tgoop.com/javadrooh/37491
Last Update:
🖊 به قلم سیاستمدار: سعید جلیلی و موشکهای ملّت
👈 حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور در دولت روحانی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ آقای #سعید_جلیلی درسخنان اخیرخود گفته است: «موشکهای «ما» متعلق به ملت ایران است و این «توان موشکی» امنیت مردم را تضمین کرده، زیرا متکی به هیچ قدرت خارجی نیست.»
✍ این گزاره، اگر در چارچوب فکری ایشان خوانده شود، بهویژه درنسبت با «ما» و نظریه «امت» که بنیان گفتمان پایداری است، معنایی متفاوت پیدا میکند.
✍ در منظومه فکری پایداری، نه «ملت»، بلکه «امت یا ما» صاحب اصلی همهی منابع، امکانات و حتی سرزمین است؛ و مقولاتی از این دست نه صرفا دارایی ملت ایران، بلکه متعلق به امت تلقی میشوند. این نوع برداشت، در حقیقت کوششی بوده است برای بازتفسیر مفاهیم قانون اساسی در چارچوبی ایدئولوژیک؛ بهویژه اصل۴۵ قانون اساسی که تصریح دارد: «انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات …، معادن، دریاها، دریاچهها، رودخانهها،… کوهها، نیزارها، بیشههای طبیعی، مراتعی که… در اختیار حکومت اسلامی است تا بر طبق «مصالح عامه» نسبت به آن عمل نماید.»
✍ تعبیر جریان پایداری از «مصالح عامه» آن را مترادف با «منافع امت» میداند؛ بدینترتیب منابع و ثروتهای عمومی کشور، اموالی معرفی میشوند که باید برای تحقق مصالح امت بهرهبرداری گردند.
✍ همزمانی این سخنان جلیلی با جلسات مرتبط با «گفتمان امت» ایشان نیز نشان میدهد این بازتعریف تصادفی نیست؛ و این اظهارات، در واقع تلاشی است برای حلّ یک شکاف نظریِ عمیق.
✍ او با آوردن واژه «ملت» در کنار این گفتمان دینی، میکوشد تا میان دو حوزهی ملی و فراملی نوعی همپوشانیِ زبانی ایجاد کند؛ اما نتیجه، نوعی پارادوکس گفتمانی است: قدرتی که به نام ملت تولید میشود، برای امت بهکار میرود.
✍ به این ترتیب، در دیدگاه پایداری دوگانگی بنیادینی شکل میگیرد: رفاه، آسایش و بهرهمندی از منافع، در ساحت امت تعریف میشود ـ امری فراملی و فراتاریخی؛ زیرا «امت»، موضوع آرمان و پایداری است. اما رنج، هزینه، تحریم و جنگ، بر دوش ملت میافتد؛ زیرا «ملت»، موضوع فداکاری و پرداخت هزینه است.
✍ در چنین پارادایمی، سخن از «موشکهای ما» و «ملت ایران» نیز پارادوکسیکال میشود؛ زیرا همان گفتمانی که «ملت» را ابزار امت میداند، اکنون به نام ملت از توان موشکی دفاع میکند.
✍ این جابهجاییِ زبانی، در واقع پوششی است برای استمرار یک بنیان نظری افراطی که در آن «قدرت» از ملت برمیخیزد، اما برای امت بهکار میرود.
✍ این مفهومپردازی، که فاقد انسجام نظری روشن نیز هست، نشان میدهد با نوعی استفادهی ابزاری از مفاهیم بنیادین روبهرو هستیم. چراکه باید پرسید: تفاوت موشک با توانمندی هستهای در چیست؟ اگر موشکها متعلق به ملتاند، توان هستهای که سالهاست عامل تحریم و فشار بر همین ملت شده، متعلق به کیست؟ و اگر این توان هستهای نیز ملی است، و مانند توان موشکی متکی به هیچ قدرت خارجی نبوده و امنیت مردم را تضمین میکرده است، چرا دربارهی آن در سطح بینالمللی مذاکره میشود؟
✍ اما نکته مهمتر اینجاست که آقای جلیلی دیگر از «توان هستهای» در کنار «توان موشکی» سخن نمیگوید. این حذف آگاهانه، خود نشانهای از بحران درونی همان گفتمان است. زیرا تاسیسات هستهای کشور، در اثر همین سیاستها و مذاکرهگریزی، خسارات عظیمی را متحمل شدهاند؛ برجام عملاً از میان رفته، و ایران بار دیگر ذیل فصل هفتم منشور قرار دارد. از سوی دیگر، «محور مقاومت» هم دیگر «نرمافزار» شده است که به تعبیر خود آنان نیازمند بازسازی بنیادی است.
✍ در چنین شرایطی، تنها «توان موشکی» میتواند در این گفتمان باقی بماند و تأکید صرف بر «توان موشکی»، به جای «توان هستهای» و «محور مقاومت»، تلاشی است برای حفظ ظاهر اقتدار و پوشاندن واقعیتها در گفتمان.
✍ به بیان دیگر، آنچه در زبان رسمی پایداریها از «موشکهای ملت» گفته میشود، در عمل آخرین ابزار مشروعیتبخشی به گفتمانی است که در حوزههای هستهای و منطقهای با بحران مواجه شده و برای بقا ناچار به بازتعریف مفاهیم است.
✍ چنین سخنگوییهایی نشان میدهد که تلاش برای بازتعریف مفاهیمی چون «ملت» و «امت» و «مصالح عامه»، در نظریهپردازیهای اخیر پایداری از سطح تئوریک به بطن سیاست و زندگی روزمره مردم رسیده است.
✍ سخنان جناب جلیلی، نه صرفاً اظهارنظری سیاسی، بلکه بازتابی از یک شکاف عمیق در مبانی فکری پایداری است؛ شکافی میان «حکومتِ امتمحور» و «دولتِ ملتمحور».
✍ تا زمانی که این دوگانگی در زبان رسمی و اندیشهی سیاستورزِ کشور حل نشود، مفاهیمی چون «امنیت»، «مصالح عامه» و حتی «ملت ایران» در معرض تفسیرهای ایدئولوژیک باقی خواهند ماند و راه به جایی نخواهد برد.
@javadrooh
BY راهبرد
Share with your friend now:
tgoop.com/javadrooh/37491