MOHSENPOURMOKHTAR Telegram 642
کاش این اطراف زیارتگاهی بود

امامعلی و شیرعلی رضوانی پور برادر بودند، پسرخاله‌های من. یک لب بودند و هزار خنده. زندگی‌شان خوش بود تا...تا اینکه روزگار تصمیم گرفت چهره نامردش را نشانشان بدهد. امامعلی سرطان گرفت و کوشش‌های برادر در نجاتش ناکام ماند. چندی گذشت، داغ امامعلی داشت سرد می‌شد که هوشنگِ حاج شیرعلی در سن ۲۰ سالگی تصادف کرد و رفت. یکسالی گذشت، بخت بد گریبان مهدی پسر دوم حاج شیرعلی را گرفت، خودکشی کرد و رفت. حالا برای حاج شیرعلی برادرش اکبر و‌ پسر کوچکش رسول مانده بودند، دلش را به این دو خوش کرده بود. بیچاره ندانست که یارش سفری بود. اکبر هم تصادف کرد و رفت. حاج شیرعلیِ شاد و شنگول سالهای ۵۰ تا ۷۰ حالا دیگر مرغ دلش نمی‌خواند، از پیری که داشت نزدیک می‌شد می‌ترسید. می‌گفت: خاله! بدبختی اومد، بد وقتی اومد. ولی حاجی هنوز از عمق بدبختی‌اش خبر نداشت. چند سالی گذشت، خودش سرطان گرفت و رفت. حاج شیرعلی رفت اما بدبختی از خانواده‌‌اش نرفت. مدتی گذشت. رسولِ حاج شیرعلی هم سرطان گرفت. حالا دیگر مردی در خانواده نمانده بود. طیبه حاج شیرعلی برادر را به یزد برد و آورد، آورد و برد تا رسول هم رفت. چند سالی به اندوه گذشت، بخت بد آمد و یقه خود طیبه را گرفت و راهی یزدش کرد. یکسالی رفت و آمد و شیمی‌درمانی کرد و زجر کشید، تا... طیبه هم رفت، دیشب.

اینجا که من هستم. زیارتگاهی، امامزاده‌ای، بقعه‌ای چیزی نیست. دلم پر گریه است. کاش جایی بود می‌رفتم به مظلومیت طیبو، رسولو، هوشنگو، مهدیو، اکبر، و به بدبختی پسرخاله‌هایم، شیرعلی و امامعلی گریه می‌کردم. کاش این اطراف زیارتگاهی بود تا می‌رفتم های‌های گریه می‌کردم.
https://www.instagram.com/p/CfGztPsslzV/?igshid=MDJmNzVkMjY=



tgoop.com/mohsenpourmokhtar/642
Create:
Last Update:

کاش این اطراف زیارتگاهی بود

امامعلی و شیرعلی رضوانی پور برادر بودند، پسرخاله‌های من. یک لب بودند و هزار خنده. زندگی‌شان خوش بود تا...تا اینکه روزگار تصمیم گرفت چهره نامردش را نشانشان بدهد. امامعلی سرطان گرفت و کوشش‌های برادر در نجاتش ناکام ماند. چندی گذشت، داغ امامعلی داشت سرد می‌شد که هوشنگِ حاج شیرعلی در سن ۲۰ سالگی تصادف کرد و رفت. یکسالی گذشت، بخت بد گریبان مهدی پسر دوم حاج شیرعلی را گرفت، خودکشی کرد و رفت. حالا برای حاج شیرعلی برادرش اکبر و‌ پسر کوچکش رسول مانده بودند، دلش را به این دو خوش کرده بود. بیچاره ندانست که یارش سفری بود. اکبر هم تصادف کرد و رفت. حاج شیرعلیِ شاد و شنگول سالهای ۵۰ تا ۷۰ حالا دیگر مرغ دلش نمی‌خواند، از پیری که داشت نزدیک می‌شد می‌ترسید. می‌گفت: خاله! بدبختی اومد، بد وقتی اومد. ولی حاجی هنوز از عمق بدبختی‌اش خبر نداشت. چند سالی گذشت، خودش سرطان گرفت و رفت. حاج شیرعلی رفت اما بدبختی از خانواده‌‌اش نرفت. مدتی گذشت. رسولِ حاج شیرعلی هم سرطان گرفت. حالا دیگر مردی در خانواده نمانده بود. طیبه حاج شیرعلی برادر را به یزد برد و آورد، آورد و برد تا رسول هم رفت. چند سالی به اندوه گذشت، بخت بد آمد و یقه خود طیبه را گرفت و راهی یزدش کرد. یکسالی رفت و آمد و شیمی‌درمانی کرد و زجر کشید، تا... طیبه هم رفت، دیشب.

اینجا که من هستم. زیارتگاهی، امامزاده‌ای، بقعه‌ای چیزی نیست. دلم پر گریه است. کاش جایی بود می‌رفتم به مظلومیت طیبو، رسولو، هوشنگو، مهدیو، اکبر، و به بدبختی پسرخاله‌هایم، شیرعلی و امامعلی گریه می‌کردم. کاش این اطراف زیارتگاهی بود تا می‌رفتم های‌های گریه می‌کردم.
https://www.instagram.com/p/CfGztPsslzV/?igshid=MDJmNzVkMjY=

BY نشان


Share with your friend now:
tgoop.com/mohsenpourmokhtar/642

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Ng Man-ho, a 27-year-old computer technician, was convicted last month of seven counts of incitement charges after he made use of the 100,000-member Chinese-language channel that he runs and manages to post "seditious messages," which had been shut down since August 2020. Select: Settings – Manage Channel – Administrators – Add administrator. From your list of subscribers, select the correct user. A new window will appear on the screen. Check the rights you’re willing to give to your administrator. fire bomb molotov November 18 Dylan Hollingsworth yau ma tei Although some crypto traders have moved toward screaming as a coping mechanism, several mental health experts call this therapy a pseudoscience. The crypto community finds its way to engage in one or the other way and share its feelings with other fellow members. To upload a logo, click the Menu icon and select “Manage Channel.” In a new window, hit the Camera icon.
from us


Telegram نشان
FROM American