tgoop.com/maktuob/3968
Last Update:
این متن با جوهر ایمان و با شهد شیدای خون شهید در روز عرفه در روز نمادین ۱۵ خرداد نوشته شده است. هم روایت زندگی است. هم روایت گذار عمر از دهه شصت که هنگام درو است و به تعبیر حافظ:
مزرع سبز فلک دیدم و داس مَه نو
یادم از کِشتة خویش آمد و هنگام درو
به دهه هفتاد زندگی اشاره میکند. روز عرفه است و روز «شناخت خویش»، نگاهی به زندگی و بختی بیدار و عمری مبارک که سرشار از تلاش و مجاهده بوده است. روایت آرمان و رؤیای شوق شهادت! از این روایت و ذکر خفی که فراوان زمزمه میکرد تا لحظه شهادتش، هشت روز گذشت؛ به شماره درهای بهشت! شهیدان از هر دری که بخواهند، وارد بهشت میشوند. بهشت از آنِ ایشان است، لَهمُ الجنّه!
متن دستنوشت سردار غلامعلی رشید شگفتانگیز است؛ هم از رابطهاش با خانواده سخن میگوید، هم از رابطهاش با کار و مسئولیت، و هم از رابطه با خود که در دهه هفتم عمر، میبایست مانند جوانان بیست ساله، تمام وجودش سرشار از تکاپو و جهاد و جدیت باشد. روایت رابطه با خداوند است که به آن سه رابطه معنا میبخشد. «ذکر خفی فراوان»، بازگشت به خدا!
کتابهای مفصل عرفانی در هزاران صفحه که آکنده از دریای واژگاناند؛ مدرسهها که پر از قیل و قال دلگیر بحث است. اگر گوهر و عصارة همه کتابها و درس و بحثها را بتوانیم فراهم کنیم، زیباتر و رساتر از این یادداشت روز عرفة سردار شهید قهرمان ملی ما، غلامعلی رشید نمیشود.
به روایت همسر بسیار فرزانه و سخندان و آیندهبینش: غلامعلی رشید «تنهاترین سردار» بود؛ برای اینکه او خودش را نمیدید، رو به دوربین نبود! سبک زندگی و سلوک او بسیار به سردار شهید قاسم سلیمانی شباهت داشت؛ سردارانی که خود را نمیدیدند. باور داشتند که پیش خدا چیزی کم نمیشود و آن که باید ببیند، میبیند.
بدیهی است که خانه آنان که «مشکاتِ مصباح» وجود آنان است، به اذن خداوند اعتلا و رفعت پیدا میکند. در سوره نور و بیدرنگ پس از آیه شگفتانگیز نور که دربارهاش در مقدمه پانزدهم میناگری نوشتهام، سخن از خانههاست: «فی بیوت...» از آسمانها و زمین که تجلی گاه نور خداوندند، به خانههایی در زمین بازمیگردیم. به خانههای روشن!
روشن است این خانه، گویی آنِ کیست؟
ما غـلام خانـههای روشـنی
«فِی بُیُوتٍ أذِنَ الله أن تُرفَعَ و یُذکَرَ فِیهَا اسمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالغُدُوِّ و الآصَال: در خانههایی که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش میکنند...» (نور، ۳۶).
بیت مشکات است و اهل خانه مصباح. کدام مصباح درخشندهتر از خون شهید که روشناییاش ذاتی است. خونی که لباس نمازگزار را آلوده میکند، وقتی خون شهید باشد، میتوان شهید را با همان پیکر زخمی و جامه آغشته به خون دفن کرد. او نه به غسل نیاز دارد و نه به کفن!
خون شهیدان را ز آب اولیتر است
این خطا از صد صواب اولیتر است!
غوطهزدن در خون، بسی فراتر و پاک و پیراستهتر از غسل در اشک است که حافظ سرود:
غسل در اشک زدم کاهل طریقت گویند:
پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز
گویی آیه نور که از روشنایی خداوند در آسمانها و زمین سخن میگفت، اکنون خانهها را مصادیقی عنوان میکند که شبیه آسمانها و زمین جلوهگاه نور خداوندند. با چنین تجلیی، این خانهها اعتلا و رفعت پیدا میکنند: والایی و بالایی می یابند. چنانچه در محلهای همة خانهها یکطبقه باشد، اگر خانهای دو یا سهطبقه باشد، توی چشم است، قرآن مجید نیز از خانههایی سخن میگوید که رفعت یافتهاند و نمایان شده اند. این رفعت با عنایت و اذن خداوند میسر شده است. به تعبیر ابنعباس: این خانهها برای اهل آسمان، مانند ستارگان آسمان برای اهل زمین درخشنده و تابندهاند.
درباره خانهها (بیوت) دو تفسیر مطرح شده است:
۱ـ برخی مفسران مصداق خانهها را «مساجد» تلقی کردهاند.
۲ـ برخی نیز همة خانههایی گرفتهاند که مصداق آیه باشد؛ یعنی غیر از مساجد را نیز مشمول آیه دانستهاند، برای نمونه طبری ـ مفسر و مورخ بزرگ ایرانی ـ در تفسیر جامع البیان در ذیل آیه مینویسد: «مراد از بیوت، همة خانههاست. از عکرمه روایت شده است که گفت: هی البیوت کلها.» در تفسیر کبیر امام فخر رازی میتوان نکتههای نابی یافت: «ظاهره أنّها کانت بیوتاً قبل الرّفع، فأذِن الله أن تُرفع: چنین به نظر میرسد که مراد خانههایی است که با اجازه خداوند رفعت یافتهاند»؛ یعنی خانههایی عادی و معمولی بودهاند. عنایت و اذن خداوند به آن خانهها رفعت داده است.
مراد از رفعت خانه چیست؟
BY مكتوب
Share with your friend now:
tgoop.com/maktuob/3968