Forwarded from مکتوبات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برازجان
مسجد دلگشا
سوم محرم سال ۱۴۰۴
این بروز و ظهور نشانه های ملی در تظاهرات معنوی و شیعی در ماه محرم و عزاداری سردار شهیدان حسین علیه السلام چیز مبارکی است. هویت اسلام شیعی و سرزمین ایران این روزها به سختی بهم گره خورده است. طوری که تهدید خاک ایران، تهدید موجودیت شیعه در جهان است.
@maktubaaat
مسجد دلگشا
سوم محرم سال ۱۴۰۴
این بروز و ظهور نشانه های ملی در تظاهرات معنوی و شیعی در ماه محرم و عزاداری سردار شهیدان حسین علیه السلام چیز مبارکی است. هویت اسلام شیعی و سرزمین ایران این روزها به سختی بهم گره خورده است. طوری که تهدید خاک ایران، تهدید موجودیت شیعه در جهان است.
@maktubaaat
❤35👎1
سیدعطاءالله مهاجرانی
مقدمه پانزدهم: صورتگری قرآن مجید (۹)
ظلمات!
«آیه نور» درخشانترین صورتگری نور در تمام کتابهای آسمانی و یا معنوی است. در ادبیات ممتاز جهان نیز همانند «کمدی الهی» دانته، نمایشنامههای ویلیام شکسپیر، «ایلیاد و اودیسة» هومر و «شاهنامه» فردوسی تا جایی که جستجو کرده و پرسیدهام، صورتگریی از نور همانند آیه نور نیافتهام. صورتگری ظلمات نیز همسنگ صورتگری نور، بیهمانند و یکّه است. در واقع ظلمات در «آیة ظلمات» در قرآن مجید و نیز در سیاق آیات و در کلیت قرآن، مضمونی یگانه و بیهمتاست. پیش از اینکه به بررسی و تبیین صورتگری ظلمات در آیه ظلمات بپردازم، نگاهی به کتاب مقدس بیندازیم تا بتوانیم در سنجش صورتگری قرآنی و صورتگری کتاب مقدس، امکان مقایسه داشته باشیم.
ظلمات در عهد عتیق و عهد جدید چگونه صورتبندی شده است؟ به عنوان مقدمة این بحث، اشاره به این نکته ضروری است که «کتاب مقدس» فراهم آمده از ۶۶ کتاب در دو بخشِ مشخص است: بخش «عهد عتیق» ۳۹ کتاب (از سِفر پیدایش تا کتاب ملاکی نبی) و بخش «عهد جدید» ۲۷ کتاب است که از انجیل متّی آغاز میشود و به مکاشفه یوحنای رسول پایان مییابد. این ۶۶ کتاب هر کدام داستان مستقلی دارد و در زمانهای مختلف تألیف شده است. عهد عتیق به سه بخش مهم تقسیم میشود:
یکم: بخش «تورات» (תורה) که شامل أسفار یا کتابهای پنجگانه است. به باور یهودیان تورات وحی مستقیم خداوند به حضرت موسی(ع) است. البته این سخن مناقشهبرانگیز است؛ زیرا برای نمونه، اگر تورات وحی خدا به موسی(ع) است، چگونه روایت درگذشت آن حضرت در تورات ذکر شده است: «پس موسی بنده خداوند در آنجا به زمین مُوآب، بر حَسْب قول خداوند مُرد. و او را در زمین موآب در مقابل بیت فَعُورْ در درّه دفن کرد و احدی قبر او را تا امروز ندانسته است. و موسی چون وفات یافت، صد و بیست سال داشت و نه چشمش تار و نه قوّتش کم شده بود... و بنیاسرائیل در عربات موآب سی روز ماتم گرفتند… و نبیی مثل موسی تا به حال در اسرائیل برنخاسته است که خداوند او را روبرو شناخته باشد.» (سفر تثنیه، باب ۳۴، آیات ۶ ـ ۱۱).
از دقت در متن آیات و توجه به قید «تا به امروز» و «تا به حال» نشان میدهد که روایت این باب مدتها پس از درگذشت موسی(ع) به دست کسی که نامش را نمیدانیم، نوشته شده است.
دوم: بخش دوم عهد عتیق «نوئیم» (נבואים) کتابهای پیامبران است؛ مانند مزامیر داوود، امثال سلیمان، کتاب ایوب، کتاب زکریا و...
بخش سوم: «کتوویم» (כתובים) یا «کتابها»ست. این بخش را کاتبان یا نویسندگان نوشتهاند. برخی از کتابها مانند کتاب هفدهم عهد عتیق، کتاب کوچک «اِستَر» است که به نظر محققان برساخته و افسانه است. در تاریخ هخامنشی نه ملکهای یهودی به نام استر شناخته شده است، نه وزیری به نام هامان و نه واقعه قتل عامی از ایرانیان پیش یا پس از هخامنشیان اتفاق افتاده است. در کتیبههای هخامنشی و متون یونانی و بابلی هیچ اشارهای به این ماجرا نشده است. این افسانه آمیختة واقعیت و خیال هم نیست که بتوان نشانههایی از واقعیت در آن یافت، بلکه تماماً برساخته و خیالی است. این کتاب را به مُردخای که عالم یهودی بود، نسبت دادهاند و به احتمال زیاد در میانه قرن سوم پیش از میلاد تنظیم شده است.۱
مجموع این کتابها که «عهد عتیق» را تشکیل میدهند، از زمان نگارش تورات در ۱۴۷۳ پیش از میلاد، تا زمان نگارش کتاب «ملاکی نبی» در پس از سال ۴۴۳پ.م، یک دوره هزار و سی ساله را در بر میگیرد.۲ تنوع نویسندگان و دوره طولانی بیش از هزار سال، موجب شده است که آن هماهنگی و هارمونی را که در قرآن مجید مییابیم، با همان دقتها و میناگریهای قرآنی، در عهد عتیق شاهد نباشیم. این ناهماهنگی در کتابهای عهد جدید بهویژه در اناجیل چهارگانه نیز دیده میشود.
به بحث صورتگری بازگردیم. در عهد عتیق و عهد جدید با کدام صورتگری از «ظلمات» سخن گفته شده است؟
عهد قدیم
الف) در سِفر پیدایش سخن از آفرینش نور و ظلمات است. نکته لطیف در اینجا، آفرینش ظلمات است. نه اینکه ظلمات در غیاب نور اتفاق بیفتد. ظلمت خود هویت و استقلال دارد. نکته لطیف دیگر این است که ظلمات پیش از نور و شب پیش از روز آفریده شده است: «در ابتدا خدا آسمانها و زمین را آفرید. و زمین تهی و بائر بود و تاریکی بر روی لجّه و روح خدا سطح آبها را فروگرفت. و خدا گفت روشنایی بشود و روشنایی شد. و خدا روشنایی را دید که نیکوست و خدا روشنایی را از تاریکی جدا ساخت. و خدا روشنایی را روز و تاریکی را شب نامید و شام بود و صبح بود، روزی اول.»
مقدمه پانزدهم: صورتگری قرآن مجید (۹)
ظلمات!
«آیه نور» درخشانترین صورتگری نور در تمام کتابهای آسمانی و یا معنوی است. در ادبیات ممتاز جهان نیز همانند «کمدی الهی» دانته، نمایشنامههای ویلیام شکسپیر، «ایلیاد و اودیسة» هومر و «شاهنامه» فردوسی تا جایی که جستجو کرده و پرسیدهام، صورتگریی از نور همانند آیه نور نیافتهام. صورتگری ظلمات نیز همسنگ صورتگری نور، بیهمانند و یکّه است. در واقع ظلمات در «آیة ظلمات» در قرآن مجید و نیز در سیاق آیات و در کلیت قرآن، مضمونی یگانه و بیهمتاست. پیش از اینکه به بررسی و تبیین صورتگری ظلمات در آیه ظلمات بپردازم، نگاهی به کتاب مقدس بیندازیم تا بتوانیم در سنجش صورتگری قرآنی و صورتگری کتاب مقدس، امکان مقایسه داشته باشیم.
ظلمات در عهد عتیق و عهد جدید چگونه صورتبندی شده است؟ به عنوان مقدمة این بحث، اشاره به این نکته ضروری است که «کتاب مقدس» فراهم آمده از ۶۶ کتاب در دو بخشِ مشخص است: بخش «عهد عتیق» ۳۹ کتاب (از سِفر پیدایش تا کتاب ملاکی نبی) و بخش «عهد جدید» ۲۷ کتاب است که از انجیل متّی آغاز میشود و به مکاشفه یوحنای رسول پایان مییابد. این ۶۶ کتاب هر کدام داستان مستقلی دارد و در زمانهای مختلف تألیف شده است. عهد عتیق به سه بخش مهم تقسیم میشود:
یکم: بخش «تورات» (תורה) که شامل أسفار یا کتابهای پنجگانه است. به باور یهودیان تورات وحی مستقیم خداوند به حضرت موسی(ع) است. البته این سخن مناقشهبرانگیز است؛ زیرا برای نمونه، اگر تورات وحی خدا به موسی(ع) است، چگونه روایت درگذشت آن حضرت در تورات ذکر شده است: «پس موسی بنده خداوند در آنجا به زمین مُوآب، بر حَسْب قول خداوند مُرد. و او را در زمین موآب در مقابل بیت فَعُورْ در درّه دفن کرد و احدی قبر او را تا امروز ندانسته است. و موسی چون وفات یافت، صد و بیست سال داشت و نه چشمش تار و نه قوّتش کم شده بود... و بنیاسرائیل در عربات موآب سی روز ماتم گرفتند… و نبیی مثل موسی تا به حال در اسرائیل برنخاسته است که خداوند او را روبرو شناخته باشد.» (سفر تثنیه، باب ۳۴، آیات ۶ ـ ۱۱).
از دقت در متن آیات و توجه به قید «تا به امروز» و «تا به حال» نشان میدهد که روایت این باب مدتها پس از درگذشت موسی(ع) به دست کسی که نامش را نمیدانیم، نوشته شده است.
دوم: بخش دوم عهد عتیق «نوئیم» (נבואים) کتابهای پیامبران است؛ مانند مزامیر داوود، امثال سلیمان، کتاب ایوب، کتاب زکریا و...
بخش سوم: «کتوویم» (כתובים) یا «کتابها»ست. این بخش را کاتبان یا نویسندگان نوشتهاند. برخی از کتابها مانند کتاب هفدهم عهد عتیق، کتاب کوچک «اِستَر» است که به نظر محققان برساخته و افسانه است. در تاریخ هخامنشی نه ملکهای یهودی به نام استر شناخته شده است، نه وزیری به نام هامان و نه واقعه قتل عامی از ایرانیان پیش یا پس از هخامنشیان اتفاق افتاده است. در کتیبههای هخامنشی و متون یونانی و بابلی هیچ اشارهای به این ماجرا نشده است. این افسانه آمیختة واقعیت و خیال هم نیست که بتوان نشانههایی از واقعیت در آن یافت، بلکه تماماً برساخته و خیالی است. این کتاب را به مُردخای که عالم یهودی بود، نسبت دادهاند و به احتمال زیاد در میانه قرن سوم پیش از میلاد تنظیم شده است.۱
مجموع این کتابها که «عهد عتیق» را تشکیل میدهند، از زمان نگارش تورات در ۱۴۷۳ پیش از میلاد، تا زمان نگارش کتاب «ملاکی نبی» در پس از سال ۴۴۳پ.م، یک دوره هزار و سی ساله را در بر میگیرد.۲ تنوع نویسندگان و دوره طولانی بیش از هزار سال، موجب شده است که آن هماهنگی و هارمونی را که در قرآن مجید مییابیم، با همان دقتها و میناگریهای قرآنی، در عهد عتیق شاهد نباشیم. این ناهماهنگی در کتابهای عهد جدید بهویژه در اناجیل چهارگانه نیز دیده میشود.
به بحث صورتگری بازگردیم. در عهد عتیق و عهد جدید با کدام صورتگری از «ظلمات» سخن گفته شده است؟
عهد قدیم
الف) در سِفر پیدایش سخن از آفرینش نور و ظلمات است. نکته لطیف در اینجا، آفرینش ظلمات است. نه اینکه ظلمات در غیاب نور اتفاق بیفتد. ظلمت خود هویت و استقلال دارد. نکته لطیف دیگر این است که ظلمات پیش از نور و شب پیش از روز آفریده شده است: «در ابتدا خدا آسمانها و زمین را آفرید. و زمین تهی و بائر بود و تاریکی بر روی لجّه و روح خدا سطح آبها را فروگرفت. و خدا گفت روشنایی بشود و روشنایی شد. و خدا روشنایی را دید که نیکوست و خدا روشنایی را از تاریکی جدا ساخت. و خدا روشنایی را روز و تاریکی را شب نامید و شام بود و صبح بود، روزی اول.»
