tgoop.com/javadafranotebook/504
Last Update:
.
رفتی و بعد تو کی میدونه
که چهها بر منِ درخت گذشت؟
گفتم این نیز بگذرد؛ افسوس
(این) ولی ارّه بود و سخت گذشت
مث قلیونی، کنج قهوهخونه
به تو سرگرم بودم و دلسرد:
(چه درختی به ارّهای که ازش
رد شده، میگه خواهشاً برگرد؟)
گونهی تو یه گونه سُرسُره بود
من هم اشکی، به پات افتادم
مث اون کِشتی که کف دریاست
بدجوری از چشات افتادم
اشکامون دریا شد میون ما
اشکایی که یواشکی بودن
یه روزی ما یکی بودیم مثل
قارهها که یه روز یکی بودن
من، خودت، زندگی و حتی مرگ
تو به شک، شک نداشتی تنها
گفتی دنیامی اما شک کردی
شکِ غزّالیطور به دنیا
مث الکل پریدم از سرِ تو
کسی حسّ پریدنم رو نداشت
عشق تو کور کرد دنیا رو
هیچکس چشمِ دیدنم رو نداشت
میدونستی اگه بمیرم من
دیگه تنهایی نیست همسفرم؟
خیلی خوبه که آرزوی منی
چون قراره تو رو به گور ببرم
جواد افرا
پ ن:
مث کشتی کف اقیانوس
انگار از چشم همه پنهونم
روزبه بمانی
BY Javadafranotebook
Share with your friend now:
tgoop.com/javadafranotebook/504