Telegram Web
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خوشا شیراز و وضع بی مثالش،
خداوندا نگه دار از زوالش ...
۱۵ اردیبهشت روز شیراز ،شهر ادب و تاریخ ایران زمین گرامی باد 🌹

داشته های فرهنگی ،هنری و تاریخی شیراز در کنار طبیعت زیبای اردیبهشتی این شهر سبب شده که روز میانی 🌱بهار را به نام "روز شیراز 🌱" نام گذاری کنند.

💎
🆔 @maneshparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شیراز ....شهر راز

سرایش و گویش : #هما_ارژنگی

ان دم که رو کنی به تماشای " بوستان"
یا بنگری جمال دل آرای " گل ستان"

سعدی خدای معرفت و حکمت و بیان
گنجی ز شعر و شور و ادب سازدت عیان

🌲🌹🌲

💎
🆔 @maneshparsi
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۱۶ اردیبهشت سالروز درگذشت بدیع‌الزمان فروزانفر

(زاده ۱۴ شهریور ۱۲۸۳ بُشرویه -- درگذشته ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۹ تهران) استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی

او از استادان ادبِ حوزه خراسان، ادیب نیشابوری و‍ ادیب پیشاوری بهره برد و در سال ۱۳۰۰ تحصیلاتش را در مدرسه سپهسالار تهران ادامه داد. سپس به‌ تدریس پرداخت و در سال ۱۳۰۵ معلم دارالفنون و دارالمعلمین عالی شد و در سال ۱۳۱۳ به‌معاونت دانشکده معقول و منقول "الهیات" دانشگاه تهران منصوب شد.
در سال ۱۳۱۴ هیئت ممیزه دانشگاه تهران، مرکب از نصراله تقوی، علی‌اکبر دهخدا و ولی‌اله نصر، تألیف ارزنده او به‌نام تحقیق در زندگانی مولانا جلال‌الدین بلخی را ارزیابی و به او گواهی‌نامه دکتری اعطا کرد. به استناد این گواهی‌نامه در همان سال استاد دانشسرای عالی و دانشکده‌های ادبیات و معقول و منقولِ دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۲۳ بر اساس رأی شورای استادان به ریاست دانشکده معقول و منقول برگزیده شد و تا سال ۱۳۴۶ در این سِمَت باقی بود. از ابتدای تأسیس دوره دکتریِ ادبیات فارسی در دانشگاه تهران تدریس در دوره دکتری را به‌عهده گرفت و برنامه این دوره را پایه‌گذاری کرد. وی استادِ راهنمای جمعی از دانشجویان مبرّز دوره دکتری در دانشکده‌های ادبیات و الهیات بود که اغلبِ آنان استادان برجسته ادب پارسی و مطالعات فرهنگ ایران شدند. که از آن جمله: ناتل خانلری، ذبیح‌اله صفا،  حمیدی شیرازی، عبدالحسین زرین‌کوب، غلامحسین یوسفی، محمدامین ریاحی، محمد دبیرسیاقی، شفیعی کدکنی، سیمین دانشور، ضیاءالدین سجادی، جلال متینی، صادق گوهرین، منوچهر ستوده، منوچهر مرتضوی و بسیاری دیگر هستند.
در سال ۱۳۴۶ از استادی دانشگاه بازنشسته شد، اما همکاری‌اش را در تدریس در دوره دکتری ادبیات فارسی تا روزهای پایانی زندگی ادامه داد. در همین زمان، عضویت مجلس سنا را یافت و مدتی نیز ریاست کتابخانه سلطنتی را نیز به‌عهده گرفت.
آرامگاه وی در آرامستان باغ طوطی شهرری است.



💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ


#بدیع_الزمان_فروزانفر، د
برگی از تقویم تاریخ

۱۶ اردیبهشت زادروز ذبیح‌اله صفا

(زاده ۱۶ اردیبهشت ۱۲۹۰ شهمیرزاد -- درگذشته ۹ اردیبهشت آلمان)  استاد ادبیات، پژوهشگر و مترجم

او ملقب به پدر تاریخ ادبیات ایران و از جمله نویسندگان اصلی دانشنامه ایرانیکا بود که در دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات تحصیل کرد و در رشته‌های ادبیات و تعلیم و تربیت لیسانس گرفت و در سال ۱۳۲۱ با دفاع از رساله‌اش با عنوان «حماسه‌سرایی در ایران» مدرک دکترا دریافت کرد..
وی خدمات آموزشی‌اش را از سال ۱۳۱۶ با دبیری ادبیات فارسی در دبیرستان‌های تهران آغاز کرد و از سال ۱۳۲۱ به درجه دانشیاری کرسی تاریخ ادبیات دانشگاه تهران ارتقا یافت. در سال ۱۳۲۷ در همان کرسی استاد شد؛ تا این‌که در سال ۱۳۴۰ به بالاترین رتبه استادی "رتبه ده" دست یافت. وی در سال‌های ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ با سمت استاد مهمان در دانشگاه هامبورگ به‌تدریس پرداخت و در بازگشت از آلمان به‌مدیریت گروه زبان و ادبیات فارسی و سپس ریاست دانشکده ادبیات دانشگاه تهران منصوب شد. سپس برای بار دوم به آلمان رفت و یک‌ سال دیگر در دانشگاه هامبورگ به‌تدریس پرداخت و پس از بازگشت به‌تهران عنوان استادی ممتاز دانشگاه تهران را یافت. او در سال‌هایی که در تهران اقامت داشت به‌تدریس ادبیات حماسی، غنایی و دراماتیک در دوره دکتری ادبیات فارسی ادامه داد.

