HOSSEIN_DABBAGH Telegram 336
ادامه👆

دوم. در برخی جوامع، حکومت مرکزی (مثل ایران) صدای یکی از قطب‌ها را خفه می‌کند.
بنابراین، زمانی که حکومت در دوقطبی شدن جامعه دخالت می‌کند، آن دوقطبی آسیب زاست.

جامعه دوقطبی زمانی اخلاقاً بد می شود که حکومت جامعه را آزاد نمی‌گذارد و جانب یک قطب و ارزش‌های مربوط به آن قطب را می‌گیرد. حکومتی که صدای یک طرف را خفه و خفته می‌کند و حق آنان برای ابراز وجود را نادیده می-گیرد بذر بی‌عدالتی را در جامعه می‌کارد. در چنین جامعه‌ای از آنجا که ساختارهای ناعادلانه حکمفرماست دوقطبی شدن می‌تواند آسیب رسان باشد. سبب آنجاست که در این جامعه افرادی که توسط حکومت نادیده گرفته و تحقیر شده‌اند احساس خشم و سرکوب را تجربه خواهند کرد. و طبیعی است که عده‌ای از افراد تحقیر شده از سر خشم لب به اعتراض بگشایند و طالب حق از دست رفته خود از حکومت شوند. اما حکومتی که جانب یک سو را گرفته است گوش شنوایی برای این اعتراضات ندارد و حتی دست به سرکوب و اختناق بیشتر می‌زند تا صدای معترضین را خفه‌تر کند. نتیجه آن می‌شود که افراد تحقیر شده توسط حکومت در مقابل افراد حمایت شده از جانب حکومت قرار می‌گیرند. این رویارویی می‌تواند در طولانی‌مدت آسیب بسیار بر پیکر جامعه وارد بیاورد. یک گروه به شکل تبعیض‌آمیزی از قدرت و حق بیشتری برخوردار است در صورتیکه گروه مقابل به شکل سیستماتیک و ساختاری نادیده گرفته می‌شود. میان این دو گروه نزاع و جنگ بالا می‌گیرد و مقصر اصلی البته حکومتی است که فقط از ارزش-های گروه خاصی از شهروندان طرفداری کرده است.

در جامعه‌ای که حکومت سمت گروه خاصی را می‌گیرد و از ارزشهای عده خاصی دفاع می‌کند، دو قطب جامعه صدای هم را نمی‌شنوند و رفته رفته مخالفت و دشمنی میان آنان جامعه را از هم گسیخته می‌کند. تبعیض ساختاری در چنین جامعه‌ای آتش خشم گروه تحقیر شده را افزون‌تر می کند و چون این افراد پناهگاهی برای خود پیدا نمی‌کنند رفته‌رفته چرخه معیوبی از تبعیض و ناعدالتی به وجود می‌آید. اما اگر حکومت میان دو قطب موجود در جامعه بی-طرفی پیشه کند و ارزش‌های یک گروه را بر دیگری ترجیح ندهد چنین چرخه معیوبی به وجود نمی‌آید. وقتی هر دو قطب جامعه از وضعیت برابر برخوردار هستند – یکی دردانه و نورچشمی حکومت نیست – مخالفان محتمل آزادانه صدای همدیگر را می‌شوند. وقتی مخالفان صدای همدیگر را بشوند احتمال شکل‌گیری گفتگو میان دو قطب راحت‌تر فراهم می‌شود. و اگر گفتگو بتواند از خشم میان مخالفان کم کند محتمل جامعه سالم‌تر خواهد شد.

با این وجود ممکن است کسی بر من نقد وارد آورد که هر چقدر هم جامعه آزاد باشد و مخالفان به گفتگو بپردازند، با شیوع شبکه‌های اجتماعی جامعه چنان دوقطبی می‌شود که در هر حال شهروندان لطمه خواهد دید. این درست است که تکنولوژی می‌تواند یک جامعه را دست کم به جهت سیاسی دوقطبی کند. برای مثال افراد با جهت‌گیری های مشابه در حباب‌های دوستی نزدیک به هم قرار می‌گیرند و محتمل بیشتر یک صدا را می‌شنوند و صدای مخالف رفته رفته حذف می‌شود. وقتی صدای مخالف حذف شود و افراد گمان کنند که فقط یک صدا در جامعه جاری و ساری است تحمل یکدیگر سخت‌تر می شود و رواداری میان شهروندان افول می‌کند.

با این حال، شبکه‌های اجتماعی همچنین می‌توانند محملی را فراهم کنند تا شهروندان یک دوقطبی سالم را تجربه کنند. افراد جامعه می‌توانند صدای مخالفان را در شبکه‌های اجتماعی راحت‌تر بشنوند و تحلیل کنند. شرط مهم این است که حکومت‌ها از یکی از گروه‌ها جانب‌داری نکنند و یک ارزش را به زور به عنوان ارزش غالب در جامعه به همگان حقنه نکنند. اگر حکومت‌ها دست از استبداد دیجیتالی بردارند و شبکه‌های اجتماعی را آزاد بگذارند تا دو قطب موجود در جامعه به بحث و مخالفت بپردازند این دوقطبی شدنِ جامعه می‌تواند اثربخش و ثمربخش باشد. چرا که افراد اختلاف‌نظر موجود در بطن جامعه را از طریق شبکه‌های اجتماعی راحت‌تر کشف می‌کنند و فرصت بیشتری برای هضم و پذیرش آن دارند.

مخلص کلام اینکه آنچه جامعه دوقطبی را رنجور و آسیب رسان می کند دخالت ناموجه حکومت است. اگر حکومت از یک ارزش خاص در جامعه طرفداری نکند و موجبات ناعدالتی ساختاری را به وجود نیاورد، یک جامعه آزادِ دو قطبی از قضا می‌تواند جامعه سالمی باشد. در چنین جامعه دوقطبی‌ای اختلاف‌نظر میان افراد به رسمیت شناخته می‌شود و شهروندان تمرین می‌کنند تا به صلح کنار یکدیگر زیست کنند.

🆔 @hossein_dabbagh



tgoop.com/hossein_dabbagh/336
Create:
Last Update:

ادامه👆

دوم. در برخی جوامع، حکومت مرکزی (مثل ایران) صدای یکی از قطب‌ها را خفه می‌کند.
بنابراین، زمانی که حکومت در دوقطبی شدن جامعه دخالت می‌کند، آن دوقطبی آسیب زاست.

جامعه دوقطبی زمانی اخلاقاً بد می شود که حکومت جامعه را آزاد نمی‌گذارد و جانب یک قطب و ارزش‌های مربوط به آن قطب را می‌گیرد. حکومتی که صدای یک طرف را خفه و خفته می‌کند و حق آنان برای ابراز وجود را نادیده می-گیرد بذر بی‌عدالتی را در جامعه می‌کارد. در چنین جامعه‌ای از آنجا که ساختارهای ناعادلانه حکمفرماست دوقطبی شدن می‌تواند آسیب رسان باشد. سبب آنجاست که در این جامعه افرادی که توسط حکومت نادیده گرفته و تحقیر شده‌اند احساس خشم و سرکوب را تجربه خواهند کرد. و طبیعی است که عده‌ای از افراد تحقیر شده از سر خشم لب به اعتراض بگشایند و طالب حق از دست رفته خود از حکومت شوند. اما حکومتی که جانب یک سو را گرفته است گوش شنوایی برای این اعتراضات ندارد و حتی دست به سرکوب و اختناق بیشتر می‌زند تا صدای معترضین را خفه‌تر کند. نتیجه آن می‌شود که افراد تحقیر شده توسط حکومت در مقابل افراد حمایت شده از جانب حکومت قرار می‌گیرند. این رویارویی می‌تواند در طولانی‌مدت آسیب بسیار بر پیکر جامعه وارد بیاورد. یک گروه به شکل تبعیض‌آمیزی از قدرت و حق بیشتری برخوردار است در صورتیکه گروه مقابل به شکل سیستماتیک و ساختاری نادیده گرفته می‌شود. میان این دو گروه نزاع و جنگ بالا می‌گیرد و مقصر اصلی البته حکومتی است که فقط از ارزش-های گروه خاصی از شهروندان طرفداری کرده است.

در جامعه‌ای که حکومت سمت گروه خاصی را می‌گیرد و از ارزشهای عده خاصی دفاع می‌کند، دو قطب جامعه صدای هم را نمی‌شنوند و رفته رفته مخالفت و دشمنی میان آنان جامعه را از هم گسیخته می‌کند. تبعیض ساختاری در چنین جامعه‌ای آتش خشم گروه تحقیر شده را افزون‌تر می کند و چون این افراد پناهگاهی برای خود پیدا نمی‌کنند رفته‌رفته چرخه معیوبی از تبعیض و ناعدالتی به وجود می‌آید. اما اگر حکومت میان دو قطب موجود در جامعه بی-طرفی پیشه کند و ارزش‌های یک گروه را بر دیگری ترجیح ندهد چنین چرخه معیوبی به وجود نمی‌آید. وقتی هر دو قطب جامعه از وضعیت برابر برخوردار هستند – یکی دردانه و نورچشمی حکومت نیست – مخالفان محتمل آزادانه صدای همدیگر را می‌شوند. وقتی مخالفان صدای همدیگر را بشوند احتمال شکل‌گیری گفتگو میان دو قطب راحت‌تر فراهم می‌شود. و اگر گفتگو بتواند از خشم میان مخالفان کم کند محتمل جامعه سالم‌تر خواهد شد.

با این وجود ممکن است کسی بر من نقد وارد آورد که هر چقدر هم جامعه آزاد باشد و مخالفان به گفتگو بپردازند، با شیوع شبکه‌های اجتماعی جامعه چنان دوقطبی می‌شود که در هر حال شهروندان لطمه خواهد دید. این درست است که تکنولوژی می‌تواند یک جامعه را دست کم به جهت سیاسی دوقطبی کند. برای مثال افراد با جهت‌گیری های مشابه در حباب‌های دوستی نزدیک به هم قرار می‌گیرند و محتمل بیشتر یک صدا را می‌شنوند و صدای مخالف رفته رفته حذف می‌شود. وقتی صدای مخالف حذف شود و افراد گمان کنند که فقط یک صدا در جامعه جاری و ساری است تحمل یکدیگر سخت‌تر می شود و رواداری میان شهروندان افول می‌کند.

با این حال، شبکه‌های اجتماعی همچنین می‌توانند محملی را فراهم کنند تا شهروندان یک دوقطبی سالم را تجربه کنند. افراد جامعه می‌توانند صدای مخالفان را در شبکه‌های اجتماعی راحت‌تر بشنوند و تحلیل کنند. شرط مهم این است که حکومت‌ها از یکی از گروه‌ها جانب‌داری نکنند و یک ارزش را به زور به عنوان ارزش غالب در جامعه به همگان حقنه نکنند. اگر حکومت‌ها دست از استبداد دیجیتالی بردارند و شبکه‌های اجتماعی را آزاد بگذارند تا دو قطب موجود در جامعه به بحث و مخالفت بپردازند این دوقطبی شدنِ جامعه می‌تواند اثربخش و ثمربخش باشد. چرا که افراد اختلاف‌نظر موجود در بطن جامعه را از طریق شبکه‌های اجتماعی راحت‌تر کشف می‌کنند و فرصت بیشتری برای هضم و پذیرش آن دارند.

مخلص کلام اینکه آنچه جامعه دوقطبی را رنجور و آسیب رسان می کند دخالت ناموجه حکومت است. اگر حکومت از یک ارزش خاص در جامعه طرفداری نکند و موجبات ناعدالتی ساختاری را به وجود نیاورد، یک جامعه آزادِ دو قطبی از قضا می‌تواند جامعه سالمی باشد. در چنین جامعه دوقطبی‌ای اختلاف‌نظر میان افراد به رسمیت شناخته می‌شود و شهروندان تمرین می‌کنند تا به صلح کنار یکدیگر زیست کنند.

🆔 @hossein_dabbagh

BY Hossein Dabbagh حسین دباغ


Share with your friend now:
tgoop.com/hossein_dabbagh/336

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Find your optimal posting schedule and stick to it. The peak posting times include 8 am, 6 pm, and 8 pm on social media. Try to publish serious stuff in the morning and leave less demanding content later in the day. To edit your name or bio, click the Menu icon and select “Manage Channel.” Unlimited number of subscribers per channel Deputy District Judge Peter Hui sentenced computer technician Ng Man-ho on Thursday, a month after the 27-year-old, who ran a Telegram group called SUCK Channel, was found guilty of seven charges of conspiring to incite others to commit illegal acts during the 2019 extradition bill protests and subsequent months. The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture.
from us


Telegram Hossein Dabbagh حسین دباغ
FROM American