند. نیستاگموس (Nystagmus) اغلب وجود دارد و به طور تیپیک یک طرفه (unilateral) است و بیشترین وضوح را در نگاه به سمت مقابل ضایعه دارد. دیس آرتری دیده نمیشود. آتاکسی وستیبولار وابسته به ثقل
(gravity dependent)
است:
وقتی که بیمار در بستر دراز کشیده و معاینه می شود نمی توان ناهماهنگی (Incoordination) حرکت اندام ها را نشان داد اما زمانی این ناهماهنگی آشکار می شود که بیمار قصد ایستادن یا راه رفتن داشته باشد.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
▪️ علایم ضایعه #پل_مغزی
- بی حسی صورت، پیشانی و قیمت جلو سر
- بی حسی حفره دهان و بینی
- اختلال در عمل جویدن
- تیک دردناک
- انحراف یک چشم به طرف داخل
- فلج یک طرفه صورت
- از بین رفتن ذائقه دو سوم قدامی زبان
- از بین رفتن شنوایی در یک گوش
- وزوز گوش
- اختلال در تعادل
- سرگیجه، تهوع و استفراغ
- فلج اندام ها و اختلالات حسی
- اغما و اختلال در هوشیاری
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
- بی حسی صورت، پیشانی و قیمت جلو سر
- بی حسی حفره دهان و بینی
- اختلال در عمل جویدن
- تیک دردناک
- انحراف یک چشم به طرف داخل
- فلج یک طرفه صورت
- از بین رفتن ذائقه دو سوم قدامی زبان
- از بین رفتن شنوایی در یک گوش
- وزوز گوش
- اختلال در تعادل
- سرگیجه، تهوع و استفراغ
- فلج اندام ها و اختلالات حسی
- اغما و اختلال در هوشیاری
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
▪️اثر متقابل بین شناخت و هیجان
اثر متقابل بین شناخت و هیجان به اشکال مختلف از آسیب شناسی روانی بسیار مهم است. کورتکس پاریتال یکی از مناطقی است که برای انگیختگی هیجانی اهمیت دارد، و شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه تغییرات در انگیختگی میتواند با کارکردهای شناخنی که زیرلایه های عصبی مشترکی دارند تداخل کنند.برای مثال شاکمن و همکاران(2006) دریافتند که تهدید از شووک برانگیختگی فیزیولوژیکی را افزایش می دهد و بطور انتخابی فرایندهای شناختی(مانند حافظه فعال دیداری فضایی) را که با فرونتال و پاریتال راست نامتقارن هستند، مختل می سازد. شرایطی که با برانگیختگی هیجانی نابجامشحص میشوند ممکن است اخصاصا به ناکارآمدی کارکردهای آهیانه ای آسیب پذیر باشند.یک ادبیات قوی وجود دارد که نقص عملکرد پاریتال را در افسردگی نشان می دهد.در واقع مطالعات متعددی فرضیه انگیختگی کم هیجانی در افسردگی را با استفاده از الکتروانسفالوگرافی پاریتال مورد آزمایش قرار دادند و نشان داده شده است که کاهش نسبی EEG پاریتال راست با افزایش علائم افسردگی همراه است.هر چند برخی تحقیقات ارتباطی بین عدم تقارن امواج پاریتال و افسردگی نیافتند.یک توضیح ممکن برای یافته های آمیخته،اندازه نگرفتن اضطراب همراه است ، که فرض شده است که با افزایش انگیختگی هیجانی همراه است.در واقع مطالعات متعددی گزارش کرده اند که اضطراب و افسردگی همراه با یک نسبت بیشترعدم تقارن EEG پاریتال راست مرتبط است.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
اثر متقابل بین شناخت و هیجان به اشکال مختلف از آسیب شناسی روانی بسیار مهم است. کورتکس پاریتال یکی از مناطقی است که برای انگیختگی هیجانی اهمیت دارد، و شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه تغییرات در انگیختگی میتواند با کارکردهای شناخنی که زیرلایه های عصبی مشترکی دارند تداخل کنند.برای مثال شاکمن و همکاران(2006) دریافتند که تهدید از شووک برانگیختگی فیزیولوژیکی را افزایش می دهد و بطور انتخابی فرایندهای شناختی(مانند حافظه فعال دیداری فضایی) را که با فرونتال و پاریتال راست نامتقارن هستند، مختل می سازد. شرایطی که با برانگیختگی هیجانی نابجامشحص میشوند ممکن است اخصاصا به ناکارآمدی کارکردهای آهیانه ای آسیب پذیر باشند.