❤9
این آیات بیان واقعه آفرینش است. سخنی از استعاره و تشبیه و یا صورتگری نیست. البته نفس واقعه همانند تابلو نقاشی است که تمام هستی را در بر میگیرد و تبیین میکند. در جای خود بایست داستان آفرینش را در قرآن مجید با کتاب مقدس و نیز افسانههای آفرینش در ادیان و فرهنگها مختلف با یکدگر سنجید.
ب) ظلمات به عنوان مجازات برای مردم مصر. این موضوع در سِفر خروج بیان شده است: «خداوند به موسی گفت دست خود را به سوی آسمان برافراز تا تاریکی بر زمین مصر پدید آید، تاریکیی که بتوان احساس کرد. پس موسی دست خود را به سوی آسمان برافراشت و تاریکی غلیظ تا سه روز در تمامی مصر پدید آمد و یکدیگر را نمیدیدند و تا سه روز کسی از جای خود برنخاست.» (باب دهم، آیات ۲۱ ـ ۲۳).
زیباست، اما صورتگری نیست. بیان یک رخداد است. چنین تاریکی غلیظ و سفت و چسبندهای را ساراماگو در رمان بینظیر «کوری» ترسیم کرده است.۳ من هم تجربه حسی چنین تاریکیی را در «زندان خیام» که ارتش اسرائیل در جنوب لبنان در دوران اشغال لبنان و تشکیل دولت وابسته در جنوب تدارک دیده بود، دارم و دیدهام: از لایههای مختلف تاریکی عبور میکنید. ناگاه درِ سنگین آهنی که انگار دروازه قلعه است، با صدای مهیبی بسته میشود. فقط صدای در را میشنوید. پشت سرتان بسته میشود؛ تاریکی غلیظ به روایت کتاب مقدس و ظلمات «بَعضها فَوق بعض» به روایت قرآن مجید. مرحوم آیتالله مهدوی کنی در بازدید از همین زندان تاریک خیام، سکته کردند! من سکته نکردم، شاید به دلیل اینکه جوانتر بودم. بر اساس گزارشهای سازمان عفو بینالملل، برخی زندانیان محبس تاریکی در زندان خیام نابینا شدند، حافظه خود را از دست دادند، روانی شدند، قدرت تکلمشان را برای همیشه از دست دادند و بقیه عمر را مثل سایه گذراندند!
ج) ظلمات به عنوان استعاره برای مرگ: در کتاب ایوب شاهد تشبیه و صورتگری تاریکی به روایت حضرت ایوب(ع) هستیم. او از مرگ و تاریکی گور سخن میگوید و مرگ و تاریکی را آمیخته با یکدیگر تصویر میکند: «قبل از آنکه بروم به جایی که از آن برنخواهم گشت. و به زمین ظلمت و سایة موت. به زمین تاریکی غلیظ مثل ظلمات. زمین سایة موت و بیترتیب که روشنایی آن مانند ظلمات است!» (باب دهم، آیات ۲۱ ـ ۲۲).
زیباست و البته سرشار از درد. روشنایی مانند ظلمات است، بینظیر است.
د) در مزامیر داوود ( مزمور ۷۴، آیه ۲۰) نسبتی بین ظلمات جهان و ظلم تبیین شده است. وقتی ستم فراگیر میشود، ظلمات نیز همه جا را فرا میگیرد. در زبان عربی و در فرهنگ قرآنی تناسب واژه ظلم و ظلمات با توجه به ریشه واژه و لغتشناسی لطف دیگری دارد.
در باب ۱۰۷ مزامیر با بیانی شاعرانه و با تکرار همان مضمونی که در کتاب ایوب اشاره شد، نسبت بین تاریکی و مرگ را میبینیم و از نسبت بیان اسارت و تاریکی سخن گفته شده است: «و ایشان را از تاریکی و سایه موت بیرون آورد» (آیات ۱۰ ـ ۱۴). اسارت با غل و زنجیر همراه بود و گویی غل و زنجیر از جنس تاریکی است.
هـ) در کتاب اِشَعیای نبی سخن از ظلماتی است که بایست از آن گذشت. ظلمات در این آیات شبیه همان ظلماتی است که انسان کمالجوی افسانهها در جستجوی آب حیات از آن عبور میکند. در این آیات سالکان که از ظلمات میگذرند، به چشمة روشنایی میرسند: «قومی که در تاریکی سالک میبودند، نور عظیمی خواهند دید و بر ساکنان زمین، سایه موت نور ساطع خواهد شد.» (باب نهم، آیه ۲).
ادامه دارد
پینوشتها:
۱. All scripture is inspired of God and beneficial. USA, Watch Tower. ۱۹۹۰. P۹۱-۹۴
۲. Ibid, p۱۲
۳. خوزه ساراماگو، کوری، ترجمه مینو مشیری، تهران، نشر نو، ۱۳۷۸، ص۲۵۳ // ۴. علی سرور، الخیام: شهادات حیۀ عن الإرهاب الصهیونی، بیروت، منشورات تجمع معتقلی أنصار، ۱۹۸۸.
ب) ظلمات به عنوان مجازات برای مردم مصر. این موضوع در سِفر خروج بیان شده است: «خداوند به موسی گفت دست خود را به سوی آسمان برافراز تا تاریکی بر زمین مصر پدید آید، تاریکیی که بتوان احساس کرد. پس موسی دست خود را به سوی آسمان برافراشت و تاریکی غلیظ تا سه روز در تمامی مصر پدید آمد و یکدیگر را نمیدیدند و تا سه روز کسی از جای خود برنخاست.» (باب دهم، آیات ۲۱ ـ ۲۳).
زیباست، اما صورتگری نیست. بیان یک رخداد است. چنین تاریکی غلیظ و سفت و چسبندهای را ساراماگو در رمان بینظیر «کوری» ترسیم کرده است.۳ من هم تجربه حسی چنین تاریکیی را در «زندان خیام» که ارتش اسرائیل در جنوب لبنان در دوران اشغال لبنان و تشکیل دولت وابسته در جنوب تدارک دیده بود، دارم و دیدهام: از لایههای مختلف تاریکی عبور میکنید. ناگاه درِ سنگین آهنی که انگار دروازه قلعه است، با صدای مهیبی بسته میشود. فقط صدای در را میشنوید. پشت سرتان بسته میشود؛ تاریکی غلیظ به روایت کتاب مقدس و ظلمات «بَعضها فَوق بعض» به روایت قرآن مجید. مرحوم آیتالله مهدوی کنی در بازدید از همین زندان تاریک خیام، سکته کردند! من سکته نکردم، شاید به دلیل اینکه جوانتر بودم. بر اساس گزارشهای سازمان عفو بینالملل، برخی زندانیان محبس تاریکی در زندان خیام نابینا شدند، حافظه خود را از دست دادند، روانی شدند، قدرت تکلمشان را برای همیشه از دست دادند و بقیه عمر را مثل سایه گذراندند!
ج) ظلمات به عنوان استعاره برای مرگ: در کتاب ایوب شاهد تشبیه و صورتگری تاریکی به روایت حضرت ایوب(ع) هستیم. او از مرگ و تاریکی گور سخن میگوید و مرگ و تاریکی را آمیخته با یکدیگر تصویر میکند: «قبل از آنکه بروم به جایی که از آن برنخواهم گشت. و به زمین ظلمت و سایة موت. به زمین تاریکی غلیظ مثل ظلمات. زمین سایة موت و بیترتیب که روشنایی آن مانند ظلمات است!» (باب دهم، آیات ۲۱ ـ ۲۲).
زیباست و البته سرشار از درد. روشنایی مانند ظلمات است، بینظیر است.
د) در مزامیر داوود ( مزمور ۷۴، آیه ۲۰) نسبتی بین ظلمات جهان و ظلم تبیین شده است. وقتی ستم فراگیر میشود، ظلمات نیز همه جا را فرا میگیرد. در زبان عربی و در فرهنگ قرآنی تناسب واژه ظلم و ظلمات با توجه به ریشه واژه و لغتشناسی لطف دیگری دارد.
در باب ۱۰۷ مزامیر با بیانی شاعرانه و با تکرار همان مضمونی که در کتاب ایوب اشاره شد، نسبت بین تاریکی و مرگ را میبینیم و از نسبت بیان اسارت و تاریکی سخن گفته شده است: «و ایشان را از تاریکی و سایه موت بیرون آورد» (آیات ۱۰ ـ ۱۴). اسارت با غل و زنجیر همراه بود و گویی غل و زنجیر از جنس تاریکی است.
هـ) در کتاب اِشَعیای نبی سخن از ظلماتی است که بایست از آن گذشت. ظلمات در این آیات شبیه همان ظلماتی است که انسان کمالجوی افسانهها در جستجوی آب حیات از آن عبور میکند. در این آیات سالکان که از ظلمات میگذرند، به چشمة روشنایی میرسند: «قومی که در تاریکی سالک میبودند، نور عظیمی خواهند دید و بر ساکنان زمین، سایه موت نور ساطع خواهد شد.» (باب نهم، آیه ۲).
ادامه دارد
پینوشتها:
۱. All scripture is inspired of God and beneficial. USA, Watch Tower. ۱۹۹۰. P۹۱-۹۴
۲. Ibid, p۱۲
۳. خوزه ساراماگو، کوری، ترجمه مینو مشیری، تهران، نشر نو، ۱۳۷۸، ص۲۵۳ // ۴. علی سرور، الخیام: شهادات حیۀ عن الإرهاب الصهیونی، بیروت، منشورات تجمع معتقلی أنصار، ۱۹۸۸.
❤6🙏2
پنج روز پس از اینکه حجت الاسلام سید اسماعیل خطیب، وزیر محترم اطلاعات در روز ۱۸ خرداد درباره جزئیات دستاورد اطلاعاتی ایران از رژیم صهیونیستی و اسناد کامل هستهای به دست آمده و انتقال آنها از اسرائیل به ایران سخن گفت و اظهار داشت: «اسناد دیگری در ارتباط با آمریکا، اروپا و کشورهای دیگر و نیز اسناد اطلاعاتی که موجب قدرتمندی آفندی کشور میشود در این اسناد موجود است»، در سحرگاه جمعه ۲۳ خرداد، ایران هدف حملات شدید اسرائیل قرار گرفت و در عرض چند ساعت ده ها فرمانده ارشد ارتش، سپاه، دانشمندان برجسته هسته ای و شهروندان غیر نظامی به شهادت رسیدند. حملاتی سهمگین که ۱۲ روز با شدت تمام ادامه یافت و ایران را از بسیاری از سرملیه های نخبه انسانی خود محروم ساخت. فاصله کوتاه زمانی بین این دو اتفاق بزرگ شاید اتفاقی باشد، ولی طبیعی است که سوالاتی در ذهن مخاطب ایجاد کند و در شرایطی که همه سرمست از دستیابی به یک گنجینه اطلاعاتی راهبردی «موجب قدرتمندی آفندی کشور» بودند و خود را پیروز عرصه اطلاعاتی می دانستند، با شهادت تعداد زیادی از نخبگان عرصه نظامی و علمی ضربه اطلاعاتی غیر قابل جبرانی بر کشور وارد شد.
این در حالی است که این ضربات سنگین که اگر هر یک در هر جای دیگر دنیا رخ می داد، موجب سوال، استیضاح و استعفای مقامات زیادی در رده های مختلف سیاسی، نظامی و امنیتی می شد، اولین ضربه از این نوع نبوده و تجربیات مشابه زیادی در ترور نیروهای زبده نظامی و هسته ای کشور توسط اسرائیل در ایران و منطقه در دهه گذشته، خصوصاً پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ کم نبوده است. تجربیاتی که متاسفانه به دلیل عمق و دامنه نفوذ رژیم صهیونیستی در رده های مختلف نظامی، سیاسی و اطلاعاتی-امنیتی از آنها درس گرفته نشد؛ از ترورهای نظامی نیروهای ایرانی در سوریه و لبنان و عراق گرفته تا ترور اسماعیل هنیه در تهران ساعاتی پس از مراسم تحلیف رئیس جمههور جدید. تروری که این پیام را داشت که زدن هر مقامی در ایران برای اسرائیل ممکن است.
