tgoop.com/konkurArshadComputer/6288
Last Update:
انتخابکردن و انتخابشدن: در مورد استاد راهنما و همسفرهایی فراتر از آن
هر سال همین موقعها، وقتی از جلوی جلسه معارفه دانشجویان جدید ارشد رد میشوم یاد پاییز سال ۹۷ میافتم. بازهای که هر وقت به پس ذهنم میآيد، اعصابم خراب میشود. من یک جوان ۲۱ ساله بودم که تازه ارشد شریف قبول شده بودم و باید استاد انتخاب میکردم. آن زمان این شکلی بود که جلسه معارفه و این جور مکانیزمها هم نبود و کسی هم نبود که به ما این تجارب را انتقال دهد. من هم که خجالتیتر و نرمتر از امروز بودم، فکر میکردم مثلا زشت است که با چند استاد همزمان صحبت کنم و یا مثلا جلوی استاد خودم را بیش از آن چه هستم، پرزنت کنم. نتیجتا این شکلی شد که در یک زنجیره به هر استادی که پیام میدادم بعد از چند روز میگفت ظرفیت ندارد و سر همین کلی اتفاق بر من افتاد. البته امروز گویا وضع بهتر است و از سال بعد از ما، جلسه معارفه گذاشتند و چندی بعد هم مکانیزم انتخاب اولویت استاد و اینها را اضافه کردند و ... به هر صورت اما تجاربی هست که هر سال وقتی دانشجوی ارشدی جدیدی به من پیام میدهد آنها را مو به مو برایش توضیح میدهم. چند نکته اینجا میگذارم که بماند. به درد انتخاب استاد هم نخورند شاید به درد ازدواج میخورند:
۱- پیگیر باشید. طرف مقابل اگر از شما شناخت نداشته باشند، چطور میخواهد بین شما دست به انتخاب بزنند؟ در چنین شرایطی معمولا یکی از فاکتورهای در ذهن، میزان پیگیر و مشتاق بودن شخص مقابل است. پس مرتبا پیگیر باشید و خودتان را مشتاق به استاد مقابل نشان دهید. از این هم نترسید که طرف مقابل به شما در ذهن خودش برچسب سیریش بودن بزند. یا در نهایت قسمتتان میشود و فیضش را بردهاید یا قسمتتان نمیشود و در آن صورت دیگر عذاب وجدانی ندارید. پیگیری و پینگکردن اصل همیشگیاند.
۲- با همه صحبت کنید. سرچ اسپیستان را محدود به گزینههای که میشناسید یا حتی بقیه میشناسند نکنید. مطمئن شوید کل سرچ اسپیس را خوب گشتهاید. اطلاعات در دنیای امروز مزیت نیست، ضرورت است. خجالتی هم نباشید، نهایت با چهار تا استاد بیشتر آشنا میشوید.
۳- متریکهای مهمی غیر از آن چه در ذهن شما هستند، هم وجود دارند. شما تا وقتی در آب نیافتاده باشید نمیتوانید بفهمید متریکهای یک عینک شنای خوب چیست. برای مثال خیلیها فکر میکنند که متریکها صرفا یک چیزهای عینی و همگانی هستند. در حالی که بعضی متریکهای دیگر هستند که خیلی به شخصیت شما وابسته هستند و ذهنی هستند. این که طرف مقابل چه جور شخصیتی دارد و آیا با شما جور در میآید یا نه، چیزی نیست که سلیقه اکثریت دیگران بتواند به شما پاسخ دهد. برای فهمیدن متریکهای مهم، بشینید خروجیهایی که از این پروداکت میخواهید را لیست کنید. خودتان را قضاوت کنید و ببینید به چه نیاز دارید. برای فهمیدن این که استاد مقابلتان آیا این متریکها را دارد یا نه آن گاه میتوانید یا از صحبت با خودش و البته از صحبت با دانشجوهایش ماجرا را کشف کنید. موضوع دیگر هم درباره موضوعی است که میخواهید روی آن ریسرچ کنید. دانشجوی نوارشد معمولا شناخت خوبی از حوزههای مختلف ندارند و ممکن است بعد از مدتی به حالتی برسند که دو سال ملالانگیز را با صرفا سنگینی یک برند دانشجوی ارشد بگذارنند. مهم است که بفهمید آیا این موضوع و این آزمایشگاه و این استاد چیزی هست که من بخواهم به خاطرش سختیها و اضطراب را حفظ کنم یا این که نه، بعد از مدتی به حالتی ملالآور میرسم که مجبورم خودم را به زور شلاق به سمت خط پایان بدوانم. (البته که یکی از مشکلات بزرگ زندگی شاید این است که ما خوب نمیفهمیم چه میخواهیم)
۴- هیچ کس به اندازه خودتان نگران آینده شما نیست. برای خودتان دل بسوزانید، وقت و انرژی بگذارید، آبرو خرج کنید و .... جوری زندگی کنید که حتی اگر مردید هم در نهایت در آخرین لحظه بتوانید بگویید من هر آن چه در توان داشتم، انجام دادم. بردن یا باختن دست شما نیست ولی زیبا باختن دست شماست. دیگر نمیدانم چه جمله انگیزشی بسازم. خلاصه برای خودتان از موضع بالا وارد عمل شوید.
۵- اگر نهایتا آن چیزی که میخواستید، در تقدیر نوشته نشده بود (وقتی آدم شکست میخورد مجبور است جبرگرا شود تا زنده بماند. حداقل برای موقعیت بعدی بتواند دهن روزگار را مورد عنایت قرار دهد)، خیلی افسرده نشوید. این مطلب از کجا معلوم را بخوانید. فکر کنید حالا خودتان برای خودتان چه کار میتوانید بکنید.
برگرفته از کانال تلگرام Out of Distribution
مجموعه CSHub: مرجع دانشجویی کنکور ارشد کامپیوتر و آیتی
@konkurarshadcomputer
Cshub.ir
BY کنکور ارشد کامپیوتر (رایگان)
Share with your friend now:
tgoop.com/konkurArshadComputer/6288