HAMID_ROSTAMI_1354 Telegram 1574
منبع : روزنامه #هفت_صبح روز پنجشنبه تاریخ ۲۰ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳

طعم ایرانی

#حمید_رستمی

بخش دوم

در یک عصر گرم تابستان که کنار دایی نشسته و حساب سوار و پیاده شدن مسافران درمانده گرمازده را داشتم دایی گفت: برویم عصرانه بخوریم! عصرانه در ادبیات ما نهایتاً ختم می‌شد به نان و ماست و در بهترین حالت گوجه و خیاری! اما دایی تاکسی را در مقابل یک کبابی پارک کرد و در نیمکت چوبی مستقر در پیاده روی مقابل کبابی نشستیم و سفارشات را داد. برای من یک سیخ کوبیده سفارش داده بود تا آن روز کباب کوبیده نخورده بودم تا آماده شدنش معده‌ام هزاران سوال بی جواب از مذاقم پرسید و دهانم بسته ماند برای جواب، چرا که تا خواست باز شود آب از لب و لوچه سرازیر شد و بوی مدهوش کننده کباب‌های روی اجاق! نه دست صبر بود که در آستین عقل برم و بگویم خودت را کنترل کن پسر و نه پای عقل که در دامن قرار کشم و مثل آدم‌های متشخص بنشینم و منتظر آماده شدن سفارش شوم هرچه بود بالاخره لحظه وصال رسید. از آنچه فکر می‌کردم خیلی لذیذتر بود یک طعم خاص گمشده در مذاق! مذاقی که بر بوی پسته آمده و به شکر اوفتاده بود. کوبیده‌ای که مرا کوبید و از نو ساخت و به خاطر همین یک لطف تا عمر دارم مدیون دایی شدم و دیگر هیچ وقت آن کباب کوبیده‌ای که آن روز خوردم را نتوانستم دوباره بیابم تا اینکه بعدترها آنقدر اضافات گوشت زدند تنگ کوبیده که کلا از صرافتش افتادم و به همان کباب‌های چنجه قناعت کردم!
۴ - در عنفوان جوانی که دانشجویی در #تبریز بودم غذای سلطنتی ام "کباب بناب" بود که گوشت را به جای چرخ کردن با ساطور آنقدر می‌کوبیدند تا به شکل کباب کوبیده درآید و آن را به سیخ بکشند و در کنارش نان سنگک داغی که همان جا طبخ می‌شد با مقادیر زیادی پیاز رنده شده کنار هم بچینند و غذای چرب و چیلی پروپیمانی بشود. اما من در کنارش غذای دیگری کشف کردم به اسم کباب تابه‌ای که در تنورهای سنگک جاگذاری شده و روی سنگ‌های آتشین پخت می‌شد و طعم منحصر به فرد می‌یافت. این چنین بود که تا ۳۰ سال بعد هم هرگاه گذارم به تبریز می‌افتاد یکسره به چهارراه شهناز رفته و پرسی از آن کباب تابه‌ای که دیگر کم کم نسلشان در خیلی از کبابی‌ها ورافتاده بود سفارش دهم و شکمی از عزا در بیاورم و شاید به دلیل همین خاطرات خوش بود که روزی در شهر #سراب که به اتفاق دوستان در یک کبابی برای صرف ناهار جمع شده بودیم هوس کباب تابه‌ای کردم و با ناامیدی پرسیدم کباب تابه‌ای دارید؟ با قدرت تمام گفتند: بله! نیم ساعتی منتظر ماندم سفارش همه بچه‌ها آمد و خوردند و به ریشمان خندیدند و خبری از سفارش ما نشد تا اینکه بعد از نزدیک سه ربع دیدم که گارسون با تابه بزرگی در دست که دو تا کباب کوبیده کوچولو تهش پیدا بود وارد شد. گفتم: منظور شما از کباب تابه‌ای این هست؟ گفتند : بعله دیگه ! این کبابش و این هم تابه اش! بعد از گذشت ۱۰ سال از آن روز، هنوز هم با شنیدن اسم کباب تابه‌ای کلی با دوستان می‌خندیم!

۵- اما همه این‌ها یک طرف و چلو شیشلیک های حاج مختار در ارم نو اردبیل یک طرف! دیسی پر از برنج ایرانی با عطر و بوی خاص و با کره طبیعی مکفی در کنارش و یک سیخ شیشلیک با گوشت گوساله یا گوسفند همراه با پیاز و دوغ طبیعی محلی چنان است که آدم یاد بهشت می‌افتد و از این متعجب که مگر ممکن است غذای لذیذتر از این در دنیا پیدا شود و آدم هفته‌ای سه بار خورده و باز هم دلش هوس سبزه و صحرای ارم کند و شیشلیک حاج مختار که با نازل‌ترین قیمت روزی هزار نفر آدم را میزبانی می‌کند!

کانال: #مقالات_حمید_رستمی🔻

@hamid_rostami_1354



tgoop.com/hamid_rostami_1354/1574
Create:
Last Update:

منبع : روزنامه #هفت_صبح روز پنجشنبه تاریخ ۲۰ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳

طعم ایرانی

#حمید_رستمی

بخش دوم

در یک عصر گرم تابستان که کنار دایی نشسته و حساب سوار و پیاده شدن مسافران درمانده گرمازده را داشتم دایی گفت: برویم عصرانه بخوریم! عصرانه در ادبیات ما نهایتاً ختم می‌شد به نان و ماست و در بهترین حالت گوجه و خیاری! اما دایی تاکسی را در مقابل یک کبابی پارک کرد و در نیمکت چوبی مستقر در پیاده روی مقابل کبابی نشستیم و سفارشات را داد. برای من یک سیخ کوبیده سفارش داده بود تا آن روز کباب کوبیده نخورده بودم تا آماده شدنش معده‌ام هزاران سوال بی جواب از مذاقم پرسید و دهانم بسته ماند برای جواب، چرا که تا خواست باز شود آب از لب و لوچه سرازیر شد و بوی مدهوش کننده کباب‌های روی اجاق! نه دست صبر بود که در آستین عقل برم و بگویم خودت را کنترل کن پسر و نه پای عقل که در دامن قرار کشم و مثل آدم‌های متشخص بنشینم و منتظر آماده شدن سفارش شوم هرچه بود بالاخره لحظه وصال رسید. از آنچه فکر می‌کردم خیلی لذیذتر بود یک طعم خاص گمشده در مذاق! مذاقی که بر بوی پسته آمده و به شکر اوفتاده بود. کوبیده‌ای که مرا کوبید و از نو ساخت و به خاطر همین یک لطف تا عمر دارم مدیون دایی شدم و دیگر هیچ وقت آن کباب کوبیده‌ای که آن روز خوردم را نتوانستم دوباره بیابم تا اینکه بعدترها آنقدر اضافات گوشت زدند تنگ کوبیده که کلا از صرافتش افتادم و به همان کباب‌های چنجه قناعت کردم!
۴ - در عنفوان جوانی که دانشجویی در #تبریز بودم غذای سلطنتی ام "کباب بناب" بود که گوشت را به جای چرخ کردن با ساطور آنقدر می‌کوبیدند تا به شکل کباب کوبیده درآید و آن را به سیخ بکشند و در کنارش نان سنگک داغی که همان جا طبخ می‌شد با مقادیر زیادی پیاز رنده شده کنار هم بچینند و غذای چرب و چیلی پروپیمانی بشود. اما من در کنارش غذای دیگری کشف کردم به اسم کباب تابه‌ای که در تنورهای سنگک جاگذاری شده و روی سنگ‌های آتشین پخت می‌شد و طعم منحصر به فرد می‌یافت. این چنین بود که تا ۳۰ سال بعد هم هرگاه گذارم به تبریز می‌افتاد یکسره به چهارراه شهناز رفته و پرسی از آن کباب تابه‌ای که دیگر کم کم نسلشان در خیلی از کبابی‌ها ورافتاده بود سفارش دهم و شکمی از عزا در بیاورم و شاید به دلیل همین خاطرات خوش بود که روزی در شهر #سراب که به اتفاق دوستان در یک کبابی برای صرف ناهار جمع شده بودیم هوس کباب تابه‌ای کردم و با ناامیدی پرسیدم کباب تابه‌ای دارید؟ با قدرت تمام گفتند: بله! نیم ساعتی منتظر ماندم سفارش همه بچه‌ها آمد و خوردند و به ریشمان خندیدند و خبری از سفارش ما نشد تا اینکه بعد از نزدیک سه ربع دیدم که گارسون با تابه بزرگی در دست که دو تا کباب کوبیده کوچولو تهش پیدا بود وارد شد. گفتم: منظور شما از کباب تابه‌ای این هست؟ گفتند : بعله دیگه ! این کبابش و این هم تابه اش! بعد از گذشت ۱۰ سال از آن روز، هنوز هم با شنیدن اسم کباب تابه‌ای کلی با دوستان می‌خندیم!

۵- اما همه این‌ها یک طرف و چلو شیشلیک های حاج مختار در ارم نو اردبیل یک طرف! دیسی پر از برنج ایرانی با عطر و بوی خاص و با کره طبیعی مکفی در کنارش و یک سیخ شیشلیک با گوشت گوساله یا گوسفند همراه با پیاز و دوغ طبیعی محلی چنان است که آدم یاد بهشت می‌افتد و از این متعجب که مگر ممکن است غذای لذیذتر از این در دنیا پیدا شود و آدم هفته‌ای سه بار خورده و باز هم دلش هوس سبزه و صحرای ارم کند و شیشلیک حاج مختار که با نازل‌ترین قیمت روزی هزار نفر آدم را میزبانی می‌کند!

کانال: #مقالات_حمید_رستمی🔻

@hamid_rostami_1354

BY حمید رستمی


Share with your friend now:
tgoop.com/hamid_rostami_1354/1574

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Telegram desktop app: In the upper left corner, click the Menu icon (the one with three lines). Select “New Channel” from the drop-down menu. A new window will come up. Enter your channel name and bio. (See the character limits above.) Click “Create.” The SUCK Channel on Telegram, with a message saying some content has been removed by the police. Photo: Telegram screenshot. To delete a channel with over 1,000 subscribers, you need to contact user support Today, we will address Telegram channels and how to use them for maximum benefit.
from us


Telegram حمید رستمی
FROM American