tgoop.com/maktuob/3984
Last Update:
روزنامه ایران. سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴. حسب حال سیاست فرعونی ترامپ
سید عطاءالله مهاجرانی
امپراطور شارلمانی یا شارل کبیر، پیرانه سر، عاشق دختر نوجوانی شده بود. اطرافیان و مسئولان تشریفات دربار سخت نگران بودند. ناگهان دختر به سلامتی مُرد! همه نفس راحتی کشیدند. اما مشکل باقی ماند و بدتر شد. شارلمانی گفته بود جسد دختر را مومیایی کنند. جسد را به اتاق خوابش برد و با جسد معاشقه میکرد و مثلاً زندگی! بقیه داستان پیچ و خمهای زیادی دارد. تا همین جایش به کار «حسب حال» میآید. گاه پدیدهای انسان را در چنگ خود میگیرد. زنده یا مرده، از دست او رهایی ندارد. طلسمی او را اسیر میکند. عادتها گاهی چنینند. ما در قفس عادت میافتیم و از نوشوندگی میگریزیم. عادت میتواند گاه خرافهای باشد که ما در درستی و اعتبارش تردید نمیکنیم. گمان میکنیم حقیقت ناب همان است. نسبت به شتاب زمان و تغییرات در زمانه خود بیاعتنا باقی میمانیم. نمیتوانیم بتهای ذهنی خود را بشکنیم. اگر بت ذهنی را نشکستیم، از سیر زمانه و فهم تحولات آن به دور میافتیم و حاشیه نشین جهان میشویم. چنان که بسیاری از کشورها و ملتها و تقریباً میتوان گفت کشورهای اسلامی در حاشیه جهان زندگی میکنند. زرق و برق و ساختن شهرها و خطوط تشریفاتی و بسیار مجلل هوایی و قصرها، کشور و ملت را به «متن» نمیرساند. ترامپ برای تحقیر کشور و ملت عربستان چند بار گفت: «اگر آمریکا نبود، شما یک هفته دوام نمیآوردید. الان داشتید به زبان فارسی حرف میزدید!» وقتی داوریاش درباره عربستان چنین است؛ پیداست برای کشورهای کوچک منطقه خلیج فارس چه داوریای دارد. این کشورها مانند کشتیهایی هستند که لنگرهایشان پایگاههای نظامی آمریکاست. این گزاره که «بدون آمریکا نمیتوان زندگی کرد»، تبدیل به همان طلسم یا عشق شارلمانی شده است. عادت شده است. اصلاً گمان نمیکنند که میتوان بدون آمریکا زندگی کرد. اگر هم گاه در نهان، سیاستهای منطقهای آمریکا در غرب آسیا را نپسندند، جرأت نمیکنند سخنی ناساز با سیاست و سلیقه آمریکا بر زبان بیاورند. آمریکا سیاستش همان سیاست فرعونی است. تحقیر و تبعیت و اطاعت بیچون و چرا! قرآن مجید از واژه بسیار دقیق «استخفاف» استفاده کرده است.
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ کانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿الزخرف: ٥٤﴾
«پس قوم خود را خوار و سبک ساخت؛ آنان از او اطاعت کردند، چرا که آنان مردمی منحرف بودند.»
واژه «استخفاف» در قرآن مجید، همین یک مورد مطرح شده است، در تبیین و تفسیر سیاست فرعون زمان موسی علیه السلام، «رامسس دوم» که از جمله ابزارش برای استخفاف مردمان بهرهگیری از شبکه جادوگران بود. جادوگران ذهن مردم را تسخیر میکردند. مردم از هویت انسانی و خرد انسانی تهی و پوچ میشدند. آنگاه فرعون اراده خود و سلیقه خود را بر آنان تحمیل میکرد. مردم به همان سبک و شیوه زندگی عادت میکردند. عادت تبدیل به طبیعت و هویت ثانوی یا جایگزین میشد. استحاله اتفاق میافتاد. دیگر کسی جرأت نمیکرد در برابر فرعون سخن دیگری بگوید. فرعونی که با استناد به یک خواب دستور داده بود تمامی نوزادان پسر بنی اسرائیل را به محض تولد به قتل برسانند. مردم را خوار و زبون میساخت. به مردم میگفت: «من پرودگار برتر شما هستم!» مردم هم مُستضعَف و مُستَخف بودند، خوار و زبون و زبان بسته. قرآن مجید داستانی را از یکی از بنی اسرائیل که موسی علیه السلام به نفع او با قبطی درگیر شده بود و قبطی را کشته بود، روایت میکند. آن مرد نجات یافته از سوی موسی در حضور جمع در دعوای دیگری قتل قبطی را افشا میکند. موسی ناگزیر به فرار از مصر میشود. چرا؟ چون آن فرد که از قوم موسی بود و در فضای فرعونی تربیت شده بود؛ نمیتوانست تصور کند که موسی میتواند با قبطیها و فرعون رویارو شود و یک قبطی را هر چند دشمن او بود، بکشد. زبونی و خواری را پذیرفته بود.
BY مكتوب
Share with your friend now:
tgoop.com/maktuob/3984