tgoop.com/maktuob/4046
Last Update:
سوم. هیچ کس و هیچ جایی در هیچ زمانی، حتی در زمان مذاکره آتش بس از حمله اسرائیل در امان نیست. این اولین باری نیست که نتانیاهو دستور حمله به یک کشور مستقل را در زمانی که مذاکره در جریان است، می دهد. هر بار که چنین حملاتی انجام شده، ایالات متحده و شرکا یا آن را نادیده گرفته، یا تشویق و حمایت نموده و یا به عنوان دفاع از خود تلقی کرده اند.
بمباران حماس به منزله بمباران مذاکرهکنندگان بود. اگر حمله موفقیتآمیز بود، هیچ کس در رهبری حماس برای مدتها جهت مذاکره باقی نمیماند تا دستور آزادی اسیران را در غزه بدهد.
چهارم. حملات دوحه، ریاکاری دیپلماسی اسرائیل آشکار کرد. نتانیاهو نتوانست رهبری حماس را در دوحه از بین ببرد، اما در عوض توانست تمام تلاشها برای پایان دادن به جنگ دو ساله از طریق مذاکرات را نابود کند. وقتی اسرائیل به ترور مذاکرهکنندگان همت می کند، این شبهه به یقین تبدیل شد که آیا از ابتدا در مورد شروع مذاکرات جدی بوده است؟ با نگاهی به دو سال گذشته، روشن است که در هر نوبت، نتانیاهو یا از مذاکرات کنار کشیده یا کارشکنی کرده است. نتانیاهو هفت تلاش جداگانه برای دستیابی به توافق را خنثی کرده و اکنون، برای همه آشکار است که او میخواهد مسئله غزه را تنها با زور حل کند.
در لبنان هم زمانی که حزب الله به مذاکره آتش بس پیوست، اسرائیل دبیرکل حزب الله را ترور کرد.
پنجم. این اتفاق نشان داد اسرای اسرائیلی در غزه هیچ اهمیتی برای نتانیاهو و کابینه امنیتی او ندارند. این امر یک خیانت مطلق به آنها بود که تصور می شد این مذاکرات تنها مسیر ممکن برای آزادی آنهاست. اگر حمله به قطر موفقیتآمیز بود، عملیات به معنای پایان تمام تلاشها برای برگرداندن اسیران در غزه بود.
ششم. حمله نتانیاهو به قطر، نه تنها برای همسایگان اسرائیل، بلکه برای همه کشورهای نزدیک و دور پیام داشت. قطعا اینطور نبوده که نتانیاهو و طراحان این حمله به پیامدهای حمله فکر نکرده باشند. آنها میخواستند پیامی به قطر یا هر کشور دیگری که میزبان حماس و دیگر نیروهای مقاومت است، بفرستند که اسرائیل میتواند با دست های درازش به «هر هدفی» حمله کند، صرف نظر از اینکه برای رسیدن به آنجا از حریم هوایی چه کشورهایی عبور می کند.
هفتم. اگر ترامپ از قبل از عملیات اسرائیل در دوحه خبر داشت و با عدم توقف آن، به اسرائیل چراغ سبز نشان داده، تضمینهای آتی او برای حماس چه ارزشی دارد که بپذیرد همه اسیران را آزاد کند، جنگ متوقف شود و اسرائیل عقبنشینی نماید؟ این نخستین بار نیست که اسرائیل و آمریکا از یک فرآیند مذاکره فعال به عنوان پوششی برای حمله غافلگیرانه استفاده کرده اند.
هشتم. این حمله به عنوان یک درس عبرت برای دولت لبنان خواهد بود که با فشار آمریکا درصدد خلع سلاح حزبالله است. حزبالله با این باور که خلع سلاح منجر به آسیبپذیری کامل لبنان در برابر اسرائیل میشود، در مقابل خواست دولت ایستاد.
نهم. صرف نظر از اظهارات متناقض ترامپ در مورد اطلاع یا بی اطلاعی از حمله، ترامپ نه از نفس عملیات اسرائیل در میانه مذاکرات آتش بس، بلکه از محل عملیات ابراز ناخرسندی کرد و گفت «از محل این حمله بسیار ناراحت است.» ترامپ رسماً از هر عملیات نظامی شکستخورده اسرائیل «ناراضی» است و تلاش کرده تا خود را در طرف پیروز بگذارد. اگر عملیات موفق بود، ترامپ ندای شراکت سر می داد و توجیه و بهانه ای برای به دست آوردن دل قطر هم ارائه می داد.
دهم. پیامدهای این حمله فراتر از قطر است. اسرائیل با حمله به یک کشور میانجیگر، نه تنها نقش قطر، بلکه نقش کل میانجی ها و میانجیگران را تضعیف کرد. این حمله پیام نگرانکنندهای به کشورهایی مانند عمان، مصر، عربستان و ترکیه فرستاد که میانجیگری پر مخاطره است.
از غزه تا دوحه ما با یک سناریوی واحد و تکراری روبرو هستیم، منطقه و جهان شاهد درگیری ای است که از غزه شروع شده و فعلا تا دوحه گسترش یافته است. آیا این حمله محاسبات دوحه و سایر کشورهای منطقه را مقابل آمریکا و اسرائیل تغییر میدهد؟ شاید این حمله جایگاه مقاومت، ضرورت و اهمیت آن را به جای دلخوشی به چتر حمایتی آمریکا و توافق های پیدا و پنهان با اسرائیل گسترش دهد و موجب تغییرات زیادی در منطقه شود. از زمان ترور اولین میانجی سازمان ملل، کنت فولک برنادوت در سال ۱۹۴۸ تا امروز اسرائیل دهها رهبر و فرمانده فلسطینی، لبنانی، ایرانی، یمنی و عراقی را که با اشغال و تجاوز نظامی آن مخالف بودند، کشته است - اما چنین ترورهایی به جای تضعیف مقاومت، موجب تقویت آن در برابر اقدامات اسرائیل شده است.
روزنامه اطلاعات، ۲۲ شهریور ۱۴۰۴.
https://www.ettelaat.com/news/112146
https://www.tgoop.com/maktuob
BY مكتوب

Share with your friend now:
tgoop.com/maktuob/4046