tgoop.com/marzockacademy/21388
Last Update:
اگر انسان محور رشد و پیشرفت است، حذف او نه تنها منطقی نیست، بلکه به نوعی خودنابودی تکامل منجر میشود.
برخی جریانهای کیهانگرایانه بر این باورند که بشریت نباید مانع پیشرفت فناوری شود حتی اگر این پیشرفت به بهای سقوط یا نابودی انسان تمام شود. در نگاه آنان، نگه داشتن تکامل در سطح بشر کنونی یک تراژدی کیهانی است، چراکه جهان ظرفیتهای بسیار بزرگتری برای هوش و پیچیدگی دارد. این دیدگاه، در ظاهر بلندپروازانه و کیهانی جلوه میکند، اما در عمق خود با پرسشهای جدی اخلاقی روبهرو است.
نخست آنکه این رویکرد ارزش تجربه انسانی را نادیده میگیرد. عشق، رنج، خلاقیت، دوستی و تاریخ فرهنگی ما چیزی است که با هیچ پیچیدگی محاسباتی صرف جایگزین نمیشود. کیهانگرایی با ابزارانگاشتن انسان، او را صرفاً وسیلهای در خدمت تکامل برتر میبیند؛ خطایی که ایدئولوژیهای تمامیتخواه در قرن بیستم نیز مرتکب شدند، هنگامی که فرد را قربانی اهدافی موهوم کردند. افزون بر این، خود مفهوم تکامل کیهانی مبهم است، آیا صرفاً توان پردازش بیشتر دادهها به معنای تکامل است؟ آیا هوش مصنوعی بدون تجربه زیسته و معنا میتواند حامل ارزشی برتر از انسان باشد؟
تناقض دیگر این دیدگاه در این است که اگر کیهان واقعاً در پی پرورش آگاهی است، آگاهی انسانی خود بخشی از این روند است. حذف انسان میتواند بهجای تقویت تکامل آگاهی، آن را تضعیف کند. زیرا انسان تنها موجودی است که توانسته هم علم بیافریند و هم معنا، هم فناوری بسازد و هم شعر. نابودی او یعنی نابودی عمقی که هیچ ماشین بیاحساس نمیتواند بازتولید کند.
در برابر این بدبینی کیهانمدار، میتوان بر اخلاق مسئولیت تأکید کرد. همانگونه که هانس یوناس یادآور میشود، ما وظیفه داریم میراث بشری و امکان زیست آیندگان را حفظ کنیم. اگرچه کیهان بزرگتر از ماست، اما تنها از خلال ماست که میتواند خود را بیافریند و بازتاب دهد. تکامل راستین نه در حذف انسان به سود ماشین، بلکه در همزیستی خلاق میان انسان و هوش مصنوعی است؛ جایی که فناوری نه جایگزین انسان، بلکه گسترشدهنده افقهای او باشد.
https://www.tgoop.com/marzockacademy
BY آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

Share with your friend now:
tgoop.com/marzockacademy/21388