tgoop.com/hasa_pas/5583
Last Update:
✅ فرشتههایاسطورهای
✍ #مراد_قلیپور در شماره ۱۸۰۸ روزنامه #نقدحال
چگونه ميتوان حدود و ثغوري را در قلمرو زبان حدس زد که براساس آن بتوان رفتارهايي را در شعر طبقهبندي کرد که بين ژن خودخواه شعر و رفتارهاي ديگرش تفاوت قائل بود؟ آيا حقيقتا عملکردها در شعر تماما براساس ژن خودخواه آن صورتبندي ميشود يا اينکه ميتوان به رفتارهايي ديگر اشاره داشت؟ رفتارهايي که برخلاف مصالح ژنتيکي شعر و زبان هستند کدامند؟ مولف در مواقع اضطراري بهعنوان يک انسان رفتارهايش در زبان چگونه بهسمت ژنوم خودخواه شعر تمايل پيدا ميکند و وتو ميشود؟
آيا زبان هنجار و غلبه آن قادر است از شعر، فرشتهاي اسطورهاي بسازد؛ يعني يوتوپيايي که آرزوي متعالي مولف است؟ شعر فارسي از آغاز تا امروز، در چه ادواري با ژنهاي خودخواه زبان همراه بوده و در چه ادواري رفتارهايش بيرون از مصالح ژنتيکي شعر بوده است؟ فرشتههاي اسطورهاي زبان در شعر فارسي کدامند؟ آيا ميتوان از شياطين اسطورهاي زبان هم نام برد؟
رابطه ژنهاي خودخواه با زبان هنجار چگونه است؟ زبان هنجاري که هم فرشتگياش را بازسازي کند و هم متهم به هنجارشدگي نباشد چگونه قابلاجراگشتن است؟ آيا چنين يوتوپيايي به شعر کمک خواهد کرد؟ فرشتهها، هنجارها و انحطاطها چگونه همديگر را مييابند؟ آيا ژنهاي خودخواه هم هنجارشدگي دارند؟
آيا شعر، قادر است که با تقابل علم و دين، تحولات طبيعي و فرهنگي را يکسانسازي کند؟
آيا زبان، هم يک ماشين بقاست که براي حفظ مولکولهاي خودخواهياش به نام ژن برنامهريزي شده است؟ شعر در چه وضعيتي توانايي ماشين بقاي خوب يعني بدن را دارد؟ خزانه ژني شعر فارسي از آغاز تا اکنون چه تغييراتي داشته است و در چه بخشهايي هميشه پايدار بوده است؟ چه ژنهايي با اينهمه تعاريف و پيشنهادات، هنوز جاودان ماندهاند و در هر شرايطي با شعر همراه هستند؟ عامل بنيادين حيات شعر کدام است؟ ژن يا بدن؟ ژنها در چه ادواري بهجاي اينکه خودخواه باشند فداکار بودهاند؟ آيا وزنها، قافيهها، رديفها، لحنها و اصوات در شعر، بر اثر برخي تعاريف ادواري فدا شدهاند يا اينکه خودخواهانه حضور خود را بهشکلي تازهتر اعلام نمودهاند؟ آيا خود شعر، ماشين بقاي ژنهايي است که در هر پارادايمي به حيات خود ادامه ميدهند؟ از چه رفتارهايي در شعر ميتوان نام برد که دائمي هستند؟
بدن شعر، وسيله نقليه ژنهايي در خود است که پس از پايان راه با پارادايمي تازه به راه خود ادامه ميدهند. ايثار و فداکاري مربوط به وسيله است نه ژنهايي که هميشه سوارکاري ميکنند. تعاريف جديد، عليه ماشينها و وسيلهها هستند. وسيلهها عوض ميشوند. بدنها مورد تجاوز تعاريف تازهاند. گزارشي از تجاوز به ژنها در شعر بهدست نيامده است. آيا ميتوان خود ژنها را قيچي کرد؟ شعر هنگاميکه فداکاري ميکند آيا گونههايش را نجات ميدهد يا ازدست ميدهد؟ آيا فداکاري يک عمليات انتحاري در زبان ادبي است؟ خودخواهي چگونه در برابر اين انتحار قرار ميگيرد؟ آيا شعر امروز دارد خودخواهانه عمل ميکند يا اينکه دارد ايثار ميکند؟
آيا شعر قادر است صفات اکتسابي خود را که منتقل سازد؟ نسل جديد شعر از صفر شروع ميکند يا اينکه دانش و آگاهي در شعر بخشي از طرحهاي ژنتيک در زبان شعر هستند که منتقل ميشود؟ ماشينهاي مختلف شعر کدامند؟ چرا برخي ماشينها هنوز هم ادامه دارند و موزه نيستند؟ آيا قالبها ماشين هستند؟ رابطه تاريخ و قالبها چگونه باعث ميشود که برخي قالبها کاربردي گردند؟ هر زمان، شعر بيتاريخ شده، قالبها دچار انقراض شدهاند.
رابطه قالبهاي سنتي و تاريخ رابطهاي لاينفک است. قالبهاي کلاسيک، ماشينهاي تاريخياند، هرگاه زنده شدهاند ژنهاي تاريخي را با خود حمل کردهاند. آيا قالبها هنجارند و در فطرت خود فرشته پرورش ميدهند يا اينکه وقتي حرکت ميکنند شياطين اسطورهاي را باردار ميشوند؟ قالبهاي کلاسيک شعر فارسي در چه ادواري خودخواهانه عمل کردهاند و در چه ادواري فداکار بودهاند؟ آيا شعر پيشتاز فارسي حامل ژنهاي خودخواه است يا اينکه دارد فدارکاري ميکند؟ هرکدام چگونه گونههاي خود را دارند منتقل ميکنند تا جلوي انقراضشان گرفته شود؟
@naghdehall
#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان
https://www.tgoop.com/hasa_pas
BY ""هسا پس""(جریان شعر پیشرو اقوام ایران و جهان)
Share with your friend now:
tgoop.com/hasa_pas/5583