tgoop.com/maktuob/4026
Last Update:
سیدعطاءالله مهاجرانی
مقدمه پانزدهم:
صورتگری قرآن مجید(۱۴)
خوردن گوشت تن مرده برادر!
قرآن مجید برای سرزنش کسانی که در غیاب فردی از او بدگویی میکنند، یا به بدگویی گوش میسپارند و ناخشنودی خود را نشان نمیدهند و یا اعتراض نمیکنند، از تصویر «خوردن گوشت مرده برادر» استفاده کرده است. این تصویرگری در کتابهای آسمانی مانند کتاب مقدس (مجموعة تورات و انجیل و ملحقاتشان)، اوستا و نیز کتابهای آئینهای معنوی مانند متون هندی و بودایی نظیر ندارد. تصویرگری در یک آیه صورتبندی شده است:
«یَا أیُّها الذینَ آمَنوا: ای کسانی که ایمان آوردهاید، اجتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إنَّ بَعضَ الظَّنِّ إثمٌ: از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از گمانها گناه است، و لَا تَجَسَّسوا: و جاسوسی مکنید،و لَا یَغتَب بَعضُکُم بَعضًا: و بعضی از شما غیبت بعضی دیگر را نکند؛ أیُحِبُّ أحَدُکُم أن یَأکُلَ لَحمَ أخِیهِ مَیتًا : آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ فَکَرِهتُمُوهُ: از آن کراهت دارید. واتَّقُوا الله: [پس] از خدا بترسید، إنَّ الله تَوَّابٌ رحِیم: [بدانید] که خدا توبهپذیر مهربان است» (الحجرات، ١٢).
آیه سرشار از نکته است. اگر مجموعه واژههای آیه را حدود ۴۰ واژه از جمله حروف به شمار آوریم، میتوان دستکم ۴۰ نکته ممتاز در آیه شناسایی کرد. چند مفهوم اصلی به شکل منظومهای در پیوند با یکدیگر مطرح شده است:
۱ـ گمان
۲ـ گناه
۳ـ کاوش و جاسوسی درباره دیگران
۴ـ گوش سپردن به سخن کسی که درباره فردی که حضور ندارد، بد میگوید.
۵ـ دوستداشتن
۶ـ ناخوشایند دانستن و انزجار
این شش مفهوم با تصویر خوردن گوشت مردة برادر، تبیین شده است. گویی بدگمانی گناهآلود مقدمه کاوش در دیگران میشود. البته آیه به شکل عمومی مطرح کرده است که «و لَا تَجَسَّسُوا» برخی مترجمان در بین دو کمان آوردهاند که: در «کار دیگران» یا در «احوال دیگران» تجسس مکنید. آیه به شکل کلی گفته است که همه این امور و فراتر از آن را در بر میگیرد. وقتی تجسس مبتنی بر بدگمانی اتفاق افتاد، غیبت و داوری درباره شخصی که حضور ندارد، صورت میگیرد.
نکته بسیار مهم این است که غیبت ناظر به اموری است که واقعیت داشته باشد؛ اگر واقعیت نداشته باشد، از جنس «بُهتان» و «افترا» و «تهمت» خواهد بود؛ یعنی اگر در غیاب کسی گفته شود که نماز نمیخواند و آن فرد واقعاً اهل نماز نباشد، بیان این موضوع در غیاب او، غیبت است. در تفسیر طبری به این نکته در روایتی نبوی اشاره شده است: وقتی درباره فردی که حضور ندارد، سخنی گفته شود که درست باشد، مصداق غیبت است، اگر دروغ باشد، مصداق بهتان است: «هُوَ أن تَقولَ لأخِیکَ ما فِیهِ، فإن کُنتَ صادِقاً فَقَدِ اغتَبتَه، و إن کُنتَ کاذِباً فَقَد بَهَتَّه.»
به همین خاطر گاه در محاوره، وقتی مجلس گرم میشود و گرایش به غیبت از درون جمع میجوشد و همه سراپا گوشاند که ببینند و بشنوند چه خبر است، گوینده که مجلسآرایی میکند، میگوید: «حالا غیبتش نباشه، صفتشه!» تغییر واژگان چیزی را عوض نمیکند و از شدت و شماتت تمثیل خوردن گوشت برادر مرده نمیکاهد. این تمثیل ویژه قرآن مجید است. در تورات و انجیل مواردی را مییابیم که موضوع غیبت مطرح شده است؛ اما سخن در حد توصیه اخلاقی است و شاهد صورتگری نیستیم؛ به عنوان نمونه:
۱ـ سفر لاویان، ۱۶:۱۹
«در میان قوم خود گردش مکن و علیه خون همسایه خود تکلم مکن.»
مفسران کتاب مقدس تعبیر «علیه خون همسایه خود سخن مگو» را به غیبت تفسیر کردهاند. گویی غیبت کردن بهمثابه کشتن یا ریختن خون همسایه است.
۲ـ امثال سلیمان نبی، باب ۱۶، آیه ۲۸:
«مرد فتنهانگیز مخاصمه برانگیزد و غیبتگو دوستان را از هم جدا سازد.»
در برخی ترجمهها از عنوان دروغگو به جای فتنهانگیز استفاده شده است. آیه به نتیجه یا پیامد غیبت توجه دارد.
۳ـ مزامیر ۵:۱۰۱
«هر که در غیبت همسایه خود رفتار نماید، او را هلاک خواهم ساخت.»
۴- انجیل متّی، باب ۱۵ آیات ۱۸ـ ۱۹
«اما آنچه از دهان بیرون میآید، از دل صادر میشود و همان است که انسان را نجس میسازد؛ زیرا که از دل افکار بد، قتل، زنا، فحشا، دزدی، شهادت، دروغ و افترا بیرون میآید.»
چنانکه مشهود است، حضرت مسیح(ع) در موعظههایش معمولا از زبان قصهگویی و تصویرگری استفاده میکند. انجیل بهرغم کمیّت محدودش بیش از عهد عتیق تصویرگرانه سخن میگوید. البته در عهد عتیق هم مزامیر حضرت داوود(ع) استثناست. اما تصویر قرآن مجید درباره غیبت، کاملا یگانه و منحصر است.
در شعر جاهلی هم که زبان تصویر بسیار نیرومند است، معمولا به تصویرگری شورانگیز طبیعت و شب و آسمان، اسب و شتر، شراب و معشوقه، جنگ و فخرفروشی و هجو و تحقیر رقیب میپرداختند. در مجموعه اشعار شاعران جاهلی چنین تصویری پیدا نمیکنیم.
BY مكتوب
Share with your friend now:
tgoop.com/maktuob/4026