HOSSEIN_DABBAGH Telegram 340
ادامه👆

اگر این تحلیل درست باشد که باورها و اصول اخلاقی آدمیان دلیل یا انگیزه‌ای معرفتی برای آنان فراهم می‌کند تا متوسل به خشونت شوند، آنگاه می توان نتیجه گرفت که این اصول اخلاقی افراد است که خشونت را موجه می‌کند. این نتیجه برای بسیاری شاید غریب باشد اگر بر این باور باشند که خشونت اخلاقاً امر بد و ناموجهی است. چطور ممکن است که خشونت با اینکه به نظر اخلاقاً بد می‌آید برخاسته از اخلاقیات ما باشد و از اصول اخلاقی ما نشات گرفته شده باشد؟ اما باید پذیرفت که این نگاه ساده‌انگارانه است که گمان کنیم خشونت بخاطر نبود اخلاق رخ می-دهد؛ به نظر می‌آید اتفاقاً برعکس این نگاه اخلاقی ماست که خشونت را موجه می‌کند. اگر به کار بستن خشونت نسبت تام و تمامی با نگاه اخلاقی ما دارد آنگاه سوال مهمی که باید به بحث گذاشته شود این است که کدام استدلال اخلاقی می‌تواند به شکل معتبری از خشونت دفاع کند یا مقابل خشونت قد علم کند. آیا به‌محض اینکه کسی متوسل به باور اخلاقی‌اش شد تا اِعمال خشونت کند، او موجه است که چنین کند؟ اگر پاسخ منفی است، پس باید روشن کرد چه وقت اِعمال خشونت موجه خواهد بود و چه وقت ناموجه؟

فرض کنید کسی بر این باور است که اصل فایده گرایی اخلاقی او را محق می کند که برای فایده بسیاری که از پی اِعمال خشونت بدست می‌آید، او موجه است که خشونت را اِعمال کند. برای مثال، سرکوبگری که فایده‌ی حفظ یک نظام مقدس را در ذهن می‌پروراند، گمان می کند که اِعمال "هر‌گونه" خشونت با اینکه هزینه جانی و مالی دارد به فایده‌اش می‌ارزد. به همین دلیل، دست کم مطابق اصل فایده‌گرایی، او موجه است که از خشونت بهره بگیرد. یا تصور کنید فردی که برای براندازی یک نظام فاسد معتقد به استفاده از "هر گونه" خشونت است استدلال کند که مطابق اصل فایده گرایی فایده‌ی بر انداختن یک نظام فاسد بر هزینه‌هایی که خشونت روی دست او می گذارد می‌چربد.

هر دو استدلال از یک جنس هستند و به باور من خطا. مثال‌های گوناگون می‌توان زد برای اینکه نشان داد "همواره" برای رسیدن به هدف نمی‌توان از "هر وسیله‌ای" استفاده کرد بالاخص اگر به کارگیری آن وسیله فی نفسه اخلاقاً ناروا باشد. برای مثال، برای اطمینان خاطر از اینکه هیچ تهدیدی در جهان حکومت ما را بر نمی‌اندازد می توان تقریباً تمام افراد کره خاکی را به قتل رساند! به گمانم واضح است که چنین توسلی به خشونت نه اخلاقاً رواست و نه شدنی. اگر اِعمال خشونت به هر طریقی روا نباشد، باید پرسید آیا طریقی هست که بتوان از اِعمال خشونت به شکل اخلاقی دفاع کرد؟ یا اِعمال خشونت همواره اخلاقاً نارواست؟

به نظر می‌آید بتوان از اِعمال خشونت دست کم در برخی مواقع دفاع کرد. فرض کنید در مواجهه با یک دیکتاتور ستمگر روشنفکران جامعه به نقد تند و تیز او می‌پردازند و بعضا از خشونت کلامی (مثل اهانت و تمسخر) استفاده می‌کنند. به نظر می‌رسد چنین خشونتی برای نقد صریح ظلم موجه و عادلانه باشد. همچنین تصور کنید سارقی به خانه کسی هجوم می‌برد و در حین سرقت با صاحبخانه وارد نزاع فیزیکی می‌شود. اگر صاحبخانه برای دفاع از خودش متوسل به خشونت شود تا جان خود و خانواده‌اش را حفظ کند محتمل این توسل به خشونت رواست. به این دلیل که وقتی سارق به حریم شخصی کسی تجاوز می‌کند از حق طبیعی احترام محروم می‌شود و صاحبخانه می‌تواند با خشونت با او رفتار کند. با این‌حال می‌توان پرسید که آیا صاحبخانه حق دارد هر طور می‌خواهد با سارق برخورد کند حتی اگر سارق حق احترام را از دست داده است؟ پاسخ منفی است. دلیل آنجاست که حتی اگر صاحبخانه حق استفاده از خشونت را دارد میزان استفاده خشونت او باید "متناسب" با رفتار سارق باشد. برای مثال اگر کسی به شکل ناروا به ما سیلی می‌زند، عادلانه نیست که در پاسخ و در دفاع از خودمان به روی او اسلحه بکشیم و او را بکشیم. توسل ما به خشونت باید متناسب با خشونتی باشد که علیه ما رفته است در غیر این صورت روش ما در استفاده از خشونت اخلاقاً قابل دفاع نیست.

ادامه👇



tgoop.com/hossein_dabbagh/340
Create:
Last Update:

ادامه👆

اگر این تحلیل درست باشد که باورها و اصول اخلاقی آدمیان دلیل یا انگیزه‌ای معرفتی برای آنان فراهم می‌کند تا متوسل به خشونت شوند، آنگاه می توان نتیجه گرفت که این اصول اخلاقی افراد است که خشونت را موجه می‌کند. این نتیجه برای بسیاری شاید غریب باشد اگر بر این باور باشند که خشونت اخلاقاً امر بد و ناموجهی است. چطور ممکن است که خشونت با اینکه به نظر اخلاقاً بد می‌آید برخاسته از اخلاقیات ما باشد و از اصول اخلاقی ما نشات گرفته شده باشد؟ اما باید پذیرفت که این نگاه ساده‌انگارانه است که گمان کنیم خشونت بخاطر نبود اخلاق رخ می-دهد؛ به نظر می‌آید اتفاقاً برعکس این نگاه اخلاقی ماست که خشونت را موجه می‌کند. اگر به کار بستن خشونت نسبت تام و تمامی با نگاه اخلاقی ما دارد آنگاه سوال مهمی که باید به بحث گذاشته شود این است که کدام استدلال اخلاقی می‌تواند به شکل معتبری از خشونت دفاع کند یا مقابل خشونت قد علم کند. آیا به‌محض اینکه کسی متوسل به باور اخلاقی‌اش شد تا اِعمال خشونت کند، او موجه است که چنین کند؟ اگر پاسخ منفی است، پس باید روشن کرد چه وقت اِعمال خشونت موجه خواهد بود و چه وقت ناموجه؟

فرض کنید کسی بر این باور است که اصل فایده گرایی اخلاقی او را محق می کند که برای فایده بسیاری که از پی اِعمال خشونت بدست می‌آید، او موجه است که خشونت را اِعمال کند. برای مثال، سرکوبگری که فایده‌ی حفظ یک نظام مقدس را در ذهن می‌پروراند، گمان می کند که اِعمال "هر‌گونه" خشونت با اینکه هزینه جانی و مالی دارد به فایده‌اش می‌ارزد. به همین دلیل، دست کم مطابق اصل فایده‌گرایی، او موجه است که از خشونت بهره بگیرد. یا تصور کنید فردی که برای براندازی یک نظام فاسد معتقد به استفاده از "هر گونه" خشونت است استدلال کند که مطابق اصل فایده گرایی فایده‌ی بر انداختن یک نظام فاسد بر هزینه‌هایی که خشونت روی دست او می گذارد می‌چربد.

هر دو استدلال از یک جنس هستند و به باور من خطا. مثال‌های گوناگون می‌توان زد برای اینکه نشان داد "همواره" برای رسیدن به هدف نمی‌توان از "هر وسیله‌ای" استفاده کرد بالاخص اگر به کارگیری آن وسیله فی نفسه اخلاقاً ناروا باشد. برای مثال، برای اطمینان خاطر از اینکه هیچ تهدیدی در جهان حکومت ما را بر نمی‌اندازد می توان تقریباً تمام افراد کره خاکی را به قتل رساند! به گمانم واضح است که چنین توسلی به خشونت نه اخلاقاً رواست و نه شدنی. اگر اِعمال خشونت به هر طریقی روا نباشد، باید پرسید آیا طریقی هست که بتوان از اِعمال خشونت به شکل اخلاقی دفاع کرد؟ یا اِعمال خشونت همواره اخلاقاً نارواست؟

به نظر می‌آید بتوان از اِعمال خشونت دست کم در برخی مواقع دفاع کرد. فرض کنید در مواجهه با یک دیکتاتور ستمگر روشنفکران جامعه به نقد تند و تیز او می‌پردازند و بعضا از خشونت کلامی (مثل اهانت و تمسخر) استفاده می‌کنند. به نظر می‌رسد چنین خشونتی برای نقد صریح ظلم موجه و عادلانه باشد. همچنین تصور کنید سارقی به خانه کسی هجوم می‌برد و در حین سرقت با صاحبخانه وارد نزاع فیزیکی می‌شود. اگر صاحبخانه برای دفاع از خودش متوسل به خشونت شود تا جان خود و خانواده‌اش را حفظ کند محتمل این توسل به خشونت رواست. به این دلیل که وقتی سارق به حریم شخصی کسی تجاوز می‌کند از حق طبیعی احترام محروم می‌شود و صاحبخانه می‌تواند با خشونت با او رفتار کند. با این‌حال می‌توان پرسید که آیا صاحبخانه حق دارد هر طور می‌خواهد با سارق برخورد کند حتی اگر سارق حق احترام را از دست داده است؟ پاسخ منفی است. دلیل آنجاست که حتی اگر صاحبخانه حق استفاده از خشونت را دارد میزان استفاده خشونت او باید "متناسب" با رفتار سارق باشد. برای مثال اگر کسی به شکل ناروا به ما سیلی می‌زند، عادلانه نیست که در پاسخ و در دفاع از خودمان به روی او اسلحه بکشیم و او را بکشیم. توسل ما به خشونت باید متناسب با خشونتی باشد که علیه ما رفته است در غیر این صورت روش ما در استفاده از خشونت اخلاقاً قابل دفاع نیست.

ادامه👇

BY Hossein Dabbagh حسین دباغ


Share with your friend now:
tgoop.com/hossein_dabbagh/340

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

On June 7, Perekopsky met with Brazilian President Jair Bolsonaro, an avid user of the platform. According to the firm's VP, the main subject of the meeting was "freedom of expression." The administrator of a telegram group, "Suck Channel," was sentenced to six years and six months in prison for seven counts of incitement yesterday. A vandalised bank during the 2019 protest. File photo: May James/HKFP. In 2018, Telegram’s audience reached 200 million people, with 500,000 new users joining the messenger every day. It was launched for iOS on 14 August 2013 and Android on 20 October 2013. Telegram users themselves will be able to flag and report potentially false content.
from us


Telegram Hossein Dabbagh حسین دباغ
FROM American