سال‌شمار مشاغل:
از ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ ریاست اداره دانشسرای مقدماتی در وزارت فرهنگ را به‌عهده داشت.
از ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ ریاست تعلیمات عالیه در وزارت فرهنگ را داشت.
از ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۱ بنیانگذار و مدیر مجله سخن بود.
از ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۱ ریاست اداره کل انتشارات و روابط دانشگاهی در دانشگاه تهران را به‌عهده داشت.
از ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۷ مدیر مجله دانشکده ادبیات تهران بود.
از ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۶ عضو هیئت مدیره جمعیت شیروخورشید سرخ ایران بود.
از ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۳ دبیر کمیسیون ملی یونسکو در ایران بود.
از ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷ نایب رئیس کمیسیون ملی یونسکو در ایران بود.
از ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۵ عضویت در کنفرانس‌های عمومی یونسکو را در بیروت، پاریس، فلورانس، مونته‌ویدئو، دهلی‌نو و چندین محل دیگر را برعهده داشت.
از ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای عالی فرهنگ و هنر را داشت.
از ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ دبیر شورای عالی فرهنگ و هنر بود.

آثار:
گاه‌شماری و جشن‌های ملی ایرانیان، ۱۳۵۵–۱۳۱۲
آموزشگاه‌ها و آموزش‌ها در ایران، ۱۳۱۵–۱۳۵۴
حماسه‌سرایی در ایران ۱۳۲۴
دانش‌های یونانی در شاهنشاهی ساسانی ۱۳۳۱
تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن پنجم ۱۳۳۱
آیین سخن در معانی و بیان ۱۳۳۱
تاریخ تحول نظم و نثر فارسی ۱۳۳۱
تاریخ ادبیات در ایران (۵ جلد در ۸ مجلد) ۱۳۳۲–۱۳۶۲
آیین شاهنشاهی ایران ۱۳۴۶
نثر فارسی از آغاز تا عهد نظام‌الملک ۱۳۴۷
گنج سخن، شاعران پارسی‌گوی و منتخب آثار آنان (از رودکی تا بهار) ۳ جلد، ۱۳۳۹
گنجینه سخن، پارسی‌نویسان بزرگ و منتخب آثار آنان ۶ جلد ۱۳۴۸–۱۳۶۳
دورنمایی از فرهنگ ایرانی و عصر جهانی آن ۱۳۵۰
نیکی‌نامه ۱۳۵۰
تاریخ ادبیات ایران ۱۳۵۵
تاریخ علوم و ادبیات ایرانی ۱۳۴۷
مقدمه‌ای بر تصوف ۱۳۵۴
سیری در تاریخ زبان‌ها و ادب ایرانی ۱۳۵۵
نظری به تاریخ حکمت و علوم در ایران ۱۳۵۵
تصحیح دیوان سیف‌الدین محمد فرغانی در ۳ جلد ۱۳۴۱–۱۳۴۴
بختیارنامه دقایقی مروزی ۱۳۴۵
داراب‌نامه بیغمی (فیروزشاه‌نامه) ۱۳۳۹–۱۳۴۱
داراب‌نامه طرسوسی ۱۳۴۴–۱۳۴۶
دیوان عبدالواسع جبلی

ترجمه کتاب‌های: مرگ سقراط، لامارتین (ترجمه) ۱۳۱۴
رافائل، لامارتین (ترجمه) ۱۳۱۷
مزداپرستی در ایران قدیم،‌ نوشته کریستین‌سن (ترجمه) ۱۳۳۶
کیانیان (نوشته کریستین‌سن) ۱۳۴۳.



💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ


# ذبیح_اله_صفا، ز
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۱۶ اردیبهشت سالروز درگذشت حسین منزوی

(زاده ۱ مهر ۱۳۲۵ زنجان -- درگذشته ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳ تهران) شاعرغزلسرا و ترانه‌سرا

او که بیشتر به‌عنوان شاعری غز‌لسرا شناخته شده است، شعر نیمایی و شعر سپید هم می‌سرود و نیز به آذری هم شعر می‌‌گفت. در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد؛ اما این رشته را رها کرد و به‌ جامعه‌شناسی روی آورد و این رشته را نیز ناتمام گذاشت و بعدها در سال ۱۳۵۸ با گذراندن واحدهای باقیمانده توانست مدرک کارشناسی بگیرد.
نخستین دفتر شعرش "حنجره زخمی" در سال ۱۳۵۰ با همکاری انتشارات بامداد به‌چاپ رسید و با این مجموعه به‌ عنوان بهترین شاعر جوان دوره شعر فروغ برگزیده شد. سپس وارد رادیوتلویزیون شد و در گروه ادب امروز در کنار نادر نادرپور شروع به‌ فعالیت کرد. در زمان فعالیتش در رادیو، مسئولیت نویسندگی و اجرای برنامه‌های کتاب روز، یک شعر و یک شاعر، شعر ما و شاعران ما، آیینه و ترازو، کمربند سبز و آیینه آدینه را به‌عهده داشت. وی چندی نیز مسئول صفحه شعر مجله ادبی رودکی بود.
او ترانه‌سرا هم بود و در ترانه‌هایش نیز به‌ مانند اشعارش عاشقانه می‌سرود و به‌‌قول خودش "عشق هویت اصلی آثارش است".
وی پس از انقلاب در سال نخست انتشار مجله سروش، به‌ عنوان مسئول صفحه شعر همکاری داشت.
مهم‌ترین منبع موجود درباره زندگی او کتاب از عشق تا عشق است که شامل گفت‌وگوی بلند ابراهیم اسماعیلی اراضی "یکی از نزدیک‌ترین شاگردانش در سال‌های پایان عمر" با اوست. او در این کتاب، به‌ تفصیل درباره خانواده، سال‌های کودکی و زندگی در روستا، سال‌های مدرسه، دوران دانشگاه، انجمن‌های ادبی تهران و... سخن گفته‌است.
در کتابی با نام "از ترانه و تندر" به اهتمام مهدی فیروزیان "انتشارات سخن ۱۳۹۰" نیز مقالاتی درباره این شاعر منتشر شده است.
محمدعلی بهمنی درباره منزوی گفته است: «اگر بخواهیم غزل بعد از نیما را بررسی کنیم باید بگوییم که هوشنگ ابتهاج در غزل پلی می‌زند و منوچهر نیستانی از این پل عبور می‌کند و ادامه‌دهنده این راه منزوی است که طیف وسیعی را به‌ دنبال خود می‌کشد.»



💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ


#حسین_منزوی، د
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شانزدهم اردیبهشت، روز ملی مراغه؛ شهرِ تاریخی و کهن و باغ‌شهر زیبای ایران

شانزدهم اردیبهشت سال ۶۳۸ خورشیدی که آغاز ساخت رصدخانه مراغه است در تقویم ایران به عنوان روز مراغه نام‌گذاری شده‌ است.

هدف از نامگذاری این روز به نام روز مراغه، شناساندن فرهنگ، تاریخ و تمدن این شهر کهن است.

مراغ
ه، دومین شهر بزرگ استان آذربایجان‌شرقی است. این شهر در کنار رودخانۀ صوفی‌چای در دامنۀ جنوبی کوه سهند و در ۱۳۰ کیلومتری جنوب تبریز واقع شده است‌.

🔹مراغه که به باغشهر ایران و پایتخت نجوم ایران شهرت دارد، با ۳۰۰ اثر ثبت شدۀ ملی، جزو ۱۰ شهر تاریخی ایران می‌باشد که سالانه هزاران گردشگر خارجی و ایرانی از این شهر دیدن می‌کنند.

🔹رصدخانۀ مراغه تحت نظارت خواجه نصیرالدین توسی، دانشمند بزرگ ایرانی در زمان فرمانروایی هلاکوخان ایلخانی ساخته شد. این رصدخانه، فقط رصدخانه ستارگان نبود بلکه یک سازمان علمی گسترده بود که بیشتر شاخه‌های دانش در آن تدریس می‌شد و بزرگترین دانشمندان ایرانی و تعدادی از دانشمندان چینی و یونانی در آن جمع شده بودند و هدف از آن پیشبرد علمی کشور پس از حملات اعراب و مغولان به ایران بود.
💎
🆔 @maneshparsi
شانزدهم اردیبهشت‌ماه، سالروز درگذشت بدیع‌الزمان فروزانفر (۱۲۷۶-۱۳۴۹)

#فردوسی بزرگترین شاعر و نامی‌ترین سخنوران ایران و استاد همۀ گویندگان و سخن‌سرایان پارسی است و به گردن کلیۀ شعرای متأخرین یا پارسی‌گویان حقی عظیم دارد... حس وطن‌خواهی او نمی‌گذارد که زبان ملی خود را با مفردات زبان اجنبی آمیخته یا مانند بعضی از شعرای عرب‌دوست، فارسی را در عربی تباه کند و می‌خواهد به نویسندگان و شعرا بیاموزد که زبان شیرین فارسی از دیگر زبان‌ها کم نیست.
(سخن و سخنوران، بدیع‌الزمان فروزانفر، صص ۴۵-۴۸)

بی‌گمان بالاترین پایگاه #فروزانفر در قلمرو تحقیقات ادبی و عرفانی است و در این پهنه، هیچ‌کسی را همتای او نداشته‌ایم. شاید کسانی بوده‌اند که بیش از او کتاب خوانده‌اند، یا بیشتر از او نسخۀ خطی و عکسی دیده‌اند؛ اما او در روشنای هوش سرشار خویش، در حوزۀ تحقیقات، توانست به آفاقی دست یابد که دیگران یکسره از آن محروم بوده‌اند. به همین دلیل، تحقیقات فروزانفر در زبان فارسی، هیچ‌گاه کهنه نخواهد شد. سخن و سخنوران او هنوز هم بزرگ‌ترین تاریخ انتقادی شعر فارسی است که معاصران ما، از نوشتن یک فصل مانند آن هنوز عاجزند.

(«فروزانفر و شعر»، محمدرضا شفیعی کدکنی، صص ۴۳۸-۴۵۰).

#بدیع_الزمان_فروزانفر
#فردوسی
#زبان_فارسی
#تقویم_فرهنگی
.
💎
🆔 @maneshparsi
🔻کشف کتیبه‌ پهلوی ساسانی وابسته به
«گور هاونی» در فارس

این کتیبه‌ ۱۶۰۰ ساله مرتبط با تدفینی از دوره ساسانی است که در مرز بین مرودشت و اقلید کشف شده است.



🔸به گزارش میراث‌باشی، ابوالحسن اتابکی، دکتری تاریخ، از کشف یک کتیبه ساسانی با قدمت حدود ۱۶۰۰ سال خبر داد که به تدفینی از اواخر دوره ساسانی مربوط می‌شود. این کتیبه در شمال دشت مرودشت و جنوب شهرستان اقلید واقع شده است؛ جایی که چشمه‌سارهای زیبای «غوره دان» و «تیره باغ»، دره سرسبز امامزاده اسماعیل و منطقه ابرج مرودشت را به بهشتی خاطره‌انگیز تبدیل کرده است.

🔸اتابکی گفت: «این سنگ‌نوشته دوره ساسانی در شش سطر به «خط پهلوی کتابی» و در قابی سنگی نگارش شده و در کنار آن یک هاون سنگی (به زبان محلی جوغن) نیز تراشیده شده است.»

🔸وی افزود: «مردم عام بر این باورند که هاون‌های سنگی تراشیده شده در دامنه کوه‌ها دارای دو کاربرد هستند: نخست «سنگاب» یا ذخیره آب و دیگری جایگاه آسیاب کردن غلات. اما هنگامی که دیوید استروناخ در شمال «تل تخت پاسارگاد» چند کتیبه سنگ گور به خط پهلوی دوره ساسانی را در کنار این هاون‌های سنگی مشاهده کرد، بر همگان ثابت گردید که این هاون‌های سنگی (جوغن‌ها) یکی از شیوه‌های تدفین در دوره ساسانی بوده‌اند که به دلیل هزینه اندک، اغلب برای مردم عادی ایجاد می‌شدند.»

🔸نجمه ابراهیمی (کارشناس ارشد ایرانشناسی) نیز در این باره گفت: «از آنجا که اجساد بهدینان زرتشتی ناپاک (نسو) شمرده می‌شدند، آنها را در خاک دفن نمی‌کردند بلکه بر روی بلندای کوه‌ها (درون دخمه‌های آفتاب) قرار می‌دادند. هنگامی که پرندگان و حیوانات لاشه‌خوار، استخوان مردگان را از گوشت تهی می‌کردند، این استخوان‌های آفتاب‌خورده یا پاک شده به یکی از شیوه‌های تدفین دوره ساسانی منتقل می‌شدند.»

