Forwarded from Vip via @chToolsBot
📁 مجموعه ای منسجم از کانال هایVIP تلگرام
{ فرصت محدود برای دسترسی به کتاب های رایگان به صورت pdf، فیلم و سریال های جدید، و بهترین های فلسفی و سیاسی }
کافیست کلید های زیر را لمس کنید.
{ فرصت محدود برای دسترسی به کتاب های رایگان به صورت pdf، فیلم و سریال های جدید، و بهترین های فلسفی و سیاسی }
کافیست کلید های زیر را لمس کنید.
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
RgpoTxExbs0yOTA0
ذهن حقیقی و ذهن مصنوعی تقابل یا تعامل
زمانی که بشر غارنشین تصمیم گرفت ایده ها ، تصورات و مشاهدات خود را روی دیوار غار ثبت کند نطفه هوش مصنوعی بسته شد ،
زان پس تجربه ها خاطره ها و آرزو ها خارج از ذهن انسان به صورت نوشتار ، تصاویر و در کد ها و علائم ثبت و انباشت شد تا در مواقع لزوم استفاده شود یا به نسل های بعدی منتقل گردد ،
این ره یافت توانست امکانی را فراهم کند تا با مرگ بدن ، با فرو پاشی تمدن ها و ویرانی شهر ها ذهن و دانش دچار فرو پاشی و مرگ نشود و با علائم ، نشانه ها ، تصاویر و نوشته ها به آینده منتقل شود ،
با مرگ سقراط ذهن او که به کتاب منتقل شده بود زنده ماند تا پس از مرگ او با دیگران ارتباط برقرار کند و وارد گفتگو شود ،
بشر دیگر نیاز نداشت تا دائم برای هر کاری به نقطه آغاز بر گردد بلکه با سود جستن از ذهن مصنوعی بر جا مانده از گذشته از آن جایی که خود ایستاده آغاز کند ،
اما با انقلاب صنعتی و پیامد تکنولوژیک آن رفته رفته صدا هم به انباشت دانش کمک کرد ،
هوش مصنوعی زاده و نتیجه انباشت اطلاعاتی بود که در طول قرنها بشر در بیرون از ذهن خود ثبت می کرد ،
اما این ذهن و هوش مصنوعی در گذشته ساکت بود انقلاب در هوش مصنوعی زنده شدن همه آن دانش های انباشت شده بشر بود که می توانست با تولید کننده اش ، با مصرف کننده اش ارتباط برقرار کند ،
حالا بشر می تواند با ذهن تاریخی خود گفتگو کند ، نیاز های اطلاعاتی خود را از آن بگیرد ،
دیگر محقق لازم نبود کل آثار افلاطون را زیر رو کند و دنبال موضوع خاص بگردد این کار را ذهن مصنوعی برای او انجام می دهد و نتیجه نهایی را به او ارائه می دهد ،
اما بشر قرن ها تلاش کرد تا خود را به عنوان سوژه تثبیت کند و با غیر خود به مثابه ابژه مواجه شود ،
اما با تکامل هوش مصنوعی در همه عرصه ها رفته رفته بشر کارهایی را که تا کنون خود انجام می داد به تکنولوژی و ذهن مصنوعی سپرد ،
این نقطه گرچه نقطه آسایش ، راحتی و رفاه بود اما نقطه انقیاد هم شد یعنی وانهادن بخشی از کار ها و اختیارات خود به ماشین ها و ذهن مصنوعی ،
در گذشته اگر من بیست شماره تلفن در ذهن حقیقی خود داشتم اکنون در ذهن گوشی خود بیشمار شماره دارم که هر زمان اراده و نیاز کنم از آن استفاده می کنم ، اما به مرور زمان من همان بیست شماره حفظ شده در ذهن را از دست داده ام و اکنون گاهی حتی شماره منزل خود را به سختی بیاد می آورم ، این یعنی من بخشی از توانایی خود را به دلیل عدم نیاز از دست دادم ، این ساده ترین مثال را می شود در همه عرصه تعمیم داد ،
اما این به معنی آن نیست که بشر با عالی ترین دست آورد تاریخی خود سر ستیز بر دارد و او را رقیب خود فرض کند بلکه با این شبیه ترین پدیده به خود که از قضا خودش آن را پدید آورده باید تعامل کند و از آن سود برد تنها باید از این امر مراقبت کند که در همه حال سوژه اوست و در مقابل ذهن برساخته تاریخی خود از خود بیگانه نشود ،
مثل بشر گذشته که اولویت اول او در هر کار و رخدادی حفظ بقا خودش بود در این جا و در مقابل ذهن مصنوعی اولویت اول او باید حفظ سوژگی خودش باشد تا از خطر فروپاشی ذهن خودش در امان بماند .
