tgoop.com/maktuob/4076
Last Update:
سیدعطاءالله مهاجرانی
مقدمه شانزدهم:
هنر داستانسرایی قرآن مجید(۱)
احسن القصص
در هنر داستانسرایی قرآن مجید، صورتگری نقش نمایان و متمیّزی دارد. قرآن با «تصویر» و با «نشاندادن»، قصه میگوید. این گزاره ممتاز و ژرف از ویتگنشتاین در رسالة تراکتاتوس است. میگوید: «آنچه میتواند نشان داده شود، نمیتواند گفته شود.»۱ نمیتواند، نه اینکه نبایست؛ یعنی گفتن نمیتواند توانایی و ظرفیت و زیبایی و کمالی را که در نشان دادن است، بیان کند. سید قطب (۱۳۲۴ ـ ۱۳۸۶ق/ ۱۹۰۶ ـ ۱۹۶۶م) در مقدمهای که سال ۱۹۵۲ پس از هفت سال از انتشار «تصویر الفنّی فی القرآن» (۱۹۴۵) نوشت، به نکته بسیار مهمی اشاره میکند:
«با جستجویی که در قرآن مجید انجام دادهام، در بیش از سهچهارم آیات، از صورتگری برای بیان مطلب استفاده شده است. تنها آیاتی که درباره تشریع احکام و یا برخی مواضعی که بیان جدل بوده است و اندکی آیات با اهدافی دیگر که به شکل تقریر ذهنی مجرد (یعنی بدون صورتگری) که در حدود یکچهارم آیات است، مستثنی است. این سخن گزاف نیست اگر بگویم: «انّ التصویر هو اَداۀُ المفَضَّلَۀَ فی اُسلوب القرآن: صورتگری روش برتر در سبک قرآنی است.»۲
صورتگری به روایت مولانا میخواهد سرچشمههای داستان ایمان را به ما نشان دهد؛ چنانکه در داستان قیامت و آفرینش انسان و جهان، به تماشاگه راز میرویم. سخن در واقع شرح ناگزیر و ضروری تصویر است که با اقتصاد کلمه بیان شده است:
گوشم شنید قصه ایمان و مست شد
کو قِسم چشم؟ دیدن ایمانم آرزوست
(دیوان شمس، غزل ۴۴۱)
پیداست دیدن مرتبهای والاتر از شنیدن و کلام دارد. گرچه انسان میبایست نخست از راه خوب شنیدن، افق دید پیدا کند. به جای سخن گفتن، نشان بدهیم. ما در زندگی معمول خویش جایی که نیاز به ارتباط شتابنده و حساس وجود دارد، مثل نشانههای رانندگی و راهنمایی، دیگر از کلمات استفاده نمیکنیم. نشانهها راهگشایند.
شیوه قرآن «احسنُ القَصص» است. نه اینکه یکی از داستانهای قرآن مجید بسیار زیباست؛ یعنی سوره یوسف «احسن القِصص» است و بقیه داستانها قصص. یک وقتی با روانشاد هوشنگ گلشیری صحبت میکردم. او باور داشت که سوره یوسف یکی از زیباترین داستانهای کوتاه جهان است. من البته باور دارم نه یکی از، بلکه زیباترین داستان کوتاه جهان است.
فراتر از سوره یوسف، سبک داستانسرایی قرآن مجید بیهمانند است. خوشبختانه این امکان را داریم تا داستانهای قرآن مجید را با داستانهای مشابه در کتاب مقدس بسنجیم و ارزیابی کنیم. برخی پژوهشگران به شایستگی این موضوع را بررسی کردهاند؛ چنانکه سعید ارباب شیرانی در رساله دکتری خود در دانشگاه پرینستون سوره یوسف را از همین زاویه نگریسته و متن کتاب مقدس و قرآن مجید را با هم مقایسه کرده است.
به سخن سید قطب بازگردم که سبک و اسلوب قرآن مجید را مبتنی بر صورتگری میداند. بدیهی است که این صورتگری در آیاتالاحکام به کار نرفته که گفته شده است حدود چهارصد تا پانصد آیه درباره احکام حلال و حرام است. علامه حلی عدد ۴۰۰ را ذکر کرده و ابوبکر جصاص ـ فقیه اهلسنت ـ از ۵۰۰ آیه سخن گفته است. شیخ طنطاوی در تفسیرش میگوید: آیات الاحکام ۲۵۰ آیه است. قول ۵۰۰ آیه که از ابنعباس نیز روایت شده، شهرت بیشتری یافته است. شیوه بیان آیاتالاحکام با توجه به مضمون آیات، گزارشگونه است؛ مثل آیات مربوط به ازدواج و طلاق، ارث، برگزاری نماز و شیوه گرفتن وضو و روزه و زکات و… اقتضای بحث نسبتی بسیار روشن و با رعایت دقیق اقتصاد کلمه دارد؛ چنانکه آیات مربوط به ارث را با دقیقترین متون حقوقی میتوان سنجید.
گلشیری از نگاه ادبیات داستانی به قرآن نگریسته بود و به این نتیجه رسیده بود که شیوه بیانی قرآن را به طور کلی می توان در سه گونة متفاوت طبقه بندی کرد: کلام قرآن در سورههای مکی که شاعرانه به نظر میرسد؛ شیوه بیان و زبان در داستانهای پیامبران؛ و سوم آیات احکام و آیات مدنی مربوط به امور اجتماعی. هر دسته از آیات با شیوه مخصوص به خود بیان شده است.
به نظرم سخن گلشیری در کتاب «باغ در باغ»، نظریه بسیار بااهمیتی است که آن را به سادگی مطرح کرده است. بهانه سخن گلشیری ترجمههای قرآن مجید به زبان پارسی و یافتن متن مرجع در این خصوص بود. او مینویسد:
BY مكتوب
Share with your friend now:
tgoop.com/maktuob/4076