یک ادبیات قوی وجود دارد که نقص عملکرد پاریتال را در افسردگی نشان می دهد.در واقع مطالعات متعددی فرضیه انگیختگی کم هیجانی در افسردگی را با استفاده از الکتروانسفالوگرافی پاریتال مورد آزمایش قرار دادند و نشان داده شده است که کاهش نسبی EEG پاریتال راست با افزایش علائم افسردگی همراه است.هر چند برخی تحقیقات ارتباطی بین عدم تقارن امواج پاریتال و افسردگی نیافتند.یک توضیح ممکن برای یافته های آمیخته،اندازه نگرفتن اضطراب همراه است ، که فرض شده است که با افزایش انگیختگی هیجانی همراه است.در واقع مطالعات متعددی گزارش کرده اند که اضطراب و افسردگی همراه با یک نسبت بیشترعدم تقارن EEG پاریتال راست مرتبط است.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
#نارکولپسی شایعترین علت نورولوژیک خواب آلودگی بیش از حد روزانه است. بروز این بیماری اغلب در دهه دوم عمر بوده و با یک کاهش بروز در دهه سوم و چهارم زندگی همراه است. این بیماری معمولا مزمن است ولی با افزایش سن تخفیف مییابد. نارکولپسی چهار علامت مهم دارد که شامل خواب آلودگی بیش از حد روزانه، فلج خواب، توهم در شروع و پایان خواب و از دست دادن ناگهانی توان عضلانی یا شل شدن ناگهانی عضلات میشود. خواب آلودگی بیش از حد روزانه و میل شدید به خواب در روز علامتی است که بیماری با آن بروز میکند و طی ماهها تا سالها بعد علایم دیگر آن ظاهر میشود. تمایل به خواب تنها در موقعیتهایی که مناسب برای خوابیدن است محدود نمیشود و ممکن است تحت شرایطی مثل فعالیتهای نشسته و یکنواخت، پس از خوردن غذای سنگین و حتی در شرایطی که فرد مشغول انجام وظایف پرتحرک است نیز رخ دهد. در نوجوانان خواب آلودگی روزانه اغلب با تنبلی و افسردگی اشتباه گرفته میشود. جهت تشخیص خواب آلودگی ناشی از بیماری نارکولپسی، بعد از گرفتن شرح حال معاینه فیزیکی، تست پلی سومنوگرافی شبانه و روز بعد تست MSLT جهت سنجش خواب آلودگی طی روز مورد استفاده قرار میگیرد.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
▫️ ضایعات مخچه
▪️ شل بودن عضلات
▪️ عدم تقارن اعضا در موقع راه رفتن
▪️ رفلکس پاندولی
▪️ پدیده ریباوند
▪️ آتاکسی
▪️ دیزارتری مخچه ای
▪️ ارزش
▪️ دیسمتری
▪️ دیس دیادوکوکینزی
▪️ لرزش چشمها
▪️ نیستاگموس
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
▪️ شل بودن عضلات
▪️ عدم تقارن اعضا در موقع راه رفتن
▪️ رفلکس پاندولی
▪️ پدیده ریباوند
▪️ آتاکسی
▪️ دیزارتری مخچه ای
▪️ ارزش
▪️ دیسمتری
▪️ دیس دیادوکوکینزی
▪️ لرزش چشمها
▪️ نیستاگموس
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
• #میسوفونیا که گاهی آن را ۴S مینامند (Syndrome Selective Sound Sensitivity یا سندروم حساسیت صدایی انتخابی)، شرایط ناتوانکنندهای است که در آن صداهای خاص / محرکهای بصری تکرارشونده خشم بسیار زیاد و یا نفرت را برمیانگیزد.
• این صداها معمولا شامل صداهای دهانی مانند جویدن یا خوردن و آشامیدن با سروصداست، اما صداها از فردی به فرد دیگر متفاوت است، و این فهرست ظاهرا با گذشت زمان طولانیتر و متنوعتر میشود.
• اندوه روانی که مبتلایان به این بیماری احساس میکنند غیرقابل تحمل بوده، ممکن است به احساس شدید گناه، انزوا، افسردگی و حتی ایدۀ خودکشی بیانجامد. انتخاب آیندۀ شغلی نیز برای مبتلایان به این بیماری به دلیل محیطهای محرک محدود است.
• شروع میسوفونیا معمولا قبل از بلوغ جنسی بوده و بین سن ۸ تا ۱۲ سالگی اتفاق میافتد. تحریک اولیه اغلب توسط یک عضو نزدیک خانواده صورت میگیرد.