🔸ابراهیمی ادامه داد: «در تدفین هاونی، ابتدا استخوان‌ها را در خمره‌ای قرار می‌دادند و انتهای آن را در درون هاون سنگی (جوغن) می‌گذاشتند که به اشکال مختلف (دایره‌مانند، قیفی‌شکل و...) در درون سنگ تراشیده شده‌اند. سپس درپوش خمره را بسته و بر روی درپوش جهت ایستایی خمره، سنگی بزرگی قرار می‌دادند. این کار باعث می‌شد که عناصر مقدس دیانت زرتشتی همچون خاک، آب و گیاه آلوده نشوند.»

🔸اتابکی افزود: «کتیبه‌ای که ما در اینجا کشف کرده‌ایم مربوط به همین گور هاونی است که در کنار آن ایجاد شده است.
متن سنگ‌نوشته نشان می‌دهد که یکی از بهدینان زرتشتی فرمان داده که این گور هاونی برای او ساخته شود که ترجمه آن چنین است:
۱. این دخمک از آن
۲. پسگوگ خورشید
۳. پسر نیکداد؟؟
۴. (برای) خویش ساخت
۵. بهشت جاودان
۶. بهر او باد


به گفته دکتر اتابکی «پس از کتیبه‌های شمال تل تخت پاسارگاد که برای گورهای هاونی نگارش یافته‌اند، این دومین بار است که ما با چنین ساختاری در منابع باستان‌شناسی روبرو می‌شویم. اغلب گورهای هاونی در دامنه کوه‌ها ایجاد شدند و چون هزینه زیادی را در بر نمی‌گرفت، کاربرد آن برای مردم عادی بوده است. البته برخی از این هاون‌های سنگی که در دهانه اشکفت‌ها یا غارها ایجاد شدند، مربوط به اواخر دوره «فرا پارینه سنگی» همزمان با دوره «زارزیان» در بین‌النهرین هستند که قدمتی حدود ۱۲۰۰۰ سال پیش از میلاد را شامل می‌شوند.»

https://s6.uupload.ir/files/img-20250504-wa0002(1)_0hok.jpg

.
💎
🆔 @maneshparsi
🔸چرا شاهنامه حماسۀ ملی همۀ ایرانیان است؟

🔹سجاد آیدنلو می‌گوید: شاهنامه همیشه حماسۀ ملی همۀ ایرانیان است، بوده و خواهد بود.

▫️به گزارش ایسنا، این شاهنامه‌شناس در پاسخ به این پرسش که چرا شاهنامه حماسۀ ملی همۀ ایرانیان است؟ در مطلبی که خردسرای فردوسی منتشر کرده است می‌نویسد: شاهنامه همیشه حماسۀ ملی همۀ ایرانیان است، بوده و خواهد بود.

🔹شاهنامه به زبان ملی فارسی نوشته است. به‌نادرست می‌گویند فارسی زبان «رسمی» ایرانیان است نه ملی. صفت «رسمی» یک صفت قانونی برای فارسی است، فراتر از رسمی، فارسی، زبان ملی همۀ ایرانیان است؛ چون همۀ ایرانیان در همۀ نواحی استان‌ها، با هر زبان مادری و گویشی، مهم‌ترین و اصلی‌ترین آثار ادبی و فکری خودشان را به فارسی آفریده‌اند و این نشان‌دهندۀ این است که وجه ملی برای زبان فارسی از عملکرد و رویکرد همۀ ایرانیان در طول تاریخ اخذ شده است. این یک مسئلۀ دستوری یا قانونی نیست.
شاهنامه، گزارش منسجم، متوالی و وحدتمند تاریخ ملی یا داستانی ایران و در بخشی دیگر تاریخ واقعی ایران است. در این تاریخ ملی یا روایی یا واقعی، همۀ ایرانیان با هر لهجه و منطقه‌ای مشترک هستند. شما در طول تاریخ اهالی کدام شهرها را می‌توانید بیابید که رستم در نظر او نمونۀ اعلای جهان‌پهلوانی نبوده است یا در سوگ سیاوش نگریسته باشد.
همۀ ایرانیان در هر کجای دنیا که بوده باشند و هستند، شاهنامه را به‌نوعی ایران‌نامه می‌بینند. فردوسی از بسیاری از شهرها و روستاها و نواحی ایران در شاهنامه نام برده است و برخی از این نواحی نقش تعیین‌کننده‌ای در داستان‌ها دارند.
🔹بخشی از آداب و آیین‌ها و به‌اصطلاح اجتماعیات ایران پیش از اسلام که برخی از آن‌ها امروز هم بین ایرانیان محترم است و اجرا می‌شود، مثلاً جشن نوروز، در شاهنامه به یادگار مانده است. همچنین درخصوص تأثیر بسیاربسیار گستردۀ شاهنامه در استان‌های و نواحی مختلف ایران، خارج از خراسان است؛ آن هم نه در بین قشری خاص، بلکه اصناف مختلف مردم.
اگر بنا بر مدعا، چنان‌که عده‌ای می‌گویند ایرانیان دیگر، غیر از آن‌هایی که زبانشان هم پارسی است، حماسه‌های دیگری دارند، قاعدتاً باید بتوانند یک‌هزارم تأثیر کمّی و کیفی مواردی را که عرض کردم در منطقۀ خودشان نشان دهند؛ چنین چیزی نداریم.

