tgoop.com/hossein_dabbagh/352
Last Update:
📝گزیده ای از مصاحبه درباره خشونت، نافرمانی مدنی و نافرمانی انقلابی:
📌 یکی از خصوصیات مهمی که برخی فیلسوفان برای نافرمانی مدنی ذکر کرده اند خصلت خشونت پرهیزی است. این مسئله غامضی است که آیا ما در نافرمانی مدنی لزوما از هیچ نوعی از خشونت نباید استفاده کنیم؟ حتی خشونت کلامی؟ یا اینکه برخی انواع خشونت موجه است؟ حقیقت این است که به سختی می توان ادعا کرد که استفاده از هر گونه خشونتی مطلقا و همواره اخلاقا نارواست. محتمل در برخی موارد اگر خشونت عادلانه و معقول باشد می توان استفاده از آن را اخلاقا موجه دانست.
📌مسئله اما پیچیده تر هم می شود اگر خصوصاً شرایط اعتراضی اخیر در ایران را در نظر بگیریم. ما با نوعی از "نافرمانی مدنی" روبرو هستیم که در طول زمان رفته رفته بدل به نوعی "نافرمانی انقلابی" شده است؛ فرق میان این دو مهم است. هدف شما در نافرمانی مدنی تغییر سیاستها و قوانین ناعادلانه است. اما شما در نافرمانی انقلابی قصد دارید نه تنها قوانین را عوض بکنید، بلکه اصلاً و اساسا قانون اساسی یا ماهیت یا ساختار یک حکومت را عوض بکنید.
📌گمان می میکنم در طی اعتراضات اخیر، تا حدی میان برخی اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان نوعی اشتراک رأی به وجود آمده است که ما باید بهسمت تغییر ساختاری قانون اساسی برویم. اگر تغییر قانون اساسی یکی از فاکتورهای نافرمانی انقلابی باشد، آنگاه با مسئلهای فلسفی روبرو خواهیم شد: اگر نافرمانی مدنی با نافرمانی انقلابی تفاوت ماهوی دارد، این تفاوت چه تاثیری بر روی تلقی ما از خشونت خواهد گذاشت؟
📌آیا ما در نافرمانی انقلابی میتوانیم از خشونت استفاده بکنیم؟ و اگر از خشونت استفاده بکنیم، کجا این خشونت موجه خواهد بود؟ اگر جواب این سؤال ها بله است، سؤال بعدی مهمی که ما باید از خودمان بپرسیم این است که چه منبعی این خشونت را موجه می کند؟ اینجاست که پای مفهوم مرجعیت اخلاق به میان می آید. اگر اخلاق در ذهن ما مرجعیت دارد، کجا و چگونه استفاده از خشونت را در یک نافرمانی انقلابی موجه میکند؟
BY Hossein Dabbagh حسین دباغ

Share with your friend now:
tgoop.com/hossein_dabbagh/352