MAKTUOB Telegram 4058
مشرکان به پیامبر(ص) دیوانه و جادوگر و کاهن و دروغگو و جعل‌کننده می‌گفتند. می‌گفتند آیات قرآن مجید را دیگران برایش می‌نویسند. پیامبر(ص) در برابر این سخنان شکیبا بود. زمان به عنوان ناقدی بصیر نشان داد که پیامبر(ص) خردمند و لطیف و آینده‌بین بود. نشانی از جادوگری و کاهنی در زندگی او دیده نمی‌شد. در واقع زمان، مهم‌ترین عنصری بود که سخنان ناسزاگویان را مثل غباری محو کرد. می‌گویند تنها پرنده‌ای که جرأت می‌کند بر پشت عقاب بنشیند و با منقار خود مدام به پس گردن عقاب ضربه و زخم بزند، کلاغ است. عقاب واکنشی نشان نمی‌دهد، اوج می‌گیرد. کلاغ در اوج آسمان نفسش تنگ می‌شود و بند می‌آید، می‌میرد و سقوط می‌کند؛ صبر جمیل عقاب در برابر آزار نامراد کلاغ! واقعیت این است که ما در زندگی امروز با پررنگ شدن سیاست که نمایی و نمودی غیرمتوازن یا کاریکاتوروار یافته است، اگر اهل نوشتن و طرح نظر باشیم، گهگاه یا مدام با واکنش‌های تند و تیز روبه‌رو می‌شویم. این واکنش‌ها، تا وقتی می‌توان آن را نقد و عیارسنجی و حتی رد سخن نامید، سودمند است. اما هنگامی که با افترا و ناسزا و پرخاش و اتهام همراه می‌شود، چاره‌ای جز هجر جمیل وجود ندارد. در قلمرو ادبیات هم همین است. وقتی «کتاب فاکنر در دانشگاه» را می‌خوانیم، (یکی از کتاب‌های پرنکته و پرمایه که خواندنش برای اهل نوشتن و ادبیات مثل آب و هوا لازم است!) مدام این مضمون تکرار می‌شود که فاکنر وقتی برای خواندن نظر منتقدان نمی‌گذارد. همین ماجرا را موراکامی در «جنون نوشتن» توضیح داده است. چخوف هم گفته است: «اسب شتابان در حال دویدن است؛ منتقدان مانند زنبور یا مگس اسب، مرتب به اسب نیش می‌زنند. مراقب باشید از رفتن باز نمانید!» قبل از چخوف و فاکنر و موراکامی، مولانا جلال‌الدین بلخی سروده است: «رو تو کار خویش کن ای ارجمند، زانکه ایشان ریش خود بر می‌کنند.» یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی که در معارف اسلامی ما به آن توجه شده است -گویی که در همین منظومه و رویکرد «هجر جمیل» قرار می‌گیرد- «تجاهل» است: «تجاهل العارف!» یعنی شما از امری با‌خبرید، اما به روی خودتان نمی‌آورید. کسی را می‌بینید، باخبرید که درباره شما سخن ناسزایی گفته است، اما به رویش نمی‌آورید. حتی به گونه‌ای عمل نمی‌کنید که بویی ببرد که می‌دانید. ما در زندگی شتابنده خود هدفی داریم. اگر قرار باشد با هر سخنی برنجیم و پا پی هر حرفی شویم و آزار‌ها را روایت کنیم: «گر به هر زخمی تو پر کینه شوی، پس کجا بی‌صیقل آیینه شوی!»
دو رهنمون دیگر در قرآن مجید برای این گونه رفتار‌ها یا رویکرد‌ها تبیین شده است. گویی این دو نمونه نیز تفسیر همان «هجر جمیل» است. شما وقتی با امر بیهوده‌ای -به تعبیر قرآن مجید «لغو»- روبه‌رو می‌شوید، از آن رویگردان شوید. این رویگردانی در سوره مؤمنون به عنوان صفت شاخص اهل ایمان بیان شده است: «وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ.» ﴿المؤمنون: ٣﴾ یعنی «و کسانی که از بیهوده رویگردانند.»
لطافتی در ساختار آیه وجود دارد؛ جمله اسمیه است که بر تداوم دلالت می‌کند. این رویگردانی تبدیل به سبک زندگی و روش و منش شده است. «لغو» به روایت زمخشری «سخن یا رویکرد بیهوده» معنا شده است. ناسزاگویی را هم لغو تفسیر کرده‌اند. در این آیه، قرآن مجید به رویگردانی توصیه می‌کند. در آیه دیگری به «مرّوا کراما» یعنی«با بزرگواری از کنار امر بیهوده بگذرید.» در واقع «مرّوا کراما» تفسیر شیوه رویگردانی است. با اخم و تلخی و شماتت و ملامت رویگردانی نکنید، با تبسم و بزرگواری! رهنمون دوم تعبیر «سلام» است. اگر با نادانی رویارو شدید و سخنی گفت - پیداست نادان چگونه سخن می‌گوید- در پاسخش بگویید سلام! این سلام به معنای خداحافظی است. چنانکه در نماز، سلام به معنای پایان نماز است و نیز در ضرب‌المثل«با مردمان زمانه سلامی و والسلام!» یعنی دیگر خود را معطل نکن! قرآن مجید با این کلید واژه‌ها: «هجر جمیل» و «اعراض» و «مرور کرام» و «سلام» یک منظومه ساخته است، منظومه‌ای که عناصر آن با یکدیگر هماهنگی دارد، مانند ابعاد منشور. هر بعدی متکی بر ابعاد دیگر معنی پیدا می‌کند. بدیهی است در سخن و سیره پیامبر(ص) و ائمه معصومین صلوات‌الله علیهم و حکیمان و دانایان می‌توان نمونه‌های بسیاری به عنوان مصادیق چنین رویکردی برشمرد. تا قدر عمر را بدانیم، با جدایی زیبا! و مرور کرام و سلام، از عمر و احوال خویش محافظت کنیم.
22🙏13👍1