هر چند ساعاتی بعد از شروع حمله رژیم صهیونیستی، به موازات حملات قدرتمندانه موشکی و پهپادی ایران علیه اسرائیل، عملیات گسترده ای برای کشف عوامل موساد و نفوذی ها در کشور آغاز شد و بازگشت ده ها هزار اتباع غیرقانونی افغانستانی شدت گرفت وبا بازداشت ۷۰۰ جاسوس داخلی و خارجی به همراه تجهیزات آنها، و انجام بازجوییهای گسترده، که بهواسطه اعترافات بازداشتشدگان، بانک اطلاعاتی گسترده و عظیمی در اختیار نهادهای اطلاعاتی ایران قرار داد و بعضی نیز پس از طی مراحل دادرسی، به سزای اعمالشان رسیدند، ولی به نظر می رسد آنچه در ۲۳ خرداد و پس از آن رخ داد، نشانگر نفوذی ورای عملکرد تعدادی مهاجر افغان و کولبر و اقلیت های قومی-مذهبی و افرادی در پوشش جهانگرد باشد و شامل کسانی می شود که کاملا درون سیستم فعال و مورد وثوق و اطمینان مجموعه بوده اند. مواردی مشابه ایلی کوهن در سوریه با هویت جعلی «کمال امین ثابت» که توانست اعتماد مقامات بلندپایه سوری را جلب و به سرعت در محافل سیاسی و نظامی سوریه نفوذ و با افراد بلندپایهروابط نزدیکی برقرار کند. کسی که در مجلس ملی سوریه با فریادهایش اسرائیل را به بدترین اقدامات متهم میکرد. دستور موساد به او این بود که تا میتوانی علیه اسرائیل بگو و بنویس تا وانمود کنی دشمن شماره یک اسرائیل هستی. بین سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۵، کوهن توانست اطلاعات بسیار مهمی از وضعیت نظامی و اقتصادی سوریه به اسرائیل منتقل کند و به عنوان یکی از مهمترین عوامل موفقیت اسرائیل در جنگ شش روزه (۱۹۶۷) شناخته شود. یکی از برجستهترین دستاوردهای او، ارائه اطلاعات دقیق از استحکامات نظامی سوریه در بلندیهای جولان بود. کوهن همچنین موفق شد از برنامه مخفی ارتش سوریه برای ایجاد پدافندِ چندلایه پرده بردارد. کوهن به خاطر عملیاتش در سوریه توانست با نفوذ در دولت سوریه تا منصب مشاور عالی (معاون) وزیر دفاع ترقی کند و یکی از گزینه های وقت نخست وزیری بود.
این در حالی است که این ضربات سنگین که اگر هر یک در هر جای دیگر دنیا رخ می داد، موجب سوال، استیضاح و استعفای مقامات زیادی در رده های مختلف سیاسی، نظامی و امنیتی می شد، اولین ضربه از این نوع نبوده و تجربیات مشابه زیادی در ترور نیروهای زبده نظامی و هسته ای کشور توسط اسرائیل در ایران و منطقه در دهه گذشته، خصوصاً پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ کم نبوده است. تجربیاتی که متاسفانه به دلیل عمق و دامنه نفوذ رژیم صهیونیستی در رده های مختلف نظامی، سیاسی و اطلاعاتی-امنیتی از آنها درس گرفته نشد؛ از ترورهای نظامی نیروهای ایرانی در سوریه و لبنان و عراق گرفته تا ترور اسماعیل هنیه در تهران ساعاتی پس از مراسم تحلیف رئیس جمههور جدید. تروری که این پیام را داشت که زدن هر مقامی در ایران برای اسرائیل ممکن است.
هر چند ساعاتی بعد از شروع حمله رژیم صهیونیستی، به موازات حملات قدرتمندانه موشکی و پهپادی ایران علیه اسرائیل، عملیات گسترده ای برای کشف عوامل موساد و نفوذی ها در کشور آغاز شد و بازگشت ده ها هزار اتباع غیرقانونی افغانستانی شدت گرفت وبا بازداشت ۷۰۰ جاسوس داخلی و خارجی به همراه تجهیزات آنها، و انجام بازجوییهای گسترده، که بهواسطه اعترافات بازداشتشدگان، بانک اطلاعاتی گسترده و عظیمی در اختیار نهادهای اطلاعاتی ایران قرار داد و بعضی نیز پس از طی مراحل دادرسی، به سزای اعمالشان رسیدند، ولی به نظر می رسد آنچه در ۲۳ خرداد و پس از آن رخ داد، نشانگر نفوذی ورای عملکرد تعدادی مهاجر افغان و کولبر و اقلیت های قومی-مذهبی و افرادی در پوشش جهانگرد باشد و شامل کسانی می شود که کاملا درون سیستم فعال و مورد وثوق و اطمینان مجموعه بوده اند. مواردی مشابه ایلی کوهن در سوریه با هویت جعلی «کمال امین ثابت» که توانست اعتماد مقامات بلندپایه سوری را جلب و به سرعت در محافل سیاسی و نظامی سوریه نفوذ و با افراد بلندپایهروابط نزدیکی برقرار کند. کسی که در مجلس ملی سوریه با فریادهایش اسرائیل را به بدترین اقدامات متهم میکرد. دستور موساد به او این بود که تا میتوانی علیه اسرائیل بگو و بنویس تا وانمود کنی دشمن شماره یک اسرائیل هستی. بین سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۵، کوهن توانست اطلاعات بسیار مهمی از وضعیت نظامی و اقتصادی سوریه به اسرائیل منتقل کند و به عنوان یکی از مهمترین عوامل موفقیت اسرائیل در جنگ شش روزه (۱۹۶۷) شناخته شود. یکی از برجستهترین دستاوردهای او، ارائه اطلاعات دقیق از استحکامات نظامی سوریه در بلندیهای جولان بود. کوهن همچنین موفق شد از برنامه مخفی ارتش سوریه برای ایجاد پدافندِ چندلایه پرده بردارد. کوهن به خاطر عملیاتش در سوریه توانست با نفوذ در دولت سوریه تا منصب مشاور عالی (معاون) وزیر دفاع ترقی کند و یکی از گزینه های وقت نخست وزیری بود.
❤19👍2😘1
یا اشرف مروان، داماد جمال عبدالناصر در مصر که هم در زمان ناصر و هم زمان انور سادات مناصب اطلاعاتی بلندپایه و قدرت زیادی در ارتش و وزارت امور خارجه داشت و توانست وارد ساختار سیاسی و نظامی مصر شود. اشرف مروان، جاسوس ارشد موساد ملقب به "انجل" (فرشته) اطلاعات مربوط به استراتژی انور سادات را در اختیار اسرائیل قرار داد و جزئیات حمله سادات و حافظ اسد را به موساد گزارش داد و زمینه ساز شکست ائتلاف مصر و سوریه در جنگ یوم کیپور شد. او که نماینده مصر در سازمان همکاریهای اقتصادی جهان عرب بود، در زمان سادات تا مرز معرفی به سمت وزارت امور خارجه پیش رفت که به خاطر اختلاس هایش از دولت مصر کنار گذاشته شد. دیوید بارنیا، مدیر موساد در مراسم رونمایی از کتاب «یک روز که بتوان موضوع را فاش کرد» که در آن از اسناد اطلاعاتی موساد درباره قبل، هنگام و بعد از جنگ ۱۹۷۳ یوم کیپور رونمایی شد، با استناد به تحویل اطلاعات فوق العاده حساس توسط اشرف مروان درباره مصر گفت: «مروان به اسرائیل وفادار بود.»
مورد مشابه وطنی، علیرضا اکبری، معاون پیشین وزیر دفاع، مشاور شورای عالی امنیت ملی و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران بود که جای مهری هم روی پیشانیاش نقش بسته بود. او افشای اسرار هستهای ایران به مقامات اطلاعاتی بریتانیا را از سال ۲۰۰۴ آغاز کرده بود و ظاهراً تا سال ۲۰۱۹ به دلیل ارتباطاتش با برخی مقامات، با مشکلی مواجه نشده بود. جاسوسی که وجود سایت هستهای زیرزمینی مخفی ایران در دل کوههای اطراف تهران را افشا کرد، اکبری بود. او علاوهبر افشای اسرار هستهای و نظامی، به افشای هویت و فعالیتهای ۱۷۸ مقام و دانشمند هسته ای از جمله محسن فخریزاده که در سال ۲۰۲۰ به دست اسرائیل ترور شد، متهم بود. بریتانیا در آوریل سال ۲۰۰۸ اطلاعات سری تاسیسات غنیسازی اورانیوم فردو را بهعنوان بخشی از تلاشهای ایران برای ساخت بمب هستهای دریافت کرد و آن را با آژانسهای اطلاعاتی غربی و اسرائیل به اشتراک گذاشت.
نمونه دیگر، کاترین پرز-شکدم، خبرنگار و نویسنده بریتانیایی- فرانسوی یهودی بود که به عنوان یک زن انگلیسی تازهمسلمان و شیعه به ایران سفر کرد. او که با تسنیم و مهر و پرس تی وی و تهران تایمز همکاری داشت، برای وبگاههای اسلامی هم مطلب مینوشت. شکدم با مقامهای امنیتی و عالیرتبه ارتباط داشت و با نفوذ به اندرونی بعضی، به خانواده های برخی از این افراد هم نزدیک شده بود و از طرق مختلف کسب اطلاع می کرد. برخی وبگاههای یهودی به نوشتارهای تند او در مورد یهودیان اشاره میکردند و خواستار فشار بیشتر بر ایران و کشورهای اسلامی میشدند. اتحادیه ضد افترا بارها به نوشتارهای تند شکدم بدون اشاره به هویت یهودی او اشاره کرده است.
نمونه هایی از این دست افراد که به چند مورد داخلی و خارجی آن اشاره شد، در کشور کم نبوده و نیست. برخی با تلاش نیروهای خدوم اطلاعاتی شناخته و بازداشت شده اند و بعضی هنوز در حال خیانت به کشور و خدمت دهی به موساد و سایر سازمان های جاسوسی اند.
اظهارات مهدیه شادمانی، دختر شهید سردار سپهبد شادمانی در واکنش به اظهارات غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل، درباره نقش تکنولوژیهای نوین در اقدامات تروریستی علیه فرماندهان مقاومت، بسیار قابل توجه است. او با اشاره به برخی ادعاها مبنی بر تاثیر استفاده از واتساپ بر ترورهای اخیر گفت: «ترور پدرم ربطی به استفاده از «واتساپ» نداشت.» او در استوری اینستاگرام خود نوشت: «محل استقرار پدر هرچند ساعت تغییر میکرد. گوشی و وسایل هوشمند همراه نداشتند! پروتکلهای امنیتی رعایت میشد. اما در یکی دو مورد، همان موقع که در محل جدید مستقر میشدند، مورد ترور هدفمند اسرائیل قرار گرفتند وبعد از چند بار ناکامی، بالاخره دشمن موفق به یافتن ایشان شد. ردیابی دقیق اسرائیل فراتر از واتساپ یا جاسوسی سنتی و فردی است.» شهید شادمانی که چند روز بعد از انتصاب به فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیا به جای سردار رشید هدف قرار گرفت و به شهادت رسید، و به گفته دخترش کلیه پروتکل ها را رعایت می کرد، نمونه بارز نقش نیروهای نفوذی در سطوح بالا یا در شبکه محافظین مطلع از تحرکات مقام های نظامی ایرانی است. طبیعتاً دسترسی به این اطلاعات از چند مهاجر افغان و جاسوس رده پایین خودفروخته بر نمی آمده است. نحوه شهادت برخی دیگر از فرماندهان و دانشمندان هسته ای نیز همین امر را تایید می کند، چه در روز ۲۳ خرداد و چه روزهای بعدی در شهرهای مختلف کشور؛ از فراخوانده شدن به جلسه ای فوری تا هدف گرفته شدن در خانه پدری و ... نشان از عمق اطلاعاتی عناصر نفوذی داشت.
مورد مشابه وطنی، علیرضا اکبری، معاون پیشین وزیر دفاع، مشاور شورای عالی امنیت ملی و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران بود که جای مهری هم روی پیشانیاش نقش بسته بود. او افشای اسرار هستهای ایران به مقامات اطلاعاتی بریتانیا را از سال ۲۰۰۴ آغاز کرده بود و ظاهراً تا سال ۲۰۱۹ به دلیل ارتباطاتش با برخی مقامات، با مشکلی مواجه نشده بود. جاسوسی که وجود سایت هستهای زیرزمینی مخفی ایران در دل کوههای اطراف تهران را افشا کرد، اکبری بود. او علاوهبر افشای اسرار هستهای و نظامی، به افشای هویت و فعالیتهای ۱۷۸ مقام و دانشمند هسته ای از جمله محسن فخریزاده که در سال ۲۰۲۰ به دست اسرائیل ترور شد، متهم بود. بریتانیا در آوریل سال ۲۰۰۸ اطلاعات سری تاسیسات غنیسازی اورانیوم فردو را بهعنوان بخشی از تلاشهای ایران برای ساخت بمب هستهای دریافت کرد و آن را با آژانسهای اطلاعاتی غربی و اسرائیل به اشتراک گذاشت.
نمونه دیگر، کاترین پرز-شکدم، خبرنگار و نویسنده بریتانیایی- فرانسوی یهودی بود که به عنوان یک زن انگلیسی تازهمسلمان و شیعه به ایران سفر کرد. او که با تسنیم و مهر و پرس تی وی و تهران تایمز همکاری داشت، برای وبگاههای اسلامی هم مطلب مینوشت. شکدم با مقامهای امنیتی و عالیرتبه ارتباط داشت و با نفوذ به اندرونی بعضی، به خانواده های برخی از این افراد هم نزدیک شده بود و از طرق مختلف کسب اطلاع می کرد. برخی وبگاههای یهودی به نوشتارهای تند او در مورد یهودیان اشاره میکردند و خواستار فشار بیشتر بر ایران و کشورهای اسلامی میشدند. اتحادیه ضد افترا بارها به نوشتارهای تند شکدم بدون اشاره به هویت یهودی او اشاره کرده است.
نمونه هایی از این دست افراد که به چند مورد داخلی و خارجی آن اشاره شد، در کشور کم نبوده و نیست. برخی با تلاش نیروهای خدوم اطلاعاتی شناخته و بازداشت شده اند و بعضی هنوز در حال خیانت به کشور و خدمت دهی به موساد و سایر سازمان های جاسوسی اند.
اظهارات مهدیه شادمانی، دختر شهید سردار سپهبد شادمانی در واکنش به اظهارات غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل، درباره نقش تکنولوژیهای نوین در اقدامات تروریستی علیه فرماندهان مقاومت، بسیار قابل توجه است. او با اشاره به برخی ادعاها مبنی بر تاثیر استفاده از واتساپ بر ترورهای اخیر گفت: «ترور پدرم ربطی به استفاده از «واتساپ» نداشت.» او در استوری اینستاگرام خود نوشت: «محل استقرار پدر هرچند ساعت تغییر میکرد. گوشی و وسایل هوشمند همراه نداشتند! پروتکلهای امنیتی رعایت میشد. اما در یکی دو مورد، همان موقع که در محل جدید مستقر میشدند، مورد ترور هدفمند اسرائیل قرار گرفتند وبعد از چند بار ناکامی، بالاخره دشمن موفق به یافتن ایشان شد. ردیابی دقیق اسرائیل فراتر از واتساپ یا جاسوسی سنتی و فردی است.» شهید شادمانی که چند روز بعد از انتصاب به فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیا به جای سردار رشید هدف قرار گرفت و به شهادت رسید، و به گفته دخترش کلیه پروتکل ها را رعایت می کرد، نمونه بارز نقش نیروهای نفوذی در سطوح بالا یا در شبکه محافظین مطلع از تحرکات مقام های نظامی ایرانی است. طبیعتاً دسترسی به این اطلاعات از چند مهاجر افغان و جاسوس رده پایین خودفروخته بر نمی آمده است. نحوه شهادت برخی دیگر از فرماندهان و دانشمندان هسته ای نیز همین امر را تایید می کند، چه در روز ۲۳ خرداد و چه روزهای بعدی در شهرهای مختلف کشور؛ از فراخوانده شدن به جلسه ای فوری تا هدف گرفته شدن در خانه پدری و ... نشان از عمق اطلاعاتی عناصر نفوذی داشت.
❤21👍1😢1
چهار سال قبل در چنین روزهایی، حجت الإسلام علی یونسی، وزیر اسبق اطلاعات در دوران حجت الإسلام سیدمحمد خاتمی هشداری داد که متاسفانه هیچ کس، از جمله نهادهای اطلاعاتی-امنیتی کشور جدی نگرفتند و به فکر چاره فوری برای مقابله با آن برنیامدند. او گفت: «۱۰ سال اخیر متأسفانه نفوذ موساد در بخش های مختلف کشور به حدی است که جا دارد همه مسئولین جمهوری اسلامی برای جان خودشان نگران باشند. متأسفانه سازمان های امنیتی و اطلاعاتی به جای اینکه آنها را شناسایی کنند به جان خودی ها افتاده اند.» یونسی با اشاره به اینکه «همیشه و در همه جای دنیا نفوذ سرویس های جاسوسی در احزاب، سازمان ها و گروه های افراطی آسان است» گفت: «همه گروه های افراطی یا اصل گروه را سازمان های جاسوسی ایجاد کرده اند و یا در آنها نفوذ می کنند... اگر افراد متملق، چاپلوس و افراطی را تعطیل کنیم دروازه ورود نفوذی ها راحت بسته می شود... راه نفوذ دشمن این است.» آیا وزرای وقت اطلاعات کشور طی ۱۵ سال گذشته در رابطه با عمق نفوذ اسرائیل در کشور و مقابله با آن به این صرافت نیفتاده بودند که رد افراطی ها و متملقین را بگیرند؟ چرا در دوران خود هیچ اقدام درخوری در این رابطه انجام ندادند که ناگهان از سحرگاه ۲۳ خرداد تا ۱۲ روز پیاپی چنین ضربات سختی متحمل شویم؟ انگشت اتهام را باید به سمت چه کسانی بلند کنیم؟ شاید گفته شود به دلیل شرایط حساس کشور، الان زمان طرح این مباحث نیست. برعکس، اتفاقاً به دلیل شرایط حساس کشور باید به سرچشمه پرداخت.
در یک جمله، با توجه به بالا بودن احتمال نقض آتش بس از سوی اسرائیل و ازسرگرفته شدن جنگ، این بار خانه تکانی و پاکسازی را به جد از بالا شروع کنید. شاید بتوان جلو ضرباتی مشابه شروع و ادامه جنگ ۱۲ روزه را گرفت.
***
روزنامه اطلاعات، ۱۷ تیر ۱۴۰۴.
https://www.ettelaat.com/news/101821
در یک جمله، با توجه به بالا بودن احتمال نقض آتش بس از سوی اسرائیل و ازسرگرفته شدن جنگ، این بار خانه تکانی و پاکسازی را به جد از بالا شروع کنید. شاید بتوان جلو ضرباتی مشابه شروع و ادامه جنگ ۱۲ روزه را گرفت.
***
روزنامه اطلاعات، ۱۷ تیر ۱۴۰۴.
https://www.ettelaat.com/news/101821
Ettelaat
نفوذیهای نامرئی را جدی بگیرید!
با توجه به بالا بودن احتمال نقض آتش بس از سوی اسرائیل و ازسرگرفته شدن جنگ، این بار خانه تکانی و پاکسازی را به جد از بالا شروع کنید. شاید بتوان جلو ضرباتی مشابه شروع و ادامه جنگ ۱۲روزه را گرفت.
❤22👍12👎1🤔1
سیدعطاءالله مهاجرانی
مقام والای شهیدان (۱)
دیباچه
عصر روز تاسوعا (شنبه ۱۴ تیرماه) از خانه بیرون آمدم. میخواستم برای شرکت در مراسم شب عاشورا، به مجمع اسلامی بروم. ایستگاه مترو بسته بود. از محله ما اتوبوس جایگزین گذاشته بودند؛ سنجیدم و دیدم بههنگام به مقصد نمیرسم و در بازگشت هم دچار مشکل میشوم. ناگاه مثل درخشش بارقهای در ذهنم زد: امشب که شب عاشوراست، درباره شهیدان جنگ ۱۲روزه تحمیلی آمریکا و اسرائیل از دیدگاه میناگری قرآنی مطلبی بنویسم.
برخی از شهیدان را از نزدیک میشناختم. تا به خانه رسیدم، شمایل مطالب در ذهنم تنظیم شده بود. رحمت و رضوان خداوند بر شهیدان که برخی از آنان مانند سرداران پرافتخار غلامعلی رشید و محمد باقری (افشردی) صدایشان در گوشم و پرتو لبخندشان در برابرم میتابد. این بخش از میناگریهای قرآنی مستقل از بخش مقدمات، با توجه به شهادت شهیدان و موقعیت فعلی ایران و ملت ایران نوشته شده که در سه بخش تنظیم شده است.
۱- درجه شهیدان
قرآن مجید از «درجات» سخن گفته است. اهل ایمان و اهل تقوا و هجرت و جهاد در نزد پروردگار خویش به درجاتی نائل میشوند. درجه چیست؟ درجه به معنی مرتبت و موقعیت و منزلتی است که انسان پیدا میکند. میتواند از آن موقعیت فراتر برود و در درجهای بالاتر قرار گیرد؛ برای نمونه ما در نیروهای مسلح، نظام درجهبندی داریم. گروهبانها و افسران درجات متفاوت دارند. ستوان تا به مرتبه سرلشکری برسد، میبایست درجات متعددی را طی میکند. وقتی سرلشکری مانند قاسم سلیمانی یا محمد باقری یا رشید یا سلامی شهید شدند، به درجه سپهبدی که عالیترین درجه نظامی است، ناثل میشوند؛ اما یک استثنا وجود دارد که کاملاً با بحث درجه از زاویه میناگری قرآنی تناسب دارد. حاجقاسم سلیمانی که عالیترین درجه نظامی، یعنی سرلشکری را داشت، وصیت کرده بود بر سنگ مزارش بنویسند: «سرباز قاسم سلیمانی»! سرباز کسی است که درجه ندارد، میگویند سرباز صفر!
قرآن مجید در موارد متعددی از درجات و احراز آن توسط مؤمنان و عالمان سخن گفته است:
۱ـ خداوند درجه برخی پیامبران را بر برخی دیگر برتری داده است. (البقره، ۲۵۳)
۲ـ خداوند به انسانها بر اساس رفتاری که داشتهاند، درجه میدهد و از کارهایشان غافل نیست. (الانعام، ۱۳۲؛ الاحقاف، ۱۹)
۳ـ خداوند برای اهل ایمان و عمل صالح درجات والا در نظر گرفته است. (طه، ۷۵)
۴ـ برای صاحبان دانش درجاتی وجود دارد. (المجادله، ۱۱)
مواردی که برشمردم، نمونههایی است از کسانی که به اعتبار پیامبری و ایمان و عمل صالح و علم، صاحب درجه و فضیلت برتری میشوند. در آیه «هُم دَرَجَاتٌ عِندَ اللهِ وَالله بَصِیرٌ بِمَا یَعمَلُون: [هر یک از] ایشان را نزد خداوند درجاتی است و خدا به آنچه میکنند، بیناست» (آلعمران، ١٦٣)، همین مضمون در ترجمه فولادوند و اکثر ترجمههای فارسی قرآن مجید دیده میشود. «هُم درجات» را «لهُم درجات» تلقی کردهاند.
در تفاسیر قرآن مجید نیز همین رویکرد را میبینیم؛ اما تفاوت در واقع تفاوت مصداق با میزان و معیار است. خودشان درجه شدهاند، نه اینکه دارای درجه شدهاند. فرق «بودن» و «داشتن» است. برخی مترجمان فارسی قرآن مجید به این نکته تا حدودی توجه کردهاند. در تفاسیر نیز همین برداشت و مشابه انگاشتنِ «هُم درجات» و «لهم درجات» دیده میشود؛ برای نمونه طبرسی در تفسیر مجمعالبیان نوشته است: «هُم درجات، یعنی هُم ذو درجات: آنان درجات هستند، یعنی صاحب درجات هستند.» زمخشری نیز در تفسیر کشّاف همین قول را روایت کرده است: «و قیل ذو درجات: گفته شده است یعنی صاحب درجات.» زمخشری نمیگوید این قول را از چه کسی روایت میکند.
برخلاف امینالاسلام طبرسی و زمخشری، امام فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب، به این نکته توجه بلیغ داشته است: «أنّ النّاس فی أنفسهم درجات، لا أنّ لهم درجات: انسانها از حیث وجودی و در گوهر جانشان درجاتی دارند، نه اینکه برایشان درجاتی وجود دارد.» خودشان درجات هستند، مانند چشمهای است که از گوهر وجودش آب میجوشد؛ اما تعبیر صاحب درجات هستند، همانند برکهای است که میبایست آب از جایی روانهاش شود، وگرنه میخشکد.۱
شاید این مثال اندکی روشنگر باشد. جلالالدین محمد بلخی حقیقتاً شاعر است. شعر از گوهر وجودی او میجوشد. مانند شاه میداس که هر چیزی را لمس میکرد، طلا میشد، مولوی به هر چه مینگرد و بر زبان میآورد، تبدیل به شعر میشود: «خون همی جوشد، منَش از شعر رنگی میدهم!» همین مضمون را بعداً در آثار تی.اس الیوت (۱۸۸۸ ـ ۱۹۶۵) شاعر انگلیسی زبان مییابیم که در تعریف شعر میگوید: «شعر تبدیل خون است به مرکّب!» همین مضمون را نیچه که همروزگار الیوت بود، در کتاب پرآوازه «چنین گفت زرتشت» آورده است.
مقام والای شهیدان (۱)
دیباچه
عصر روز تاسوعا (شنبه ۱۴ تیرماه) از خانه بیرون آمدم. میخواستم برای شرکت در مراسم شب عاشورا، به مجمع اسلامی بروم. ایستگاه مترو بسته بود. از محله ما اتوبوس جایگزین گذاشته بودند؛ سنجیدم و دیدم بههنگام به مقصد نمیرسم و در بازگشت هم دچار مشکل میشوم. ناگاه مثل درخشش بارقهای در ذهنم زد: امشب که شب عاشوراست، درباره شهیدان جنگ ۱۲روزه تحمیلی آمریکا و اسرائیل از دیدگاه میناگری قرآنی مطلبی بنویسم.
برخی از شهیدان را از نزدیک میشناختم. تا به خانه رسیدم، شمایل مطالب در ذهنم تنظیم شده بود. رحمت و رضوان خداوند بر شهیدان که برخی از آنان مانند سرداران پرافتخار غلامعلی رشید و محمد باقری (افشردی) صدایشان در گوشم و پرتو لبخندشان در برابرم میتابد. این بخش از میناگریهای قرآنی مستقل از بخش مقدمات، با توجه به شهادت شهیدان و موقعیت فعلی ایران و ملت ایران نوشته شده که در سه بخش تنظیم شده است.
۱- درجه شهیدان
قرآن مجید از «درجات» سخن گفته است. اهل ایمان و اهل تقوا و هجرت و جهاد در نزد پروردگار خویش به درجاتی نائل میشوند. درجه چیست؟ درجه به معنی مرتبت و موقعیت و منزلتی است که انسان پیدا میکند. میتواند از آن موقعیت فراتر برود و در درجهای بالاتر قرار گیرد؛ برای نمونه ما در نیروهای مسلح، نظام درجهبندی داریم. گروهبانها و افسران درجات متفاوت دارند. ستوان تا به مرتبه سرلشکری برسد، میبایست درجات متعددی را طی میکند. وقتی سرلشکری مانند قاسم سلیمانی یا محمد باقری یا رشید یا سلامی شهید شدند، به درجه سپهبدی که عالیترین درجه نظامی است، ناثل میشوند؛ اما یک استثنا وجود دارد که کاملاً با بحث درجه از زاویه میناگری قرآنی تناسب دارد. حاجقاسم سلیمانی که عالیترین درجه نظامی، یعنی سرلشکری را داشت، وصیت کرده بود بر سنگ مزارش بنویسند: «سرباز قاسم سلیمانی»! سرباز کسی است که درجه ندارد، میگویند سرباز صفر!
قرآن مجید در موارد متعددی از درجات و احراز آن توسط مؤمنان و عالمان سخن گفته است:
۱ـ خداوند درجه برخی پیامبران را بر برخی دیگر برتری داده است. (البقره، ۲۵۳)
۲ـ خداوند به انسانها بر اساس رفتاری که داشتهاند، درجه میدهد و از کارهایشان غافل نیست. (الانعام، ۱۳۲؛ الاحقاف، ۱۹)
۳ـ خداوند برای اهل ایمان و عمل صالح درجات والا در نظر گرفته است. (طه، ۷۵)
۴ـ برای صاحبان دانش درجاتی وجود دارد. (المجادله، ۱۱)
مواردی که برشمردم، نمونههایی است از کسانی که به اعتبار پیامبری و ایمان و عمل صالح و علم، صاحب درجه و فضیلت برتری میشوند. در آیه «هُم دَرَجَاتٌ عِندَ اللهِ وَالله بَصِیرٌ بِمَا یَعمَلُون: [هر یک از] ایشان را نزد خداوند درجاتی است و خدا به آنچه میکنند، بیناست» (آلعمران، ١٦٣)، همین مضمون در ترجمه فولادوند و اکثر ترجمههای فارسی قرآن مجید دیده میشود. «هُم درجات» را «لهُم درجات» تلقی کردهاند.
در تفاسیر قرآن مجید نیز همین رویکرد را میبینیم؛ اما تفاوت در واقع تفاوت مصداق با میزان و معیار است. خودشان درجه شدهاند، نه اینکه دارای درجه شدهاند. فرق «بودن» و «داشتن» است. برخی مترجمان فارسی قرآن مجید به این نکته تا حدودی توجه کردهاند. در تفاسیر نیز همین برداشت و مشابه انگاشتنِ «هُم درجات» و «لهم درجات» دیده میشود؛ برای نمونه طبرسی در تفسیر مجمعالبیان نوشته است: «هُم درجات، یعنی هُم ذو درجات: آنان درجات هستند، یعنی صاحب درجات هستند.» زمخشری نیز در تفسیر کشّاف همین قول را روایت کرده است: «و قیل ذو درجات: گفته شده است یعنی صاحب درجات.» زمخشری نمیگوید این قول را از چه کسی روایت میکند.
برخلاف امینالاسلام طبرسی و زمخشری، امام فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب، به این نکته توجه بلیغ داشته است: «أنّ النّاس فی أنفسهم درجات، لا أنّ لهم درجات: انسانها از حیث وجودی و در گوهر جانشان درجاتی دارند، نه اینکه برایشان درجاتی وجود دارد.» خودشان درجات هستند، مانند چشمهای است که از گوهر وجودش آب میجوشد؛ اما تعبیر صاحب درجات هستند، همانند برکهای است که میبایست آب از جایی روانهاش شود، وگرنه میخشکد.۱
شاید این مثال اندکی روشنگر باشد. جلالالدین محمد بلخی حقیقتاً شاعر است. شعر از گوهر وجودی او میجوشد. مانند شاه میداس که هر چیزی را لمس میکرد، طلا میشد، مولوی به هر چه مینگرد و بر زبان میآورد، تبدیل به شعر میشود: «خون همی جوشد، منَش از شعر رنگی میدهم!» همین مضمون را بعداً در آثار تی.اس الیوت (۱۸۸۸ ـ ۱۹۶۵) شاعر انگلیسی زبان مییابیم که در تعریف شعر میگوید: «شعر تبدیل خون است به مرکّب!» همین مضمون را نیچه که همروزگار الیوت بود، در کتاب پرآوازه «چنین گفت زرتشت» آورده است.
❤15👍1👌1
در برابر مولانا جلالالدین بلخی که شاعر حقیقی است، در تمامی اشعار فرزندش بهاءولد بهندرت میتوان بیتی یافت که حال و هوای مولویوار داشته باشد! پیداست در سرودن اشعار دچار تکلف بوده. برای مولانا شعر ذاتی است و برای فرزندش بهاءالدینولد عارضی. شعر مولوی جوششی است و شعر بهاءولد کوششی. اخوان ثالث در پاسخ فیلسوفی که در ذیل تاریخ غرب زندگی میکرد، سروده است:
شعر در من ذاتی است ای منطقی
هر چه داری نام، احمد یا تقی
این مضمون را میتوان در بیتی اعجازگونه در مثنوی مولانا تماشا کرد، آنجا که در شأن و توصیف امام علی علیهالسلام سروده است:
تو ترازوی احدخو بودهای بل زبانهی هر ترازو بودهای
انسانی که نه تنها معیار میشود، بلکه معیار معیارهاست. معیارها را با او میسنجند و میزان میکنند. ایمان درجاتی دارد. از درجات عالمان در قرآن سخن گفته شده است؛ اما کسانی هم هستند که خود درجه شدهاند. از دایره و مدار سنجشهای معمول فراتر رفتهاند.
مانند آذرباد یا جاناتان مرغ دریایی آنچنان اوج گرفتهاند که دیگر قرار و قاعده اهل زمین بر آنان حاکم نیست. ما در همه جای زمین به سوی قبله نماز میگزاریم. قبله مصداقی است که جهت نماز ما را تعیین میکند؛ اما اگر درون خانه خدا رفتیم، همه سو قبله است: «فَأینَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجهُ الله: هر سوی روی آورید، همان سوی خداست» (البقره، ١١٥).۲ در درون خانه کعبه دیگر جهت قبله معنی ندارد. همه سو همان جهت است. به گفته مولانا:
در درون کعبه، رسم قبله نیست
چه غم ار غواص را پاچیله نیست۳
کسی که به تعبیر قرآن مجید «درجه» میشود، دیگر سخن از فضیلت برتری در درجات نیست.
سخن از این است که آنان خود درجه و تبدیل به میزان و معیار میشوند؛ چنانکه امام علی علیهالسلام به روایت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله چنین بود. او چنان در مدار حق گردیده بود که خود مدار حق شده بود: «عَلیٌّ مَعَ الحَقِّ و الحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ، یَدُورُ مَعَهُ حَیثُ مَا دَار: علی با حق است و حق با علی است. در هر مداری که علی قرار بگیرد، حق در همان مدار است.» و فرمود: «أللهُم أدِرِ الحَقَّ مَعَهُ کَیفَ مَا دار: خدایا، در هر حالتی که علی قرار میگیرد، او را مدار حق قرار بده.»
شهیدان در چنین مقامی قرار میگیرند. این نکته شایسته تأمل است که مطابق سنتی که تقریباً در همه ارتشهای جهان معمول است، به شهیدان وطن درجه بالاتری اعطا میشود.
شهید اگر سرلشکر بود، مانند سرداران سلیمانی و رشید و باقری، با شهادت سپهبد میشود؛ اما کسانی نیز هستند که از قاعده معمول اعطای درجه فراتر میروند. سردار قاسم سلیمانی که گفت: «من سربازم»، میدانست که درجه او گوهر وجودی خود اوست و نه نشانی که بر شانهاش نصب میشود. وقتی از او پرسیدند: «شما نامزد ریاستجمهوری هستید؟» گفت: «من نامزد گلوله هستم!»
این نکته لطیف هم از میناگریهای قرآنی است. قرآن برای ارتقا و اعتلای انسان و رفعت او، از تعبیر «درجات» و برای انحطاط و فرو افتادنش، از تعبیر «درَکات» استفاده می کند. درجات نشانه رفعت و درکات نشانه سقوط است.
به همین دلیل میتوان دریافت که «هُم درجات» در این آیه ناظر به کافران و مشرکان نمیتواند باشد. در میناگری قرآنی در انتخاب لغت، تفاوت و تمییز وجود دارد؛ مانند دو واژه «پاداش» که برای امر مثبت و «پادافره» که به معنای کیفر و مجازات است.
افزون بر این لطافت و دقت در انتخاب واژه، وقتی در قرآن مجید سخن از درجه و درجات مطرح است، وصفهای مختلفی برای درجات به کار میرود؛ مانند: «اعظم درجة» که برای مجاهدان و کسانی که در راه خداوند هجرت میکنند، استفاده شده است: «الذینَ آمَنوا و هَاجَروا و جَاهَدوا فِی سَبِیلِ اللهِ بِأموَالِهِم و أنفُسِهِم أعظمُ دَرَجَۀً عِندَ اللهِ و اولَئِکَ هُمُ الفائِزون: کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداختهاند، نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگاران هستند» (التوبه،٢٠). در آیه ۱۰ سوره حدید، همین تعبیر برای مجاهدانی به کار رفته است که در روزگار دشوارِ پیش از پیروزی، در میدان حضور داشتند و جان و مالشان را فدا میکردند، نه کسانی که در روزگار سخت، پوشیده و خاموشند و پس از پیروزی، ناگاه شتابنده از خانه بیرون میآیند و مجاهدان روز شنبهاند!
افزون بر «اعظم درجۀ»، از «درجات العُلی» هم در قرآن مجید استفاده شده است: «و مَن یَأتِهِ مُؤمِنًا قَد عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَاُولَئِکَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ العُلَی: هر کس مؤمن به نزد او (خدا) برود، در حالی که کارهای شایسته انجام داده باشد، برایشان درجات والا خواهد بود» (طه، ٧٥).
شعر در من ذاتی است ای منطقی
هر چه داری نام، احمد یا تقی
این مضمون را میتوان در بیتی اعجازگونه در مثنوی مولانا تماشا کرد، آنجا که در شأن و توصیف امام علی علیهالسلام سروده است:
تو ترازوی احدخو بودهای بل زبانهی هر ترازو بودهای
انسانی که نه تنها معیار میشود، بلکه معیار معیارهاست. معیارها را با او میسنجند و میزان میکنند. ایمان درجاتی دارد. از درجات عالمان در قرآن سخن گفته شده است؛ اما کسانی هم هستند که خود درجه شدهاند. از دایره و مدار سنجشهای معمول فراتر رفتهاند.
مانند آذرباد یا جاناتان مرغ دریایی آنچنان اوج گرفتهاند که دیگر قرار و قاعده اهل زمین بر آنان حاکم نیست. ما در همه جای زمین به سوی قبله نماز میگزاریم. قبله مصداقی است که جهت نماز ما را تعیین میکند؛ اما اگر درون خانه خدا رفتیم، همه سو قبله است: «فَأینَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجهُ الله: هر سوی روی آورید، همان سوی خداست» (البقره، ١١٥).۲ در درون خانه کعبه دیگر جهت قبله معنی ندارد. همه سو همان جهت است. به گفته مولانا:
در درون کعبه، رسم قبله نیست
چه غم ار غواص را پاچیله نیست۳
کسی که به تعبیر قرآن مجید «درجه» میشود، دیگر سخن از فضیلت برتری در درجات نیست.
سخن از این است که آنان خود درجه و تبدیل به میزان و معیار میشوند؛ چنانکه امام علی علیهالسلام به روایت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله چنین بود. او چنان در مدار حق گردیده بود که خود مدار حق شده بود: «عَلیٌّ مَعَ الحَقِّ و الحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ، یَدُورُ مَعَهُ حَیثُ مَا دَار: علی با حق است و حق با علی است. در هر مداری که علی قرار بگیرد، حق در همان مدار است.» و فرمود: «أللهُم أدِرِ الحَقَّ مَعَهُ کَیفَ مَا دار: خدایا، در هر حالتی که علی قرار میگیرد، او را مدار حق قرار بده.»
شهیدان در چنین مقامی قرار میگیرند. این نکته شایسته تأمل است که مطابق سنتی که تقریباً در همه ارتشهای جهان معمول است، به شهیدان وطن درجه بالاتری اعطا میشود.
شهید اگر سرلشکر بود، مانند سرداران سلیمانی و رشید و باقری، با شهادت سپهبد میشود؛ اما کسانی نیز هستند که از قاعده معمول اعطای درجه فراتر میروند. سردار قاسم سلیمانی که گفت: «من سربازم»، میدانست که درجه او گوهر وجودی خود اوست و نه نشانی که بر شانهاش نصب میشود. وقتی از او پرسیدند: «شما نامزد ریاستجمهوری هستید؟» گفت: «من نامزد گلوله هستم!»
این نکته لطیف هم از میناگریهای قرآنی است. قرآن برای ارتقا و اعتلای انسان و رفعت او، از تعبیر «درجات» و برای انحطاط و فرو افتادنش، از تعبیر «درَکات» استفاده می کند. درجات نشانه رفعت و درکات نشانه سقوط است.
به همین دلیل میتوان دریافت که «هُم درجات» در این آیه ناظر به کافران و مشرکان نمیتواند باشد. در میناگری قرآنی در انتخاب لغت، تفاوت و تمییز وجود دارد؛ مانند دو واژه «پاداش» که برای امر مثبت و «پادافره» که به معنای کیفر و مجازات است.
افزون بر این لطافت و دقت در انتخاب واژه، وقتی در قرآن مجید سخن از درجه و درجات مطرح است، وصفهای مختلفی برای درجات به کار میرود؛ مانند: «اعظم درجة» که برای مجاهدان و کسانی که در راه خداوند هجرت میکنند، استفاده شده است: «الذینَ آمَنوا و هَاجَروا و جَاهَدوا فِی سَبِیلِ اللهِ بِأموَالِهِم و أنفُسِهِم أعظمُ دَرَجَۀً عِندَ اللهِ و اولَئِکَ هُمُ الفائِزون: کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداختهاند، نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگاران هستند» (التوبه،٢٠). در آیه ۱۰ سوره حدید، همین تعبیر برای مجاهدانی به کار رفته است که در روزگار دشوارِ پیش از پیروزی، در میدان حضور داشتند و جان و مالشان را فدا میکردند، نه کسانی که در روزگار سخت، پوشیده و خاموشند و پس از پیروزی، ناگاه شتابنده از خانه بیرون میآیند و مجاهدان روز شنبهاند!
افزون بر «اعظم درجۀ»، از «درجات العُلی» هم در قرآن مجید استفاده شده است: «و مَن یَأتِهِ مُؤمِنًا قَد عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَاُولَئِکَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ العُلَی: هر کس مؤمن به نزد او (خدا) برود، در حالی که کارهای شایسته انجام داده باشد، برایشان درجات والا خواهد بود» (طه، ٧٥).
❤13👍1👌1
تعبیر «اکبرُ درجات» نیز در قرآن آمده است: «اُنظُر کَیفَ فَضَّلنَا بَعضَهُم عَلَی بَعضٍ و لَلآخِرَۀُ أکبَرُ دَرَجَاتٍ و أکبَرُ تَفضِیلًا: بنگر چگونه بعضی از آنان را بر بعضی دیگر برتری دادهایم، و قطعاً درجات آخرت و برتری آن بزرگتر و بیشتر است» (الإسراء، ٢١).
سه تعبیر «اعظم»، «اکبر» و «عُلی» که برای توصیف و تبیین درجه و درجات مطرح شده است، با هم متفاوت هستند؛ اما در ترجمههای فارسی قرآن مجید، مترجمان نتوانستهاند این تفاوت را بهروشنی بیان کنند.
و اما «هُم درجات» داستان دیگری است! «شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت». شرح این وصال را کسانی میتوانند بیان کنند که خود درجه شده باشند. گرچه برای ما که دور ماندهایم، نسیمی از آن کوی میوزد و از آن گذار عطف دامن، خاک را مشک خُتن میکند! منظومه منطقالطیر عطار ماجرای مرغانی است که هر یک درجه و مرتبهای داشتند؛ اما در نهایت سی مرغ به درجه سیمرغ رسیدند، یعنی درجه شدند.
پس بدانستند آن سی مرغ زود
بیشک این سی مرغ آن سیمرغ بود
تا سی مرغ بودند، دارای درجات بودند؛ سیمرغ که شدند، درجه شدند. چگونه درجه شدند؟ شهیدان والای کشور و ملت ما و چگونه درجه شدند؟
ادامه دارد
پینوشتها:
۱. همین تعبیر در مراتب بهشتیان نیز دیده میشود: برای برخی در بهشت، جویها روان است: «جَنَّاتٍ تَجرِی مِن تَحتِهَا الأَنهَار» (بقره، ۲۵ و ۲۶۶؛ آلعمران، ۱۵، ۱۳۶، ۱۹۵؛ مائده، ۱۱۹؛ توبه، ۸۹؛ ابراهیم ، ۲۳؛ طه، ۷۶؛ بروج، ۱۱ و...)؛ اما برخی در چنان مرتبه ای هستند که خود در بهشت جوی روان میسازند: «یُفَجّرونَها تَفجیرا» (انسان، ۶).
۲. به قول امامخمینی: هر طرف رو کنم، تویی قبله/ قبله، قبلهنما نمیخواهم!
۳. پاچیله: کفش
سه تعبیر «اعظم»، «اکبر» و «عُلی» که برای توصیف و تبیین درجه و درجات مطرح شده است، با هم متفاوت هستند؛ اما در ترجمههای فارسی قرآن مجید، مترجمان نتوانستهاند این تفاوت را بهروشنی بیان کنند.
و اما «هُم درجات» داستان دیگری است! «شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت». شرح این وصال را کسانی میتوانند بیان کنند که خود درجه شده باشند. گرچه برای ما که دور ماندهایم، نسیمی از آن کوی میوزد و از آن گذار عطف دامن، خاک را مشک خُتن میکند! منظومه منطقالطیر عطار ماجرای مرغانی است که هر یک درجه و مرتبهای داشتند؛ اما در نهایت سی مرغ به درجه سیمرغ رسیدند، یعنی درجه شدند.
پس بدانستند آن سی مرغ زود
بیشک این سی مرغ آن سیمرغ بود
تا سی مرغ بودند، دارای درجات بودند؛ سیمرغ که شدند، درجه شدند. چگونه درجه شدند؟ شهیدان والای کشور و ملت ما و چگونه درجه شدند؟
ادامه دارد
پینوشتها:
۱. همین تعبیر در مراتب بهشتیان نیز دیده میشود: برای برخی در بهشت، جویها روان است: «جَنَّاتٍ تَجرِی مِن تَحتِهَا الأَنهَار» (بقره، ۲۵ و ۲۶۶؛ آلعمران، ۱۵، ۱۳۶، ۱۹۵؛ مائده، ۱۱۹؛ توبه، ۸۹؛ ابراهیم ، ۲۳؛ طه، ۷۶؛ بروج، ۱۱ و...)؛ اما برخی در چنان مرتبه ای هستند که خود در بهشت جوی روان میسازند: «یُفَجّرونَها تَفجیرا» (انسان، ۶).
۲. به قول امامخمینی: هر طرف رو کنم، تویی قبله/ قبله، قبلهنما نمیخواهم!
۳. پاچیله: کفش
❤18🙏1
جنگ ۱۲ روزه از زوایای مختلف قابل مطالعه است. چه از منظر چرایی و چگونگی حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران، چه از جهت حمایت کشورهای غربی از حمله اسرائیل به عنوان «دفاع پیشگیرانه»، چه از بعد سکوت یا موضع منفعلانه نهادهای بین المللی و ناکارآمدی حقوق بین الملل، چه به لحاظ بررسی نقاط ضعف و قوت طرف های درگیر در طول جنگ، چه از جهت مطالعه سکوت یا اظهارنظرهای دیرهنگام و وقت نشناسانه برخی سیاستمداران مطرح داخلی، چه از جهت خسارت های وارده به طرفین، چه از نظر سیاست های اعمال شده دولت ها ی درگیر در طول جنگ و پس از آن و بسیاری موارد دیگر، همه از موضوعاتی است که شایسته مطالعه جدی هستند. در این مجال، مختصراً به بررسی عملکرد پهپادها و موشک های ایرانی و برخی خسارت های وارده بر اسرائیل در طول جنگ ۱۲ روزه می پردازم که به دلیل سانسور خبری رژیم صهیونیستی و تبلیغات رسانه های فارسی زبان وابسته در خارج کشور، ضروری است بیشتر به آن پرداخته شود.
هر چند جمعیت وارداتی ساکن فلسطین اشغالی صبح جمعه ۲۳ خرداد/ ۱۳ژوئن با خبر موفقیت ارتش در انجام یک عملیات فریب و غافلگیرانه علیه ایران و دستاوردهای نظامی قابل توجهی شامل ترور فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان برجسته هستهای و افراد غیرنظامی و تخریب تأسیسات هستهای و نظامی ایران از خواب بیدار شدند و ساعاتی از اخبار ترورها دچار شادی و سرخوشی زایدالوصفی بودند و ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و شکستهای آن روز را فراموش کردند و مفسران نظامی بر اساس گزارشهای مقامات امنیتی، مدعی بودند حمله غافلگیرانه اسرائیل، موجب سردرگمی در سلسله مراتب رهبری نظامی ایران شده و توانایی پاسخ ایران را از بین برده، ولی این سرخوشی ها چندان نپایید.
ساعاتی پس از حمله اسرائیل، با ترمیم رده های فرماندهی، پاسخ کوبنده ایران آغاز شد. پس از شروع حملات موشکی ایران که تأسیسات حیاتی نظامی و غیرنظامی مانند ستاد ارتش در تلآویو، پالایشگاه نفت در حیفا، نیروگاه مرکزی در هادرا، مؤسسه علوم وایزمن در رخووت و مجتمعهایی در بات یام را هدف قرار داد، موج نگرانی ها آغاز شد. در ابتدا انتقاداتی از عدم آمادگی دولت برای تحمل بار یک جنگ جدید مطرح شد، به ویژه از آنجایی که طولانیترین جنگ تاریخ اسرائیل با حماس هنوز تمام نشده است. مسئولان بسیاری ازنقاط احساس کردند که قادر به تأمین نیازهای ساکنان خود برای تامین پناهگاه نیستند، علاوه بر این، متوجه شدند قابلیتهای دفاع موشکی پیشبینیشده قادر به پاسخگویی به مقیاس و قدرت حملات موشکی ایران نیست.
جنگی که نتانیاهو سالها خواستار آن بود و برایش برنامه ریزی کرده بود، اسرائیل را در معرض خطر بیسابقه حمله موشکی از سوی ایران قرار داد و مقامات مختلف از جمله رئیس جمهور، رهبر مخالفان و بسیاری از دولتمردان اسرائیلی دیگر وضع پیش آمده را «دشوار» توصیف کردند.
رژیم صهیونیستی سالها یک کارت برنده در اختیار داشت: تهدید حمله نظامی گسترده، که به عنوان یک عامل بازدارنده اصلی در درگیری علیه ایران با آن بازی می کرد. اکنون، پس از حمله به ایران، اسرائیل کارت خود را سوزانده و کارت دیگری در دست ندارد. به همین دلیل، برخی تحلیلگران بر این باورند که اسرائیل با پرتاب اولین موشک و به رغم توفیقاتی که کسب کرد، جنگ را واگذار نمود و اگر مذاکرات دیپلماتیک از سر گرفته شود، ایران پس از مقاومت در برابر حملات اسرائیل و عدم تسلیم مقابل آمریکا، قویتر و مقاومتر خواهد بود و برای مردم اسرائیل روشن خواهد شد که به زعم آنها، تهدید ایران از بین نرفته است. برعکس، این جنگ انگیزه ایران را در پیشبرد اهدافش افزایش داده است.
با پایان جنگ، گزارشهای رسانهها کمکم وسعت ویرانیهای ناشی از موشکهای ایرانی به اسرائیل در طول جنگ ۱۲ روزه را آشکار کرد. نتانیاهو پس از اعلام آتشبس توسط دونالد ترامپ، در ۲۳ ژوئن، «پیروزی تاریخی» را اعلام کرد. با این حال، اذعان کرد که اسرائیل متحمل خسارات سنگینی شده است. خساراتی که با گذشت زمان به تدریج ابعادش روشن تر می شود. برخی دستاوردهای ایران در حمله به اسرائیل را می توان چنین برشمرد:
یک. ایران موفق به هدف قرار دادن چندین پایگاه نظامی و اهداف استراتژیک رژیم صهیونیستی شد. البته تمام خسارتهایی که اسرائیل در طول جنگ متحمل گردید، گزارش و اعلام نشده است. سانسور نظامی اسرائیل از انتشارگزارش بسیاری از این حملات و تأثیر موشکهای ایران بر زیرساختهای نظامی، برای مدیریت روحیه عمومی و حفظ حس پیروزی جلوگیری کرده است. به رغم سانسور اخبار، در روزهای بعد از پایان جنگ، گزارش هایی از سوی رسانه های اسرائيلی و غربی پیرامون آثار موشک های ایرانی بر اماکن نظامی و استراتژیک منتشر شد.
هر چند جمعیت وارداتی ساکن فلسطین اشغالی صبح جمعه ۲۳ خرداد/ ۱۳ژوئن با خبر موفقیت ارتش در انجام یک عملیات فریب و غافلگیرانه علیه ایران و دستاوردهای نظامی قابل توجهی شامل ترور فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان برجسته هستهای و افراد غیرنظامی و تخریب تأسیسات هستهای و نظامی ایران از خواب بیدار شدند و ساعاتی از اخبار ترورها دچار شادی و سرخوشی زایدالوصفی بودند و ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و شکستهای آن روز را فراموش کردند و مفسران نظامی بر اساس گزارشهای مقامات امنیتی، مدعی بودند حمله غافلگیرانه اسرائیل، موجب سردرگمی در سلسله مراتب رهبری نظامی ایران شده و توانایی پاسخ ایران را از بین برده، ولی این سرخوشی ها چندان نپایید.
ساعاتی پس از حمله اسرائیل، با ترمیم رده های فرماندهی، پاسخ کوبنده ایران آغاز شد. پس از شروع حملات موشکی ایران که تأسیسات حیاتی نظامی و غیرنظامی مانند ستاد ارتش در تلآویو، پالایشگاه نفت در حیفا، نیروگاه مرکزی در هادرا، مؤسسه علوم وایزمن در رخووت و مجتمعهایی در بات یام را هدف قرار داد، موج نگرانی ها آغاز شد. در ابتدا انتقاداتی از عدم آمادگی دولت برای تحمل بار یک جنگ جدید مطرح شد، به ویژه از آنجایی که طولانیترین جنگ تاریخ اسرائیل با حماس هنوز تمام نشده است. مسئولان بسیاری ازنقاط احساس کردند که قادر به تأمین نیازهای ساکنان خود برای تامین پناهگاه نیستند، علاوه بر این، متوجه شدند قابلیتهای دفاع موشکی پیشبینیشده قادر به پاسخگویی به مقیاس و قدرت حملات موشکی ایران نیست.
جنگی که نتانیاهو سالها خواستار آن بود و برایش برنامه ریزی کرده بود، اسرائیل را در معرض خطر بیسابقه حمله موشکی از سوی ایران قرار داد و مقامات مختلف از جمله رئیس جمهور، رهبر مخالفان و بسیاری از دولتمردان اسرائیلی دیگر وضع پیش آمده را «دشوار» توصیف کردند.
رژیم صهیونیستی سالها یک کارت برنده در اختیار داشت: تهدید حمله نظامی گسترده، که به عنوان یک عامل بازدارنده اصلی در درگیری علیه ایران با آن بازی می کرد. اکنون، پس از حمله به ایران، اسرائیل کارت خود را سوزانده و کارت دیگری در دست ندارد. به همین دلیل، برخی تحلیلگران بر این باورند که اسرائیل با پرتاب اولین موشک و به رغم توفیقاتی که کسب کرد، جنگ را واگذار نمود و اگر مذاکرات دیپلماتیک از سر گرفته شود، ایران پس از مقاومت در برابر حملات اسرائیل و عدم تسلیم مقابل آمریکا، قویتر و مقاومتر خواهد بود و برای مردم اسرائیل روشن خواهد شد که به زعم آنها، تهدید ایران از بین نرفته است. برعکس، این جنگ انگیزه ایران را در پیشبرد اهدافش افزایش داده است.
با پایان جنگ، گزارشهای رسانهها کمکم وسعت ویرانیهای ناشی از موشکهای ایرانی به اسرائیل در طول جنگ ۱۲ روزه را آشکار کرد. نتانیاهو پس از اعلام آتشبس توسط دونالد ترامپ، در ۲۳ ژوئن، «پیروزی تاریخی» را اعلام کرد. با این حال، اذعان کرد که اسرائیل متحمل خسارات سنگینی شده است. خساراتی که با گذشت زمان به تدریج ابعادش روشن تر می شود. برخی دستاوردهای ایران در حمله به اسرائیل را می توان چنین برشمرد:
یک. ایران موفق به هدف قرار دادن چندین پایگاه نظامی و اهداف استراتژیک رژیم صهیونیستی شد. البته تمام خسارتهایی که اسرائیل در طول جنگ متحمل گردید، گزارش و اعلام نشده است. سانسور نظامی اسرائیل از انتشارگزارش بسیاری از این حملات و تأثیر موشکهای ایران بر زیرساختهای نظامی، برای مدیریت روحیه عمومی و حفظ حس پیروزی جلوگیری کرده است. به رغم سانسور اخبار، در روزهای بعد از پایان جنگ، گزارش هایی از سوی رسانه های اسرائيلی و غربی پیرامون آثار موشک های ایرانی بر اماکن نظامی و استراتژیک منتشر شد.
❤17👍3😁3🔥1
به عنوان نمونه، طبق آمار منتشر شده توسط خبرگزاری اسرائیلی Ynet، در حالی که اکثر موشک ها توسط سیستمهای دفاعی اسرائیل رهگیری شدند، دهها موشک از مرز عبور کرده و حداقل ۶۳ نقطه را هدف قرار دادند. تلگراف در همین رابطه گزارش داد که موشکهای ایرانی مستقیماً به پنج تأسیسات نظامی اسرائیل در شمال، جنوب و مرکز اسرائیل اصابت کردهاند. خبرگزاری اسرائیلی والا هم گزارش داد که دفتر نتانیاهو در پایگاه نظامی کریا در تلآویو به دلیل بازسازیهای گسترده تا چهار ماه غیرقابل استفاده خواهد بود. کریا، ستاد مرکزی ارتش اسرائیل، محل فرماندهی ارشد نظامی و دفاتر کلیدی دفاعی بوده است. پس از حملات موشکی ایران، این ساختمان تخلیه شد.
قدیمی ترین پایگاه نظامی اسراییل، پایگاه تل نوف که نقش محوری در تجاوزات اخیر ایفا کرد، پایگاه اطلاعاتی گلیلوت محل استقرار یگان ۸۲۰۰، پایگاه إرتاح، پایگاه بیت نحمیاه و پایگاه تولید تسلیحات زیپوریت، ستاد فرماندهی مرکزی ارتش اسرائیل در تل آویو، دفاتر موساد و واحدهای شنود در تل آویو و حیفا، ساختمان های امنیتی در نزدیکی فرودگاه بن گوریون، ساختمان های اطلاعاتی در هرتزلیا و... از جمله اهداف مهم نظامی، اطلاعاتی و استراتژیک ایران در جنگ ۱۲ روزه بودند.
تایمز اسرائیل به نقل از منبعی دولتی گفت که هزینههای نظامی جنگ بیش از ۲۰ میلیارد شِکِل (۵.۶ میلیارد دلار) تخمین زده می شود که این رقم شامل هزینه مهمات، سوخت هواپیما، عملیات سیستمهای دفاعی اسرائیل و بسیج گسترده نیروهای ذخیره برای حمله به ایران است.
علاوه بر این، تلگراف گزارش داد که ایالات متحده حدود ۳۶ موشک THAAD را برای پشتیبانی از دفاع هوایی اسرائیل شلیک کرده که هزینه هر موشک ۱۲ میلیون دلار تخمین زده میشود.
هزینههای مستقیم نظامی اسرائیل به طور متوسط ۷۲۵ میلیون دلار در روز گزارش شد - بیش از هشت برابر هزینههای دفاعی روزانه تخمینی آن، با توجه به تخصیص سالانه تقریباً ۳۳ میلیارد دلار (۱۰۹.۸ میلیارد شِکِل) برای وزارت دفاع در بودجه دولتی ۲۰۲۵. حملات هوایی به اهداف ایرانی تنها در دو روز اول حدود ۵۹۰ میلیون دلار و رهگیریها حداقل ۲۰۰ میلیون دلار در روز هزینه داشت. به رغم این هزینه هنگفت، عملیات دفاع موشکی اسرائیل نتوانست مانع از حملات تلافیجویانه ایران پس از حملات به زیرساختهای نظامی و غیرنظامی در سراسر کشور شود و غیر از خسارت هابه مراکز نظامی، خسارت مستقیمی بیش از ۱.۵ میلیارد دلار به اسرائیل، از جمله به مراکز کلیدی فعالیت مالی و اقتصادی، وارد کرد.
قدیمی ترین پایگاه نظامی اسراییل، پایگاه تل نوف که نقش محوری در تجاوزات اخیر ایفا کرد، پایگاه اطلاعاتی گلیلوت محل استقرار یگان ۸۲۰۰، پایگاه إرتاح، پایگاه بیت نحمیاه و پایگاه تولید تسلیحات زیپوریت، ستاد فرماندهی مرکزی ارتش اسرائیل در تل آویو، دفاتر موساد و واحدهای شنود در تل آویو و حیفا، ساختمان های امنیتی در نزدیکی فرودگاه بن گوریون، ساختمان های اطلاعاتی در هرتزلیا و... از جمله اهداف مهم نظامی، اطلاعاتی و استراتژیک ایران در جنگ ۱۲ روزه بودند.
تایمز اسرائیل به نقل از منبعی دولتی گفت که هزینههای نظامی جنگ بیش از ۲۰ میلیارد شِکِل (۵.۶ میلیارد دلار) تخمین زده می شود که این رقم شامل هزینه مهمات، سوخت هواپیما، عملیات سیستمهای دفاعی اسرائیل و بسیج گسترده نیروهای ذخیره برای حمله به ایران است.
علاوه بر این، تلگراف گزارش داد که ایالات متحده حدود ۳۶ موشک THAAD را برای پشتیبانی از دفاع هوایی اسرائیل شلیک کرده که هزینه هر موشک ۱۲ میلیون دلار تخمین زده میشود.
هزینههای مستقیم نظامی اسرائیل به طور متوسط ۷۲۵ میلیون دلار در روز گزارش شد - بیش از هشت برابر هزینههای دفاعی روزانه تخمینی آن، با توجه به تخصیص سالانه تقریباً ۳۳ میلیارد دلار (۱۰۹.۸ میلیارد شِکِل) برای وزارت دفاع در بودجه دولتی ۲۰۲۵. حملات هوایی به اهداف ایرانی تنها در دو روز اول حدود ۵۹۰ میلیون دلار و رهگیریها حداقل ۲۰۰ میلیون دلار در روز هزینه داشت. به رغم این هزینه هنگفت، عملیات دفاع موشکی اسرائیل نتوانست مانع از حملات تلافیجویانه ایران پس از حملات به زیرساختهای نظامی و غیرنظامی در سراسر کشور شود و غیر از خسارت هابه مراکز نظامی، خسارت مستقیمی بیش از ۱.۵ میلیارد دلار به اسرائیل، از جمله به مراکز کلیدی فعالیت مالی و اقتصادی، وارد کرد.
❤6👏4👍1🔥1
دو. اصابت موشک به مکانهای حیاتی از جمله موسسه وایزمن در رخووت، پالایشگاههای نفت بازان در حیفا، نیروگاه فیکال در حیفا، و اماکنی در بئرشبع به تنهایی بیش از ۳ میلیارد شِکِل (۹۰۰ میلیون دلار) خسارت وارد کرد. ساختمان بورس در منطقه راماتگان، مرکز بازار مالی اسرائیل - ساختمان بورس تل آویو -هم مستقیماً مورد اصابت قرار گرفت.
برآوردهای اولیه، خسارت مستقیم به ساختمانها و تجهیزات موسسه وایزمن ۱.۵ تا ۲ میلیارد شِکِل (۴۵۰ تا ۶۰۰ میلیون دلار) نشان میدهد، اما خسارات علمی و اقتصادی بلندمدت بسیار بیشتر است که برخی از آنها غیرقابل محاسبه هستند. حملات به مراکز تحقیق و توسعه (R&D)، که پویاترین بخش هسته اقتصادی اسرائیل، یعنی بخش فناوری پیشرفته، محسوب میشوند، نشاندهنده از دست رفتن دههها تحقیق و سرمایهگذاری بود. حمله به موسسه وایزمن که به خاطر ارتباطش با پروژههای نظامی شناخته میشود به طور خاص اهمیت داشت. به عنوان مثال، یکی از آزمایشگاههای مورد حمله، حاوی موادی از ۲۲ سال تحقیق بود.
سه.وزارت بهداشت اسرائیل گزارش داده که در نتیجه حملات ایران، ۲۹ نفر کشته و ۳۲۳۸ نفر زخمی شدهاند که جراحت برخی از آنها شدید است. با توجه به آمار زخمی ها و نسبتی که معمولا بین کشته و زخمی ها است، یقیناً تعداد کشته های صهیونیستی بسیار بیش از تعداد اعلامی ۲۹ نفر اسنت.
چهار. در طول جنگ ۱۲ روزه، به دلیل وضعیت اضطراری سراسری فقط به نیروهای ضروری اجازه داده شد تا در محل کار خود حاضر شوند. تعطیلی إدارات موجب خسارت اقتصادی قابل توجهی شد. انجمن تولیدکنندگان تخمین زده تعطیلی ها تقریباً ۱.۵ میلیارد شِکِل (۴۵۰ میلیون دلار) در روز برای اقتصاد هزینه داشته است.
پنج. این جنگ خسارات گستردهای به زیرساختها، املاک و ساختمانها در سراسر کشور وارد کرد. دادههای منتشر شده در رسانه های اسرائیلی نشان میدهد که بیش از ۱۰۰۰ ساختمان، عمدتاً در شهرهای مرکزی مانند رامات گان، تلآویو، نس زیونا و بتیام، آسیب دیده یا ویران شدهاند. خسارتهای بیشتری در بئرشبع و حیفا، به ترتیب بزرگترین شهرهای جنوب و شمال اسرائیل، گزارش شده است.
اداره مالیات اسرائیل اعلام کرد که بیش از ۴۶۰۰۰ درخواست غرامت برای خسارت به خانهها، وسایل نقلیه، املاک و تجهیزات ثبت شده است. اکثر درخواستها - حدود ۲۶۰۰۰ درخواست – مربوط به ساکنان تلآویو است. هزاران نفر در اثر حملات موشکی بیخانمان شدهاند و اکثر آنها با هزینه دولت به هتلها منتقل شدند که برای دولت صدها میلیون شِکِل هزینه داشته است.
وزارت دارایی هزینه کل این درگیری را ۱۰ میلیارد شِکِل (۳ میلیارد دلار) تخمین زد. خسارات مستقیم ناشی از حملات موشکی ایران بین سه تا پنج میلیارد شِکِل (۹۰۰ میلیون تا ۱.۵ میلیارد دلار) و خسارات غیرمستقیم نیز در همین مقیاس ارزیابی گردید که به نظر می آید باید خیلی بیش از این باشد. پیشبینی میشود هزینههای دولت نیز در سالهای آینده به دلیل پرداختهای مداوم غرامت به اسرائیلیهای آسیبدیده از جنگ افزایش یابد.
در همین حال، به دلیل شرایط اضطراری و عدم فعالیت نهادهای دولتی و خصوصی، اسرائیل هزینههای غیرمستقیم قابل توجهی نیز متحمل شده است. این موارد غیر از ضربات اقتصادی ناشی از جنگ غزه طری ۲۰ ماه گذشته می باشد
مقامات اسرائیلی همچون گذشته، به حمایت مالی بیشتر ایالات متحده برای جبران هزینههای جنگ و رسیدگی به نیازهای فوری دفاعیو اقتصادی خود چشم دوخته است. هزینه هایی از جیب مالیات دهندگان آمریکایی برای تامین جنایت های جنگی اسرائیل.
با توجه به خسارت های فوق، که مطمئناً در آینده ابعاد بیشتری از آن کشف می شود، اسرائیل به جز ترور و جنایت و تخریب و افشای بیشتر چهره تروریستی خود، دقیقا به کدام هدف اعلام شده سه گانه اش رسید؟
روزنامه اطلاعات، ۲۳ تیر ۱۴۰۴.
https://www.ettelaat.com/news/102684
برآوردهای اولیه، خسارت مستقیم به ساختمانها و تجهیزات موسسه وایزمن ۱.۵ تا ۲ میلیارد شِکِل (۴۵۰ تا ۶۰۰ میلیون دلار) نشان میدهد، اما خسارات علمی و اقتصادی بلندمدت بسیار بیشتر است که برخی از آنها غیرقابل محاسبه هستند. حملات به مراکز تحقیق و توسعه (R&D)، که پویاترین بخش هسته اقتصادی اسرائیل، یعنی بخش فناوری پیشرفته، محسوب میشوند، نشاندهنده از دست رفتن دههها تحقیق و سرمایهگذاری بود. حمله به موسسه وایزمن که به خاطر ارتباطش با پروژههای نظامی شناخته میشود به طور خاص اهمیت داشت. به عنوان مثال، یکی از آزمایشگاههای مورد حمله، حاوی موادی از ۲۲ سال تحقیق بود.
سه.وزارت بهداشت اسرائیل گزارش داده که در نتیجه حملات ایران، ۲۹ نفر کشته و ۳۲۳۸ نفر زخمی شدهاند که جراحت برخی از آنها شدید است. با توجه به آمار زخمی ها و نسبتی که معمولا بین کشته و زخمی ها است، یقیناً تعداد کشته های صهیونیستی بسیار بیش از تعداد اعلامی ۲۹ نفر اسنت.
چهار. در طول جنگ ۱۲ روزه، به دلیل وضعیت اضطراری سراسری فقط به نیروهای ضروری اجازه داده شد تا در محل کار خود حاضر شوند. تعطیلی إدارات موجب خسارت اقتصادی قابل توجهی شد. انجمن تولیدکنندگان تخمین زده تعطیلی ها تقریباً ۱.۵ میلیارد شِکِل (۴۵۰ میلیون دلار) در روز برای اقتصاد هزینه داشته است.
پنج. این جنگ خسارات گستردهای به زیرساختها، املاک و ساختمانها در سراسر کشور وارد کرد. دادههای منتشر شده در رسانه های اسرائیلی نشان میدهد که بیش از ۱۰۰۰ ساختمان، عمدتاً در شهرهای مرکزی مانند رامات گان، تلآویو، نس زیونا و بتیام، آسیب دیده یا ویران شدهاند. خسارتهای بیشتری در بئرشبع و حیفا، به ترتیب بزرگترین شهرهای جنوب و شمال اسرائیل، گزارش شده است.
اداره مالیات اسرائیل اعلام کرد که بیش از ۴۶۰۰۰ درخواست غرامت برای خسارت به خانهها، وسایل نقلیه، املاک و تجهیزات ثبت شده است. اکثر درخواستها - حدود ۲۶۰۰۰ درخواست – مربوط به ساکنان تلآویو است. هزاران نفر در اثر حملات موشکی بیخانمان شدهاند و اکثر آنها با هزینه دولت به هتلها منتقل شدند که برای دولت صدها میلیون شِکِل هزینه داشته است.
وزارت دارایی هزینه کل این درگیری را ۱۰ میلیارد شِکِل (۳ میلیارد دلار) تخمین زد. خسارات مستقیم ناشی از حملات موشکی ایران بین سه تا پنج میلیارد شِکِل (۹۰۰ میلیون تا ۱.۵ میلیارد دلار) و خسارات غیرمستقیم نیز در همین مقیاس ارزیابی گردید که به نظر می آید باید خیلی بیش از این باشد. پیشبینی میشود هزینههای دولت نیز در سالهای آینده به دلیل پرداختهای مداوم غرامت به اسرائیلیهای آسیبدیده از جنگ افزایش یابد.
در همین حال، به دلیل شرایط اضطراری و عدم فعالیت نهادهای دولتی و خصوصی، اسرائیل هزینههای غیرمستقیم قابل توجهی نیز متحمل شده است. این موارد غیر از ضربات اقتصادی ناشی از جنگ غزه طری ۲۰ ماه گذشته می باشد
مقامات اسرائیلی همچون گذشته، به حمایت مالی بیشتر ایالات متحده برای جبران هزینههای جنگ و رسیدگی به نیازهای فوری دفاعیو اقتصادی خود چشم دوخته است. هزینه هایی از جیب مالیات دهندگان آمریکایی برای تامین جنایت های جنگی اسرائیل.
با توجه به خسارت های فوق، که مطمئناً در آینده ابعاد بیشتری از آن کشف می شود، اسرائیل به جز ترور و جنایت و تخریب و افشای بیشتر چهره تروریستی خود، دقیقا به کدام هدف اعلام شده سه گانه اش رسید؟
روزنامه اطلاعات، ۲۳ تیر ۱۴۰۴.
https://www.ettelaat.com/news/102684
❤22😁4👍2🔥2👏1
مقاله میناگری های قرٱنی (۲) مقام والای شهیدان. روزنامه اطلاعات - 28998 - شنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۴
https://www.ettelaat.com/issue/1/28998/page/1#item-103365
https://www.ettelaat.com/issue/1/28998/page/1#item-103365
Ettelaat
روزنامه اطلاعات
اطلاعات آنلاین
❤6