Azizi
https://www.tgoop.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
زمانی که بشر غارنشین تصمیم گرفت ایده ها ، تصورات و مشاهدات خود را روی دیوار غار ثبت کند نطفه هوش مصنوعی بسته شد ،
زان پس تجربه ها خاطره ها و آرزو ها خارج از ذهن انسان به صورت نوشتار ، تصاویر و در کد ها و علائم ثبت و انباشت شد تا در مواقع لزوم استفاده شود یا به نسل های بعدی منتقل گردد ،
این ره یافت توانست امکانی را فراهم کند تا با مرگ بدن ، با فرو پاشی تمدن ها و ویرانی شهر ها ذهن و دانش دچار فرو پاشی و مرگ نشود و با علائم ، نشانه ها ، تصاویر و نوشته ها به آینده منتقل شود ،
با مرگ سقراط ذهن او که به کتاب منتقل شده بود زنده ماند تا پس از مرگ او با دیگران ارتباط برقرار کند و وارد گفتگو شود ،
بشر دیگر نیاز نداشت تا دائم برای هر کاری به نقطه آغاز بر گردد بلکه با سود جستن از ذهن مصنوعی بر جا مانده از گذشته از آن جایی که خود ایستاده آغاز کند ،
اما با انقلاب صنعتی و پیامد تکنولوژیک آن رفته رفته صدا هم به انباشت دانش کمک کرد ،
هوش مصنوعی زاده و نتیجه انباشت اطلاعاتی بود که در طول قرنها بشر در بیرون از ذهن خود ثبت می کرد ،
اما این ذهن و هوش مصنوعی در گذشته ساکت بود انقلاب در هوش مصنوعی زنده شدن همه آن دانش های انباشت شده بشر بود که می توانست با تولید کننده اش ، با مصرف کننده اش ارتباط برقرار کند ،
حالا بشر می تواند با ذهن تاریخی خود گفتگو کند ، نیاز های اطلاعاتی خود را از آن بگیرد ،
دیگر محقق لازم نبود کل آثار افلاطون را زیر رو کند و دنبال موضوع خاص بگردد این کار را ذهن مصنوعی برای او انجام می دهد و نتیجه نهایی را به او ارائه می دهد ،
اما بشر قرن ها تلاش کرد تا خود را به عنوان سوژه تثبیت کند و با غیر خود به مثابه ابژه مواجه شود ،
اما با تکامل هوش مصنوعی در همه عرصه ها رفته رفته بشر کارهایی را که تا کنون خود انجام می داد به تکنولوژی و ذهن مصنوعی سپرد ،
این نقطه گرچه نقطه آسایش ، راحتی و رفاه بود اما نقطه انقیاد هم شد یعنی وانهادن بخشی از کار ها و اختیارات خود به ماشین ها و ذهن مصنوعی ،
در گذشته اگر من بیست شماره تلفن در ذهن حقیقی خود داشتم اکنون در ذهن گوشی خود بیشمار شماره دارم که هر زمان اراده و نیاز کنم از آن استفاده می کنم ، اما به مرور زمان من همان بیست شماره حفظ شده در ذهن را از دست داده ام و اکنون گاهی حتی شماره منزل خود را به سختی بیاد می آورم ، این یعنی من بخشی از توانایی خود را به دلیل عدم نیاز از دست دادم ، این ساده ترین مثال را می شود در همه عرصه تعمیم داد ،
اما این به معنی آن نیست که بشر با عالی ترین دست آورد تاریخی خود سر ستیز بر دارد و او را رقیب خود فرض کند بلکه با این شبیه ترین پدیده به خود که از قضا خودش آن را پدید آورده باید تعامل کند و از آن سود برد تنها باید از این امر مراقبت کند که در همه حال سوژه اوست و در مقابل ذهن برساخته تاریخی خود از خود بیگانه نشود ،
مثل بشر گذشته که اولویت اول او در هر کار و رخدادی حفظ بقا خودش بود در این جا و در مقابل ذهن مصنوعی اولویت اول او باید حفظ سوژگی خودش باشد تا از خطر فروپاشی ذهن خودش در امان بماند .
Azizi
https://www.tgoop.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
Telegram
آکادمی فلسفه مارزوک
کار فلسفه آزردن حماقت است
لینک گروه
https://www.tgoop.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
کانال اکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
www.instagram.com/marzockacademy
کانال کنفرانس ها
https://www.tgoop.com/ConferenceAcademyMarzock
لینک گروه
https://www.tgoop.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
کانال اکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
www.instagram.com/marzockacademy
کانال کنفرانس ها
https://www.tgoop.com/ConferenceAcademyMarzock
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
RgpoTxExbs0yOTA0
به گمان من نمیتوان برای هوش مصنوعی یک صورتمسئلهی واحد و مشخص ترسیم کرد. این پدیده آنچنان گسترده و چندلایه است که در قالب یک پرسش منفرد فروکاسته نمیشود. هوش مصنوعی نه یک مسئلهی ساده، بلکه مجموعهای از مسائل درهمتنیده است که در مجموع، افق آیندهی بشر را تحت تأثیر قرار میدهد.
این فناوری در همهی ساحتهای زندگی ما نفوذ کرده است؛ از اقتصاد و سیاست گرفته تا زیست روزمره، از بدن انسان تا اکوسیستم طبیعی. از همین رو، هر تلاشی برای فهم آن باید بخش به بخش و سطح به سطح انجام گیرد؛ گویی با پدیدهای روبهروییم که همچون آینهای چندوجهی، هر بار صورتی تازه از خود آشکار میسازد.
هوش مصنوعی صرفاً یک ابزار تکنولوژیک نیست که بتوان آن را بهسادگی تعریف یا حلوفصل کرد؛ بلکه میدانی تازهی فلسفی و اجتماعی است که ما را وادار میکند بار دیگر نسبت خود را با اخلاق، آزادی، سوژگی و حتی طبیعت بازاندیشی کنیم.
بنابراین، بحث دربارهی هوش مصنوعی را نمیتوان به یک پرسش یا یک حوزه محدود ساخت. باید آن را همچون یک کلانپرسش در نظر گرفت که به هزاران مسئلهی کوچکتر منشعب میشود و هر یک نیازمند تحلیل و تأمل مستقل است. از این رو، ما در این گروه به ابعاد فلسفی آن میپردازیم و مباحث گوناگونش را بررسی میکنیم.
Javer
https://www.tgoop.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
این فناوری در همهی ساحتهای زندگی ما نفوذ کرده است؛ از اقتصاد و سیاست گرفته تا زیست روزمره، از بدن انسان تا اکوسیستم طبیعی. از همین رو، هر تلاشی برای فهم آن باید بخش به بخش و سطح به سطح انجام گیرد؛ گویی با پدیدهای روبهروییم که همچون آینهای چندوجهی، هر بار صورتی تازه از خود آشکار میسازد.
هوش مصنوعی صرفاً یک ابزار تکنولوژیک نیست که بتوان آن را بهسادگی تعریف یا حلوفصل کرد؛ بلکه میدانی تازهی فلسفی و اجتماعی است که ما را وادار میکند بار دیگر نسبت خود را با اخلاق، آزادی، سوژگی و حتی طبیعت بازاندیشی کنیم.
بنابراین، بحث دربارهی هوش مصنوعی را نمیتوان به یک پرسش یا یک حوزه محدود ساخت. باید آن را همچون یک کلانپرسش در نظر گرفت که به هزاران مسئلهی کوچکتر منشعب میشود و هر یک نیازمند تحلیل و تأمل مستقل است. از این رو، ما در این گروه به ابعاد فلسفی آن میپردازیم و مباحث گوناگونش را بررسی میکنیم.
Javer
https://www.tgoop.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
Telegram
آکادمی فلسفه مارزوک
کار فلسفه آزردن حماقت است
لینک گروه
https://www.tgoop.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
کانال اکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
www.instagram.com/marzockacademy
کانال کنفرانس ها
https://www.tgoop.com/ConferenceAcademyMarzock
لینک گروه
https://www.tgoop.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
کانال اکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
www.instagram.com/marzockacademy
کانال کنفرانس ها
https://www.tgoop.com/ConferenceAcademyMarzock
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
جستار هفته گروه آکادمی فلسفه مارزوک 🔺فلسفه هوش مصنوعی و اخلاق پساانسانی (Post-Human Ethics): در عصری که AI میتواند تصمیمگیری کند، باید بحث کنیم که آیا ماشینها میتوانند "حقوق" داشته باشند یا نه. مثلاً، اگر یک ربات هوشمند احساساتی شبیه انسان داشته باشد،…
فلسفه هوش مصنوعی
منبع :siliconwit
ماهیت هوش
یک بحث داغ در حوزه هوش مصنوعی این است که آیا ماشینها واقعاً میتوانند هوشمند در نظر گرفته شوند یا خیر. در حالی که برخی از کارشناسان استدلال میکنند که هوش مصنوعی صرفاً یک ابزار است و هوش واقعی را فقط میتوان در ذهن انسان یافت، برخی دیگر معتقدند که ماشینها اگر رفتاری از خود نشان دهند که از تفکر انسان قابل تشخیص نباشد، میتوانند هوشمند در نظر گرفته شوند. این بحث موضوع بسیاری از داستانها و آزمایشهای فکری معروف بوده است.
یکی از این داستانها «استدلال اتاق چینی» جان سرل است که در آن او فرض میکند فردی در یک اتاق که زبان چینی را نمیفهمد، میتواند با پیروی از مجموعهای از قوانین، آزمون زبان چینی را با موفقیت پشت سر بگذارد، اما در واقع زبان را نمیفهمد. سرل از این داستان استفاده میکند تا استدلال کند که ماشینها، مانند فرد داخل اتاق، ممکن است بتوانند آزمونهای زبان را با موفقیت پشت سر بگذارند یا وظایفی را انجام دهند، اما در واقع نمیدانند چه کاری انجام میدهند .
در سوی دیگر این بحث، فیلسوف دنیل دنت استدلال میکند که آگاهی را میتوان به فرآیندهای فیزیکی تقلیل داد و ماشینها میتوانند افکار و رفتار انسان را تکرار کنند. دنت داستان «زامبیهای فلسفی» را روایت میکند که موجوداتی هستند که دقیقاً مانند انسانها رفتار میکنند اما دارای آگاهی نیستند. او استدلال میکند که برای ماشینها این امکان وجود دارد که رفتار انسان را بدون داشتن آگاهی واقعی تکرار کنند و این لزوماً توانایی آنها را برای هوشمند بودن نفی نمیکند .
این مفهوم که ذهن ما محدود است و ماشینها میتوانند از افکار و رفتار انسان تقلید کنند، اغلب با مقاومت روبرو میشود، زیرا حس تمایز و ارزش خودِ انسان را در جهانی که به طور فزایندهای تحت سلطه فناوری است، تهدید میکند. گویی از ما خواسته میشود که تاج و تخت خود را به عنوان قهرمانان حاکم بر شناخت رها کنیم و بپذیریم که آنقدرها که قبلاً فکر میکردیم استثنایی نیستیم.
خودمختاری در هوش مصنوعی
ایده تصمیمگیری ماشینها بدون دخالت انسان، هم جذاب و هم نگرانکننده است. انگار ما در حال ایجاد نوع جدیدی از حیات هستیم، اما با این توانایی که از ما پیشی بگیرد. برخی از کارشناسان معتقدند که ما همیشه دست بالا را خواهیم داشت و میتوانیم این ماشینها را کنترل کنیم. اما برخی دیگر هشدار میدهند که با تکامل هوش مصنوعی، توانایی آن برای عملکرد فراتر از کنترل ما نیز تکامل مییابد. این یک تعادل ظریف بین پیشرفت و خطر است و ما باید با احتیاط از آن عبور کنیم.
یکی از داستانهای معروفی که ایده هوش مصنوعی خودمختار را بررسی میکند، فیلم «اکس ماکینا» است. در این فیلم، یک برنامهنویس جوان به نام کالب برای شرکت در یک آزمایش پیشگامانه انتخاب میشود: تعامل با یک ربات انساننما به نام آوا، که با هوش مصنوعی پیشرفته طراحی شده است. هرچه کالب زمان بیشتری را با آوا میگذراند، شروع به زیر سوال بردن این موضوع میکند که آیا او واقعاً خودمختار است یا اینکه هر حرکت او توسط سازندگانش از پیش برنامهریزی شده است.