• ظاهرا مولفۀ ژنتیکی در میسوفونیا وجود دارد؛ اغلب میتوان این مسئله را تا یک نسل قبل ردیابی کرد و دادهها در رابطه با شیوع آن در دوقلوها و تجدید دیدار فرزندخواندهها قابل توجه است.
• مبتلایان اغلب احساس میکنند که در این شرایط تنها هستند و ممکن است فکر کنند دیوانه شدهاند. احساس خجالت اغلب بر میل به صحبت درباره بیماری غلبه می کند.
• در تلاش برای غلبه بر میسوفونیا، استراتژیهای بسیاری مانند گوشگیر، خوردن در تنهایی، ژنراتور تولید نویز سفید، داروهای تجویزی، مواد مخدر / الکل / خوددرمانی، هیپنوتیزم، CBT و درمانهای دیگر مورد آزمایش قرار گرفته که موفقیت بسیار کمی داشته یا اصلا موفق نبودهاند.
• میسوفونیا اغلب با هیپرآکوسیس (عدم تحمل صدا)، وزوز گوش یا دیگر اختلالات شنیداری مرتبط اشتباه گرفته میشود. این صداها بسیار خاص، به ندرت قابل شنیدن، و نویزهای هرروزه هستند که، صرف نظر از بلندی آن، نباید دردسرساز باشند.
• متخصصین مراقبتهای بهداشتی به افراد مبتلا به میسوفونیای بسیاری گفتهاند که مشکل آنها روانشناختی است و اهمیت آن را نادیده گرفتهاند، که اغلب به دلیل عدم درک و شناخت وضعیت است.
• فرضیهای که در حال حاضر آن را بررسی میکنیم این است که میسوفونیا نوعی اختلال عصبشناختی است که در آن سیگنالهای شنیداری تکرارشونده رفلکس جنگ یا گریز را برمیانگیزند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
• این صداها معمولا شامل صداهای دهانی مانند جویدن یا خوردن و آشامیدن با سروصداست، اما صداها از فردی به فرد دیگر متفاوت است، و این فهرست ظاهرا با گذشت زمان طولانیتر و متنوعتر میشود.
• اندوه روانی که مبتلایان به این بیماری احساس میکنند غیرقابل تحمل بوده، ممکن است به احساس شدید گناه، انزوا، افسردگی و حتی ایدۀ خودکشی بیانجامد. انتخاب آیندۀ شغلی نیز برای مبتلایان به این بیماری به دلیل محیطهای محرک محدود است.
• شروع میسوفونیا معمولا قبل از بلوغ جنسی بوده و بین سن ۸ تا ۱۲ سالگی اتفاق میافتد. تحریک اولیه اغلب توسط یک عضو نزدیک خانواده صورت میگیرد.
• ظاهرا مولفۀ ژنتیکی در میسوفونیا وجود دارد؛ اغلب میتوان این مسئله را تا یک نسل قبل ردیابی کرد و دادهها در رابطه با شیوع آن در دوقلوها و تجدید دیدار فرزندخواندهها قابل توجه است.
• مبتلایان اغلب احساس میکنند که در این شرایط تنها هستند و ممکن است فکر کنند دیوانه شدهاند. احساس خجالت اغلب بر میل به صحبت درباره بیماری غلبه می کند.
• در تلاش برای غلبه بر میسوفونیا، استراتژیهای بسیاری مانند گوشگیر، خوردن در تنهایی، ژنراتور تولید نویز سفید، داروهای تجویزی، مواد مخدر / الکل / خوددرمانی، هیپنوتیزم، CBT و درمانهای دیگر مورد آزمایش قرار گرفته که موفقیت بسیار کمی داشته یا اصلا موفق نبودهاند.
• میسوفونیا اغلب با هیپرآکوسیس (عدم تحمل صدا)، وزوز گوش یا دیگر اختلالات شنیداری مرتبط اشتباه گرفته میشود. این صداها بسیار خاص، به ندرت قابل شنیدن، و نویزهای هرروزه هستند که، صرف نظر از بلندی آن، نباید دردسرساز باشند.
• متخصصین مراقبتهای بهداشتی به افراد مبتلا به میسوفونیای بسیاری گفتهاند که مشکل آنها روانشناختی است و اهمیت آن را نادیده گرفتهاند، که اغلب به دلیل عدم درک و شناخت وضعیت است.
• فرضیهای که در حال حاضر آن را بررسی میکنیم این است که میسوفونیا نوعی اختلال عصبشناختی است که در آن سیگنالهای شنیداری تکرارشونده رفلکس جنگ یا گریز را برمیانگیزند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
👍1