This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پل ساسانی دزفول'..'
#خوزستان
🔹پل قدیم دزفول مهمترین اثر تاریخی دزفول است. این پل که دو منطقه شرقی و غربی دزفول را به هم وصل میسازد، در حقیقت یکی از راههای رابط منطقه جندی شاپور و سرزمین بینالنهرین بوده، که به دستور شاپور اول ساسانی پس از پیروزی بر امپراتوری بیزانس در نبرد ادسا ساخته شده است. این پل بر روی پایههای پلی به جا مانده از دوره ساسانی بنا شده و در دورههای عضدالدوله دیلمی، صفوی و قاجار بازسازی شده است.
🔹این پل دارای ۱۴ دهانه است و آب رودخانه دز از زیر آن عبور میکند، پل قدیم دزفول از سنگ ساروج و آهک بنا شده و در دوران حکومت عضدالدوله دیلمی، صفویان و پهلوی باز سازی شدهاست اما پایههای پل حکایت از دوران ساسانی دارد
💎
🆔 @maneshparsi
#خوزستان
🔹پل قدیم دزفول مهمترین اثر تاریخی دزفول است. این پل که دو منطقه شرقی و غربی دزفول را به هم وصل میسازد، در حقیقت یکی از راههای رابط منطقه جندی شاپور و سرزمین بینالنهرین بوده، که به دستور شاپور اول ساسانی پس از پیروزی بر امپراتوری بیزانس در نبرد ادسا ساخته شده است. این پل بر روی پایههای پلی به جا مانده از دوره ساسانی بنا شده و در دورههای عضدالدوله دیلمی، صفوی و قاجار بازسازی شده است.
🔹این پل دارای ۱۴ دهانه است و آب رودخانه دز از زیر آن عبور میکند، پل قدیم دزفول از سنگ ساروج و آهک بنا شده و در دوران حکومت عضدالدوله دیلمی، صفویان و پهلوی باز سازی شدهاست اما پایههای پل حکایت از دوران ساسانی دارد
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آبراهههای دیده نشدۀ زیرزمینی سازههای آبی شوشتر در استان خوزستان
🔹در جشنِ خوردادگان (جشن آب، ششمین روز خورداد ماه - روزِ خُورداد از ماه خورداد) آبراهههاى دستكَندِ زيرزمينى و غيرقابلِ بازديدِ سازههاى آبى شوشتر را با قدمت هزاران سال - كه نمايانگر هنر باستانى ايرانيان در بهرهبردارى از آب هستند، - به نظاره بنشينيم.۷
🔹اين آبراههها توسط انسان و با كمک ابزار اوليه به نيتِ حركت درآوردن آسيابهاى آبىِ حدِّ فاصلِ بخشِ فوقانى و رود گرگر كَنده شدهاند و در معرضِ ديدِ عموم قرار ندارند.
🔹جشن خوردادگانع به پاسداشتِ آب و آبادانى در ششمين روز از ماه خورداد برگزار مىشود.
🔹در آموزههاى زرتشتی، به شادمانى دل و پاكيزگى تن در اين روز تأكيد مىشود و از مردم خواسته مىشود كه گيتى را با چشم نيكو بنگرند، سپاسگزار اهورامزدا باشند و آب را كه سرچشمۀ آبادانى است، همواره پاک نگه دارند.
ویدئو از خشایار لهراسبی
💎
🆔 @maneshparsi
آبراهههای دیده نشدۀ زیرزمینی سازههای آبی شوشتر در استان خوزستان
🔹در جشنِ خوردادگان (جشن آب، ششمین روز خورداد ماه - روزِ خُورداد از ماه خورداد) آبراهههاى دستكَندِ زيرزمينى و غيرقابلِ بازديدِ سازههاى آبى شوشتر را با قدمت هزاران سال - كه نمايانگر هنر باستانى ايرانيان در بهرهبردارى از آب هستند، - به نظاره بنشينيم.۷
🔹اين آبراههها توسط انسان و با كمک ابزار اوليه به نيتِ حركت درآوردن آسيابهاى آبىِ حدِّ فاصلِ بخشِ فوقانى و رود گرگر كَنده شدهاند و در معرضِ ديدِ عموم قرار ندارند.
🔹جشن خوردادگانع به پاسداشتِ آب و آبادانى در ششمين روز از ماه خورداد برگزار مىشود.
🔹در آموزههاى زرتشتی، به شادمانى دل و پاكيزگى تن در اين روز تأكيد مىشود و از مردم خواسته مىشود كه گيتى را با چشم نيكو بنگرند، سپاسگزار اهورامزدا باشند و آب را كه سرچشمۀ آبادانى است، همواره پاک نگه دارند.
ویدئو از خشایار لهراسبی
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تندیس قوچ ایلامی
در هزاره دوم پیش از میلاد از جنس طلا ونقره ساخته شده که از حفاران غیرمجاز در غرب ایران ضبط شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
در هزاره دوم پیش از میلاد از جنس طلا ونقره ساخته شده که از حفاران غیرمجاز در غرب ایران ضبط شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۸ خرداد سالروز درگذشت بهرام فرهوشی
(زاده فروردین ۱۳۰۴ ارومیه – درگذشته ۸ خرداد ۱۳۷۱ آمریکا) زبانشناس و متخصص زبانهای ایرانی و فرهنگ ایران باستان
او دوره دانشسرای مقدماتی را در اصفهان گذراند و دوره لیسانس زبان فرانسوی را در دانشسرای عالی تهران سپری کرد. ضمن انجام خدمت دبیری در دبیرستانها، چند جلد داستان و مجموعه شعر از فرانسوی ترجمه کرد و در همین دوره یک مؤسسه چاپ و انتشارات به نام آتشکده تأسیس کرد.
در همین دوره با ابراهیم پورداود از نزدیک آشنایی یافت که خود او بعدها در این باره نوشت:
«من با نوشتههای پورداوود از کودکی آشنا بودم. زیرا در میان کتابهای پدرم دو جلد یشتهای پورداوود را خوانده بودم و داستانهای پهلوانیهای شکوهمند این کتاب و نیایشهای آن در همان زمان بر دلم نشسته بود و همواره در دل داشتم که استاد بزرگوار را ببینم. روزگاری گذشت و من در رشته زبانهای خارجی لیسانس گرفتم. پورداوود در آن زمان انجمن ایرانشناسی را پدید آورده بود و شبها در انجمن درس میداد. به آنجا رفتم و نام نوشتم. دیدن چهره استاد و درسهای او شور دیرین را در من برانگیخت.»
او به تشویق پورداود در سال ۱۳۳۶ برای گذراندن دوره ایرانشناسی عازم پاریس شد و در مدرسه تتبعات عالیه دانشگاه پاریس به تحصیل پرداخت و دکترای تمدن و زبانها و ادبیات ایرانی گرفت. سپس به سویس رفت و به مطالعه در لهجههای ایرانی در دانشگاه برن پرداخت. در این دوران نزد استادان برجسته در زمینه زبانها و تمدن و دینهای ایران باستان همچون امیل بنونیست و ژان دومناش برخوردار بود.
وی در سال ۱۳۴۱ به ایران بازگشت و به دانشیاری پورداود در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران منصوب شد و مدت ۲۰ سال به آموزش زبانهای اوستایی، پارسی باستان، پهلوی، اساطیر ایرانی، خطهای باستانی، گویششناسی ایرانی و تمدن ایران باستان پرداخت.
در همین سالها بخش عمدهای از اوقاتش را صرف نشر آثار استادش پورداود کرد. بخش دوم گاتها شامل یاداشتهای پورداود (۱۳۳۶) یسنا (۱۳۴۰) و ویسپرد (۱۳۴۳) و جلد یکم از فرهنگ ایران باستان (۱۳۵۲).
او در کنار خدمت دانشگاهی، به دستگاههای فرهنگی و انتشاراتی هم مدد میرسانید. مدتی سرپرستی بنگاه ترجمه و نشر کتاب را داشت، و بعدها مدیریت چاپ و انتشارات دانشگاه تهران را به عهده گرفت. در سالهای دههٔ ۱۳۵۰ برنامه فرهنگ ایران زمین را در تلویزیون ملی ایران تهیه میکرد که بینندگان و خواستاران فراوان داشت.
آثار:
در میان آثار فرهوشی بیگمان «فرهنگ پهلوی» جایگاه ویژهای دارد. این اثر مرجع در دو جلد با عنوانهای فرهنگ پهلوی به فارسی (۱۳۴۶) و فرهنگ فارسی به پهلوی (۱۳۵۲) منتشر شد که حاصل ۱۶ سال کار مداوم او بود. این فرهنگ نخستین کوشش علمی در این زمینه و دربردارنده ۱۰ هزار واژه پهلوی با ذکر ریشه و صورت فارسیشده آنهاست.
