tgoop.com/maktuob/3847
Last Update:
«من هرگز نمیدانستم چقدر دخترم خوش اقبال است که در جنوب بزرگ شده است، تا اینکه دو روز پیش، اسرائیلیها سحرگاه خانه پدربزرگش را بمباران کردند. دیروز صبح به دخترم مریم زنگ زدم تا حالش را بپرسم. او گریه کرد. او به من گفت که خانه پدربزرگش و دفتر خاطراتش توسط هواپیماها منفجر شده است. میدانم که این موضوع جنبهی شخصی دارد. میدانم که دفتر خاطرات او شاید کمترین چیزی باشد که اسرائیل در این جنگ نابود کرده است. اما من همچنین میدانم که دخترم، به عنوان همراهانش در جنوب، چیزهای زیادی را از دست داده اند که امروز برایشان بسیار مهم است. مسئله اندازهی فقدان نیست، بلکه معنای آن است. و این اسرائیل، ای دخترم مریم! دشمن معناست.
حدود یک قرن پیش، مسئله معنا در یهودیت، هم والتر بنیامین و هم گرشوم شالوم را به خود مشغول کرده بود. اولی مارکسیست و دومی یک «یهودی کابالیست» (یک صوفی) بود. این دو در این نقطه تلاقی داشتند که یک پوچگرایی معنوی صهیونیسم را رنج میداد و به زودی در رفتار سیاسی آن ظاهر میشد. دغدغه های این دو مرد، اگرچه دومی به صهیونیسم معنوی گرایش داشت (و بعداً کمی قبل از مرگش صهیونیسم سیاسی را پذیرفت)، در اواسط دهه ۱۹۲۰ توسط آشر زوی گینزبورگ (معروف به احد هاعام یا "یکی از مردم") به طور کامل تری بیان شد. ترس هاآم از اینکه اسرائیل، در نتیجه نفرتش از محیط اطرافش، به توپی تبدیل شود که توسط قدرت های بزرگ به این سو و آن سو پرتاب میشود، در کتاب چهار جلدی معروفش، «در تقاطع»، مشهود بود. با این حال، آن مرد زنده نماند تا دگرگونیهای پروژه صهیونیستی و مسیری را که صهیونیسم به سوی پوچی و خونریزی در پیش گرفت، ببیند.
گزارش مشهور هانا آرنت در مورد محاکمه رهبر نازی، آدولف آیشمن، در اورشلیم، با عنوان «ابتذال شر»، شاید عنوانی باشد که به بهترین شکل واقعیت اسرائیل امروز را توصیف میکند. با این حال، پیشپاافتادگی تنها جنبه ای حاشیه ای از واقعیت اسرائیل را توضیح میدهد. اسرائیل کالایی است که بنا به مفهوم خود برای کشتن طراحی شده است. کالا دشمن انسان در اصل و منشأ اوست. هوس کالایی، اراده انسانی را که در مقابلش قرار دارد، نمی پذیرد و نمی تواند به انسانی غیر از آنچه منطقش بر او تحمیل می کند، نگاه کند.
و یک بار دیگر، از بخت خوب دخترم، جنوب ما امروز از کرامت تمام بشریت دفاع میکند، زیرا «همه نقاط زمین جنوب هستند». جنوب ما امروز در حال انفجار است و فاجعه جاری را نمیپذیرد. جنوب ما امروز نه روی خود را به دریا میگرداند و نه گوشهایش را به نالههای دلهای لرزان میسپارد. جنوب ما امروز به سینهای برای حسین یا به چهرهای برای حنظله تبدیل شده است. دخترم، این بخت بلند ما، من و تو، است که زندگیای را گذراندیم که در آن یک جنوبی بود که فلسطین را تنها نمیگذاشت - حتی اگر همه مردم زمین این کار را بکنند - نامش سیّد حسن بود و کردارش حسن. او شهیدگونه از دنیا رفت و ذلت و خوار مایگی را نپذیرفت. درختان زیتون زیادی در جنوب وجود دارند که هنوز هم نوید پیروزی از جانب خدا را به ما میدهند. و اینکه در جنوب، روغن زیادی برای مسیح و شاگردانش و برای ما گناهکاران وجود دارد، و اینکه در جنوب، مقاومتکنندگان زیادی هستند که هنوز هم هر زمان که یکی از آنها به سوی مرگ میرود، ستارگان آسمان را با چراغ روشن میکنند. و دخترم، بیایید خدا را شکر کنیم که جنوب در حال اصلاح اشتباهات تاریخ است. و به یاد داشته باشید، هر زمان که مناره های ما با تهلیل و تکبیر طنینانداز میشود، مردان در جنوب پیروز شدند، حتی قبل از اینکه جنگ پایان یابد.» در این باره در روزنامه اعتماد در درنگ نوشتم:
دفتر خاطرات مریم اللقیس
BY مكتوب
Share with your friend now:
tgoop.com/maktuob/3847
