tgoop.com/maktuob/4090
Last Update:
اسرائیل که موفق به شکست دادن و نابودی حماس و آزاد کردن اسیران خود از طریق جنگ نشده بود؛ از طریق توافقی که به نتانیاهو تحمیل شد، به دومی در مرحله اول طرح ترامپ - یعنی از طریق مذاکرات، نه اقدام نظامی - رسید و مورد اول به دلیل ریشه های عمیق حماس در غزه فعلا همچنان دستنیافتنی به نظر می رسد.
حماس غیر از اینکه یک حرکت نظامی برای مقاومت مقابل اشغال و اشغالگران است، یک جنبش اجتماعی و سیاسی با ریشه عمیق مردمی است. حماس مدارس، بیمارستانها، مساجد، مراکز رفاهی و خیریههایی را ساخته و اداره میکند که خلأ ناشی از محاصره و اشغال را پر میکنند. برای همین درخواست خلع سلاح و نابودی حماس به معنای هدف قرار دادن چند شبهنظامی نیست، که راحت انجام شود، بلکه حمله به لایه های مختلفی از جامعه فلسطین است.
علاوه بر این حق مقاومت فلسطینیان از حق تعیین سرنوشت و مبارزه ضد استعماری آنها ناشی میشود. مطابق قطعنامه های مختلف سازمان ملل و قوانین بشردوستانه بین المللی، در شرایط اشغال، فلسطینیها مثل همه ملت های تحت اشغال حق دارند در برابر سلطه مقاومت کنند.
اگر جهان واقعا به دنبال دستیابی به صلح واقعی در غزه است، صلح واقعی تنها زمانی پدیدار خواهد شد که اشغال به پایان رسد و تمام طیفهای فلسطینی آزادانه در شکلدهی به آینده خود نقش ایفا کنند. حق حماس برای باقی ماندن هم به عنوان یک جنبش اجتماعی و هم به عنوان یک سازمان مقاومت، از حق مردم فلسطین برای مقاومت در برابر اشغال و کسب حق تعیین سرنوشت ناشی میشود. واقعیت آن است که نباید از فلسطینیان خواسته شود تسلیم شوند، بلکه باید به اشغالی که باعث مقاومت میشود، پایان داده شود.
در حالی که جهان آتشبس را تحسین میکند، کمتر کسی میپرسد که علت تاخیر در اجرای آتش بس به رغم موافقت حماس برای تبادل اسرا از همان روزهای نخست شروع جنگ چیست؟ کمتر کسی از وتوهای مکرر قطعنامه های سازمان ملل برای پایان جنگ غزه توسط آمریکا سوال می کند. کمتر کسی می پرسد نقش مردم غزه در شکل گیری آینده خود چیست؟ بدون نقش مردم و مشارکت سیاسی آنان، طرح ترامپ چیزی بیش از یک فریب و یک دکور بشردوستانه برای پوشاندن اشغال نیست.
هرچند سلسله رویدادها ـ از اعلام طرح صلح تا واکنش مثبت گروههای فلسطینی و دعوت به نشست بینالمللی در شرمالشیخ و سخنان ترامپ و دیگران ـ نشانههایی از توقف کامل جنگ دارد، اما طرح مبهم ترامپ و تهدیدهای مقامات اسرائیلی بیم بازگشت دوباره جنگ را زنده نگه میدارد.
اگرچه مرحله اولیه در متوقف کردن کشتارهای گسترده و تضمین بازگشت اسرای دو طرف موفق بود، با طرح پر ابهام ترامپ آینده غزه و راه حل بلندمدت برای پایان درگیری اسرائیل و فلسطین در هالهای از ابهام قرار دارد. ثبات آینده منطقه به دادن حق تعیین سرنوشت به فلسطینیان بستگی دارد. بدون یک افق سیاسی روشن که تهدید الحاق کرانه باختری به اسرائیل را برای همیشه از بین ببرد و به فلسطینیان اجازه دهد حاکمیت خود را بر غزه و کرانه باختری اعمال کنند، وضع فعلی همچنان ادامه خواهد یافت و منطقه در مسیر اجتنابناپذیری به سوی درگیری مجدد باقی خواهد ماند.
با توجه به اینکه اجرای بخش سخت طرح ترامپ باقی مانده، انتظار میرود مذاکره در مرحلهدوم بسیار دشوار باشد، به خصوص وقتی صحبت از غیرنظامیسازی غزه و خلع سلاح حماس و شرایطی میشود که نیروهای اسرائیلی قرار است بیشتر عقبنشینی کنند و آینده غزه هنوز مشخص نیست.
درباره بخشی از طرح ترامپ که خواستار غیرنظامی سازی غزه و خلع سلاح حماس و ممنوعیت مشارکت آنان در هرگونه حکومت آینده در ادارهغزه است، این سوال وجود دارد که «چگونه و توسط چه کسی قرار است این کارها انجام گیرد؟ در حالیکه حماس نشان داده آماده است ادارهٔ غیرنظامی غزه را به نهادی فلسطینی واگذار کند، نشانهای از تمایل برای خلع سلاح ندارد. و تاکنون آن را موکول به پایان اشغال کرده است.
ابهام دیگر در تشکیل نیروی بینالمللی ثباتساز است. هنوز مشخص نیست چه کشورهایی نیرو اعزام خواهند کرد، این نیرو چگونه آموزش و تأمین مالی خواهد شد، و چه زمانی مستقر میشود. هیچ کشوری تاکنون بهطور علنی آمادگی خود را برای مشارکت در این نیروی ثباتبخش اعلام نکرده و هیچ نشانهای از تشکیل چنین نیرویی دیده نمیشود.
همچنین، طرح ترامپ برای تشکیل نهاد گذار بینالمللی جدید، به نام «هیئت صلح»، نوعی قیمومیت بینالمللی را تحمیل میکند و غزه را به یک تحتالحمایه بینالمللی، بدون ایجاد ارتباط مشروع با جمعیت بومی خود تبدیل میکند. طرح توسعه اقتصادی ترامپ برای بازسازی و تشکیل هیأتی از متخصصان نیز از مواد شبهه انگیز دیگر برای آینده غزه و در غیاب متخصصان فلسطینی است.
BY مكتوب
Share with your friend now:
tgoop.com/maktuob/4090