دیگر آثار منتشرشده او از جمله «جهان فروری» راهنمای گردآوری گویشها، ترجمه کتاب ششم دینکرت، ترجمه «هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی» اثر گیرشمن، ترجمه «کارنامه اردشیر بابکان» همراه با متن پهلوی و آوانویسی و واژهنامه و شماری دیگر، نموداری از دانش گسترده اوست. آخرین اثر چاپ شده از وی ایرانویج نام دارد و مجموعه پیوستهای از مقالههای او در پیرامون فرهنگ و تاریخ ایران است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بهرام_فره_وشی، د
۸ خرداد سالروز درگذشت بهرام فرهوشی
(زاده فروردین ۱۳۰۴ ارومیه – درگذشته ۸ خرداد ۱۳۷۱ آمریکا) زبانشناس و متخصص زبانهای ایرانی و فرهنگ ایران باستان
او دوره دانشسرای مقدماتی را در اصفهان گذراند و دوره لیسانس زبان فرانسوی را در دانشسرای عالی تهران سپری کرد. ضمن انجام خدمت دبیری در دبیرستانها، چند جلد داستان و مجموعه شعر از فرانسوی ترجمه کرد و در همین دوره یک مؤسسه چاپ و انتشارات به نام آتشکده تأسیس کرد.
در همین دوره با ابراهیم پورداود از نزدیک آشنایی یافت که خود او بعدها در این باره نوشت:
«من با نوشتههای پورداوود از کودکی آشنا بودم. زیرا در میان کتابهای پدرم دو جلد یشتهای پورداوود را خوانده بودم و داستانهای پهلوانیهای شکوهمند این کتاب و نیایشهای آن در همان زمان بر دلم نشسته بود و همواره در دل داشتم که استاد بزرگوار را ببینم. روزگاری گذشت و من در رشته زبانهای خارجی لیسانس گرفتم. پورداوود در آن زمان انجمن ایرانشناسی را پدید آورده بود و شبها در انجمن درس میداد. به آنجا رفتم و نام نوشتم. دیدن چهره استاد و درسهای او شور دیرین را در من برانگیخت.»
او به تشویق پورداود در سال ۱۳۳۶ برای گذراندن دوره ایرانشناسی عازم پاریس شد و در مدرسه تتبعات عالیه دانشگاه پاریس به تحصیل پرداخت و دکترای تمدن و زبانها و ادبیات ایرانی گرفت. سپس به سویس رفت و به مطالعه در لهجههای ایرانی در دانشگاه برن پرداخت. در این دوران نزد استادان برجسته در زمینه زبانها و تمدن و دینهای ایران باستان همچون امیل بنونیست و ژان دومناش برخوردار بود.
وی در سال ۱۳۴۱ به ایران بازگشت و به دانشیاری پورداود در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران منصوب شد و مدت ۲۰ سال به آموزش زبانهای اوستایی، پارسی باستان، پهلوی، اساطیر ایرانی، خطهای باستانی، گویششناسی ایرانی و تمدن ایران باستان پرداخت.
در همین سالها بخش عمدهای از اوقاتش را صرف نشر آثار استادش پورداود کرد. بخش دوم گاتها شامل یاداشتهای پورداود (۱۳۳۶) یسنا (۱۳۴۰) و ویسپرد (۱۳۴۳) و جلد یکم از فرهنگ ایران باستان (۱۳۵۲).
او در کنار خدمت دانشگاهی، به دستگاههای فرهنگی و انتشاراتی هم مدد میرسانید. مدتی سرپرستی بنگاه ترجمه و نشر کتاب را داشت، و بعدها مدیریت چاپ و انتشارات دانشگاه تهران را به عهده گرفت. در سالهای دههٔ ۱۳۵۰ برنامه فرهنگ ایران زمین را در تلویزیون ملی ایران تهیه میکرد که بینندگان و خواستاران فراوان داشت.
آثار:
در میان آثار فرهوشی بیگمان «فرهنگ پهلوی» جایگاه ویژهای دارد. این اثر مرجع در دو جلد با عنوانهای فرهنگ پهلوی به فارسی (۱۳۴۶) و فرهنگ فارسی به پهلوی (۱۳۵۲) منتشر شد که حاصل ۱۶ سال کار مداوم او بود. این فرهنگ نخستین کوشش علمی در این زمینه و دربردارنده ۱۰ هزار واژه پهلوی با ذکر ریشه و صورت فارسیشده آنهاست.
دیگر آثار منتشرشده او از جمله «جهان فروری» راهنمای گردآوری گویشها، ترجمه کتاب ششم دینکرت، ترجمه «هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی» اثر گیرشمن، ترجمه «کارنامه اردشیر بابکان» همراه با متن پهلوی و آوانویسی و واژهنامه و شماری دیگر، نموداری از دانش گسترده اوست. آخرین اثر چاپ شده از وی ایرانویج نام دارد و مجموعه پیوستهای از مقالههای او در پیرامون فرهنگ و تاریخ ایران است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بهرام_فره_وشی، د
Telegram
attach 📎
🔻کشف کتیبه سنگ مزار ساسانی بر فراز صخرههای نقش رستم
🔸به گزارش میراثباشی، ابوالحسن اتابکی -دکتری تاریخ - از کشف سنگنوشته تازهای خبر داد که در اواخر دوره ساسانی بر فراز صخرههای نقش رستم در مرودشت نگاشته شده است.
🔸این پژوهشگر توضیح داد: این سنگ نوشته وابسته به دو استودان تاقچهای است که در بخش فوقانی صخرههای نقش رستم و غرب شهر باستانی استخر برای دو تن از بهدینان زرتشتی به نگارش در آمده است.
🔸وی گفت: این کتیبه در یک سطر به شکلی گزیده نوشته شده و برخلاف دیگر کتیبههای تدفینی از شخص درگذشته یا درگذشتگان نامی برده نشده است.
‼ترجمه آن چنین است:
«سرور این دخمک(ان).....»
🔸عدم نام بردن از شخص درگذشتگان بدین معنی است که کاتب آن به دلیل نامرغوبی جنس سنگهای صخره از ادامه نگارش کتیبه سر باز زده و به همین چند واژه کوتاه اکتفا کرده است. در حال حاضر وجود انبوه گل سنگها تاثیر بسیار مخربی بر روی این سنگنوشته داشته است.
🔸نجمه ابراهیمی کارشناس ارشد تاریخ در این زمینه اظهار کرد: امروز این دو استودان تاقچهای را از دیگر استودانهای فلات ایران متمایز میکند وجود درهای سنگی است که نخستین بار در بررسیهای ما کشف و شناسایی شد. همواره برای پژوهشگران این پرسش مطرح بود که درِ استودانها به چه شکل مسدود میشده است؟ این کشف باعث گرهگشایی از حل این معما شد و با کشف درِ سنگی ثابت شد که در استودانهای دوره ساسانی همانند در آرامگاههای هخامنشی با تک سنگ تراش خورده و یکپارچه پوشیده میشده است.
https://s6.uupload.ir/files/inshot_20250529_115324934_0o89.jpg
💎
🆔 @maneshparsi
🔸به گزارش میراثباشی، ابوالحسن اتابکی -دکتری تاریخ - از کشف سنگنوشته تازهای خبر داد که در اواخر دوره ساسانی بر فراز صخرههای نقش رستم در مرودشت نگاشته شده است.
🔸این پژوهشگر توضیح داد: این سنگ نوشته وابسته به دو استودان تاقچهای است که در بخش فوقانی صخرههای نقش رستم و غرب شهر باستانی استخر برای دو تن از بهدینان زرتشتی به نگارش در آمده است.
🔸وی گفت: این کتیبه در یک سطر به شکلی گزیده نوشته شده و برخلاف دیگر کتیبههای تدفینی از شخص درگذشته یا درگذشتگان نامی برده نشده است.
‼ترجمه آن چنین است:
«سرور این دخمک(ان).....»
🔸عدم نام بردن از شخص درگذشتگان بدین معنی است که کاتب آن به دلیل نامرغوبی جنس سنگهای صخره از ادامه نگارش کتیبه سر باز زده و به همین چند واژه کوتاه اکتفا کرده است. در حال حاضر وجود انبوه گل سنگها تاثیر بسیار مخربی بر روی این سنگنوشته داشته است.
🔸نجمه ابراهیمی کارشناس ارشد تاریخ در این زمینه اظهار کرد: امروز این دو استودان تاقچهای را از دیگر استودانهای فلات ایران متمایز میکند وجود درهای سنگی است که نخستین بار در بررسیهای ما کشف و شناسایی شد. همواره برای پژوهشگران این پرسش مطرح بود که درِ استودانها به چه شکل مسدود میشده است؟ این کشف باعث گرهگشایی از حل این معما شد و با کشف درِ سنگی ثابت شد که در استودانهای دوره ساسانی همانند در آرامگاههای هخامنشی با تک سنگ تراش خورده و یکپارچه پوشیده میشده است.
https://s6.uupload.ir/files/inshot_20250529_115324934_0o89.jpg
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زیبایی بیهمتای زبان پارسی
🔹دکتر میرجلالالدین کزازی، چهرهی ماندگار زبان و ادب پارسی، در گفتوگوی فرهنگی شب تاجیکستان، فرمودند: «زبان پارسی در سنجش با زبانهای دیگر؛ به پرند میماند که بافتهایست ابریشمین، به نرمی، به نغزی، به زیبایی پرند. زبانهای دیگر در سنجش با این زبان، به پلاس میمانند که بافتهایست ستبر، درشت، دلازار.
