tgoop.com/hossein_dabbagh/418
Last Update:
انتخابات ۱۴۰۳: دستاورد ما چه بود؟ چه از دست دادیم؟
✍ حسین دباغ
مسعود پزشکیان را شاید بتوان اولین رئیس جمهور بعد از انقلاب اسلامی دانست که بدون "وعده صریح" در کارزارهای انتخاباتی به پیروزی می رسد. تلاش او بر این بود تا کمتر وعده بدهد و در نتیجه، در آینده کمتر بازخواست شود. حامیان او البته این رویکرد را تحسین میکردند و آن را نشانهای از صداقت میدانستند. اما آیا چنین رفتاری در ترازوی دموکراسی وزن دارد؟ شاید ابتداییترین درکی که ما از توسعه دموکراتیک داریم، پرورش و آموزش شهروندانی مطالبهگر است. شهروندانی که بتوانند مسئولان را بازخواست کنند و از آنان توضیح بخواهند که چرا وعدههای خود را انجام ندادهاند. جامعهای که مطالبهگر نباشد، دستاورد دموکراتیک نخواهد داشت. دیکته نانوشته هیچگاه غلط ندارد! از این حیث، به نظر می رسد این انتخابات یک گام ما را از پیشبرد توسعه دموکراتیک دور کرده است.
از منظر فلسفه سیاسی، مسئله وعدهدادن در انتخابات تنها به میزان صداقت یک نامزد برنمیگردد، بلکه به ایجاد یک قرارداد اجتماعی بین حاکم و مردم نیز مربوط میشود. عموم فیلسوفان برجسته سیاست معتقدند که حکومتها تنها با رضایت مردم مشروعیت پیدا میکنند و این رضایت از طریق تعهداتی که به مردم داده میشود، حاصل میشود. وعدههای انتخاباتی بخشی از این تعهدات هستند و زمانی که شهروندان بتوانند بر اساس این وعدهها مسئولان را بازخواست کنند، روند دموکراتیک تقویت میشود. در مقابل، پزشکیان با ندادن وعدههای مشخص، عملاً این قرارداد اجتماعی را تضعیف کرده است. چنین رویکردی میتواند به بیاعتمادی بیشتر مردم به فرآیند انتخابات و دموکراسی منجر شود. دموکراسی نیازمند شهروندانی آگاه و فعال است که بتوانند با درک عمیق از مسائل اجتماعی و سیاسی، تصمیمات آگاهانه بگیرند و مسئولان را پاسخگو نگاه دارند. بدون این تعامل و مطالبهگری، دموکراسی معنای خود را از دست میدهد.
اما دستاورد ما چه بود؟ اعتراض مدنی ۶۰ (دور اول) و ۵۰ (دور دوم) درصدی شهروندانی که از حق نافرمانی مدنی خود استفاده کردند تا اعلام وجود کنند. خواسته ساده آنها این بود که به رسمیت شناخته شوند، همین! با اینکه پیروزمندان این انتخابات به جشن و شادی میپردازند، اما هنوز این جمعیت که اکثریت را شامل می شوند نتوانسته اند برای خود جشن خیابانی بگیرند تا اتحاد خود را فریاد بزنند. با این حال، استفاده از حق نافرمانی مدنی گامی جلو به سوی پیشبرد توسعه دموکراتیک در ایران بود. در این انتخابات برای بار نخست بعد از انقلاب اسلامی است که شهروندان در مقیاس بالا توانستهاند خشم خود را به شکل دموکراتیک ابراز کنند و وجود خود را جار بزنند. این نشاندهنده آن است که جامعه ایرانی به سطحی از بلوغ سیاسی رسیده است که میتواند نارضایتی خود را به صورت مدنی و دموکراتیک ابراز کند.
از منظر فلسفه سیاسی، نافرمانی مدنی یکی از ابزارهای مهم برای تغییرات اجتماعی است، هر چند که شاید اقتدارگرایان گوش شنوایی برای شنیدن صدای معترضان نداشته باشند. بسیاری از فیلسوفان سیاست بر این باورند که شهروندان باید در برابر قوانین ناعادلانه مقاومت کنند و این مقاومت بهتر است که به صورت مسالمتآمیز و بدون خشونت باشد. مقاومت مدنی اخیر در ایران نشاندهنده یک گام مهم به سوی آگاهی سیاسی و اجتماعی بیشتر است. این نوع مقاومت، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت نتیجه ملموس نداشته باشد، اما در بلندمدت میتواند به ایجاد تغییرات اجتماعی پایدار و تقویت فرهنگ دموکراتیک کمک کند.
انتخابات ۱۴۰۳ هم ما را یک گام به عقب برده است، هم یک گام پیش. اینکه جامعه ایران چگونه فرهنگ دموکراتیک را در خود حل و هضم می کند، باید به آینده موکول کرد. اما ایران در آینده حتما آبستن تغییرات اجتماعی بسیار است.
ــــــــــــــــــــــــ
این مقاله در وبسایت بیبیسی منتشر شده است.
🆔 @hossein_dabbagh
BY Hossein Dabbagh حسین دباغ

Share with your friend now:
tgoop.com/hossein_dabbagh/418