tgoop.com/out_of_distribution/908
Create:
Last Update:
Last Update:
از کجا معلوم
امروز ظهر نشسته بودم، یکی از دوستان همکارم آمد گفت: فلانی این که من با این شرکتهای خارجی مصاحبه میکنم و مرا نمیگیرند، من ضرر میکنم یا آنها؟ دیدم اگر دروغ بگویم که فایدهای برای این بنده خدا ندارد، راستش را هم بگویم که قلب بنده خدا را شکستهام، یاد چیزی افتادم بهش گفتم: داستان آن مرد چینی و قضیه از کجا معلوم را شنیدهای؟ گفت: نه کدام؟ داستان زیر را برایش تعریف کردم:
پیرمرد روستایی بود که یک پسر و یک اسب داشت. روزی اسب پیرمرد فرار کرد، ملت به پیرمرد گفتند: چه قدر بدشانسی که اسبت فرار کرد! پیرمرد جواب داد: از کجا معلوم که این از خوششانسی من بوده یا از بد شانسیام؟
هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیرمرد به همراه بیست اسب وحشی به خانه برگشت. این بار ملت به پیرمرد گفتند: عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت به همراه بیست اسب دیگر به خانه بر گشت! پیرمرد گفت: از کجا معلوم؟
فردای آن روز پسر پیرمرد در میان اسبهای وحشی، زمین خورد و پایش شکست. ملت بار دیگر: عجب شانس بدی! و کشاورز پیر گفت: از کجا معلوم؟
چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدند و تمام جوانان سالم را برای جنگ با خود بردند. پسر کشاورز پیر به خاطر پای شکستهاش از اعزام، معاف شد. ملت: عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد! و پیر گفت: از کجا معلوم...؟
و گفتم خلاصه ناراحت نباش، معلوم نیست که تهش چه میشود. دوستم تشکر کرد و گفت چه طور همچین حضور ذهنی داشتی؟ چیزی نگفتم. بنده خدا نمیدانست که من این داستان را اگر یک بار برای او تعریف کردهام، هر روز برای خودم در حکم مخدر تسکیندهنده تعریف میکنم. برای خودم وقتی نگاه میکنم میبینم لااقل از سال ۹۶ این طوری بوده که در یک زنجیره وار متناوب بدشانسی و خوششانسی بودهام طوری که هنوز نمیدانم خوششانس بودهام که بدشانسی آوردم یا بدشانس بودهام که خوششناس آوردم. واقعیتا، شانس آنقدرها کلمه مناسبی برای توصیف نیست، ماجرا همهاش هم شانس بوده، تصمیمهای خودم نیز بودهاند. بیشتر تصمیمات به نظر درست یا نادرست خودم بودهاند. جایی تصمیم به نظر نادرستی گرفتهام بعدش تصمیم به نظر درستی گرفتهام، بعد فهمیدم آن تصمیم اولی درست بوده آن دومی نادرست بوده، بعد فهمیدم جور دیگری بوده و .... نهایتا همه اینها منجر به مسیری شده که طی کردهام و نمیدانم هنوز که تهش چه میشود. متن را با سخنی از لیوای در AoT به پایان میبرم:
I don't know which option you should choose. I could never advise you on that... No matter what kind of wisdom dictates you the option you pick, no one will be able to tell if it's right or wrong until you arrive to some sort of outcome from your choice. The only thing we're allowed to believe is that we won't regret the choice we made.
خلاصه که باید تصمیمی گرفت که بعدا باید گرفتن آن تصمیم پشیمان نشویم نه بابت پیامدهایش.
#افکار_پریشان
BY Out of Distribution
Share with your friend now:
tgoop.com/out_of_distribution/908