tgoop.com/maktuob/4058
Create:
Last Update:

مشرکان به پیامبر(ص) دیوانه و جادوگر و کاهن و دروغگو و جعل‌کننده می‌گفتند. می‌گفتند آیات قرآن مجید را دیگران برایش می‌نویسند. پیامبر(ص) در برابر این سخنان شکیبا بود. زمان به عنوان ناقدی بصیر نشان داد که پیامبر(ص) خردمند و لطیف و آینده‌بین بود. نشانی از جادوگری و کاهنی در زندگی او دیده نمی‌شد. در واقع زمان، مهم‌ترین عنصری بود که سخنان ناسزاگویان را مثل غباری محو کرد. می‌گویند تنها پرنده‌ای که جرأت می‌کند بر پشت عقاب بنشیند و با منقار خود مدام به پس گردن عقاب ضربه و زخم بزند، کلاغ است. عقاب واکنشی نشان نمی‌دهد، اوج می‌گیرد. کلاغ در اوج آسمان نفسش تنگ می‌شود و بند می‌آید، می‌میرد و سقوط می‌کند؛ صبر جمیل عقاب در برابر آزار نامراد کلاغ! واقعیت این است که ما در زندگی امروز با پررنگ شدن سیاست که نمایی و نمودی غیرمتوازن یا کاریکاتوروار یافته است، اگر اهل نوشتن و طرح نظر باشیم، گهگاه یا مدام با واکنش‌های تند و تیز روبه‌رو می‌شویم. این واکنش‌ها، تا وقتی می‌توان آن را نقد و عیارسنجی و حتی رد سخن نامید، سودمند است. اما هنگامی که با افترا و ناسزا و پرخاش و اتهام همراه می‌شود، چاره‌ای جز هجر جمیل وجود ندارد. در قلمرو ادبیات هم همین است. وقتی «کتاب فاکنر در دانشگاه» را می‌خوانیم، (یکی از کتاب‌های پرنکته و پرمایه که خواندنش برای اهل نوشتن و ادبیات مثل آب و هوا لازم است!) مدام این مضمون تکرار می‌شود که فاکنر وقتی برای خواندن نظر منتقدان نمی‌گذارد. همین ماجرا را موراکامی در «جنون نوشتن» توضیح داده است. چخوف هم گفته است: «اسب شتابان در حال دویدن است؛ منتقدان مانند زنبور یا مگس اسب، مرتب به اسب نیش می‌زنند. مراقب باشید از رفتن باز نمانید!» قبل از چخوف و فاکنر و موراکامی، مولانا جلال‌الدین بلخی سروده است: «رو تو کار خویش کن ای ارجمند، زانکه ایشان ریش خود بر می‌کنند.» یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی که در معارف اسلامی ما به آن توجه شده است -گویی که در همین منظومه و رویکرد «هجر جمیل» قرار می‌گیرد- «تجاهل» است: «تجاهل العارف!» یعنی شما از امری با‌خبرید، اما به روی خودتان نمی‌آورید. کسی را می‌بینید، باخبرید که درباره شما سخن ناسزایی گفته است، اما به رویش نمی‌آورید. حتی به گونه‌ای عمل نمی‌کنید که بویی ببرد که می‌دانید. ما در زندگی شتابنده خود هدفی داریم. اگر قرار باشد با هر سخنی برنجیم و پا پی هر حرفی شویم و آزار‌ها را روایت کنیم: «گر به هر زخمی تو پر کینه شوی، پس کجا بی‌صیقل آیینه شوی!»