پس ، از خرد، از دانایی ،از زیبا پرستی بدور است که ما پرنیان را با پلاس بپیوندیم.
🔹این نگاه دانشورانهی استاد کزازی، اهمیت توجه و پاسداری از این گنجینهی ارزشمند را، برای همهی ایرانیان، آشکار میسازد.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹دکتر میرجلالالدین کزازی، چهرهی ماندگار زبان و ادب پارسی، در گفتوگوی فرهنگی شب تاجیکستان، فرمودند: «زبان پارسی در سنجش با زبانهای دیگر؛ به پرند میماند که بافتهایست ابریشمین، به نرمی، به نغزی، به زیبایی پرند. زبانهای دیگر در سنجش با این زبان، به پلاس میمانند که بافتهایست ستبر، درشت، دلازار.
پس ، از خرد، از دانایی ،از زیبا پرستی بدور است که ما پرنیان را با پلاس بپیوندیم.
🔹این نگاه دانشورانهی استاد کزازی، اهمیت توجه و پاسداری از این گنجینهی ارزشمند را، برای همهی ایرانیان، آشکار میسازد.
💎
🆔 @maneshparsi
🔵 بند بهمن یکی از قدیمیترین و برجستهترین سازههای آبی در ایران
بند بهمن (Band-e Bahman) یکی از قدیمیترین و برجستهترین سازههای آبی در ایران است. این سد در استان فارس، در نزدیکی شهر کوار و حدود ۶۰ کیلومتری جنوب شیراز، بر روی رودخانه قرهآقاج (Qara Āghāj) ساخته شده است.
✅ قدمت و تاریخچه
بر اساس منابع مختلف، قدمت سد بند بهمن به دورههای هخامنشی یا ساسانی بازمیگردد. برخی منابع ساخت آن را به بهمن بن اسفندیار، شخصیت اسطورهای شاهنامه، نسبت میدهند. با توجه به شواهد تاریخی و ساختاری، تخمین زده میشود که این سد بیش از ۲۲۰۰ سال قدمت داشته باشد و از دوران پیش از اسلام باقی مانده باشد.
✅ ویژگیهای مهندسی
سد بند بهمن با استفاده از سنگهای طبیعی کوهستان و ملات ساروج ساخته شده است. طول آن حدود ۱۳۰ متر و ارتفاع آن در بلندترین نقطه به ۹ متر میرسد. موقعیت ساخت سد در محل تلاقی دو رشتهکوه، با بخشی از سازه بر روی بستر سنگی رودخانه و بخشی دیگر بر روی بدنه کوه، به استحکام و دوام آن در طول قرون کمک کرده است.
✅ کاربرد و اهمیت
هدف اصلی از ساخت این سد، بالا بردن سطح آب و هدایت آن از طریق کانالهایی به دشت کوار برای آبیاری زمینهای کشاورزی بوده است. این سیستم آبیاری به تأمین آب برای حدود ۲۰ روستا و کارخانه قند در منطقه کمک میکند. علاوه بر این، سد بند بهمن دارای دریچههایی است که باعث ایجاد آبشارهای زیبا میشود و امکان استفاده از آن به عنوان پل را نیز فراهم میآورد.
این سد نه تنها به دلیل قدمت تاریخیاش بلکه به خاطر طراحی و ساختار مهندسی پیشرفتهاش مورد توجه قرار گرفته است. در مقایسه با دیگر سدهای باستانی مانند سد میزان در شوشتر یا بند قیصر، سد بند بهمن به عنوان یکی از قدیمیترین و مقاومترین سازههای آبی در ایران شناخته میشود.
📌نتیجهگیری
سد بند بهمن نمادی از توانمندیهای مهندسی و مدیریت منابع آب در ایران باستان است. با توجه به قدمت، ساختار مهندسی و کاربرد مستمر آن در طول قرون، این سد یکی از مهمترین میراثهای تاریخی و فنی ایران محسوب میشود که در منابع انگلیسی نیز به آن اشاره شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
بند بهمن (Band-e Bahman) یکی از قدیمیترین و برجستهترین سازههای آبی در ایران است. این سد در استان فارس، در نزدیکی شهر کوار و حدود ۶۰ کیلومتری جنوب شیراز، بر روی رودخانه قرهآقاج (Qara Āghāj) ساخته شده است.
✅ قدمت و تاریخچه
بر اساس منابع مختلف، قدمت سد بند بهمن به دورههای هخامنشی یا ساسانی بازمیگردد. برخی منابع ساخت آن را به بهمن بن اسفندیار، شخصیت اسطورهای شاهنامه، نسبت میدهند. با توجه به شواهد تاریخی و ساختاری، تخمین زده میشود که این سد بیش از ۲۲۰۰ سال قدمت داشته باشد و از دوران پیش از اسلام باقی مانده باشد.
✅ ویژگیهای مهندسی
سد بند بهمن با استفاده از سنگهای طبیعی کوهستان و ملات ساروج ساخته شده است. طول آن حدود ۱۳۰ متر و ارتفاع آن در بلندترین نقطه به ۹ متر میرسد. موقعیت ساخت سد در محل تلاقی دو رشتهکوه، با بخشی از سازه بر روی بستر سنگی رودخانه و بخشی دیگر بر روی بدنه کوه، به استحکام و دوام آن در طول قرون کمک کرده است.
✅ کاربرد و اهمیت
هدف اصلی از ساخت این سد، بالا بردن سطح آب و هدایت آن از طریق کانالهایی به دشت کوار برای آبیاری زمینهای کشاورزی بوده است. این سیستم آبیاری به تأمین آب برای حدود ۲۰ روستا و کارخانه قند در منطقه کمک میکند. علاوه بر این، سد بند بهمن دارای دریچههایی است که باعث ایجاد آبشارهای زیبا میشود و امکان استفاده از آن به عنوان پل را نیز فراهم میآورد.
این سد نه تنها به دلیل قدمت تاریخیاش بلکه به خاطر طراحی و ساختار مهندسی پیشرفتهاش مورد توجه قرار گرفته است. در مقایسه با دیگر سدهای باستانی مانند سد میزان در شوشتر یا بند قیصر، سد بند بهمن به عنوان یکی از قدیمیترین و مقاومترین سازههای آبی در ایران شناخته میشود.
📌نتیجهگیری
سد بند بهمن نمادی از توانمندیهای مهندسی و مدیریت منابع آب در ایران باستان است. با توجه به قدمت، ساختار مهندسی و کاربرد مستمر آن در طول قرون، این سد یکی از مهمترین میراثهای تاریخی و فنی ایران محسوب میشود که در منابع انگلیسی نیز به آن اشاره شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
Telegram
attach 📎
بیا تا جهان را به به بد نَسپَریم
به کوشش همه دست نیکی بَریم
نباشد همی نیک و بد پایدار
همان بِه که نیکی بُوَد یادگار
#شاهنامه
💎
🆔 @maneshparsi
به کوشش همه دست نیکی بَریم
نباشد همی نیک و بد پایدار
همان بِه که نیکی بُوَد یادگار
#شاهنامه
💎
🆔 @maneshparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«فردوسی، شاهنامه، ایران و زبانِ پارسی» از زبانِ علیرضا قیامتی، استاد زبان و ادبِ پارسی دانشگاه فرهنگیان مشهد:
"فردوسی همه زندگی خود را فدای ایران کرد.."
(انتشار سخنرانی کامل - یزد، اردیبهشت سال ۱۴۰۲ خورشیدی)
💎
🆔 @maneshparsi
"فردوسی همه زندگی خود را فدای ایران کرد.."
(انتشار سخنرانی کامل - یزد، اردیبهشت سال ۱۴۰۲ خورشیدی)
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ خرداد زادروز کامبیز یگانگی
(زاده ۱۱ خرداد ۱۳۲۷ تهران) کارآفرین، مربی علوم شناختی و پدر مربیگری در زمینه فنون مهارتی علم شناختی
او در خانوادهای کارآفرین زاده شد و پدرش اریاب اردشیر، بنیانگذار نخستین کارخانه مدرن چرمسازی در ایران و مادرش فرنگیس یگانگی، بنیانگذار سازمان صنایع دستی ایران بود و عمویش، اسفندیار یگانگی، به عنوان بنیانگذار آبیاری نوین در ایران شناخته میشود.
پدربزرگش، کیخسرو شاهرخ نام داشت که نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی و از شخصیتهای برجسته تاریخ معاصر ایران بود. او در سال ۱۳۵۲ از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در لسآنجلس در رشته کارشناسی ارشد مدیریت، فارغالتحصیل شد.
وی یکی از بنیانگذاران شرکت دشت مرغاب، تولیدکننده محصولات غدایی یک و یک بود، که در سال ۱۳۴۶ فعالیتش را در زمینه مواد غذایی و صنایع تبدیلی کشاورزی در استان فارس آغاز کرد، همچنین در سال ۱۳۵۵ به مدیرعاملی شرکت سهامی صنایع گوشت کادور در کرج برگزیده شد.
در سال ۱۳۵۶ با همکاری تعدادی از بانکها و گروهی از سرمایه داران بخش خصوص، شرکت پخش سراسری ایران را طراحی و تأسیس کرد. این شرکت یکی از بزرگترین واحدهای پخش کالای مصرفی در ایران بود و در حال حاضر این شرکت یکی از زیرمجموعههای گروه صنعتی شیرین عسل است.
او پس از انقلاب به آمریکا رفت و در سال ۱۹۹۸ موسسهای را به نام Impact coaching & consulting در شهر سانفرانسیسکوی آمریکا تأسیس کرد که این مؤسسه به صورت تخصصی به ارائه خدمات مشاوره در زمینه مدیریت میپرداخت.
وی از سال ۱۳۵۹ در خصوص علوم شناختی به مطالعه و پژوهش پرداخت و در این زمینه اولین کلاسهای ابداعی را در سال ۱۳۷۴ در ایران و آمریکا عرضه کرد. در این سمینارها برای اولین بار در ایران، علوم شناختی به صورت تعاملی و با روشهای نوین با مربیگری او عرضه شدند. بعدها، او مؤسسه فنون کاربردی بسوی تعادل (یگانگی) را بنیان گذاشت که در آن دورههای متعدد در زمینه علوم شناختی ارائه میشوند و تا سال ۱۳۹۷ بالغ بر ۳۰ هزار نفر در این کلاسها شرکت کردهاند.
کتابخانه یگانگی از کتابخانههای قدیمی و تخصصی شهر تهران در زمینه فرهنگ ایران باستان است که در سال ۱۳۳۲ توسط فرنگیس یگانگی بنیانگذاری شد. این کتابخانه در سال ۱۳۸۶ پس از دو سال تعطیلی، با همیاری کامبیز یگانگی و انجمن زرتشتیان تهران بازسازی و بازگشایی شد. در مراسم بازگشایی این کتابخانه که دو تن از نمایندگان مجلس نیز در آن حضور داشتند، وی به بیان اهداف و باورهای مادرش از احداث چنین مکانی پرداخت. این کتابخانه پنجمین مرکز ترمیم کتابهای قدیمی در ایران است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کامبیز_یگانگی، ز
۱۱ خرداد زادروز کامبیز یگانگی
(زاده ۱۱ خرداد ۱۳۲۷ تهران) کارآفرین، مربی علوم شناختی و پدر مربیگری در زمینه فنون مهارتی علم شناختی
او در خانوادهای کارآفرین زاده شد و پدرش اریاب اردشیر، بنیانگذار نخستین کارخانه مدرن چرمسازی در ایران و مادرش فرنگیس یگانگی، بنیانگذار سازمان صنایع دستی ایران بود و عمویش، اسفندیار یگانگی، به عنوان بنیانگذار آبیاری نوین در ایران شناخته میشود.
پدربزرگش، کیخسرو شاهرخ نام داشت که نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی و از شخصیتهای برجسته تاریخ معاصر ایران بود. او در سال ۱۳۵۲ از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در لسآنجلس در رشته کارشناسی ارشد مدیریت، فارغالتحصیل شد.
وی یکی از بنیانگذاران شرکت دشت مرغاب، تولیدکننده محصولات غدایی یک و یک بود، که در سال ۱۳۴۶ فعالیتش را در زمینه مواد غذایی و صنایع تبدیلی کشاورزی در استان فارس آغاز کرد، همچنین در سال ۱۳۵۵ به مدیرعاملی شرکت سهامی صنایع گوشت کادور در کرج برگزیده شد.
در سال ۱۳۵۶ با همکاری تعدادی از بانکها و گروهی از سرمایه داران بخش خصوص، شرکت پخش سراسری ایران را طراحی و تأسیس کرد. این شرکت یکی از بزرگترین واحدهای پخش کالای مصرفی در ایران بود و در حال حاضر این شرکت یکی از زیرمجموعههای گروه صنعتی شیرین عسل است.
او پس از انقلاب به آمریکا رفت و در سال ۱۹۹۸ موسسهای را به نام Impact coaching & consulting در شهر سانفرانسیسکوی آمریکا تأسیس کرد که این مؤسسه به صورت تخصصی به ارائه خدمات مشاوره در زمینه مدیریت میپرداخت.
وی از سال ۱۳۵۹ در خصوص علوم شناختی به مطالعه و پژوهش پرداخت و در این زمینه اولین کلاسهای ابداعی را در سال ۱۳۷۴ در ایران و آمریکا عرضه کرد. در این سمینارها برای اولین بار در ایران، علوم شناختی به صورت تعاملی و با روشهای نوین با مربیگری او عرضه شدند. بعدها، او مؤسسه فنون کاربردی بسوی تعادل (یگانگی) را بنیان گذاشت که در آن دورههای متعدد در زمینه علوم شناختی ارائه میشوند و تا سال ۱۳۹۷ بالغ بر ۳۰ هزار نفر در این کلاسها شرکت کردهاند.
کتابخانه یگانگی از کتابخانههای قدیمی و تخصصی شهر تهران در زمینه فرهنگ ایران باستان است که در سال ۱۳۳۲ توسط فرنگیس یگانگی بنیانگذاری شد. این کتابخانه در سال ۱۳۸۶ پس از دو سال تعطیلی، با همیاری کامبیز یگانگی و انجمن زرتشتیان تهران بازسازی و بازگشایی شد. در مراسم بازگشایی این کتابخانه که دو تن از نمایندگان مجلس نیز در آن حضور داشتند، وی به بیان اهداف و باورهای مادرش از احداث چنین مکانی پرداخت. این کتابخانه پنجمین مرکز ترمیم کتابهای قدیمی در ایران است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کامبیز_یگانگی، ز
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ خرداد زادروز محمدامین ریاحی
(زاده ۱۱ خرداد ۱۳۰۲ خوی -- درگذشته ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۸ تهران) ادیب، مورخ و پژوهشگر.
او پس از دوره دانشسرای مقدماتی، به ادامه تحصیل در دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پرداخت و از استادان: بدیعالزمان فروزانفر، عباس اقبال آشتیانی، ملکالشعرا بهار، احمد بهمنیار، عبدالعظیم قریب و ابراهیم پورداوود بهرهمند شد. در سال ۱۳۳۷ پس از دفاع از رساله دکتری، با موضوع «تحقیق و تصحیح مرصادالعباد نجمالدین رازی» به راهنمایی فروزانفر، دکتری در زبان و ادبیات فارسی گرفت. به نوشته اسلامی ندوشن، وی «یکی از آخرین افراد نسل ادبای معتبر بود که طی ۶۰ سال در صحنه فرهنگ ایران حضور داشت و هرچه نوشت دقیق و قابل اعتماد بود.»
وی از سال ۱۳۲۷ که آغاز کار او در فرهنگ بود، دبیر و رئیس دبیرستانهایی در قم، گرگان، قزوین، تهران و رئیس دانشسرای گرگان (از ۱۳۳۰) و استاد دانشگاه تهران (تا ۱۳۵۷) بود و از ۱۳۳۵ بهمدت پنج سال عضو هیئت مؤلفان لغتنامه دهخدا و از سال ۱۳۲۷ عضو هیئت مدیره جامعه لیسانسیههای دانشسرای عالی بود. او در ابتدای سال ۱۳۴۰ عهدهدار مدیرکلی وزارت فرهنگ شد و در مدت سه سال در پرتو تجربههایی که طی سالهای تدریس دبیرستانی از وضعیت نابسامان کتابهای درسی داشت، طرح ساماندهی و یکنواختسازی کتابهای درسی دبیرستانی را به اجرا درآورد.
طرح کتابهای درسی با وجود مخالفتها و دخالتهای گسترده ناشران و مؤلفان ذینفع در تهیه و چاپ کتابهای درسی، طی چند مرحله به اجرا درآمد، و نهایتاً در سال ۱۳۴۲ با تأسیس سازمان کتابهای درسی وابسته به وزارت فرهنگ "آموزش و پرورش" برای تالیف کتابهای درسی جدید، موجبات ارتقای کیفیت آموزش دبیرستانی را فراهم آورد. وی ضمن چند مقاله در ماهنامه آموزش و پرورش (سال ۱۳۴۲) و نیز در مقالهای با عنوان ماجرای کتابهای درسی (۱۳۷۷) شرحی از اقداماتش در وزارت فرهنگ را در آن دوره آوردهاست.
او طی سالهای بعد عهدهدار چندین سمت فرهنگی از جمله رایزنی فرهنگی ایران در ترکیه و تدریس در دانشگاه آنکارا (از ۱۳۴۲) دبیرکلی هیئت امنای کتابخانههای عمومی کشور (از ۱۳۵۰) نیابت ریاست فرهنگستان ادب و هنر ایران، ریاست بنیاد شاهنامه فردوسی ( از ۱۳۵۴) ریاست دانشکده هنرهای دراماتیک، مشاور وزیر فرهنگ و هنر و وزارت آموزش و پرورش (۱۳۵۷) بود.
در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴ مسئولیت کتابخانههای عمومی کشور را بهعهده داشت و در این دوره، بهنوسازی ساختار کتابخانههای عمومی کشور پرداخت و طرحهای مربوط به احداث سیصد کتابخانه عمومی جدید را در مناطق مختلف کشور آغاز کرد. از دیگر اقدامهای ماندگار مدیریت او در آن دوره، تهیه و اجرای طرح حمایت از مؤلفان و ناشران توسط نهاد کتابخانههای عمومی کشور بودهاست که در چارچوب آن کتابهای جدید ناشران برای کتابخانههای عمومی سراسر کشور خریداری شد.
همچنین آرامگاه منسوب به شمس تبريزى در خوى مبتنى بر دلايل دقيقى است كه وی در تحقيقى جامع ارايه داده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_امین_ریاحی، ز
۱۱ خرداد زادروز محمدامین ریاحی
(زاده ۱۱ خرداد ۱۳۰۲ خوی -- درگذشته ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۸ تهران) ادیب، مورخ و پژوهشگر.
او پس از دوره دانشسرای مقدماتی، به ادامه تحصیل در دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پرداخت و از استادان: بدیعالزمان فروزانفر، عباس اقبال آشتیانی، ملکالشعرا بهار، احمد بهمنیار، عبدالعظیم قریب و ابراهیم پورداوود بهرهمند شد. در سال ۱۳۳۷ پس از دفاع از رساله دکتری، با موضوع «تحقیق و تصحیح مرصادالعباد نجمالدین رازی» به راهنمایی فروزانفر، دکتری در زبان و ادبیات فارسی گرفت. به نوشته اسلامی ندوشن، وی «یکی از آخرین افراد نسل ادبای معتبر بود که طی ۶۰ سال در صحنه فرهنگ ایران حضور داشت و هرچه نوشت دقیق و قابل اعتماد بود.»
وی از سال ۱۳۲۷ که آغاز کار او در فرهنگ بود، دبیر و رئیس دبیرستانهایی در قم، گرگان، قزوین، تهران و رئیس دانشسرای گرگان (از ۱۳۳۰) و استاد دانشگاه تهران (تا ۱۳۵۷) بود و از ۱۳۳۵ بهمدت پنج سال عضو هیئت مؤلفان لغتنامه دهخدا و از سال ۱۳۲۷ عضو هیئت مدیره جامعه لیسانسیههای دانشسرای عالی بود. او در ابتدای سال ۱۳۴۰ عهدهدار مدیرکلی وزارت فرهنگ شد و در مدت سه سال در پرتو تجربههایی که طی سالهای تدریس دبیرستانی از وضعیت نابسامان کتابهای درسی داشت، طرح ساماندهی و یکنواختسازی کتابهای درسی دبیرستانی را به اجرا درآورد.
طرح کتابهای درسی با وجود مخالفتها و دخالتهای گسترده ناشران و مؤلفان ذینفع در تهیه و چاپ کتابهای درسی، طی چند مرحله به اجرا درآمد، و نهایتاً در سال ۱۳۴۲ با تأسیس سازمان کتابهای درسی وابسته به وزارت فرهنگ "آموزش و پرورش" برای تالیف کتابهای درسی جدید، موجبات ارتقای کیفیت آموزش دبیرستانی را فراهم آورد. وی ضمن چند مقاله در ماهنامه آموزش و پرورش (سال ۱۳۴۲) و نیز در مقالهای با عنوان ماجرای کتابهای درسی (۱۳۷۷) شرحی از اقداماتش در وزارت فرهنگ را در آن دوره آوردهاست.
او طی سالهای بعد عهدهدار چندین سمت فرهنگی از جمله رایزنی فرهنگی ایران در ترکیه و تدریس در دانشگاه آنکارا (از ۱۳۴۲) دبیرکلی هیئت امنای کتابخانههای عمومی کشور (از ۱۳۵۰) نیابت ریاست فرهنگستان ادب و هنر ایران، ریاست بنیاد شاهنامه فردوسی ( از ۱۳۵۴) ریاست دانشکده هنرهای دراماتیک، مشاور وزیر فرهنگ و هنر و وزارت آموزش و پرورش (۱۳۵۷) بود.
در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴ مسئولیت کتابخانههای عمومی کشور را بهعهده داشت و در این دوره، بهنوسازی ساختار کتابخانههای عمومی کشور پرداخت و طرحهای مربوط به احداث سیصد کتابخانه عمومی جدید را در مناطق مختلف کشور آغاز کرد. از دیگر اقدامهای ماندگار مدیریت او در آن دوره، تهیه و اجرای طرح حمایت از مؤلفان و ناشران توسط نهاد کتابخانههای عمومی کشور بودهاست که در چارچوب آن کتابهای جدید ناشران برای کتابخانههای عمومی سراسر کشور خریداری شد.
همچنین آرامگاه منسوب به شمس تبريزى در خوى مبتنى بر دلايل دقيقى است كه وی در تحقيقى جامع ارايه داده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_امین_ریاحی، ز
Telegram
attach 📎
فرش-شاهنامهی کهنمویی، بافت تبریز
یادگار خاندان هنرمند عمواوغلی
نیما عظیمی/مجله «صبح تبریز»-شماره۲۴
✅هنر ایرانی، یکیاز روشهای نگاهبانی از مفاهیم شاهنامه است. هنرمند ملی، پیامهای فردوسیِ دانا را از لابهلای ابیات شاهنامه دریافت نموده و آنها را در چهارچوب هنرهای گوناگون ایرانی از جمله هنر فرش، عرضه میدارد.
#فرش-شاهنامه_کهنمویی»، بافت تبریز، یکیاز زیباترین آثار هنری در این زمینه میباشد.
🔹تبریز و شاهنامه باهم پیوندی تاریخی و ناگسستنی دارند؛ که جلوهی این مهم را در فرهنگِ مردمِ آذربایجان میتوان دید. باید توجه داشت که شاهنامه در طی سدهها پلی استوار برای استمرارِ جریانِ تاریخِ ایران در قلب یکایکِ مردم ایران بوده است. از جمله مردمی که تأثیر بسیار از شاهنامه در هنر خود گرفتهاند، مردم آذربایجان میباشند، که این بخش به تناسبِ وزن در شاهنامه «آذرآبادگان» خوانده شده است. یکیاز نمودهای این تاثیرپذیری، بافتِ «فرش شاهنامه» معروف به «کهنمویی» میباشد که آنرا بهسبب تاثیرپذیریِ بینظیر و جلوهی بالایش «شاهنامه کهنمویی» میخوانند. این فرش توسط خاندانِ نامدارِ «عمواوغلی کهنمویی» و در سال ۱۲۲۰ قمری بافته شده؛ و اینگونه شاهنامه بر روی فرش دستبافت تبریز تجلی یافته است، که آن نمودی روشن بر عشقِ مردم تبریز به «هویت ملی» میباشد.
🔹این فرشِ زیبا دربرگیرندهی ۲۵ تصویر از نقاط زندگی و مبارزهی رستم -پهلوان بزرگ شاهنامه- با دشمنانِ ایران میباشد؛ که آن دربرگیرندهی نقاط و نبردهای رستم در بازهی زمانیِ نوجوانیِ او تا پیریِ او میباشد؛ چنانکه تصویرِ «رام شدنِ رخش به دست رستم» در این فرش بهتصویر کشیدهشده، «کشته شدنِ اسفندیار بهدست رستم» -که آخرین نبرد رستم میباشد- در آن آمده و حتی پوششدهندهی «کشته شدنِ رستم بهدست شغاد» نیز میباشد.
🔹این تأثیرپذیریِ ژرف در هنر، نمودِ شاهنامهدوستیِ مردم آذربایجان میباشد.
🔹بزرگی و شکوهِ آذربایجان در شاهنامه را در صفت مردم آذربایجان که در جایهای گونهگون از آنها با نام «بزرگان و آزادگان» یاد شده نیز میتوان دید؛ و به شکل آماری میتوان دانست که در سیوشش بخش از شاهنامه که حدود صدوپنجاه بیت را دربرمیگیرد بهریختی «درخشان» از آذربایجان در شاهنامه یاد آمده است؛ چهاینکه آذربایجان از مهمترین سرزمینهای باستانیِ ایران بوده و دارای نقشی ممتاز در شکلگیری هویت ایرانی میباشد. آذربایجان جایگاهِ اتفاقات مهم در شاهنامه و تکیهگاهِ مهم ایرانیان نیز هست. چنانکه افراسیاب تورانی که دشمن بزرگ ایرانیان میباشد در این خطه و کنار دریاچه چیچست به کینِ خونِ سیاوش، بهدست کیخسرو، دربند شده و کشته میشود. در بخشی دیگر، چون خسرو پرویز ساسانی و بهرام چوبینه در نبرد با هم هستند، پادشاه ساسانی به دشت لوک در جنوب شرقی دریاچه اورمیه رفته و در آنجا سراپرده میزند؛ یا در بخش دیگر چون اعراب به ایران میتازند رستم فرخزاد به برادرش نامه نوشته، یکیکِ بُنه و گنجها را به او سپرده و به او پند میدهد تا آنها را در آذربایجان بِبَرد؛ و میگوید: «همی تاز تا آذرآبادگان/ به جای بزرگان و آزادگان». از پنجرهی اهمیت آذربایجان در شاهنامه و نیز از دیدگاهِ نمادین شگفت است که شاهنامه-فرش کهنویی در میانِ بیستوپنج تصویر خود پوششدهندهی تصویرِ «کشته شدنِ الکوس بهدست رستم» که درواقع مهرهی تکیهگاهِ افراسیاب در شکست دادنِ ایرانیان بود را نیز شامل میشود؛ یا نیز پوششدهندهی تصویرِ «آزاد شدن بیژن از چاه بهدست رستم» نیز میباشد که آن کشتهشدنِ یازده مبارزِ بزرگِ تورانی بهدست یازده دلاور ایرانی و نیز کشته شدنِ افراسیاب بهدستِ کیخسرو را درپی دارد.
🔹این تأثیرپذیریِ ژرف از شاهنامه را در میان شاعران و ادیبان و نویسندگان و دانشمندان و شاهنامهخوانها و نقالهای آذربایجان نیز میتوان دید.
🔹آفرینشهای هنریِ ازایندست، بیشک از برای آگاهی بیشتر مردمان روزگار کنونی و آیندگان و ماندگاری در تاریخملی این سرزمین کهن دارای اهمیت فراوانی میباشند. چهاین که شاهنامه در مقام میراث ملی ایرانیان، گنجینهای ارزشمند از تاریخ و آیین ایرانزمین است؛ و در هر روزگاری نگاهبانی از این میراث، خویشکاری یکایک کسانیست که عشق و دغدغهی سرزمین خود ایران را دارند.
💎
🆔 @maneshparsi
یادگار خاندان هنرمند عمواوغلی
نیما عظیمی/مجله «صبح تبریز»-شماره۲۴
✅هنر ایرانی، یکیاز روشهای نگاهبانی از مفاهیم شاهنامه است. هنرمند ملی، پیامهای فردوسیِ دانا را از لابهلای ابیات شاهنامه دریافت نموده و آنها را در چهارچوب هنرهای گوناگون ایرانی از جمله هنر فرش، عرضه میدارد.
#فرش-شاهنامه_کهنمویی»، بافت تبریز، یکیاز زیباترین آثار هنری در این زمینه میباشد.
🔹تبریز و شاهنامه باهم پیوندی تاریخی و ناگسستنی دارند؛ که جلوهی این مهم را در فرهنگِ مردمِ آذربایجان میتوان دید. باید توجه داشت که شاهنامه در طی سدهها پلی استوار برای استمرارِ جریانِ تاریخِ ایران در قلب یکایکِ مردم ایران بوده است. از جمله مردمی که تأثیر بسیار از شاهنامه در هنر خود گرفتهاند، مردم آذربایجان میباشند، که این بخش به تناسبِ وزن در شاهنامه «آذرآبادگان» خوانده شده است. یکیاز نمودهای این تاثیرپذیری، بافتِ «فرش شاهنامه» معروف به «کهنمویی» میباشد که آنرا بهسبب تاثیرپذیریِ بینظیر و جلوهی بالایش «شاهنامه کهنمویی» میخوانند. این فرش توسط خاندانِ نامدارِ «عمواوغلی کهنمویی» و در سال ۱۲۲۰ قمری بافته شده؛ و اینگونه شاهنامه بر روی فرش دستبافت تبریز تجلی یافته است، که آن نمودی روشن بر عشقِ مردم تبریز به «هویت ملی» میباشد.
🔹این فرشِ زیبا دربرگیرندهی ۲۵ تصویر از نقاط زندگی و مبارزهی رستم -پهلوان بزرگ شاهنامه- با دشمنانِ ایران میباشد؛ که آن دربرگیرندهی نقاط و نبردهای رستم در بازهی زمانیِ نوجوانیِ او تا پیریِ او میباشد؛ چنانکه تصویرِ «رام شدنِ رخش به دست رستم» در این فرش بهتصویر کشیدهشده، «کشته شدنِ اسفندیار بهدست رستم» -که آخرین نبرد رستم میباشد- در آن آمده و حتی پوششدهندهی «کشته شدنِ رستم بهدست شغاد» نیز میباشد.
🔹این تأثیرپذیریِ ژرف در هنر، نمودِ شاهنامهدوستیِ مردم آذربایجان میباشد.
🔹بزرگی و شکوهِ آذربایجان در شاهنامه را در صفت مردم آذربایجان که در جایهای گونهگون از آنها با نام «بزرگان و آزادگان» یاد شده نیز میتوان دید؛ و به شکل آماری میتوان دانست که در سیوشش بخش از شاهنامه که حدود صدوپنجاه بیت را دربرمیگیرد بهریختی «درخشان» از آذربایجان در شاهنامه یاد آمده است؛ چهاینکه آذربایجان از مهمترین سرزمینهای باستانیِ ایران بوده و دارای نقشی ممتاز در شکلگیری هویت ایرانی میباشد. آذربایجان جایگاهِ اتفاقات مهم در شاهنامه و تکیهگاهِ مهم ایرانیان نیز هست. چنانکه افراسیاب تورانی که دشمن بزرگ ایرانیان میباشد در این خطه و کنار دریاچه چیچست به کینِ خونِ سیاوش، بهدست کیخسرو، دربند شده و کشته میشود. در بخشی دیگر، چون خسرو پرویز ساسانی و بهرام چوبینه در نبرد با هم هستند، پادشاه ساسانی به دشت لوک در جنوب شرقی دریاچه اورمیه رفته و در آنجا سراپرده میزند؛ یا در بخش دیگر چون اعراب به ایران میتازند رستم فرخزاد به برادرش نامه نوشته، یکیکِ بُنه و گنجها را به او سپرده و به او پند میدهد تا آنها را در آذربایجان بِبَرد؛ و میگوید: «همی تاز تا آذرآبادگان/ به جای بزرگان و آزادگان». از پنجرهی اهمیت آذربایجان در شاهنامه و نیز از دیدگاهِ نمادین شگفت است که شاهنامه-فرش کهنویی در میانِ بیستوپنج تصویر خود پوششدهندهی تصویرِ «کشته شدنِ الکوس بهدست رستم» که درواقع مهرهی تکیهگاهِ افراسیاب در شکست دادنِ ایرانیان بود را نیز شامل میشود؛ یا نیز پوششدهندهی تصویرِ «آزاد شدن بیژن از چاه بهدست رستم» نیز میباشد که آن کشتهشدنِ یازده مبارزِ بزرگِ تورانی بهدست یازده دلاور ایرانی و نیز کشته شدنِ افراسیاب بهدستِ کیخسرو را درپی دارد.
🔹این تأثیرپذیریِ ژرف از شاهنامه را در میان شاعران و ادیبان و نویسندگان و دانشمندان و شاهنامهخوانها و نقالهای آذربایجان نیز میتوان دید.
🔹آفرینشهای هنریِ ازایندست، بیشک از برای آگاهی بیشتر مردمان روزگار کنونی و آیندگان و ماندگاری در تاریخملی این سرزمین کهن دارای اهمیت فراوانی میباشند. چهاین که شاهنامه در مقام میراث ملی ایرانیان، گنجینهای ارزشمند از تاریخ و آیین ایرانزمین است؛ و در هر روزگاری نگاهبانی از این میراث، خویشکاری یکایک کسانیست که عشق و دغدغهی سرزمین خود ایران را دارند.
💎
🆔 @maneshparsi
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۲ خرداد سالروز درگذشت ملکه ملکزاده "بیانی"
(زاده ۵ فروردین ۱۲۸۹ تهران -- درگذشته ۱۲ خرداد ۱۳۷۷ تهران) باستانشناس و سکهشناس
او کارشناس و عضو انجمن جهانی کارشناسان سکه فرانسه، سویس و یونسکو بود. علاوه برتدریس در دانشگاه تهران، ریاست بخش سکهها، مهرها و الواح موزه ایران باستان را برعهده داشت. وی در هنرهای نقاشی و نگارگری ایرانی "مینیاتور" نیز مهارت داشت و تابلوهای گرانبهایی از خود برجای گذاشت.
او فرزند دکتر مهدی ملکزاده از پایهگذاران علم پزشکی جدید در ایران و نویسنده کتاب تاریخ مشروطیت ایران، نواده ملکالمتکلمین و نیز نواده میرزاسلیمان میکده، از رجال نیکنام دوره قاجار و از مشروطهخواهان معروف بود.
وی از مدرسه ژاندارک دیپلم زبان فرانسه گرفت و با داشتن استعداد هنری ذاتی به آموختن نقاشی گرایش پیدا کرد و نگارگری ایرانی را نزد استاد بزرگ مینیاتور ایران، هادی تجویدی آموخت. از سال ۱۳۱۳ در دانشکده هنرهای زیبای پاریس École des Beaux-Arts به تحصیل نقاشی پرداخت و همچنین همزمان فوق لیسانس در رشته باستانشناسی و سکه شناسی را بهصورت مشترک از دانشکده لوور و سوربن پاریس دریافت کرد. او در زمینه سکهشناسی [Numismatic] سرآمد شد و در سال ۱۳۱۷ به ایران بازگشت و به ریاست بخش سکهها، مهرها و الواح موزه ایران باستانِ موزه ملی ایران" برگزیده شد. در موزه ملی ایران، بخش سکهها و مهرها بههمت او و به شکل علمی راه افتاد. آموزش سکهشناسی و مهرشناسی در گروه باستانشناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران، در شمار دیگر فعالیتهای این بانوی دانشمند ایرانی بود. او بهزبانهای فرانسه و انگلیسی مسلط بوده و در خواندن خطوط باستانى تبحر داشت.
بانو ملکزاده با دکتر خانبابا بیانی استاد رشته تاریخ دانشگاه تهران ازدواج کرد که دو فرزند، دکتر شیرین بیانی (اسلامی ندوشن) و دکتر سوسن بیانی (سمیعی) هستند که هر دو از استادهای بهنام دانشگاه تهران بودند: اولی در گروه تاریخ و دومی در گروه باستانشناسی این دانشگاه خدمت کردند.
مقالهها و کتابها:
از وی حدود ۵۰ مقاله به زبانهای فارسی و فرانسه، در مجلات معتبر داخلی و خارجی بهچاپ رسیده که عمدتاً درباره سکهها و مهرهای دوران باستان و سکههای دوره اسلامی ایران هستند. از جمله کتابهای او:
سیمای شاهان و نامآوران ایران باستان، تهران: شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران ۱۳۴۹
پایتختهای قدیم ایران. انتشارات انجمن آثار ملی ایران ۱۳۴۹
هنر ساسانی، بهزبان فرانسه، تهران: جشن شاهنشاهی ایران ۱۳۵۰
تاریخ سکه از قدیمترین ازمنه تا دوره اشکانیان. جلد اول، انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۵۵
تاریخ سکه، دوره پارتی. جلد دوم، انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۵۷
سیمای بزرگان ایران، باهمکاری دکتر خانبابا بیانی. انجمن آثار ملی ۱۳۵۸
سکههای ایران در دوران هخامنشی. انتشارات انجمن آثار ملی ۱۳۵۸
تاریخ مهر در ایران. انتشارات یزدان ۱۳۶۴
فعالیتها و افتخارات:
تأسیس موزه سکه بانک سپه
تأسیس نمایشگاه تاریخی و هنری ایران و تأسیس انجمن روابط فرهنگی ایران و ایتالیا در ایتالیا.
برپایی و ریاست نمایشگاه هفت هزار سال هنر ایران در میلان ایتالیا
قرارگرفتن در فهرست مشاهیرعلم و فرهنگ جهان
قرارگرفتن در فهرست بانوان مشهور جهان از جهت علمی، فرهنگی و هنری در کتابی که توسط دانشگاه کمبریج انگلستان تدوین گردیده است
عضویت در انجمن بینالمللی کارشناسان سکه که مرکز آن در فرانسه و سویس بود
قرارگرفتن در ردیف مشهورترین نقاشان معاصر ایران، سبک وی"امپرسیونیسم"بود ولی در سبکهای کلاسیژک و مینیاتور نیز کار کردهاست
عضویت در یونسکو "شعبه ایران" در اولین دور تأسیس این مؤسسه علمی-فرهنگی در ایران.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ملکه_ملک_زاده_بیانی، د
۱۲ خرداد سالروز درگذشت ملکه ملکزاده "بیانی"
(زاده ۵ فروردین ۱۲۸۹ تهران -- درگذشته ۱۲ خرداد ۱۳۷۷ تهران) باستانشناس و سکهشناس
او کارشناس و عضو انجمن جهانی کارشناسان سکه فرانسه، سویس و یونسکو بود. علاوه برتدریس در دانشگاه تهران، ریاست بخش سکهها، مهرها و الواح موزه ایران باستان را برعهده داشت. وی در هنرهای نقاشی و نگارگری ایرانی "مینیاتور" نیز مهارت داشت و تابلوهای گرانبهایی از خود برجای گذاشت.
او فرزند دکتر مهدی ملکزاده از پایهگذاران علم پزشکی جدید در ایران و نویسنده کتاب تاریخ مشروطیت ایران، نواده ملکالمتکلمین و نیز نواده میرزاسلیمان میکده، از رجال نیکنام دوره قاجار و از مشروطهخواهان معروف بود.
وی از مدرسه ژاندارک دیپلم زبان فرانسه گرفت و با داشتن استعداد هنری ذاتی به آموختن نقاشی گرایش پیدا کرد و نگارگری ایرانی را نزد استاد بزرگ مینیاتور ایران، هادی تجویدی آموخت. از سال ۱۳۱۳ در دانشکده هنرهای زیبای پاریس École des Beaux-Arts به تحصیل نقاشی پرداخت و همچنین همزمان فوق لیسانس در رشته باستانشناسی و سکه شناسی را بهصورت مشترک از دانشکده لوور و سوربن پاریس دریافت کرد. او در زمینه سکهشناسی [Numismatic] سرآمد شد و در سال ۱۳۱۷ به ایران بازگشت و به ریاست بخش سکهها، مهرها و الواح موزه ایران باستانِ موزه ملی ایران" برگزیده شد. در موزه ملی ایران، بخش سکهها و مهرها بههمت او و به شکل علمی راه افتاد. آموزش سکهشناسی و مهرشناسی در گروه باستانشناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران، در شمار دیگر فعالیتهای این بانوی دانشمند ایرانی بود. او بهزبانهای فرانسه و انگلیسی مسلط بوده و در خواندن خطوط باستانى تبحر داشت.
بانو ملکزاده با دکتر خانبابا بیانی استاد رشته تاریخ دانشگاه تهران ازدواج کرد که دو فرزند، دکتر شیرین بیانی (اسلامی ندوشن) و دکتر سوسن بیانی (سمیعی) هستند که هر دو از استادهای بهنام دانشگاه تهران بودند: اولی در گروه تاریخ و دومی در گروه باستانشناسی این دانشگاه خدمت کردند.
مقالهها و کتابها:
از وی حدود ۵۰ مقاله به زبانهای فارسی و فرانسه، در مجلات معتبر داخلی و خارجی بهچاپ رسیده که عمدتاً درباره سکهها و مهرهای دوران باستان و سکههای دوره اسلامی ایران هستند. از جمله کتابهای او:
سیمای شاهان و نامآوران ایران باستان، تهران: شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران ۱۳۴۹
پایتختهای قدیم ایران. انتشارات انجمن آثار ملی ایران ۱۳۴۹
هنر ساسانی، بهزبان فرانسه، تهران: جشن شاهنشاهی ایران ۱۳۵۰
تاریخ سکه از قدیمترین ازمنه تا دوره اشکانیان. جلد اول، انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۵۵
تاریخ سکه، دوره پارتی. جلد دوم، انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۵۷
سیمای بزرگان ایران، باهمکاری دکتر خانبابا بیانی. انجمن آثار ملی ۱۳۵۸
سکههای ایران در دوران هخامنشی. انتشارات انجمن آثار ملی ۱۳۵۸
تاریخ مهر در ایران. انتشارات یزدان ۱۳۶۴
فعالیتها و افتخارات:
تأسیس موزه سکه بانک سپه
تأسیس نمایشگاه تاریخی و هنری ایران و تأسیس انجمن روابط فرهنگی ایران و ایتالیا در ایتالیا.
برپایی و ریاست نمایشگاه هفت هزار سال هنر ایران در میلان ایتالیا
قرارگرفتن در فهرست مشاهیرعلم و فرهنگ جهان
قرارگرفتن در فهرست بانوان مشهور جهان از جهت علمی، فرهنگی و هنری در کتابی که توسط دانشگاه کمبریج انگلستان تدوین گردیده است
عضویت در انجمن بینالمللی کارشناسان سکه که مرکز آن در فرانسه و سویس بود
قرارگرفتن در ردیف مشهورترین نقاشان معاصر ایران، سبک وی"امپرسیونیسم"بود ولی در سبکهای کلاسیژک و مینیاتور نیز کار کردهاست
عضویت در یونسکو "شعبه ایران" در اولین دور تأسیس این مؤسسه علمی-فرهنگی در ایران.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ملکه_ملک_زاده_بیانی، د
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دل گیو چندان شدی روزِ خشم
که چون چَشمه بودیش دریا به چشم
وُ زان پس گرفتندش اندر میان
چنان لشکرى گَشن و شیری ژیان
ز نیزه نَیِسْتان شد آوردگاه
بپوشید دیدارِ خورشید و ماه
غمى شد دلِ شیر در نَیْسِتان
ز خونْ نَیسِتان کرد چون مَیْسِتان!
ازیشان فراوان بیفگند گیو
ستوه آمدند آن سُوارانِ نیو
همه غار و هامون پر از کشته بود
ز خونْ خاکْ چون ارغوان گشته بود
#شاهنامه
💎
🆔 @maneshparsi
که چون چَشمه بودیش دریا به چشم
وُ زان پس گرفتندش اندر میان
چنان لشکرى گَشن و شیری ژیان
ز نیزه نَیِسْتان شد آوردگاه
بپوشید دیدارِ خورشید و ماه
غمى شد دلِ شیر در نَیْسِتان
ز خونْ نَیسِتان کرد چون مَیْسِتان!
ازیشان فراوان بیفگند گیو
ستوه آمدند آن سُوارانِ نیو
همه غار و هامون پر از کشته بود
ز خونْ خاکْ چون ارغوان گشته بود
#شاهنامه
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سردیس زن ایران باستان
چهرهی باستانی زن ایرانی که ۲۲۰۰ سال پیش زندگی میکرد.
سردیس این زن ایران باستان،
در موزهی ملی بغداد است.
💎
🆔 @maneshparsi
چهرهی باستانی زن ایرانی که ۲۲۰۰ سال پیش زندگی میکرد.
سردیس این زن ایران باستان،
در موزهی ملی بغداد است.
💎
🆔 @maneshparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شکوه ایران و ایراندوستی در ترانهای با آوای یک بانوی ایرانی قشقایی
خواننده: سویل نجفی
تنظیمکنندۀ آهنگ: احسان جعفری
ترانهسرا: منصور شامحمدی
💎
🆔 @maneshparsi
خواننده: سویل نجفی
تنظیمکنندۀ آهنگ: احسان جعفری
ترانهسرا: منصور شامحمدی
💎
🆔 @maneshparsi
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۴ خرداد زادروز عبدالحسین سپنتا
(زاده ۱۴ خرداد ۱۲۸۶ تهران – درگذشته ۸ فروردین ۱۳۴۸ اصفهان) فیلمنامهنویس دختر لر، نخستین فیلم ناطق ایرانی
او تحصیلاتش را در مدرسههای سنلویی تهران، استیورت مموریان کالج اصفهان و کالج آمریکایی تهران انجام داد و از ۱۶ سالگی مقالهنویسی را آغاز کرد.
در سال ۱۳۰۶ بههند رفت و چند سالی با دینشاه، دانشمند پارسی معاشرت داشت و بهتألیف و ترجمه پرداخت. در همین سال نخستین روزنامهاش را با نام “دورنمای ایران” در بمبئی منتشر کرد که بعد از مدت کوتاهی تعطیل شد. بار دیگر روزنامهای در بمبئی با عنوان “جنگل” منتشر کرد که چاپ آن هم بهبیش از دو شماره نکشید. “پیام راستی” آخرین روزنامهای بود که در هند منتشر کرد. سپس از هند بهعراق رفت و به ایران بازگشت و در اصفهان ساکن شد و در سال ۱۳۲۲ هفتهنامه “سپنتا” را در آن شهر انتشار داد که نشر آن تا سال ۱۳۳۵ ادامه داشت.
وی بههنگام اقامت در هند کتابهایی راجع بهتاریخ و ادبیات ایران نوشت که در آنجا چاپ شد. علاوه بر آن چندین فیلم ناطق فارسی تهیه کرد از جمله: دختر لر، چشمهای سیاه، شیرین و فرهاد، فردوسی، لیلی و مجنون.
او زبانهای پهلوی قدیم و انگلیسی را بهخوبی میدانست و در کارنامهاش، سابقه انجام اموری از جمله: شاعری، فیلمنامهنویسی، آواز، دکوراتوری، تدوین، بازیگری و مجریگری را علاوه بر کارگردانی دارد.
فیلمنگاری:
دختر لر ۱۳۱۲
فردوسی ۱۳۱۳
شیرین و فرهاد ۱۳۱۴
چشمهای سیاه ۱۳۱۵
لیلی و مجنون ۱۳۱۶
نوشتهها:
سینما تنها یکی از دلمشغولیهای او بود که در کنار این امر به انتشار مجله و کتب زیر همت گماشتهاست.
مجله دورنمای ایران ۱۳۰۷
مجله پیام راستی هندوستان ۱۳۰۷–۱۳۰۸
مجله سپنتا در اصفهان ۱۳۲۲ – ۱۳۳۲
کتاب ایران و اهمیت آن در ترقی و تمدن بشر
کتاب اخلاق ایران باستان.
کتاب زرتشت که بود و چه کرد؟
کتاب نوآموز مزدیسنا
کتاب پرتوی از فلسفه ایران باستان
منتخبات اشعار دهقان سامانی
منتخبات اشعار میرزاعبدالوهاب گلشن ایرانپرورد.
گردآوری مجموعه سخنوران دوران پهلوی
مجموعه اشعارملیایران.
آرامگاه وی در تخت فولاد اصفهان است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#عبدالحسین_سپنتا، ز
۱۴ خرداد زادروز عبدالحسین سپنتا
(زاده ۱۴ خرداد ۱۲۸۶ تهران – درگذشته ۸ فروردین ۱۳۴۸ اصفهان) فیلمنامهنویس دختر لر، نخستین فیلم ناطق ایرانی
او تحصیلاتش را در مدرسههای سنلویی تهران، استیورت مموریان کالج اصفهان و کالج آمریکایی تهران انجام داد و از ۱۶ سالگی مقالهنویسی را آغاز کرد.
در سال ۱۳۰۶ بههند رفت و چند سالی با دینشاه، دانشمند پارسی معاشرت داشت و بهتألیف و ترجمه پرداخت. در همین سال نخستین روزنامهاش را با نام “دورنمای ایران” در بمبئی منتشر کرد که بعد از مدت کوتاهی تعطیل شد. بار دیگر روزنامهای در بمبئی با عنوان “جنگل” منتشر کرد که چاپ آن هم بهبیش از دو شماره نکشید. “پیام راستی” آخرین روزنامهای بود که در هند منتشر کرد. سپس از هند بهعراق رفت و به ایران بازگشت و در اصفهان ساکن شد و در سال ۱۳۲۲ هفتهنامه “سپنتا” را در آن شهر انتشار داد که نشر آن تا سال ۱۳۳۵ ادامه داشت.
وی بههنگام اقامت در هند کتابهایی راجع بهتاریخ و ادبیات ایران نوشت که در آنجا چاپ شد. علاوه بر آن چندین فیلم ناطق فارسی تهیه کرد از جمله: دختر لر، چشمهای سیاه، شیرین و فرهاد، فردوسی، لیلی و مجنون.
او زبانهای پهلوی قدیم و انگلیسی را بهخوبی میدانست و در کارنامهاش، سابقه انجام اموری از جمله: شاعری، فیلمنامهنویسی، آواز، دکوراتوری، تدوین، بازیگری و مجریگری را علاوه بر کارگردانی دارد.
فیلمنگاری:
دختر لر ۱۳۱۲
فردوسی ۱۳۱۳
شیرین و فرهاد ۱۳۱۴
چشمهای سیاه ۱۳۱۵
لیلی و مجنون ۱۳۱۶
نوشتهها:
سینما تنها یکی از دلمشغولیهای او بود که در کنار این امر به انتشار مجله و کتب زیر همت گماشتهاست.
مجله دورنمای ایران ۱۳۰۷
مجله پیام راستی هندوستان ۱۳۰۷–۱۳۰۸
مجله سپنتا در اصفهان ۱۳۲۲ – ۱۳۳۲
کتاب ایران و اهمیت آن در ترقی و تمدن بشر
کتاب اخلاق ایران باستان.
کتاب زرتشت که بود و چه کرد؟
کتاب نوآموز مزدیسنا
کتاب پرتوی از فلسفه ایران باستان
منتخبات اشعار دهقان سامانی
منتخبات اشعار میرزاعبدالوهاب گلشن ایرانپرورد.
گردآوری مجموعه سخنوران دوران پهلوی
مجموعه اشعارملیایران.
آرامگاه وی در تخت فولاد اصفهان است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#عبدالحسین_سپنتا، ز
Telegram
attach 📎