💎
🆔 @maneshparsi
برگی از تقویم تاریخ

۱۸ اردیبهشت سالروز درگذشت فرخ‌رو پارسا 

(زاده ۱۳ اسفند ۱۳۰۱ قم – درگذشته ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ تهران) پزشک و سیاستمدار

او در دانشسرای مقدماتی تحصیل کرد و در سال ۱۳۲۱ لیسانس گرفت و تحصیلات دانشگاهی‌اش را در رشته پزشکی ادامه داد و در سال ۱۳۲۹ با درجه دکترا از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل و در وزارت فرهنگ مشغول به‌کار شد.
در سال ۱۳۳۳ به همراه تنی چند از همکارانش «انجمن بانوان فرهنگی» را برای دبیرستان‌های دخترانه آن دوران تأسیس کرد و در سال ۱۳۳۵ به‌عنوان یکی از اعضای هیئت رئیسه «شورای همکاری جمعیت‌های بانوان ایرانی» انتخاب شد.
او همچنین نخستین مدیرکل زن در ایران بود که در سال ۱۳۳۹ عهده‌دار سِمَت مدیر کلی دبیرخانه دانشگاه ملی ایران شد.
درسال ۱۳۴۷ به‌عنوان نخستین وزیر زن در تاریخ ایران به‌عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب شد و در این مدت چندین تشکل ویژه زنان مانند انجمن بانوان فرهنگی، شورای همکاری جمعیت‌های بانوان ایرانی، سازمان زنان ایرانی، خانه زن، شورای ورزشی بانوان، و جمعیت زنان دانشگاهی ایران را پدید آورد.
در هنگام وزارت وی محمد بهشتی و محمدجواد باهنر در امر تهیه کتاب‌های درسی از مشاورین فرخ‌رو پارسا و از حقوق‌بگیران آن وزارتخانه بودند. مرکز اسلامی هامبورگ سال‌ها زیر نظر محمد بهشتی از فرخ‌رو پارسا بودجه دریافت می‌کرد. محمد بهشتی حتی از طرف همان وزارتخانه به مأموریت‌هایی، از جمله به آبادان، فرستاده شد. محمدجواد باهنر نیز از وزارت آموزش و پرورش با وزارت فرخ‌رو پارسا امتیاز تأسیس چند مدرسه ملی مذهبی را گرفته بود که در نقاط مختلف تهران قرار داشتند.
فرخ رو پارسا در دادگاه انقلاب، با اتهاماتی چون: «حیف و میل اموال بیت‌المال و ایجاد فساد در وزارت آموزش و پرورش و کمک به نشو و نمای فحشا در آموزش و پرورش و همکاری مؤثر با ساواک و اخراج فرهنگیان انقلابی از وزارت فرهنگ ایران و غیره…» محاکمه شد.. آن دادگاه که به ریاست صادق خلخالی تشکیل شده بود، پس از ۹ جلسه، او را به اعدام محکوم کردند.
او در دفاع خود گفت:
”متأسفم از این که اتهاماتی به من وارد شده که دلیل و اساس محکمی ندارد و این عمل باعث تشتت افکار من شده‌ است. در اتهامات وارد شده به من، حتی دین مرا مورد تردید قرار داده‌اند و من باید بگویم که مسلمان هستم و شیعه به‌دنیا آمده‌ام و ان‌شاءالله شیعه از دنیا خواهم رفت. راجع به غارت بیت‌المال که بزرگترین اتهام من است، باید بگویم من این مسئله را تکذیب می‌کنم، زیرا در تمام طول خدمت، من نه کار مالی و نه سروکاری با حساب و دفتر داشتم. اینها که به من اتهامات دزدی چند میلیونی وارد کرده‌اند، باید بگویند این پولها را من از چه طریقی و از کجا سرقت کرده‌ام؟  “
او به عنوان «مفسد فی‌الارض» به دار آویخته شد و چون طناب دار پاره شد، تیربارانش کردند.
وی در آخرین شب زندگی در وصیت‌نامه کوتاهی نوشت: «وصیتی ندارم زیرا که اموال زیادی ندارم و آنچه دارم مصادره شده است، به کسی بدهی ندارم و اگر از کسی طلب دارم خود داند که آن را به فرزندان من بدهد. می‌دانم و وجدانم راضی است که گناهانی که در کیفرخواست به من نسبت داده شده و مواردی که ذکر شده مرتکب نشده‌ام. جانماز مرا که تسبیح و حلقه و ساعت من نیز در آن است به همسرم بدهید که به دخترم بدهد. دادگاه بین زنان و مردان تفاوت زیادی می‌گذارد که امیدوارم آتیه برای زنان ایران بهتر از این باشد. پولی را که در زندان دارم بین زندانیان قسمت کنید.»



💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ


#فرخ_رو_پارسا، د
🔺نمایندگی ایران: خلیج فارس برای همیشه پارسی خواهد ماند

📍نمایندگی ایران در ژنو:


🔸در طول تاریخ -از مورخان یونان باستان گرفته تا جغرافی‌دانان مسلمان قرون وسطی- این پهنه آبی در جنوب فلات ایران همواره با نام خلیج فارس شناخته شده است.

🔸این نام نشان‌دهنده تداوم عمیق هویت، فرهنگ و حقیقت تاریخی است که هیچ دستور کار سیاسی نمی‌تواند آن را پاک کند.

خلیج‌فارس برای همیشه پارسی خواهد ماند./ تسنیم

💎
🆔 @maneshparsi
خلیج فارس - سروده‌ی بانو #هما_ارژنگی

گنجینه های ملی این سرزمین در طول هزاره ها با خون جانبازان ایرانی پاسداری شده اند و هیچ دشمنی زهره تجاوز به آنها را نخواهد داشت.

اَلا ای سرزمینِ خرم و مینو نشانِ من،
بلند آوازه‌ی دوران، بهارِ بی خزانِ من،
تو ایرانی،
تو مًلکِ پهلوانانی، تو مهدِ سخت جانانی
دلت دریا، ستبرِ سینه ات آماجِ توفان ها
تو در گسترده تاریخ - یکتا گردِ میدانی
تو را از سند تا پامیر، از قفقاز تا جیحون،
تو را تا پهنه‌ی رود فرات و دجله من گسترده می‌بینم ...