دو رهنمون دیگر در قرآن مجید برای این گونه رفتار‌ها یا رویکرد‌ها تبیین شده است. گویی این دو نمونه نیز تفسیر همان «هجر جمیل» است. شما وقتی با امر بیهوده‌ای -به تعبیر قرآن مجید «لغو»- روبه‌رو می‌شوید، از آن رویگردان شوید. این رویگردانی در سوره مؤمنون به عنوان صفت شاخص اهل ایمان بیان شده است: «وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ.» ﴿المؤمنون: ٣﴾ یعنی «و کسانی که از بیهوده رویگردانند.»
لطافتی در ساختار آیه وجود دارد؛ جمله اسمیه است که بر تداوم دلالت می‌کند. این رویگردانی تبدیل به سبک زندگی و روش و منش شده است. «لغو» به روایت زمخشری «سخن یا رویکرد بیهوده» معنا شده است. ناسزاگویی را هم لغو تفسیر کرده‌اند. در این آیه، قرآن مجید به رویگردانی توصیه می‌کند. در آیه دیگری به «مرّوا کراما» یعنی«با بزرگواری از کنار امر بیهوده بگذرید.» در واقع «مرّوا کراما» تفسیر شیوه رویگردانی است. با اخم و تلخی و شماتت و ملامت رویگردانی نکنید، با تبسم و بزرگواری! رهنمون دوم تعبیر «سلام» است. اگر با نادانی رویارو شدید و سخنی گفت - پیداست نادان چگونه سخن می‌گوید- در پاسخش بگویید سلام! این سلام به معنای خداحافظی است. چنانکه در نماز، سلام به معنای پایان نماز است و نیز در ضرب‌المثل«با مردمان زمانه سلامی و والسلام!» یعنی دیگر خود را معطل نکن! قرآن مجید با این کلید واژه‌ها: «هجر جمیل» و «اعراض» و «مرور کرام» و «سلام» یک منظومه ساخته است، منظومه‌ای که عناصر آن با یکدیگر هماهنگی دارد، مانند ابعاد منشور. هر بعدی متکی بر ابعاد دیگر معنی پیدا می‌کند. بدیهی است در سخن و سیره پیامبر(ص) و ائمه معصومین صلوات‌الله علیهم و حکیمان و دانایان می‌توان نمونه‌های بسیاری به عنوان مصادیق چنین رویکردی برشمرد. تا قدر عمر را بدانیم، با جدایی زیبا! و مرور کرام و سلام، از عمر و احوال خویش محافظت کنیم.

BY مكتوب


Share with your friend now:
tgoop.com/maktuob/4058

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Unlimited number of subscribers per channel The SUCK Channel on Telegram, with a message saying some content has been removed by the police. Photo: Telegram screenshot. Telegram users themselves will be able to flag and report potentially false content. Step-by-step tutorial on desktop: Matt Hussey, editorial director of NEAR Protocol (and former editor-in-chief of Decrypt) responded to the news of the Telegram group with “#meIRL.”
from us


Telegram مكتوب
FROM American