با این حال، داستان دیگری که دیدگاه متفاوتی در مورد این موضوع ارائه میدهد، اثر نویسنده داستانهای علمی تخیلی، آیزاک آسیموف است. آسیموف در رمانهای خود، ایده «سه قانون رباتیک» را ارائه میدهد که بیان میکند رباتها باید از دستورات انسانها پیروی کنند، از وجود خود محافظت کنند و از آسیب رساندن به انسانها خودداری کنند. داستانهای آسیموف نشان میدهد که رباتها میتوانند کاملاً خودمختار باشند، اما همچنان در چارچوب دستورالعملهای اخلاقی عمل میکنند که تضمین میکند هرگز به انسانها آسیبی نمیرسانند
https://www.tgoop.com/marzockacademy
منبع :siliconwit
ماهیت هوش
یک بحث داغ در حوزه هوش مصنوعی این است که آیا ماشینها واقعاً میتوانند هوشمند در نظر گرفته شوند یا خیر. در حالی که برخی از کارشناسان استدلال میکنند که هوش مصنوعی صرفاً یک ابزار است و هوش واقعی را فقط میتوان در ذهن انسان یافت، برخی دیگر معتقدند که ماشینها اگر رفتاری از خود نشان دهند که از تفکر انسان قابل تشخیص نباشد، میتوانند هوشمند در نظر گرفته شوند. این بحث موضوع بسیاری از داستانها و آزمایشهای فکری معروف بوده است.
یکی از این داستانها «استدلال اتاق چینی» جان سرل است که در آن او فرض میکند فردی در یک اتاق که زبان چینی را نمیفهمد، میتواند با پیروی از مجموعهای از قوانین، آزمون زبان چینی را با موفقیت پشت سر بگذارد، اما در واقع زبان را نمیفهمد. سرل از این داستان استفاده میکند تا استدلال کند که ماشینها، مانند فرد داخل اتاق، ممکن است بتوانند آزمونهای زبان را با موفقیت پشت سر بگذارند یا وظایفی را انجام دهند، اما در واقع نمیدانند چه کاری انجام میدهند .
در سوی دیگر این بحث، فیلسوف دنیل دنت استدلال میکند که آگاهی را میتوان به فرآیندهای فیزیکی تقلیل داد و ماشینها میتوانند افکار و رفتار انسان را تکرار کنند. دنت داستان «زامبیهای فلسفی» را روایت میکند که موجوداتی هستند که دقیقاً مانند انسانها رفتار میکنند اما دارای آگاهی نیستند. او استدلال میکند که برای ماشینها این امکان وجود دارد که رفتار انسان را بدون داشتن آگاهی واقعی تکرار کنند و این لزوماً توانایی آنها را برای هوشمند بودن نفی نمیکند .
این مفهوم که ذهن ما محدود است و ماشینها میتوانند از افکار و رفتار انسان تقلید کنند، اغلب با مقاومت روبرو میشود، زیرا حس تمایز و ارزش خودِ انسان را در جهانی که به طور فزایندهای تحت سلطه فناوری است، تهدید میکند. گویی از ما خواسته میشود که تاج و تخت خود را به عنوان قهرمانان حاکم بر شناخت رها کنیم و بپذیریم که آنقدرها که قبلاً فکر میکردیم استثنایی نیستیم.
خودمختاری در هوش مصنوعی
ایده تصمیمگیری ماشینها بدون دخالت انسان، هم جذاب و هم نگرانکننده است. انگار ما در حال ایجاد نوع جدیدی از حیات هستیم، اما با این توانایی که از ما پیشی بگیرد. برخی از کارشناسان معتقدند که ما همیشه دست بالا را خواهیم داشت و میتوانیم این ماشینها را کنترل کنیم. اما برخی دیگر هشدار میدهند که با تکامل هوش مصنوعی، توانایی آن برای عملکرد فراتر از کنترل ما نیز تکامل مییابد. این یک تعادل ظریف بین پیشرفت و خطر است و ما باید با احتیاط از آن عبور کنیم.
یکی از داستانهای معروفی که ایده هوش مصنوعی خودمختار را بررسی میکند، فیلم «اکس ماکینا» است. در این فیلم، یک برنامهنویس جوان به نام کالب برای شرکت در یک آزمایش پیشگامانه انتخاب میشود: تعامل با یک ربات انساننما به نام آوا، که با هوش مصنوعی پیشرفته طراحی شده است. هرچه کالب زمان بیشتری را با آوا میگذراند، شروع به زیر سوال بردن این موضوع میکند که آیا او واقعاً خودمختار است یا اینکه هر حرکت او توسط سازندگانش از پیش برنامهریزی شده است.
با این حال، داستان دیگری که دیدگاه متفاوتی در مورد این موضوع ارائه میدهد، اثر نویسنده داستانهای علمی تخیلی، آیزاک آسیموف است. آسیموف در رمانهای خود، ایده «سه قانون رباتیک» را ارائه میدهد که بیان میکند رباتها باید از دستورات انسانها پیروی کنند، از وجود خود محافظت کنند و از آسیب رساندن به انسانها خودداری کنند. داستانهای آسیموف نشان میدهد که رباتها میتوانند کاملاً خودمختار باشند، اما همچنان در چارچوب دستورالعملهای اخلاقی عمل میکنند که تضمین میکند هرگز به انسانها آسیبی نمیرسانند
https://www.tgoop.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
فلسفه هوش مصنوعی منبع :siliconwit ماهیت هوش یک بحث داغ در حوزه هوش مصنوعی این است که آیا ماشینها واقعاً میتوانند هوشمند در نظر گرفته شوند یا خیر. در حالی که برخی از کارشناسان استدلال میکنند که هوش مصنوعی صرفاً یک ابزار است و هوش واقعی را فقط میتوان در…
خلاقیت در هوش مصنوعی
اینکه آیا هوش مصنوعی میتواند واقعاً خلاق باشد، موضوعی است که دهههاست فیلسوفان و متخصصان این حوزه را مجذوب خود کرده است. در حالی که برخی معتقدند خلاقیت یک ویژگی منحصر به فرد انسانی است که ماشینها نمیتوانند آن را تکثیر کنند، برخی دیگر استدلال میکنند که اگر ابزار و فرصتهای مناسب در اختیار هوش مصنوعی قرار گیرد، واقعاً میتواند خلاق باشد.
یکی از متخصصانی که به بررسی پیامدهای فلسفی هوش مصنوعی و خلاقیت پرداخته است، مارگارت بودن است. بودن به طور گسترده در مورد ماهیت خلاقیت و ارتباط آن با ذهن نوشته است و استدلال میکند که خلاقیت یک مفهوم واحد و یکپارچه نیست، بلکه پدیدهای چندوجهی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد.
با وجود این بینشها، بحث پیرامون خلاقیت در هوش مصنوعی همچنان بحثبرانگیز است. برخی از کارشناسان معتقدند که ماشینها به سادگی قادر به تکرار ترکیب منحصر به فرد تجربه، احساسات و شهود که زیربنای خلاقیت انسان است، نیستند. با این حال، برخی دیگر معتقدند که با برنامهنویسی مناسب و دسترسی به حجم عظیمی از دادهها، ماشینها واقعاً میتوانند آثار خلاقانهای تولید کنند.
یک نمونه از ماشینهایی که آثار خلاقانه تولید میکنند، «پرتره ادموند دِ بلامی» است، نقاشیای که توسط الگوریتم یادگیری ماشین خلق شده است. این اثر هنری که چهرهای تار را به تصویر میکشد و یادآور یک نقاشی رنسانس است، در حراج کریستی با قیمت بیش از ۴۰۰۰۰۰ دلار فروخته شد.
بحث پیرامون پتانسیل خلاقانه هوش مصنوعی، سوالات مهمی را در مورد معنای خلاق بودن و چگونگی تعریف این مفهوم پیچیده و مبهم مطرح میکند. با ادامه تکامل هوش مصنوعی، بررسی پیامدهای پتانسیل خلاقانه آن و چگونگی تأثیر آن بر درک ما از بیان انسان و هنرها مهم است
https://www.tgoop.com/marzockacademy
اینکه آیا هوش مصنوعی میتواند واقعاً خلاق باشد، موضوعی است که دهههاست فیلسوفان و متخصصان این حوزه را مجذوب خود کرده است. در حالی که برخی معتقدند خلاقیت یک ویژگی منحصر به فرد انسانی است که ماشینها نمیتوانند آن را تکثیر کنند، برخی دیگر استدلال میکنند که اگر ابزار و فرصتهای مناسب در اختیار هوش مصنوعی قرار گیرد، واقعاً میتواند خلاق باشد.
یکی از متخصصانی که به بررسی پیامدهای فلسفی هوش مصنوعی و خلاقیت پرداخته است، مارگارت بودن است. بودن به طور گسترده در مورد ماهیت خلاقیت و ارتباط آن با ذهن نوشته است و استدلال میکند که خلاقیت یک مفهوم واحد و یکپارچه نیست، بلکه پدیدهای چندوجهی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد.
با وجود این بینشها، بحث پیرامون خلاقیت در هوش مصنوعی همچنان بحثبرانگیز است. برخی از کارشناسان معتقدند که ماشینها به سادگی قادر به تکرار ترکیب منحصر به فرد تجربه، احساسات و شهود که زیربنای خلاقیت انسان است، نیستند. با این حال، برخی دیگر معتقدند که با برنامهنویسی مناسب و دسترسی به حجم عظیمی از دادهها، ماشینها واقعاً میتوانند آثار خلاقانهای تولید کنند.
یک نمونه از ماشینهایی که آثار خلاقانه تولید میکنند، «پرتره ادموند دِ بلامی» است، نقاشیای که توسط الگوریتم یادگیری ماشین خلق شده است. این اثر هنری که چهرهای تار را به تصویر میکشد و یادآور یک نقاشی رنسانس است، در حراج کریستی با قیمت بیش از ۴۰۰۰۰۰ دلار فروخته شد.
بحث پیرامون پتانسیل خلاقانه هوش مصنوعی، سوالات مهمی را در مورد معنای خلاق بودن و چگونگی تعریف این مفهوم پیچیده و مبهم مطرح میکند. با ادامه تکامل هوش مصنوعی، بررسی پیامدهای پتانسیل خلاقانه آن و چگونگی تأثیر آن بر درک ما از بیان انسان و هنرها مهم است
https://www.tgoop.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
جستار هفته گروه آکادمی فلسفه مارزوک 🔺فلسفه هوش مصنوعی و اخلاق پساانسانی (Post-Human Ethics): در عصری که AI میتواند تصمیمگیری کند، باید بحث کنیم که آیا ماشینها میتوانند "حقوق" داشته باشند یا نه. مثلاً، اگر یک ربات هوشمند احساساتی شبیه انسان داشته باشد،…
برخی از فیلسوفان از جمله نیک لند این دیدگاه را ترویج میکنند که انسان باید پذیرای سقوط احتمالی خود باشد.این دیدگاه که به دیدگاه کیهانگرایی (cosmism) در مورد هوش مصنوعی مرتبط است دیدگاهی است که ساخت هوش مصنوعی قوی حتی اگر مستلزم پایان بشریت باشد حمایت میکند زیرا از نظر آنها این یک «تراژدی کیهانی خواهد بود اگر بشریت تکامل را در سطح انسانهای خیلی ضعیف متوقف سازد».
نظر شما در اینمورد چیست ؟
با عضویت در گروه اکادمی فلسفه مارزوک نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
لینک گروه:
https://www.tgoop.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
نظر شما در اینمورد چیست ؟
با عضویت در گروه اکادمی فلسفه مارزوک نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
لینک گروه:
https://www.tgoop.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
Telegram
آکادمی فلسفه مارزوک
کار فلسفه آزردن حماقت است
لینک گروه
https://www.tgoop.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
کانال اکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
www.instagram.com/marzockacademy
کانال کنفرانس ها
https://www.tgoop.com/ConferenceAcademyMarzock
لینک گروه
https://www.tgoop.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
کانال اکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
www.instagram.com/marzockacademy
کانال کنفرانس ها
https://www.tgoop.com/ConferenceAcademyMarzock
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
برخی از فیلسوفان از جمله نیک لند این دیدگاه را ترویج میکنند که انسان باید پذیرای سقوط احتمالی خود باشد.این دیدگاه که به دیدگاه کیهانگرایی (cosmism) در مورد هوش مصنوعی مرتبط است دیدگاهی است که ساخت هوش مصنوعی قوی حتی اگر مستلزم پایان بشریت باشد حمایت میکند…
اگر انسان محور رشد و پیشرفت است، حذف او نه تنها منطقی نیست، بلکه به نوعی خودنابودی تکامل منجر میشود.
برخی جریانهای کیهانگرایانه بر این باورند که بشریت نباید مانع پیشرفت فناوری شود حتی اگر این پیشرفت به بهای سقوط یا نابودی انسان تمام شود. در نگاه آنان، نگه داشتن تکامل در سطح بشر کنونی یک تراژدی کیهانی است، چراکه جهان ظرفیتهای بسیار بزرگتری برای هوش و پیچیدگی دارد. این دیدگاه، در ظاهر بلندپروازانه و کیهانی جلوه میکند، اما در عمق خود با پرسشهای جدی اخلاقی روبهرو است.
نخست آنکه این رویکرد ارزش تجربه انسانی را نادیده میگیرد. عشق، رنج، خلاقیت، دوستی و تاریخ فرهنگی ما چیزی است که با هیچ پیچیدگی محاسباتی صرف جایگزین نمیشود. کیهانگرایی با ابزارانگاشتن انسان، او را صرفاً وسیلهای در خدمت تکامل برتر میبیند؛ خطایی که ایدئولوژیهای تمامیتخواه در قرن بیستم نیز مرتکب شدند، هنگامی که فرد را قربانی اهدافی موهوم کردند. افزون بر این، خود مفهوم تکامل کیهانی مبهم است، آیا صرفاً توان پردازش بیشتر دادهها به معنای تکامل است؟ آیا هوش مصنوعی بدون تجربه زیسته و معنا میتواند حامل ارزشی برتر از انسان باشد؟
تناقض دیگر این دیدگاه در این است که اگر کیهان واقعاً در پی پرورش آگاهی است، آگاهی انسانی خود بخشی از این روند است. حذف انسان میتواند بهجای تقویت تکامل آگاهی، آن را تضعیف کند. زیرا انسان تنها موجودی است که توانسته هم علم بیافریند و هم معنا، هم فناوری بسازد و هم شعر. نابودی او یعنی نابودی عمقی که هیچ ماشین بیاحساس نمیتواند بازتولید کند.
در برابر این بدبینی کیهانمدار، میتوان بر اخلاق مسئولیت تأکید کرد. همانگونه که هانس یوناس یادآور میشود، ما وظیفه داریم میراث بشری و امکان زیست آیندگان را حفظ کنیم. اگرچه کیهان بزرگتر از ماست، اما تنها از خلال ماست که میتواند خود را بیافریند و بازتاب دهد. تکامل راستین نه در حذف انسان به سود ماشین، بلکه در همزیستی خلاق میان انسان و هوش مصنوعی است؛ جایی که فناوری نه جایگزین انسان، بلکه گسترشدهنده افقهای او باشد.
https://www.tgoop.com/marzockacademy
برخی جریانهای کیهانگرایانه بر این باورند که بشریت نباید مانع پیشرفت فناوری شود حتی اگر این پیشرفت به بهای سقوط یا نابودی انسان تمام شود. در نگاه آنان، نگه داشتن تکامل در سطح بشر کنونی یک تراژدی کیهانی است، چراکه جهان ظرفیتهای بسیار بزرگتری برای هوش و پیچیدگی دارد. این دیدگاه، در ظاهر بلندپروازانه و کیهانی جلوه میکند، اما در عمق خود با پرسشهای جدی اخلاقی روبهرو است.
نخست آنکه این رویکرد ارزش تجربه انسانی را نادیده میگیرد. عشق، رنج، خلاقیت، دوستی و تاریخ فرهنگی ما چیزی است که با هیچ پیچیدگی محاسباتی صرف جایگزین نمیشود. کیهانگرایی با ابزارانگاشتن انسان، او را صرفاً وسیلهای در خدمت تکامل برتر میبیند؛ خطایی که ایدئولوژیهای تمامیتخواه در قرن بیستم نیز مرتکب شدند، هنگامی که فرد را قربانی اهدافی موهوم کردند. افزون بر این، خود مفهوم تکامل کیهانی مبهم است، آیا صرفاً توان پردازش بیشتر دادهها به معنای تکامل است؟ آیا هوش مصنوعی بدون تجربه زیسته و معنا میتواند حامل ارزشی برتر از انسان باشد؟
تناقض دیگر این دیدگاه در این است که اگر کیهان واقعاً در پی پرورش آگاهی است، آگاهی انسانی خود بخشی از این روند است. حذف انسان میتواند بهجای تقویت تکامل آگاهی، آن را تضعیف کند. زیرا انسان تنها موجودی است که توانسته هم علم بیافریند و هم معنا، هم فناوری بسازد و هم شعر. نابودی او یعنی نابودی عمقی که هیچ ماشین بیاحساس نمیتواند بازتولید کند.
در برابر این بدبینی کیهانمدار، میتوان بر اخلاق مسئولیت تأکید کرد. همانگونه که هانس یوناس یادآور میشود، ما وظیفه داریم میراث بشری و امکان زیست آیندگان را حفظ کنیم. اگرچه کیهان بزرگتر از ماست، اما تنها از خلال ماست که میتواند خود را بیافریند و بازتاب دهد. تکامل راستین نه در حذف انسان به سود ماشین، بلکه در همزیستی خلاق میان انسان و هوش مصنوعی است؛ جایی که فناوری نه جایگزین انسان، بلکه گسترشدهنده افقهای او باشد.
https://www.tgoop.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک