tgoop.com/mohsenpourmokhtar/720
Last Update:
کمتر روزی است که حماسههای غرا و فخریههای مبالغهآمیز دربارهٔ ایران و ایرانیان نشنویم و نخوانیم. میشنویم که رسم جهانداری و جهانگیری را ما به عالَم آوردیم، مردم یونان دانش و فلسفه را نخست از ما آموختند، ایرانیان باستان هرگز جز راست کلمهای بر زبان نمیراندند و کیش آنها از خرافات دینهای همزمان پاکیزه بود... و دیگران جز خوشه چینانی از خرمن فضل ما نبودهاند و خود نیز گواهی دادهاند.
بنای اینگونه سخنان بر مبالغه یا اشتباه است... دریغ که ما گاه به کارهایی دست زدهایم که از آن با اسف یاد باید کرد. شهر آتن را چون دست یافتیم به انتقام سارد آتش زدیم. به مردم ارمنستان که کیش زرتشتی نمیپذیرفتند، جور بسیار روا داشتیم و مکرر به کشتار ایشان برخاستیم... راست که آنگاه که ما در مسیر تمدن نوسفر بودیم، بعضی اقوام راهی دراز رفته بودند و ما از مردم مصر و بابل و آشور و چین و هند علم آموختیم و در ریاضیات و طب از هندیان و یونانیان و یهودان بهره بردیم.
انصاف باید داد که ما در فنّ ساختمان با مصریان برابر نبودهایم و در پیکرتراشی و فلسفه و آزاداندیشی به یونانیان نرسیدهایم و در راهسازی و آبیاری و بنای شهرها و کشورداری از رومیان فروتر بودهایم... اما اگر به شعر خود و هنر نقاشان و معماران و کاشیسازان و قالیبافان و سابقهٔ آیین و فرهنگ خود ببالیم، مدّعی باطل نیستیم. (یارشاطر، ۱۳۹۵: ۳۱۲ الی۳۱۴)
یارشاطر، احسان (۱۳۹۵). حکمت تمدنی: گزیدهٔ آثار استاد احسان یارشاطر، به کوشش محمد توکلی طَرقی، تورنتو: کتاب ایران نامَگ.
https://www.tgoop.com/khandanihayeminavash
BY نشان
Share with your friend now:
tgoop.com/mohsenpourmokhtar/720
