tgoop.com/hamesh1/1181
Last Update:
دیواری به نام مرز (۷)
(سفرنامۀ آلمان)
🔴 قسمت هفتم - بخش اول🔴
(این قسمت بیرون از روال منطقی قسمتهای پیشین و به دلیل همزمانی با چهارشنبهسوری است)
یکی از مشاهدههای پُررنگم از تجربۀ زندگی در آلمان، مشاهدۀ کارناوالها یا کاروانهای شادیِ مکرر در اینجاست. البته بخشی از آیینها محلی و منطقهایاند، به این معنا که در بخشی بیشتر و در بخشی کمتر پاس داشته میشوند. کارناوالهایی که در ظاهر کار و هدفی جز شادی عمومی ندارند.
نخستین جشن بزرگی که از نزدیک دیدم، کارناوال «سنت مارتین» یا «مارتین مقدس» (معروف به هالووین قدیمی) در یازده نوامبر بود. کارناوال یا جشنی بسیار قدیمی که در قرون وسطی و آغاز دوران مدرن، مهمترین فستیوال در خیلی از بخشهای اروپا، بهویژه در مناطق مشهور به سرزمینهای ژرمن، بوده است؛ کارناوالی که خاستگاهی دینی دارد. مارتین مقدس سربازی رومی بوده که در زمستانی سخت با دیدن فقیری کملباس و ژندهپوش، شنل خود را با شمشیر دونیم میکند و نیمش را به فقیر میدهد. همان شب مارتین در رؤیایی، مسیح را میبیند که شنلی نصفه پوشیده است. این جشن امروزه با تحولهای زمانی و آیینی و فرهنگی در طول زمان و در همزمانی با شروع زمستان و پایان فصل زراعت، هم به نوعی شبیه جشنهای شکرگزاری بوده و شده و هم هر چه پیشآمده عرفیتر شده است. در کارناوال سِنت مارتین بهویژه کودکان درگیر و خوشحالاند و لحظهشماری میکنند که وقت جشن و شادیاش فرابرسد. ابتدا در محلهها و سپس در شب اصلی، در میدانهای مرکزی شهر، بچهها فانوسهای دستسازی را به دست میگیرند و همراه خانوادهها به خیابان میآیند. شخصی که شبیه مارتین مقدس، لباس سرباز رومی را بر تن دارد، در میانه و مقصد نهاییِ هم با کارناوال همراهی میکند و در پایان هم با برپایی آتشی بزرگ و جشن و سرور و خواندن مدام آوازی مشهور به صورت جمعی، که بسیاری از کودکان آن را از حفظ میخوانند، کاروناوال و شادی به پایان میرسد.
یا در نمونهای دیگر همین چند هفتۀ گذشته کارناوال مشهور و جهانی آلمانیها برپا بود؛ کارناوالی که در سنت مسیحیت غربی کاتولیک جدی گرفته میشود. رسمی که احتمالاً خاستگاهی شادباشانه برای عبور از زمستان داشته است و از قرون وسطی مسیحیت این جشن باستانی را در سنتهای دینی جذب کرد و به آیینی در پیشواز شروع «چلۀ روزه» تبدیل کرد؛ چلهای که به «عید پاک» منتهی میشود و روزهایی که مسیحیانِ معتقد به گونهای از خویشتنداری و پرهیز و روزهداری روی میآورند. یکی گوشت نمیخورد، دیگری الکل، یکی فرآوردههای لبنی یا تخممرغ و در شکلهای عرفیتر شده حتی یکی از اینترنت کمتر استفاده میکند. این نخوردنِ گوشت به دورهای برمیگردد که در پایانیافتنِ ذخایر غذاییِ زمستانی از جمله گوشت، منتظر آمدنِ بهار و ذخیرۀ غذای تازه میشدهاند. همچنانکه در ریشهشناسی واژۀ «کارناوال» گفتهاند که این واژه ترکیبی از دو ریشۀ لاتینی carne و levare است که به معنای «بدرود گوشت» یا «ترک گوشت» است. در این جشن نیز مانند کارناوال سِنت مارتین، ابتدا محلهها جداجدا در میان خود کارناوالهایی را راه میاندازد و سپس در روز نهایی که پیش از شروع چلۀ روزه به نام «چهارشنبۀ توبه» یا «چهارشنبۀ خاکستر» است، کارناوال اصلی در سرتاسر آلمان پی گرفته میشود. افراد چون قرارست دورهای روزه و پرهیز را از سر بگیرند، تا میتوانند الکل مینوشند، گوشت میخورند، یا به تعبیری گناه میکنند.
یکی از بزرگترین و مشهورترینِ این کارناوالها، کارناوال شهر کلن است که امروزه جهانی شده. در مدت یکی دو هفتۀ منتهی به کاروناوال، میبینی که بسیاری از آدمهای وجیه و موقر لباسهایی عجیب و غریب میپوشند و خیلی عادی با آن به محل کار و خانه و ... میروند. در روز اصلیِ پایانیِ هم میدانها و خیابانهای اصلیِ شهر را کاروانهای متعددِ شادی و جشن پُر میکنند و از میان مردمی که همان لباسهای عجیبوغریب و خلافآمد را پوشیدهاند و در حال پایکوبی و شادیاند، میگذرند. افراد هم با گفتن واژۀ «کامِلِه» از کاروانهای شادیِ در حال عبور از تونلی انسانی، انواع و اقسام هدیههای خوردنی و بُردنی را طلب میکنند. صاحبانِ کاروانها هم از بالای ماشینها و کارناوالهای تزئین و طراحیشدۀ خود، بسته به بارشان، خوراکیها و اشیاء مختلف به پایین پرت میکنند. خود من هم بعد از قاپیدن کُلی تنقلات مختلف، به یُمن ارتفاعات بالاترم!، کلاه کابوییِ یادگاریای نصیبم شد. در این جشن نیز باز کودکان نقشی محوری بازی میکنند، با این تفاوت که به نسبتِ سنت مارتین، پدر و مادرشان هم با لباسهای عجیبوغریب و هالووینگونه، هر کس به ذوق و ابداع خود، پا به پایشان شدهاند.
#سفرنامهآلمان
@Hamesh1
BY هامِش (علی سلطانی)
Share with your friend now:
tgoop.com/hamesh1/1181