چو شهباز خیالم در هوایت بال می‌گیرد،
به دشت و قله و دریا و رود و جنگل و هامون
به هر سو می‌کنم مأوا،
از آن اوج خیال انگیزِ جان افزا،
خلیج فارس را می‌بینم که چون فیروزه‌ای رخشان،
 به امواج بلند و نقره گون، با من سخن گوید:
منم اینک خلیج فارس،
آن دریای گوهرزای ایرانی
هزاران ساله‌ی مانای تاریخم
منم نستوه و بشکوه و بلند آوا
خروشان و ستبر آغوش و پر غوغا
کهن سالم،
کهن چون خطه‌ی جاوید ایرانم
که غیر پارس، نامی را سزای خود نمی دانم ...
دمی بر ساحلم بنشین، دمی بر چهره ام بنگر

 
بر امواج کف آلودم نگاهی کن،
به شب هنگام، کز نورِ سپیدِ ماهتابِ آسمان
بر سینه ام سیماب می‌بارد،
 شبانگاهان که امواجِ درخشانم
زرقصِ ماهیان پًر تاب می‌گردد،
تو پنداری فریبا آسمانی پر شهابم من
و یا در چشم بی خوابِ زمین جادوی خوابم من!

 
من آن بحر گهربارم، که در آغوش پرجوشم
بسی گوهر نهان دارم.
من آن گنجینه‌ی نابم، که در و لؤلؤ و مرجان
زر ناب(1) و مروارید غلتان از برایت ارمغان آرم ...

 
من آگاهم، من از گشتِ هزاران ساله‌ی تاریخ،
ز ایران و انیران، کاوه و ضحاک،
در دل یادها دارم ...
همان دریای پرجوشم که در دوران دورم

 
شاه دارا، پارس نامیده،
همان شاهی که مصر و ترعه اش بگشاد(2)
و آگاهم من از شاپور ساسان(3)، شاه ایران
 
کاو سزای قومِ نافرمان تازی، در کفش بگذاشت ...
و آگاهم من از آن روزگار فتنه و آشوب
آن روز نگون بختی،
که قومی گرسِنه، نادان و سرگردان،
چو توفانی به قلب تیسفون ناگاه تازیدند
همه گنجینه ها، زیر و زبر کردند
تمام یادمان علم و دانش را، بسوزیدند
درفش کاویانی، اعتبار و فخر ایرانی
به چنگ و ناخن و دندان بدریدند
و هر جایی گذر کردند، گرد مرگ پاشیدند ...


من از جان سختی فرزند ایرانی،
من از پیکار نور و تیرگی، افسانه ها دایم
 هم از آن بابک خرم(5)
دلیرِ کوهِ بَذ آن گًردِ ایرانی،
که کاخ ظلم را از پایه می‌لرزاند،
و یا یعقوب نام آور،
که پیکارش، نبرد نور و ظلمت بود،
و یا فرزند بویه(6)، آن دلیرِ خطه دیلم

 
که پیش مقدم او، خود خلیفه خاک بر سر کرد،
من از جانبازی این سرفرازان
در دل خود، یادها دارم ...
 چو هنگام بهاران، خون سرخ نازنین فرزند ایران،
 دشت ها را از شقاق های خاک عاشقان
گلگونه می‌دارد،
من از آن یادگار ننگ و بیداد عرب
بر خویش می‌پیچم.


که در بیدادگاهی چون «شملچه»(7)، آن همه ضحاکیان
با خیل جانبازان ایرانی چه ها کردند؟!
و آن گًردانِ جان برکف،
زخوزی و خراسانی، دلیر آذری، کرد و سپاهانی،
 و یا گیل و بلوچ و دیلمی

سر تسلیم ناوردند بر مشتی بیابانی ...
و اینک، این منم،

یکتا خلیج فارس،
هزاران ساله مانای تاریخم
که تا خورشید می‌تابد
و تا خون در رگِ فرزندِ ایران گرم می‌جوشد،
مرا مزدا اهورا از برای ملکِ ایران پاس می‌دارد...»

 

پی نوشت ها:

1_ در ته «خلیج پارس» و در دل زمین های ساحلی آن منابع مهمی از نفت یافت می‌شود که این منطقه را از پرثروت ترین و غنی ترین منابع نفتی جهان می‌رساند. مروارید و صدف و مرجان و انواع ماهی نیز از منابع مهم ثروت در خلیج فارس و جزایر آن به شمار می‌روند.

2_ نام «دریای پارس» از روزگار هخامنشیان بر روی خلیج فارس گذاشته شده است. در کتیبه یی که از داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی، در نزدیکی تنگه سوئز (در مصر که دو هزار و چهار صد سال پیش جزو قلمرو پادشاهی او بوده) یافته اند، از این خلیج با نام «دریایی که از پارس آید» یاد شده است.

3_ «اردشیر ساسانی»، نخستین پادشاهی که به اعراب آواره شبه جزیره عربستان اجازه داد تا در کناره های خلیج فارس و دریای مکران (عمان) به خط ساحلی نزدیک شوند.
در دوران کودکی «شاپور» (ذوالاکتاف)، فرزند اردشیر، سازش میان پارسیان و تازیان بر هم خورد و اعراب نافرمان که به سواحل شمالی دست اندازی کرده بودند به وسیله سپاه شاپور به سختی سرکوب و تار و مار شدند.

4_ «بابک خرم دین»، از چهره های قهرمان و مبارز جنبش خرم دینان است. بابک با پشتیبانی مردم آذربایجان و عراق به مدت 22 سال از سال 200 تا 222  ق (216-194 خورشیدی ) به مبارزه با دستگاه خلفای عباسی ادامه داد و سرانجام با حیله به دام افتاد و به قتل رسید....

💎
🆔 @maneshparsi
به نام خلیج فارس

زیاد نیستند کشورهایی در جهان نظیر ایران که هم "دیروز" داشته باشند، هم "امروز" و هم "آینده در برابرشان باز بماند".
پس این سؤال پیش می‌آید که: [ایران] چه کم دارد؟
اگر در یک کلمه بخواهیم بگوییم: «اندیشه»، اندیشه همراه با احساس مسئولیّت.
اگر ایران قدرِ خود را نداند، دیگران هم قدرِ او را نخواهند دانست. آنگاه کار به جایی می‌کشد که نو رسیدگانِ سیاست به خود اجازه بدهند که مثلاً بر سـرِ نامِ چند هزارساله‌ی «خلیج فارس» با او به مشاجره بپردازند. این یک نمونه، نمونه‌های دیگر هم هست؛ ما اگر از کسی گله‌مند باشیم، در وهله‌ی اوّل باید از خود باشیم. منظور آن نیست که بر افتخاراتِ بیهوده و یا وطن‌خواهیِ خام تکیه شود، منظور آن است که نسبت به شناختِ آنچه مورد احترام و اعترافِ تاریخ و دنیای متمدّن است، غفلت ورزیده نشود.

                    #برگریزان
محمّد‌علی اسلامی نُدوشن


💎
🆔 @maneshparsi
Forwarded from بدانیم🌏
🔺نام خلیج فارس در گذرنامه شیخ‌ زاید بن‌ سلطان بن‌زاید بنیانگذار امارات

🔹تصویر فوق گذرنامه بنیانگذار امارات متحده عربی در سال ۱۹۵۱ میلادی است که دو بار نام خلیج فارس در آن ذکر شده است.

  ‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎•🍃 @didYouKonw‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‍ ‍ ‍ ‍ ☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️

۱۹ اردیبهشت زادروز جبار باغچه‌بان

(زاده ۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴ ایروان -- درگذشته ۴ آذر ۱۳۴۵ تهران) بنیانگذار مدارس ناشنوایان

او نخستین کودکستان و نخستین مدرسه ناشنوایان ایران در تبریز را بنا نهاد و همچنین اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران بود.
وی ابتدا کودکستانی را باعنوان «باغچه اطفال» دایر کرد و به‌همان خاطر خود را باغچه‌بان نامید.
او مدرسه ناشنوایان را در سال ۱۳۰۳ با وجود مخالفت‌های زیاد از جمله رئیس فرهنگ وقت، دکتر محسنی در تبریز دایر کرد. این کلاس جنب باغچه اطفال باغچه‌بان در کوچه انجمن در ساختمان معروف به‌عمارت انجمن تأسیس شد.
وی از سال ۱۳۰۷ با دشواری‌های وسیع چاپ و کلیشه، چاپ کتاب‌های ویژه کودکان را با نقاشی‌هایی که خود می‌کشید آغاز کرد. یکی از کتاب‌های او باعنوان «بابا برفی» توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به‌چاپ رسید و شورای جهانی کتاب کودک آن را به‌عنوان بهترین کتاب کودک انتخاب کرد. ثمین باغچه‌بان، آهنگساز و نویسنده، یکی از فرزندان جبار باغچه‌بان است.
ابتکارهای ویژه باغچه‌بان در آموزش عبارت بودند از:
روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان
آموزش روش حساب ذهنی به‌ناشنوایان
گاهنجار "گاه‌نما" وسیله‌ای برای نشان دادن پستی و بلندی‌های اقیانوس‌ها روی نقشه به‌کودکان
الفبای گویا
گوشی استخوانی یا تلفن گنگ


  ‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎•🍃 @didYouKonw‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#جبار_باغچه_بان، ز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ازخـاک پـاک میـهن و آب #خلیـج_فارس
کـوته شــده دو دستِ طـمعکـارِ اهـرمن

تـا مردِجنگ باشد و یـارانِ جان به کـف
پــیروز و جــاودانــه بــمانـَد، سرای من



💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهندس حاجی حسینی سرمایه گذار بانی شهر زیرزمینی کاریز

او در دل قنات های زیرزمینی کیش که به شهر باستانی حریره در کیش آب رسانی می کرده است، موزه خلیج فارس را به کمک همسرش که آلمانی است و دل در گرو تاریخ و فرهنگ ایران زمین دارد تاسیس کرده است.
  ‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💎
🆔 @maneshparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بر پرده‌ی نقشه‌های کهن ، از دوران هخامنشیان تا آثار بطلمیوس، از خطوط فرانسویان، آلمانی‌ها و ایتالیایی‌ها، دست‌نوشته‌های اصطخری، در نقشه‌ی جهان‌نمای کانتینیو، از زبان لاتین تا روایت‌های کهن، یک حقیقت روشن است:
در گذر هزاران سال، این آب نیلگون همواره با نام جاودانه‌ی «خلیج فارس» در دل تاریخ نقش بسته است.
🔹تصاویر این اسناد گواهی‌ست بر پیوند این نام با این سرزمین.
و اینک، بر این تصاویر، آهنگ «ای ایران» می‌نشیند؛ سرودی از دل روزگار ما با صدای بی‌همتای بنان و آهنگی حماسی از خالقی و شعری بی‌مانند از گل‌گلاب که فریاد عشق همیشگی به این سرزمین را به گوش جان می‌رساند.



💎
🆔 @maneshparsi
به مناسبت ۱۹ اردیبهشت روز اسناد ملی و میراث مکتوب

🔹بایگانی اسناد و مدارک از جنبه های مهم تمدن است. بایگانی در فلات‌ ایران قدمتی بسیار زیاد دارد و پس از بین‌النهرین قدیمیترین بایگانی ها در فلات ایران ریشه دارد

🔹-اسناد پروتوعیلامی مربوط به ۵۰۰۰ سال قبل: به خط پروتوعیلامی بوده و بیشتر در شوش یافت شده اند. تصویر مربوط به شمارش گوسفندان ۴ گله دار است!
-بایگانی به خط و زبان اکدی باستان و سومری مربوط به ۴۵۰۰ تا ۴۰۰۰ سال قبل که در شوش یافت شده و مربوط به زمانی است که فلات ایران تحت تسلط امپراطوری اکد و سپس سلسله سوم اور بود.
-🔹بایگانی به خط اکدی مربوط به سلسله سوکال ماخ در شوش و هفت تپه (شهر باستانی کابناک): ۳۹۰۰ تا ۳۵۰۰ سال قبل
-🔹بایگانی تل میلیان به زبان عیلامی میانه و خط عیلامی که در تل ملیان (شهر باستانی انشان) کشف شده اند و مربوط به ۳۰۰۰ تا ۲۵۰۰ سال قبل هستند

🔹سنت بایگانی در نهایت به هخامنشیان رسید و بایگانی اسناد بارو و خزانه تخت جمشید به خط و زبان عیلامی از مهمترین بایگانی های تاریخ ایران هستند.


💎
🆔 @maneshparsi
خلیج فارس ، تداوم یک نام تاریخی در منابع غربی

نام «خلیج فارس» از دوران باستان تا امروز در متون کلاسیک، سفرنامه‌های اروپایی، نقشه‌های تاریخی و منابع علمی غرب به‌طور مستمر ثبت شده است. هرودوت، استرابون، بطلمیوس، مارکوپولو، لودویکو دی وارتما، درو تکسیرا و دیگران این نام را به‌کار برده‌اند، و نقشه‌نگارانی مانند مونستر و اورتلیوس آن را تثبیت کرده‌اند. تلاش‌های سیاسی معدود، مانند اقدام رودریک اوون در ۱۹۵۷ برای ترویج نام «خلیج عربی»، با شواهد تاریخی و علمی همخوانی ندارد و نام «خلیج فارس» همچنان معتبر است.

نام «خلیج فارس» به‌عنوان شناسه‌ای تاریخی و جغرافیایی برای این آبراه استراتژیک، در منابع غربی از دوران باستان تا امروز به‌طور مستمر به‌کار رفته است. این نام در متون کلاسیک، سفرنامه‌های جهانگردان اروپایی، نقشه‌های تاریخی و منابع علمی مدرن غرب بارها ثبت شده و نشان‌دهنده اجماع گسترده بر این نام‌گذاری است. تلاش‌های معدود برای تغییر این نام، که عمدتاً از سال‌‌های دهه ۱۹۶۰ به بعد و با انگیزه‌های سیاسی صورت گرفته، با شواهد تاریخی و علمی همخوانی ندارد. این اسناد و مدارک، جایگاه تاریخی و جهانی نام «خلیج فارس» را تأیید می‌کنند.

متون کلاسیک غرب
نویسندگان و جغرافی‌دانان برجسته یونان و روم باستان به صراحت از نام «خلیج فارس» یا معادل‌های لاتین و یونانی آن استفاده کرده‌اند. هرودوت، مورخ یونانی (۴۸۴–۴۲۵ ق.م)، در کتاب تاریخ خود این آبراه را «پرسیکوس سینوس» (به معنای خلیج پارس) نامیده است. استرابون ، جغرافیدان یونانی (۶۳ ق.م–۲۴ م)، در اثر جغرافیا از آن به‌عنوان «خلیج پارسی» یاد کرده است.

همچنین، بطلمیوس، جغرافیدان قرن دوم میلادی، در کتاب جغرافیا نام «سینوس پرسیکوس» را به‌کار برده که معادل لاتین خلیج پارس است. این اسناد نشان‌دهنده قدمت و تداوم این نام در متون کلاسیک غربی‌ست.

سفرنامه‌های جهانگردان اروپایی
جهانگردان اروپایی در قرون میانه و دوره مدرن نیز نام «خلیج فارس» را در توصیف این منطقه به‌کار برده‌اند. مارکوپولو در قرن سیزدهم، هنگام توصیف جزیره هرمز، این آبراه را «خلیج فارس» نامید و بر اهمیت تجاری آن تأکید کرد. لودویکو دی وارتما  در اوایل قرن شانزدهم، پیش از تسلط پرتغالی‌ها، آن را «دریای پارس» خواند. ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی در قرن هفدهم، بارها در سفرنامه‌اش از «خلیج پارس» نام برد و آن را بخشی از قلمرو ایران دانست.

پدرو تشیرا، تاجر پرتغالی در قرن هفدهم ، در سفرنامه خود این آبراه را «خلیج فارس» نامید و به اهمیت استراتژیک آن اشاره کرد. همچنین، دن گارسیا دسیلوا تروا، سفیر اسپانیا در دوره صفوی، در سفرنامه‌اش از همین نام استفاده کرد و جغرافیای این منطقه را با دقت توصیف کرد. این اسناد نشان‌دهنده پذیرش گسترده نام «خلیج فارس» در میان اروپاییان آن دوره است.

نقشه‌های تاریخی و تثبیت نام خلیج فارس
نقشه‌نگاران برجسته اروپایی نیز به‌طور مداوم از نام «خلیج فارس» در آثار خود استفاده کرده‌اند. سباستین مونستر، نقشه‌نگار آلمانی در قرن شانزدهم، در دو نقشه خود این منطقه را «خلیج فارس» نام‌گذاری کرد. جاکومو گاستالدی در سال ۱۵۴۸، با ترسیم اولین نقشه مدرن ایران، این آبراه را «دریای فارس» خواند. همچنین، آبراهام اورتلیوس، نقشه‌کش بلژیکی، در نقشه خاورمیانه خود در سال ۱۵۹۵، نام «خلیج فارس» را به‌کار برد. این نقشه‌ها گواهی بر قدمت و رواج این نام در جغرافیای تاریخی هستند.

ادبیات مدرن و منابع علمی
در دوران مدرن، نام «خلیج فارس» همچنان در منابع علمی و ادبیات غرب مورد تأیید بوده است. کارستن نیبور، جهانگرد و نقشه‌بردار دانمارکی، در نوشته‌های خود در سال ۱۷۶۲ به‌طور مداوم از «خلیج فارس» نام برد. پیوتر استاینکلر، استاد دانشگاه هاروارد، در همایشی تأکید کرد که این نام در متون علمی اروپا و آمریکا کاملاً به‌رسمیت شناخته شده است. با این حال، رودریک اوون در کتاب خود در سال ۱۹۵۷ تلاش کرد نام خلیج عربی را ترویج دهد.

سفرنامه دن گارسیا دسیلوا فیگوئروا
Don García de Silva y Figueroa
سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس صفوی

منبع :

https://www.amazon.com/-/es/Garc%C3%ADa-Silva-Y-Figueroa/dp/1021246867


💎
🆔 @maneshparsi
2025/07/03 11:25:24
Back to Top
HTML Embed Code: