Telegram Web


👁‍🗨 دیدگاه | واکنش به یادداشت زبان مادری


✍🏿 عادل محمدی نوشت:

پاسخی به نوشته کانال جناب دکتر انوشه

١) واژه «جدایی و تجزیه» در نوشته‌های ایشان براساس تحلیل گفتمان انتقادی، نشانگر الگوی ذهنی است که در سبک واژگانی[۱] بازنمودی از نژادپرستی پنهان است. همیشه مطالبات با محوریت زبان مادری با مغلطه­‌هایی نظیر «جنبش‌های تجزیه‌طلب»[۲] یا «جدایی­‌خواه»[۳] خلط می­شود. بدان معنا که برخی از طرفداران زبان­ِ غالب، چنین می­‌پندارند که اگر سایر گویشوران با زبانی غیر از زبان غالب، آموزش ببینند، در آینده راه برای جدایی آن‌ها هموار می­‌شود که چنین تصوری کاملاً نادرست است؛ چراکه این نگرش، نتیجۀ عکس خواهد داد و این جدایی­‌طلبی زمانی اتفاق می­افتد که زبان‌ها به‌طور برابر در امر آموزش سهیم نشوند و در این صورت ‌مسئله و مشکلی که به وجود می­‌آید، وجود جبهه­‌های مخالف است. به دیگر سخن، در چنین مواردی گفتمان «خودی» و «دیگری» شکل می­‌گیرد و همین سهیم­‌نکردن و نابرابری باعث می­‌شود، زبان‌ها در برابر یکدیگر قد علم کنند؛ یعنی گروهی از زبان‌ها در مقابل زبان غالب مقاومت کنند و درنهایت تنش­‌های مشکل­‌آفرین و حساسیت­‌های اتنیکی ایجاد شود و بهانه­‌ای برای جدایی­‌طلبی باشد. چنین تفکری که یک زبان را بر همه زبان‌ها غالب می‌کند آسیب‌های اجتماعی- فرهنگی بسیاری را به همراه خواهد داشت و اگر حس وفاداری گویشوران نسبت به یک سرزمین که در آن زندگی می‌کنند، کم­رنگ شود، دلیل کم­رنگی این وفاداری، از چنین افسانه‌بافی­‌هایی برمی­‌خیزد که شعار «یک زبان و یک سرزمین» را ترویج می­‌دهد؛ زیرا چنین پدیده­‌ای، حساسیت گویشوران دیگر زبان‌ها را برمی‌انگیزد و باعث ازهم‌گسیختگی جامعه می‌شود و مهم‌تر از همه «مدارای اجتماعی»[۴] را از میان می‌برد تا جایی که از حس تعلق ملی افراد می‌کاهد.
به گفته وارداف پیوند و دل‌بستگی گروهی از مردم به یک کشور، لزوماً با زبانی که بدان تکلم می‌کنند، تعیین نمی‌شود. برای نمونه اگرچه اکثریت مردم آلزاس با توجه به زبانی که در زندگی معمول خود به­‌کار می‌برند گویشور گونه‌ای از آلمانی هستند؛ اما بدون تردید به کشور فرانسه گرایش دارند تا به آلمان. آن‌ها در سطح ملی به غرب می‌نگرد نه به شرق و به‌عنوان وسیلۀ تحرک اجتماعی و دستیابی به تحصیلات عالی، فرانسوی را به­‌کار می‌گیرند نه آلمانی. به‌طورکلی، هسته اصلی ناخودآگاه جمعی یک ملت، وابسته به کهن‌الگو‌ها (Archetype) طبیعی خود است نه یک زبان. ملت‌سازی که با پارادایم تک‌زبانی تعبیه شود، یک افسانه است. برای نمونه حتی با وجود تاج شاهی اِستِفانوس قِدّیس، مجارها و اسلاوها هنوز به‌همان اندازه از هم متمایزند که هشتصد سال پیش متمایز بودند. در بوهم چک‌ها و آلمان‌ها مانند آب و روغن جدا مانده‌اند و زبان نتوانست این‌ها را هم متحد کند.

۲)هر زبان‌شناسی بر این امر واقف است که هدف از آموزش تک­‌زبانگی، هیچ انگیزه­‌ای به‌جز آموزش غوطه‌ورسازی[۵] در آسیمیلاسیون زبانی[۶] ندارد که منجر به یکسان­‌سازی زبان‌ها با زبان معیار می‌شود. آموزش غوطه‌ورسازی رویکردی است که بر پایۀ (شناکُن یا غرق می‌شوی[۷]) بنا نهاده شده است. این رویکرد برای زبان­‌هایی که غالب نیستند بسیار زیان‌بار است؛ زیرا آنان با چالشی دوگانه مواجه می‌شوند که عملکرد تحصیلی‌شان را به مخاطره می­‌اندازد. رهاساختن زبان نخست و بهره‌گیری از زبان دوم، نه‌تنها روند آموزش و یادگیری را آسیب‌پذیر می‌سازد؛ بلکه بر روی رشد شناختی و موفقیت‌های درسی اثرات منفی به­‌جای خواهد گذاشت.

۳) اگر به سیستم آموزش چندزبانی[۸] در کشورهای دنیا نیم­‌نگاهی داشته باشیم و از مغلطۀ قیاس و مقایسه خود با این کشورها بپرهیزیم، می­‌توان گفت که از این دیدگاه، چنین مسئله­‌ای به آسانی قابل حل است؛ زیرا سیستم آموزش چندزبانی نگاهی انسان­‌محورانه به زبان دارد و چندزبانگی را یک نوع همزیستی میان گویشوران یک جامعه در نظر می­‌گیرد و آن را با مسائل امنیتی و توهم تجزیه و... خلط نمی‌کند. برای نمونه می‌توان برای هر زبانی متون آموزشی تدوین نمود و با استفاده از یک برنامه‌ریزی زبانی و با توجه به بافت جمعیتی هر شاخه، آن را آموزش داد. به قول رویز زبان را به‌مثابۀ مسئله یا مشکل[۹] نبینیم. باور و تفکری که زبان را به‌مثابۀ مسئله یا مشکل می­‌پندارد نظریه‌ای است که مدام می­‌گوید یک مشکل وجود دارد. برای مثال مقوله زبان نخست (به قولی زبان مادری) زمانی به یک مشکل یا مسئله تبدیل می­شود که همواره آن را به‌عنوان یک مشکل بپنداریم.

کلید‌واژەهای زیر در پژوهش‌های تحلیل گفتمان و زبان‌شناسی اجتماعی و زبان‌شناسی کاربردی محور پژوهش زبان‌شناسان است:

1.Lexical style
2 - Secessionist Movements
3- Separatist
4. Social tolerance
5. Submersion Education
6. Linguistic Assimilation
7. Sink or Swim
8. Multilingual education
9. Language as a Problem

#هسا_پس
🌕🌎

#هسا_پس
تقدیم به :جلیل قیصری


شب أن تومامه شبه
رز  أن تومامه رز نی یه
حلا تانی ولکانا بیدینی
حلا پنجره پوشت شا زرده لیشانا دیان کی سنگ بلوکانا بوجور شن
حلا أدمانا سایه اوشینه ماشینانه جا دکفه
شب أن تومامه رزه
رز أن تومامه شب نی یه
کی
لیشان  زرد بزاین
ولکان  زرد  فوبن
سایان زردا بون
شب أن تومامه شبه
رزان أما
ماندانی کی زرد ولکانا بو کشن
زرد سایانا والسن


#برگردان_فارسی

شب این تمام شب است
روز این تمام روز نیست
هنوز
می توانی برگ ها را ببینی
هنور
از پشت پنجره می توان به گاوهای جوان زرد خیره شد که از سنگ بلوک ها  بالا می روند
هنوز
سایه آدم ها روی ماشین هایشان می افتد
شب این تمام روز است
روز این تمام شب نیست
که
گاو های جوان  زرد بزایند
برگ ها  زرد بریزند
سایه ها  زرد شوند
شب این تمام شب است
روز ها اما
گوساله هایی که برگ های زرد را بو می کشند
سایه های زرد را می لیسند.



Night this is the entire night
Day this is not the whole day
Yet
You can see the whole  leaves
However
From the window you can gaze at  the young yellow cows that climbing up the stone blocks
As yet
The shadow of the people  having a reflection on their cars
Night this is the whole day
Day this is not the whole night
That
The young cows  could give birth to yellow one
The leaves fall down yellow
Shadows become  yellow
Night this is the whole night
Days but
Those calves smell the  yellow leaves
Licking the yellow shadows.



#مراد_قلی_پور
#ترجمه_انگلیسی(شوکت_آمستر دام هلند)
از مجموعه کتاب👇


نام کتاب :
The triple voice

#صدای_سه_گانه

اشعار شاعران  :
#مراد_قلی_پور از دو زبان فارسی و گیلکی
#خانم_جکی_شلتون  از امریکا
#اشعار_ناصر_نجفی
#پابلو_نرودا شاعر شیلی
#خانم_کیت_فولی  از انگلیس
ترجمه  تمام اشعار از فارسی و گیلکی  به انگلیسی یا برعکس :از شوکت(آمستردام هلند)

شماره شابک  کتابخانه سلطنتی هلند: 9789083014111
منتشر شد

#کانال__هسا_پس
#پسا_نو_در_شعر_گیلکی_مازنی_ترکی_تاتی_لری_بلوچ_تالشی_بختیاری
#آنتولوژی_شعر_پیشرو_اقوام_ایران
@hasa_pas
🛑 انعکاس نامه ۸۰۰ شخصیت فرهنگی در روزنامه سازندگی شماره دوشنبه ۲۰ فروردین

🔴 هشدار بیش از ۸۰۰ نفر از اندیشمندان، دانشگاهیان،‌ متخصصان، هنرمندان، نویسندگان و کارشناسانِ ایران‌دوست به ورود غیرکارشناسی بخش‌هایی از حاکمیت از جمله قوۀ مجریه به «مباحثِ قومی» به جای تمرکز و توجه به ابرچالش‌های پیش‌روی کشور و ملّتِ ایران:
بر سرِ شاخه‌ای نشسته و بُن نبرید!


در این بیانیه مفصل که خطاب به ملّتِ تاریخی و بزرگ ایران نوشته شده است، به برخی از رخدادهای تلخِ هفته‌های پایانی اسفند ۱۴۰۳ و نوروز ۱۴۰۴ خورشیدی،‌ اشارۀ کوتاهی شده و به مقامات کشور، هشدار داده شده است.

🔴 متن کاملِ بیانیه و نام بیش از ۸۰۰ شخصیتِ امضاکنندۀ بیانیه (تا ظهر ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ خورشیدی) را در «خبرآنلاین» بخوانید.


#اطلاع_رسانی

@vatanyolii

#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان

@hasa_pas
🌍

#هسا_پس

قل:قلمی تانه بوستان
قل:قلمویی تی خنده انه وسی
قل:قلابی کی تره گول چاکونه
قل:قلمه ای جی می خاشان
قل:قلی پوره
قل:تویی نه أون

#واگردان
قلمه:برش شاخه برای نهال کاری

#برگردان_فارسی

قل:قلمی می تواند باشد
قل:قلمویی برای لبخند هایت
قل:قلابی که  برایت گل می دوزد
قل:قلمه ای از استخوان های من
قل:قلی پور است

قل:تو هستی نه او




#مراد_قلی_پور
#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان

https://www.tgoop.com/hasa_pas
#هسا_پس


#شعر_داستان (شعر افقی)


من کی ده بمانسابم/ایتا تابوته سه تا قبر بکنابون کی کس کسا وصل بون/تابوته درا کی واکودن اونه  دورین سه تا قفس نهابو/ ایتا جا چی چی نی زنده /اوندانه جا یم سیا لانتی کی جمعیتا فاندرسته/و اخری یم ایتا مایی تونگه دورین
اون جمعیت حلا نماز نخوادا هر سه تا قفسا چالا کودن و زودم دورا بوستن/من هرچی بوگوفتم ایپچه بیسید همه ایجور بهانه مرا بیشایید/ ترسمه ولی خیلی قبرستانه  بیسام /افتاب کرا نیشته کی بیدام/سیا لانتی یواش یواش  جی قبره جا کرا بیرین ایه اونه مچه سر چی چی نی پر و مایی فلس بو و خوره تاریکی جا جی قبرستان دورا بوست


#واگردان

خیلی شگفت زده بودم/برای یک تابوت سه قبر کنده بودند که به همدیگر متصل بودند/در تابوت را که باز کردند توی آن  سه قفس بود/توی یکی پرنده ای زنده/در  یکی هم ماری سیاه که به جمعیت خیره بود/و در آخری هم ماهی ای زنده در تنگی بلورین/ آن جمعیت بدون نماز گزاردن هر سه قفس را چال کردند و زود هم از قبرستان دور شدند/هر چه فریاد زدم کمی بیایستید همه به بهانه ای  رفتند/آفتاب داشت ناپدید می شد که دیدم/مار آرام آرام دارد از قبر بیرون می آید و روی پوزه هایش پر پرنده و فلس ماهی بود/ و توی تاریکی از قبرستان دور شد



#شعر_داستان (شعر افقی)

#دهه_هشتاد
#باز_نشر
#مراد_قلی_پور
#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان

https://www.tgoop.com/hasa_pas
#هسا_پس

می اتاقم گولدانا کی فاندرم
بورجه دوقولو ترکسن مرا یاد آیه

می دختره عروسکانا کی دینم
حلبچه شیمیایی مرا خاطر آیه

جی آشپزخانه بوشقابانه ورا کی رددا بوم
تمامه آن انتحاری خبران می دورین جا زیسته بو

یخچاله درآ کی واکونم
می کشوره مسافربری هواپیما سرنشینان
می ارسوانی جا خفا بون

می اتاقم قوفلا کی چرخانم
همه تا سازمانانه امنیتی خوشینه بیانانا بادانه جا ولا کونن

لباس کی دوکونم
زمینه زاکان جی ترس زهار کونن

حمام دیوارا کی فاندرم
چی چی نان طشت خونه جا خوشانا شورن

ای نفر مرا بوگویه کی
کی ان همه حوادثا می آپارتمان باورده





#برگردان_فارسی

به گلدان اتاقم که خیره می شوم
به یاد انفجار برج دوقلو می افتم

  به عروسکهای دخترم  که نگاه می کنم
شیمیایی حلبچه به یادم می آید

از کنار بشقابهای آشپزخانه ام می گذرم
تمام خبرهای انتحاری در من متولد می شوند

درب یخچالم را که باز می کنم
سر نشینان هواپیمای مسافربری کشورم
توی اشکهایم غرق می شوند

قفل اتاقم را که می چرخانم
تمام سازمانها امنیتی  بیانه هایشان را در بادها رها می کنند

لباسم را که می پوشم
کودکان زمین از وحشت فریاد می زنند

به دیوار حمام که خیره می شوم
گنجشکها توی طشت خون دوش می گیرند

یکنفر به من بگوید
چه کسی این  همه حوادث را به آپارتمانم  آورده است



#مراد_قلی_پور
#هسا_پس
#باز_نشر
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان
https://www.tgoop.com/hasa_pas
🎼🎼

#هسا_پس

مجلس سنایا دورین بوشو
بیرین کی بامو
خورا بوشست
أژانس هسته ای یا وارد بوباس
بیرین کی بامو
کفاره فادا
سازمان جاسوسیا بوشو دورین
ده
وانگردست

#کلمان
بوشو:رفت
وانگردست:بر نگشت


وارد مجلس سنا شد
بیرون که آمد
غسل کرد
وارد آژانس هسته ای شد
بیرون که آمد
کفاره داد
وارد سازمان جاسوسی شد
و دیگر
بر نگشت

#مراد_قلی_پور
#هسا_پس
#باز_نشر
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان
https://www.tgoop.com/hasa_pas
#هسا_پس ( متازبان)
#شعر_بومی_متازبان

پنجتا راب
فرانسه ره وسته
چارتا لابدان
بلوک شرقه ره
سه تا گوزگا
اروپاره
دو تا شیعه
خاورمیانه ره
ای تا ناو  را شه
روزنامان  خوشانا خیسا کونن
شبکان چاق ترا بون

#واگردان

پنج حلزون
برای فرانسه کافیست
چهار عنکبوت
برای بلوک شرق کافیست
سه قورباغه
برای اروپا
دو تا شیعه
برای خاورمیانه
یک ناو حرکت می کند
روزنامه ها خودشان را خیس می کنند
و
شبکه ها چاق تر می شوند

#برزو_مرادی_اصل(امریکا)
#هسا_پس ( متازبان)
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان

https://www.tgoop.com/hasa_pas
#هسا_پس

پنج تا دلیل نها کی  ترا خوایم

یک: خوایم
دو :  ترا خوایم
سه: خایلی ترا خوایم
چهار: آخه خایلی ترا خوایم
پنج: چوون خایلی ترا خوایم

برگردان

به پنج دلیل تو را دوست دارم
یک: دوست دارم
دو: تو را دوست دارم
سه: تو را خیلی دوست دارم
چهار: آخه خیلی دوستت دارم
پنج: زیرا تو را خیلی دوست دارم




#برزو_مرادی_اصل(امریکا)
#هسا_پس

https://www.tgoop.com/hasa_pas
🌕


#هسا_پس (متا زبان)
#متا_زبان
#شعر_بومی_متازبان


شب بامه دره کی شب ببو
رُز بامه دره کی شب ببو
صوبم هاتو ظورم هاتو
کوچه بامه دره کی شب ببو
خیابان بامه درهدکه شب ببو
ماشینانم هاتو دارانم هاتو
رزنامان بامان درن کی شب ببو
تلویزیونم جاروبرقیم تخنخوابم
شب بامه دره کی شب ببو
تی خندانم
می چومانم کی
همسادانه کفشانا ایشماره
شب اکه بامو کی امان شب بیم
امان اکی شب ببوستیم کی شب بامو


#برگردان_فارسی

شب آمده که شب شود
روز آمده که شب شود
صبح هم ظهر هم
کوچه آمده که شب شود
خیابان آمده که شب شود
ماشین ها هم درختان هم
روز نامه ها آمده اند که شب شود
تلویزیون هم جارو برقی هم تختواب هم
شب آمده که شب شود
خنده هایت هم
چشم هایم هم که
کفش های همسایه ها را آمار می گیرد
شب کی آمد که ما شب شویم
ما کی شب شدیم که شب آمد



#برزو_مرادی_اصل(امریکا)
#هسا_پس (متا زبان)
#متا_زبان
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان
https://www.tgoop.com/hasa_pas
‌انضباط‌پارادايم‌ها(استعاره‌شنيدن)‌

#مراد_قلی‌پور در شماره ۱۸۶۶ روزنامه #نقدحال

چگونه‌ شنيدن، استعاره مي‌شود و از حقيقت تهي مي‌گردد؟ امر ناشنوايي ساختارها، امري کاملا استعاري است. استعاره تاريخي طولاني که مي‌تواند پارادايم‌ها را دچار سازد. پارادايم‌ها هم با شنوايي و هم با ناشنوايي، ارتباطي تنگاتنگ دارند. راز انضباط پارادايم‌هاي دائم و پارادايم‌هاي موقت، رازي بسيار پيچيده و مرموز است. تاريخ، مملو از شنوايي و ناشنوايي است که هر کدام توانسته‌اند پارادايم بيافرينند. تاريخ ما محصول کدام يک است؟ آيا ما قادر به شنيدن تاريخ خود هستيم؟ اگر نه پس راز استعاري اين ناشنوايي چيست؟ زيبايي هم ناشنوا مي‌شود. ناشنوايي، عارضه‌اي زيبايي‌شناختي است. راز استعاري ناشنوايي به آساني، گشودني نيست. وقتي يک جامعه نمي‌شنود؛ پس به چه چيزهايي متمرکز شده است؟ نشنيدن، فقط پراکندگي نيست؛ بلکه گاهي استعاره تمرکزي عميق است. آيا ما حقيقتا متمرکز هستيم که قادر به شنيدن نيستيم يا اين که واقعيت، چيز ديگري است؟ اين که ديگر نمي‌توانيم بشنويم عارضه‌اي ويژه جامعه‌اي خاص نيست. جهان، جهان ناشنوايي است. فطرت ساختارها و ساختارزدايي‌ها، ناشنوا کردن است. ما چگونه و از کجا ديگر قادر به شنيدن نيستيم؟ تاريخ ناشنوايي‌ در بسياري از جوامع جهان طولاني و منجمد است. چيزهايي که مي‌شنويم عادت‌هايي هستند که برايمان برنامه‌ريزي شده است. قدرت‌ها، ايدئولوژي‌ها، گفتمان‌ها، ساختارها را به چيزهايي که مي‌خواهند شنيده شوند عادت مي‌دهند. تصور اين که داريم مي‌شنويم اوج ناشنوايي است. وظيفه نشانه‌هاي معنادار اين است که ما را به اصل شنيدن دعوت کند. آيا ما تلويزيون را مي‌شنويم يا به صداهايش گوش مي‌دهيم؟ ما با صداي دستگاه‌هاي عقيدتي قدرت، چگونه مواجه مي‌شويم؟ قدرت چگونه شنوايي را از حقيقت تهي مي‌سازد و آن را استعاري مي‌کند؟ نظريه‌ها، مکتب‌ها، زبانشناسي، نشانه‌شناسي، گفتمان‌هاي انتقادي، جامعه‌شناسي زبان، قالب‌ها، الهيات و... در کنار اين که ما را به شنيدن دعوت مي‌کنند‌ در فطرت خود دام نشنيدن‌ها را هم مي‌گسترانند. تاريخ ايران استعاره ناشنوايي است. چرا نمي‌توانيم که بشنويم؟ چه چيزهايي بايد شنيده شوند که در دل تاريخ‌مان جا مانده‌اند؟ آگاهي، گاهي تضادي فاجعه‌بار دارد. هم‌چنان که نبودش ناشنوايي است، بودنش هم‌ مي‌تواند در عين شنوايي، ناشنوايي را ترويج نمايد. امر آگاهي بسيار، عارضه‌اي مدرن است که مي‌تواند خود‌آگاهي را کور کند و منجر به ناشنوايي عميق گردد. آگاهي، گاهي فقط انباشت خبرهاست. خبر‌هايي که سلسه‌مراتب همديگر را بي‌ارزش مي‌کنند. جهان، دچار انباشت خبرهاست. انبوه، نشنيدن اندوه کلمات است. انبوه کلماتي که شنوايي را مختل مي‌کنند.

@naghdehall
چاپ شد
قبیله جهانی شعر
مراد قلی پور
نشر ارزان سوئد

https://www.tgoop.com/hasa_pas
#هسا_پس


جی ان صفه تا اون صفه     تردید نها
جی صفه ۵۷ تا میزه  ناهار خوری   تشویش
مورجانه تردید کی  ردیف ردیف شون درن
می انگوشتانه تشویش   کی
کویتا فشار بده              کی شکم نداره
کویتا یا نوقلدان تاوده    کی  ردیفان  خرابا نوبون 
کویتا بداره          کی بقیه بوشون

جی ان صفه  وسی
ایتا پورتخال بشکنم
سفا جی وسط نصفا کونم
آغوزانا جی اشکولانه جا فاگیرم
شعر  ایوقتان  موردیمه ذهنانه  تشویشه
نه صفه شناسه
نه فصل
نه ان تردید کی
خو فشارا کما کونه
نوقلدانانا راستا کونه
سورخه سبانا جی  صفه  ۵۷  بیچینه




#برگردان

از این صفحه تا آن صفحه   تردید وجود دارد
از صفحه ۵۷ تا میز ناهار خوری   
تشویش ِ
تردید مورچه هایی که    ردیف ردیف دارند می رند
تشویش انگشت های من که
کدام یکی را فشار دهد  که حامله نباشد
کدام را  در شیشه بیاندازد  که ردیف ها خراب نشوند
کدام را نگه دارد   که بقیه بروند
از این صفحه باید
یک پرتقال پوست بکنم
سیبی را از وسط نصف کنم
گردو ها را از  سنجاب ها پس بگیرم
شعر    گواهی  تشویش اذهان عمومی است
نه صفحه می شناسد
نه این تردید که
فشارش را بکاهد و
شیشه ها را بلند کند
و سیب های قرمز را از صفحه ۵۷  بچیند



#مراد_قلی_پور
۴ اسفند ۱۴۰۰
#بازنشر
#هسا_پس 
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان
https://www.tgoop.com/hasa_pas
🌕
#هسا_پس

#جواد_حاجوی (روسیه)



موسابقه بنن

کومونیست      تا دیوار ور  دیمیشت
سوسیالیست     تا دیوار فارسانی
لیبرالیست       
دیوارا کی دیمشت هج
خو سایه یم اونه سر نقاشی بوکود
کومونیست
خو خایی یا واوی
سوسیالیت
خو خایی یا بوخورد
لیبرالیست
ایتا خایی  ویشتر داره


#برگردان_فارسی


مسابقه گداشتند
کمونیست           تا نزدیک دیوار شاشید
سوسیالیست        توانست روی دیوار بشاشد
لیبرالیست
دیوار را که شاشید بماند
سایه اش را هم روی آن نقاشی کرد
کمونیست
خایه اش را برید
سوسیالیست
خایه اش را خورد
لیبرالیست
یک خایه بیشتر دارد

۱ اسفند ۱۴۰۲ خورشیدی/  سن پطرزبورگ

#هسا_پس ( شعر ساکو _ sako)
#ساکو(sako)
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان

https://www.tgoop.com/hasa_pas
🌕
#هسا_پس (ساکو _ sako)


اَمایا بوگوفتیدی
اِن وارش ،ازادی وارشه
اَمانم خانه جا بینیشتیم
پنجرانه پوشت فوندرستیم
تا ازادی توماما بوست
چتران دانن


#برگردان_فارسی


به ما گفتند
این باران،  باران آزادی است
ما هم در خانه ماندیم
از پشت پنجره ها نگاه کردیم
تا آزادی بند آمد
چتر ها شاهدند


#جواد_حاجوی_روسیه
#هسا_پس (ساکو _ sako)
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان

https://www.tgoop.com/hasa_pas
2025/05/23 20:48:47
Back to Top
HTML Embed Code: