tgoop.com/ktabdansh/3959
Last Update:
.....
داستانهای کوتاه
📝دوره گرد 6
نوشتهٔ کریستین بوبن
اگر کودک گمگشته به خانه
بازگردد، تمنای مأمن بخشایشی
ندارد.
اگر به خانه بیاید، ولولهٔ نوری را
به همراه میآورد که در
سوزش مرگ با دست خالی
تسخیر کرده است.
اگر بهسوی کسانی بازگردد که
او را نشناختند ، پساز گشت و گذارها
و از طریق درهای پنهانی میآید که
دیگران از یاد بردهاند و در بستنشان
اهمال کردهاند.
اگر سخن بگوید نه برای تسکین و
تسلی بلکه برای تحول و دگرگونی
است.
در اشکهایت میخندی و در
خندههایت گریه میکنی .
زندگی چرخه ايام عمرت را به جلو
میراند.
عروس ابدی با جزئیترین خواهش
بهسویت میشتابد، هرچند که
صدایت ضعیف باشد، بهسویت
میآید. ستارهای دنبالهدار در
گیسوانش میدرخشد،
خوشهای برجامانده در یکی از
کتابهایی که خوابگاهش بود،
خوابی سبک .
آتشی که او برمیفروزد،
تو هستی .
بیرون، آسمانی است سوخته، که
هیچچیز جز رنگ آبی، دغدغهای
یگانه، از آن برجای نمانده .
درون ، سرزمین زرد و تیرهٔ خوانش
است .
با کرکره های بسته .
دوره گرد میگذرد .
دستهایش را در آب سرد متن
فرومیبرد ،
فرشتهای را از بالههایش میگیرد
و بر ساحل اندیشهای از سفرههای
کوچک تور، از تصاویر فراسوی
دریا و علفهای سحرآمیز ،
میافکند.
نگاه میکنی ،
میسنجی ،
برمیگزینی.
در اندیشهٔ گردنبندی هستی که
شفافیتی نادر دارد و
زان دولافونتن " ( شاعر فرانسوی و
بزرگترین حکایت سرای قرن هفدهم)
مهربان آن را ساخته است.
در امتداد جوی آبی شفاف ،
کبوتری آب مینوشد.
عشق آنگاه مهمانانش را مبهوت و
متحیر میکند که چشمهها را از هم
میشکافد و سهمی از نور
بههریک میدهد.
آنان که میتوانند از عشق سخن
برانند ، گرفتار سکوتاند..
ادامه دارد.
...📚💫...🖊
BY کتاب دانش
Share with your friend now:
tgoop.com/ktabdansh/3959