JANNAT_ADN8 Telegram 3806
#داستان_معجزه_دعای_نیم_شب

این داستان کاملا واقعیه راوی این داستان پدرم هستن❤️

چند سال پیش روستای ما #جماعت تبلیغ اومد
(جماعت تبلیغ ۷ ماهه) پدرم تعریف کرد که #امیر جماعت یه پسر خیلی جوون بوده همه رو صدا کرده گفته میخوام یه #داستان از زندگیم براتون تعریف کنم

گفته من یه #پسر ورزشکار بودم یه روزی رفتم سر زمین تا با #دوستام فوتبال بازی کنیم میگه حین بازی کردن پام به چیزی خورده شدت #برخورد خیلی زیاد بوده که از قسمت ساق پاش ،پاش خیلی بد میشکنه ،میگه دوستام منو به خونه رسوندن #درد پام خیلی زیاد بوده با خونواده ام رفتیم پیش یه شکسته بند اون پامو با چوب و باند بسته توصیه هم کرده که تا چند روز اصلا بازش نکنید

میگه برگشتیم خونه روز بعدش #پام شروع کرده به #سوزش و #خارش خیلی بدی کم کم دردش بیشتر شده و چند روز بعد بدتر شده و مجبور میشه باند پاشو #باز کنه وقتی باز میکنه میبینه پاش ناجور #چرک و خون زده میره دکتر
وقتی# دکتر پاشو میبینه میگه پات #عفونت شدیدی کرده ما کاری نمیتونیم برات بکنیم میگن برو #زاهدان خونواده پسره میگن ما هیچ پولی نداریم چجوری بریم با اصرار زیاد #بیمارستان خودش هماهنگ میکنه با آمبولانس می‌فرستنش #زاهدان
وقتی اونجا میره#دکترا هم همون حرفو میزنن که نمیتونیم کاری انجام بدیم باید بری #مشهد
بازم لطف #الله شامل حالشون میشه و بیمارستان خودش هماهنگ میکنه و میفرستنش مشهد اونجا هم #دکترا همون حرف قبلی رو میزنن که #عفونت پیشروی کرده و اگه به قلبت برسه میمیری
راهی نیس جز اینکه #پاتو قطع کنیم مگه اینکه بری #تهران

#پسره وقتی این حرفو میشنوه #شروع میکنه به #گریه کردن که تا همینجا با هزار سختی اومدیم و هم اینکه نمیتونم #اجازه بدم که پامو #قطع کنید چون من هنوز جوون هستم #ازدواج نکردم چطور با یک پا #زندگی کنم
#اصرار میکنه که منو برگردونید شهرمون نمیخوام کاری بکنم هر چی میشه بشه
هرچقد خونواده اش اصرار میکنن که #پاتو از دست بدی #بهتر از اینه که جونتو از دست بدی
ولی گوش نمیکنه خلاصه برمیگردن شهرشون
وقتی میان خونه هریکی از #اعضای خونواده شروع میکنن به #گریه کردن مادر جدا پدر جدا
از #نداری و بیماری #پسرشون
تا اینکه یکی از #دوستای پسره که یک پسر #ایمان داری بوده میاد دیدنش میگه #فلانی حالت چطوره #پسره شروع میکنه به گریه کردن از حال بدش میگه
دوستش میگه فلانی کی #پای تورو شکسته؟؟؟ میگه #الله💔 دوستش میگه پس از خودش بخواه که #شفات بده
امشب #نماز شب بخون و از #الله درخواست کن #شفات بده ولی قبلش از خونواده ات بخواه که لباستو عوض کنن و حموم ببرنت و شب بخواه که تنهات بزارن

ایشون هم همین کارو میکنه #نیم شب که میرسه با هر #سختی که بوده آماده میشه برای #نماز شب

#ادامه_دارد_ان_شاءالله

@jannat_adn8 ♥️🦋
10👍3🥰1



tgoop.com/jannat_adn8/3806
Create:
Last Update:

#داستان_معجزه_دعای_نیم_شب

این داستان کاملا واقعیه راوی این داستان پدرم هستن❤️

چند سال پیش روستای ما #جماعت تبلیغ اومد
(جماعت تبلیغ ۷ ماهه) پدرم تعریف کرد که #امیر جماعت یه پسر خیلی جوون بوده همه رو صدا کرده گفته میخوام یه #داستان از زندگیم براتون تعریف کنم

گفته من یه #پسر ورزشکار بودم یه روزی رفتم سر زمین تا با #دوستام فوتبال بازی کنیم میگه حین بازی کردن پام به چیزی خورده شدت #برخورد خیلی زیاد بوده که از قسمت ساق پاش ،پاش خیلی بد میشکنه ،میگه دوستام منو به خونه رسوندن #درد پام خیلی زیاد بوده با خونواده ام رفتیم پیش یه شکسته بند اون پامو با چوب و باند بسته توصیه هم کرده که تا چند روز اصلا بازش نکنید

میگه برگشتیم خونه روز بعدش #پام شروع کرده به #سوزش و #خارش خیلی بدی کم کم دردش بیشتر شده و چند روز بعد بدتر شده و مجبور میشه باند پاشو #باز کنه وقتی باز میکنه میبینه پاش ناجور #چرک و خون زده میره دکتر
وقتی# دکتر پاشو میبینه میگه پات #عفونت شدیدی کرده ما کاری نمیتونیم برات بکنیم میگن برو #زاهدان خونواده پسره میگن ما هیچ پولی نداریم چجوری بریم با اصرار زیاد #بیمارستان خودش هماهنگ میکنه با آمبولانس می‌فرستنش #زاهدان
وقتی اونجا میره#دکترا هم همون حرفو میزنن که نمیتونیم کاری انجام بدیم باید بری #مشهد
بازم لطف #الله شامل حالشون میشه و بیمارستان خودش هماهنگ میکنه و میفرستنش مشهد اونجا هم #دکترا همون حرف قبلی رو میزنن که #عفونت پیشروی کرده و اگه به قلبت برسه میمیری
راهی نیس جز اینکه #پاتو قطع کنیم مگه اینکه بری #تهران

#پسره وقتی این حرفو میشنوه #شروع میکنه به #گریه کردن که تا همینجا با هزار سختی اومدیم و هم اینکه نمیتونم #اجازه بدم که پامو #قطع کنید چون من هنوز جوون هستم #ازدواج نکردم چطور با یک پا #زندگی کنم
#اصرار میکنه که منو برگردونید شهرمون نمیخوام کاری بکنم هر چی میشه بشه
هرچقد خونواده اش اصرار میکنن که #پاتو از دست بدی #بهتر از اینه که جونتو از دست بدی
ولی گوش نمیکنه خلاصه برمیگردن شهرشون
وقتی میان خونه هریکی از #اعضای خونواده شروع میکنن به #گریه کردن مادر جدا پدر جدا
از #نداری و بیماری #پسرشون
تا اینکه یکی از #دوستای پسره که یک پسر #ایمان داری بوده میاد دیدنش میگه #فلانی حالت چطوره #پسره شروع میکنه به گریه کردن از حال بدش میگه
دوستش میگه فلانی کی #پای تورو شکسته؟؟؟ میگه #الله💔 دوستش میگه پس از خودش بخواه که #شفات بده
امشب #نماز شب بخون و از #الله درخواست کن #شفات بده ولی قبلش از خونواده ات بخواه که لباستو عوض کنن و حموم ببرنت و شب بخواه که تنهات بزارن

ایشون هم همین کارو میکنه #نیم شب که میرسه با هر #سختی که بوده آماده میشه برای #نماز شب

#ادامه_دارد_ان_شاءالله

@jannat_adn8 ♥️🦋

BY جَنَّـٰتُ عَـــدْنٍ||🇵🇸


Share with your friend now:
tgoop.com/jannat_adn8/3806

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

6How to manage your Telegram channel? Choose quality over quantity. Remember that one high-quality post is better than five short publications of questionable value. Deputy District Judge Peter Hui sentenced computer technician Ng Man-ho on Thursday, a month after the 27-year-old, who ran a Telegram group called SUCK Channel, was found guilty of seven charges of conspiring to incite others to commit illegal acts during the 2019 extradition bill protests and subsequent months. SUCK Channel Telegram With the sharp downturn in the crypto market, yelling has become a coping mechanism for many crypto traders. This screaming therapy became popular after the surge of Goblintown Ethereum NFTs at the end of May or early June. Here, holders made incoherent groaning sounds in late-night Twitter spaces. They also role-played as urine-loving Goblin creatures.
from us


Telegram جَنَّـٰتُ عَـــدْنٍ||🇵🇸
FROM American