tgoop.com/hamid_rostami_1354/1572
Last Update:
نگاهی به فیلم پرویز خان ساخته علی ثقفی
بسوی افتخار
#حمید_رستمی
مشکل اساسی فیلم های تاریخی - ورزشی پیدا کردن بازیگرانی است که هم از نظر چهره شباهتی به اصل خود داشته باشند هم سطح بازیگری قابل قبول و هم سطح ورزشی قابل باور، که این نکته در "پرویزخان" به کلی نادیده گرفته شده و با وجود تلاش بسیار برای تولید فیلمی آبرومند و خوش سروشکل ، همه چیز در سطح برگزار میشود.حتی تلاشهای سعید پورصمیمی برای جان بخشیدن به شخصیت پرویز خان نمیتواند بازتابنده شخصیت واقعی این مربی باشد و در نهایت زاویه نگاه بازیگر و کارگردان به آن اسطوره، ملغمه ای است که میتوانست به جز پرویزخان هر نامی داشته باشد و اتفاقا اگر کارگردان قضیه را به این سمت می برد و تلاش نمی کرد وفادارانه به تاریخ فوتبال ایران بنگرد چه بسا موفق تر بود.
سعید پورصمیمی بازیگر بسیار بزرگی ست و در پرویزخان هم مشابه تمام تجربه های قبلی اش سنگ تمام گذاشته تا یک مربی اصول مند و آرمانگرا را به تصویر بکشد که کاملاً موفق است اما نسبت چندانی با دهداری ندارد. همین بازی کردن فردی ۸۰ ساله به جای دهداری که در آن برهه ۵۴ ساله بود قیدوبندهای فیزیکی حاصل از اختلاف سنی ۲۶ ساله را ایجاد میکند که کاملا در ریتم حرکاتش مشهود است و بیشتر هادی خضوعی (داریوش ارجمند) پیشرفته سریال بسوی افتخار (سیروس مقدم) را در ذهن متبادر می کند تا پرویز دهداری!
دهداری نماد واژه ترکیبی "پدر- مربی" بود که در فیلم فقط وجه پدرانه اش بزرگنمایی شده و چندان روی تفکرات تاکتیکی مربی سطح اول ایران تمرکز نشده و بجز تغییر سیستم بازی از زمین به هوا کمتر جمله فنی و تاکتیکی از مربی در آن سطح حتی هنگام مسابقه با کویت میشنویم.
از طرف دیگر فیلم چنان مفتون هاله شخصیتی پرویزخان شده که از اعضای تیم ملی غافل شده و از آنها سیاهی لشکرهایی ساخته که صرفاً در کار پر کردن صحنه هستند و هیچ کدام از خود تشخصی ندارند. در حالی که مخاطب شناخت کافی از تک تک آن اسامی دارد و تشنه دریافت اطلاعات دست اول از زندگی و جوانی آنهاست اما به این نیاز پاسخ داده نمیشود و با یک سری چهره تازه وارد روبرو هستیم که جز احمدرضا عابدزاده (منهای قدش) کمترین شباهتی با شخصیتهای واقعی ندارند و فرق بین نامجو مطلق با سیامک رحیمپور که هم از لحاظ استایل و هم فوتبالی تفاوت ماهوی دارند مشخص نیست، پاهای کریم باوی به شکل اغراق آمیزی به نمایش درآمده و سیروس قایقران تصویر شده بر پرده بیشتر شبیه رضا احدی ست تا قایقران!
در کنار آن بازیهای سینمایی نه چندان سطح بالا و فوتبال بسیار ضعیف معیار اصلی انتخاب بازیگران را مشخص نمیکند. چرا که هر کس دانش فوتبالی حداقلی هم داشته باشد نوع دویدن، ایستها و کار با توپ تیم ملی تصویر شده را در حد محلات هم نمیداند و مشخص نیست بازیکنی که یک بغل پای ساده را نمیتواند بزند چگونه صاحب پیراهن تیم ملی شده است؟ افزون بر آن، اتفاق مهم داستان و استعفای دسته جمعی بازیکنان تیم ملی خیلی بیشتر از آنکه به خاطر نظم و دیسیپلین خاص دهداری باشد به دلیل درگیری بازیکنی نظیرابطحی با رضا وطنخواه دستیار دهداری بود و زمانی که حمایتهای بیدریغ از دستیارش عیان شد بازیکنان با استعفای خود پرویز خان را تحت فشار قرار دادند تا با دستیارش برخورد کند که این فشار جواب نداد و او سمت دستیارش ایستاد تا اصول اخلاقی خاص خود را به نمایش گذاشته باشد و اگر به این قضیه در فیلم پرداخته می شد اتفاقا آرمانگرایی و پرنسیب اخلاقی پرویز خان بیشتر به چشم می آمد.
در کنار این قضایا فیلم در مستندنگاری و قصه پردازی در نوسان است در حالیکه سعی شده اسامی بازیکنان و ترکیب تیم ملی و حتی حریفان وفادار به واقعیت باشند اما تخیل نویسنده تمام سناریوی استعفا را زیر سر بازیکنی فرضی به نام وحیدکامیاب می داند که وجود خارجی ندارد و نویسنده از ترس پیامدهای منفی احتمالی از آوردن نام گردانندگان اصلی پروژه استعفا خودداری کرده است در حالیکه می توانست براحتی بقیه اسامی را هم فرضی انتخاب کرده و داستان یک مربی بلند پرواز و قاعده مند را روایت کند که در بزنگاهی تاریخی پشتش خالی شده و هیچ کس حاضر نیست به پایش بایستد و برای موفقیتش کاری بکند و او در کوچه پس کوچهها دنبال بازیکن می گردد. مشابه کاری که ناصر حجازی در بنگلادش کرد. هر چند که این تیم ملی هم خیلی ارتباطی به کوچه پس کوچه ها نداشت و تمام بازیکنان در تیم های حاضر در لیگ قدس و باشگاههای تهران و جام حذفی بازی می کردند و حتی جواد زرینچه سرباز که در تیم ژاندارمری از دسته سوم تهران بازی می کرد سال قبلش عضو تیم بوتان از دسته اول بود و این قابلیت ریسک بالای دهداری بود که اهمیت داشت و اینکه تیم ملی خالی از ستاره ها را با بازیکنان معمولی پر کند نه اینکه با دیدن بازیکنی که در کوچه تنگ و باریک با توپ دولایه پلاستیکی "یه ضرب" بازی می کند ذوق زده شده و بازوبند کاپیتانی به او بدهد.
BY حمید رستمی
Share with your friend now:
tgoop.com/hamid_rostami_1354/1572