tgoop.com/maktuob/3979
Last Update:
سوم: صورتگری «نور و ظلمات و نسبت انسان و خداوند»، تابلو دیگری در سوره بقره دارد. همه عناصر اصلی صورتگری آیة ظلمات در همان آیات دیده می شود؛ البته با شعاعی محدودتر و اندک بارقه ای از نور. سخن در آیات قبل تر درباره منافقان نیرنگباز و بیماردلی است که به مؤمنان میخندند، در حالی که خود در طغیان فرورفتهاند و سرگردان هستند و گمراهی را به بهای هدایت خریدهاند (بقره، ۸ تا ۱۶)؛ مثَل اینان چنین است:«مَثَلُهُم کَمَثَلِ الذِی استَوقَدَ نَاراً : مَثَل آنان، همچون مَثَل کسانی است که آتشی افروختند،فَلَمَّا أضَاءَت مَا حَولَهُ ذَهَبَ الله بِنُورِهِم و تَرَکَهُم فِی ظُلُمَاتٍ لا یُبصِرُون: چون پیرامون آنان را روشنایی داد، خدا نورشان را بُرد و در میان تاریکی هایی که نمیبینند، رهایشان کرد. صُمٌّ بُکمٌ عُمیٌ فَهُم لَایَرجِعُون:کرَند، لالند، کورند؛ بنابراین به راه نمیآیند. أو کَصَیِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِیهِ ظُلُمَاتٌ و رَعدٌ و بَرق:یا چون [کسانی هستند که در معرض] رگباری از آسمان [قرار گرفتهاند] که در آن تاریکی ها و رعد و برقی است؛ یَجعَلُونَ أصَابِعَهُم فِی آذَانِهِم مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ المَوت: از [نهیب] آذرخش [و] بیم مرگ، سرانگشتان خود را در گوشهایشان می نهند، وَالله مُحِیطٌ بِالکَافِرِین:و خدا بر کافران احاطه دارد. یَکَادُ البَرقُ یَخطَفُ أبصَارَهُم: نزدیک است که برق، چشمانشان را برباید؛ کُلَّمَا أضَاءَ لَهُم مَشَوا فِیه: هر گاه که بر آنان روشنی بخشد، در آن گام می زنند؛و إذَا أظلَمَ عَلَیهِم قَامُوا: و چون راهشان را تاریک کند، [بر جای خود] می ایستند؛ وَلَو شَاءَ الله لَذَهَبَ بِسَمعِهِم و أبصَارِهِم:اگر خدا میخواست، شنوایی و بیناییشان را برمیگرفت، إنَّ الله عَلَیٰ کُلِّ شَیءٍ قَدِیر: زیرا خدا بر همه چیز تواناست»(بقره، ۱۷ ـ ۲۰).
در این آیات نمادهای نور و ظلمات با نمادهای آذرخش و رعد و باران یا ابر در نسبت با انسان و خداوند مطرح شده است. در اینجا نیز سخن از تاریکی برون و درون است؛ با این تفاوت قابل تأمل که در این آیات، اندکی روشنایی می تابد. انسان لحظه ای دور و بر خویش را می پاید، اما روشنایی ناگاه ناپدید می شود. کری و گنگی و کوری هر سه تاریکی اند؛ تاریکی های درون! در بحبوحه این تاریکی ها رعد می غرّد و آذرخش می تابد. بارانی که از آسمان می بارد، ظلمات است.
تعبیر «صَیِّب» برای باران تند سیل آسا به کار رفته است. فولادوند به رگبار ترجمه کرده که رساست. در مفردات راغب، «صیّب» به معنای «ابر» نیز آمده است. باران سیل آسا که از شدت تراکم و شتاب، آسمان و زمین را سیاه می کند،گویی ابر و زمین به واسطه رگبار به هم دوخته شده است و چشم، چشم را نمی بیند.
ادامه دارد
پی نوشت ها:
۱. بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۲ ،بخش اول، ص ۹۱ ـ ۱۰۰
BY مكتوب
Share with your friend now:
tgoop.com/maktuob/3979