Forwarded from .........
زاویهای دیگر به #چالش_حجاب
محمد علی میرزایی
◇◇◇◇◇◇◇◇
دامن زدن به التهاب و هیجان جنسی در جامعه بی تردید رفتاری ناپسند، غیر اخلاقی، تعدی به حقوق عمومی مردم و زمینه سازی برای ایجاد دلمشغولیهای حاشیهای وانحرافی در مناسبات اجتماعی است.
این رفتار ناپسند، با هر وسیله و روشی از جمله به وسیله ترویج بیبندوباری در روابط زن و مرد یا استفاده از لباسهای نامتعارف و جلب کننده توجه غریزی دیگران در جامعه، که باشد قطعا رفتاری نابهنجار و غیرسازنده و گاه ویران کننده ثبات واستقرار و آرامش اجتماعی است.
کف خیابان، جای عرض اندام زنانه یا عرض اندام مردانه نیست. اگر زن و مرد مسلمان دوست دارند #اندامنمایی کنند فقط در قلمروی محارم و نزدیکان خود میتوانند خودنمایی فراتر از ظهور عمومی داشته باشند. البته اندامنمایی جنسی صرفا برای شریک مشروع جنسی ممکن است.
حفظ آرامش عمومی و عفت در رفتار و مناسبات جامعه، رسالت اخلاقی وانسانی تمام مردم اعم از زن و مرد است. البته طبیعت و سرشت تن زنان به گونهای است که اگر زنان دوست داشته باشند که زیباییهای بدنی خود را به رخ عموم بکشند، قادرند امواج توفنده تمايلات خروشان مردانه را به طرز نامتعارفی به وجود آورند و ملتهب سازند.
در هر حال، رستاخیزی از آگاهی، وجدان انسانی، احساس مسؤلیت، فضیلت اخلاقی و تعهد انسانی در زنان و مردان لازم است که ان شاءالله از این چالشهای بزرگ عبور کنیم.
بحرانها و چالشهای بزرگ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و تنگناهای هویتی که بر اثر مغلوب شدن ارزشی انسانها تحت فشار حملات رقبای تمدنی جهانی پدید میآید به این چالش حجاب و پوشش و خطراتی که عفت عمومی را تهدید میکند دامن میزند. سرشت این پدیدهاجتماعی به گونهای است که با بسیج تمام فرصتها و امکانات ملی و بویژه توسعه اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی قابل مهار است. صرف قوه قهریه قادر به تحمیل هیچ شریعت و قانونی نیست.
🆔 @mohamad_ali_mirzaaei
محمد علی میرزایی
◇◇◇◇◇◇◇◇
دامن زدن به التهاب و هیجان جنسی در جامعه بی تردید رفتاری ناپسند، غیر اخلاقی، تعدی به حقوق عمومی مردم و زمینه سازی برای ایجاد دلمشغولیهای حاشیهای وانحرافی در مناسبات اجتماعی است.
این رفتار ناپسند، با هر وسیله و روشی از جمله به وسیله ترویج بیبندوباری در روابط زن و مرد یا استفاده از لباسهای نامتعارف و جلب کننده توجه غریزی دیگران در جامعه، که باشد قطعا رفتاری نابهنجار و غیرسازنده و گاه ویران کننده ثبات واستقرار و آرامش اجتماعی است.
کف خیابان، جای عرض اندام زنانه یا عرض اندام مردانه نیست. اگر زن و مرد مسلمان دوست دارند #اندامنمایی کنند فقط در قلمروی محارم و نزدیکان خود میتوانند خودنمایی فراتر از ظهور عمومی داشته باشند. البته اندامنمایی جنسی صرفا برای شریک مشروع جنسی ممکن است.
حفظ آرامش عمومی و عفت در رفتار و مناسبات جامعه، رسالت اخلاقی وانسانی تمام مردم اعم از زن و مرد است. البته طبیعت و سرشت تن زنان به گونهای است که اگر زنان دوست داشته باشند که زیباییهای بدنی خود را به رخ عموم بکشند، قادرند امواج توفنده تمايلات خروشان مردانه را به طرز نامتعارفی به وجود آورند و ملتهب سازند.
در هر حال، رستاخیزی از آگاهی، وجدان انسانی، احساس مسؤلیت، فضیلت اخلاقی و تعهد انسانی در زنان و مردان لازم است که ان شاءالله از این چالشهای بزرگ عبور کنیم.
بحرانها و چالشهای بزرگ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و تنگناهای هویتی که بر اثر مغلوب شدن ارزشی انسانها تحت فشار حملات رقبای تمدنی جهانی پدید میآید به این چالش حجاب و پوشش و خطراتی که عفت عمومی را تهدید میکند دامن میزند. سرشت این پدیدهاجتماعی به گونهای است که با بسیج تمام فرصتها و امکانات ملی و بویژه توسعه اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی قابل مهار است. صرف قوه قهریه قادر به تحمیل هیچ شریعت و قانونی نیست.
🆔 @mohamad_ali_mirzaaei
کتابی خوب و مفید برای مربیان تربیتی و آنها که در مسجد و کانون و هیات و مدرسه و... با نوجوانان و دانش آموزان در سن هدف، ارتباط دارند. مخصوصا بخش مصاحبه ها که حاوی تجربیات مربیان اصفهانیِ فعال در کانون ها و مساجد است، بسیار به کار می آید. بعضی ها دنبال کتاب خوب برای مربیان و سرگروه های تربیتی هستند، خب این هم یک کتاب مفید😊👆
کتاب را نشر آرما چاپ کرده و از سایت چهارسوق میتوانید تهیه اش کنید...
#معرفی_کتاب
#نشر_آرما
#امیر_محزونیه
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
کتاب را نشر آرما چاپ کرده و از سایت چهارسوق میتوانید تهیه اش کنید...
#معرفی_کتاب
#نشر_آرما
#امیر_محزونیه
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
حجت الاسلام آقای مسعود دیانی ( مجری فرهیخته و بااخلاص برنامه سوره) هم مدتی است با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکنند ، برای شفای حال ایشان و همه بیماران بحق ولایت امیر المومنین علیه السلام حمد و صلواتی قرائت کنیم 🙏🌹🌹
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Forwarded from نامدرسه لیمیا
بوت کمپ ۲:
#نامدرسه_لیمیا برگزار میکند:
[تجربه مهارت ها و سوادهایی بیرون از مدرسه!]
📚 کارگاهها:
۱- من؛ جوری که هستم! (مهارت های زندگی-عزت نفس)
۲- گوگل نباش!(سواد رسانه ای)
۳- از لایک کره بگیر!(سواد مالی)
🔸ویژه دختران و پسران ۱۶ تا ۲۲ ساله
⏰ روزهای یکشنبه و سه شنبه
ساعت ۱۰ تا ۱۸
۲۱ تیر تا ۹ مرداد
🏡 منطقه گردشگری عباس آباد، کوشک هنر
🔹 هزینه ثبت نام: ۱.۵۰۰.۰۰۰ تومان
برای ثبتنام به سایت نامدرسه لیمیا مراجعه کنید:
Limianonschool.ir
#مدرسه_کافی_نیست
#سواد_مالی
#سواد_رسانهای
#نامدرسه_لیمیا برگزار میکند:
[تجربه مهارت ها و سوادهایی بیرون از مدرسه!]
📚 کارگاهها:
۱- من؛ جوری که هستم! (مهارت های زندگی-عزت نفس)
۲- گوگل نباش!(سواد رسانه ای)
۳- از لایک کره بگیر!(سواد مالی)
🔸ویژه دختران و پسران ۱۶ تا ۲۲ ساله
⏰ روزهای یکشنبه و سه شنبه
ساعت ۱۰ تا ۱۸
۲۱ تیر تا ۹ مرداد
🏡 منطقه گردشگری عباس آباد، کوشک هنر
🔹 هزینه ثبت نام: ۱.۵۰۰.۰۰۰ تومان
برای ثبتنام به سایت نامدرسه لیمیا مراجعه کنید:
Limianonschool.ir
#مدرسه_کافی_نیست
#سواد_مالی
#سواد_رسانهای
ادبیات حال به هم زنی به نام "سیاستگذاری"،"گزارش سیاستی"، "سیاستگذار"
۱.این ادعا شاید ادعای نابجایی نباشد اگر بگوییم یکی از مهمترین نیروهای دخیل در عقب ماندگی این سرزمین افراد دانشگاهی هستند که عمدا یا سهوا این کشور را به بیراهه می برند و بر درد و رنج مردمان آن می افزایند.
۲.شنیده ام در کلاسی دانشجویان از یکی از استادان می پرسند استاد برای پولدار شدن چه کار کنیم.استاد در جواب می گوید به جایی بروید که ثروت در آنجا انباشت شده است و چون ثروت در دست دولت است به سمت دولت بروید تا به منابع دسترسی پیدا کنید و به آرزوی خود برسید.
۳.یکی از مهمترین اهداف برخی از نیروهای تحصیل کرده این سرزمین همواره تلاش برای نزدیک شدن به دولت و دسترسی آسان به منابع آن بوده است.اگر اندکی تاریخی به این ماجرا نگاه کنیم متوجه می شویم که ورود این افراد فرصت طلب به ساختار دولت و دسترسی به منابع آن همواره مبتنی بر یک گفتمان اقناع کننده علمی می باشد.در گذشته معمولا کلماتی چون "کارشناس"،"کار کارشناسی"، " جلسه کارشناسی"، و....همواره کننده راه ورود این افراد به ساختار دولت بوده است و این کلمات سالهاست که ساختار عقب مانده ما را حول خود چرخانده و چرخانده و از منابع آن به جیب این به اصطلاح کارشناسان اضافه کرده است.چند سالی است،اما،ما با یک ادبیات و شگرد جدید روبروییم که اتفاقا توسط نسل جدیدی از تحصیل کردگان دانشگاهی در رشته هایی همچون مهندسی صنایع،مدیریت تکنولوژی،سیاستگذاری عمومی،آینده پژوهی و حتی جامعه شناسی تولید می شود و چون راهی برای ورود به بانک دولت عمل می کند.کلماتی همچون "سیاستگذار، سیاستگذاری،گزارش سیاستی،آمایش،آینده نگری،سنجش سود و زیان،" و.....که اغلب در قالب پاورپوینت های رنگارنگ در جلسات دولتی طرح می شوند راهی برای دستیابی به منابع این سرزمین در قالب ادبیات دانشگاهیانی است که نام "دکتر" را با خود به همه سو می برند.
۴.در این که ممکن است این علوم کمکی جزیی به رشد و توسعه این سرزمین بکنند شکی نیست.اما،حاکم شدن این نوع گفتمان بر فضای علمی این کشور حکایت از شکل گیری یک بیراهه بزرگ دیگر در تاریخ این سرزمین دارد.بی شک،اگر رابطه ای عمیق میان دانش و توسعه یافتگی وجود دارد این رابطه رابطه ای است که بنا به تاریخ جوامع توسعه یافته میان علوم پایه و توسعه برقرار شده است و نه میان علوم دسته دومی همچون مدیریت و مهندسی صنایع و سیاستگذاری عمومی و توسعه آنچنان که در کشور ما شاهد آن هستیم.
۵.رشد علمی یعنی رشد علوم پایه.به عنوان مثال رشد دانش جراحی در علم پزشکی یک کشور هرگز به معنای تحول در علم پزشکی آن سرزمین نیست.علم پزشکی زمانی رشد می کند که دانش های پایه ای همچون سلول شناسی،بافت شناسی،عصب شناسی،خون شناسی،ویروس شناسی،میکروب شناسی،و....رشد کنند.در حوزه اجتماع نیز افزایش گزارش های سیاستی به معنای استفاده از علوم انسانی در فرآیند توسعه یک کشور و رشد علوم انسانی آن کشور نیست.رشد علوم انسانی زمانی ممکن می شود که دانش های پایه ای همچون ارزش شناسی،روایت شناسی،زبان شناسی،روان شناسی،انسان شناسی،دین شناسی،خدا شناسی،و....در یک جامعه رشد بیابند نه میزان گزارش های بی معنایی که انباشته از جدول و طرح و مدل و نمودار و فلش و رنگ و.....هستند.
۶.مصیبت بزرگتر در کشور ما وجود دانشگاهیانی است که هم در پی خوردن از توبره هستند و هم در پی خالی کردن آخور.این گروه از افراد هم خود را متخصص علوم پایه می دانند و هم از هیچ فرصتی برای تهیه پاورپوینت های رنگارنگ سیاستی برای خالی کردن جیب این سرزمین در جیب های شخصی شان کوتاهی نمی کنند.این افراد دغلبازان میدان دانشگاه هستند.افرادی که بی ذره ای اندیشه به درد و رنج های مردم این سرزمین صرفا به انباشته کردن ثروت در زندگی نحیف و بی معنای خود مشغولند و البته گاه برای خالی نبودن عریضه نشان های مردم داری به گردن می آویزند.
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
۱.این ادعا شاید ادعای نابجایی نباشد اگر بگوییم یکی از مهمترین نیروهای دخیل در عقب ماندگی این سرزمین افراد دانشگاهی هستند که عمدا یا سهوا این کشور را به بیراهه می برند و بر درد و رنج مردمان آن می افزایند.
۲.شنیده ام در کلاسی دانشجویان از یکی از استادان می پرسند استاد برای پولدار شدن چه کار کنیم.استاد در جواب می گوید به جایی بروید که ثروت در آنجا انباشت شده است و چون ثروت در دست دولت است به سمت دولت بروید تا به منابع دسترسی پیدا کنید و به آرزوی خود برسید.
۳.یکی از مهمترین اهداف برخی از نیروهای تحصیل کرده این سرزمین همواره تلاش برای نزدیک شدن به دولت و دسترسی آسان به منابع آن بوده است.اگر اندکی تاریخی به این ماجرا نگاه کنیم متوجه می شویم که ورود این افراد فرصت طلب به ساختار دولت و دسترسی به منابع آن همواره مبتنی بر یک گفتمان اقناع کننده علمی می باشد.در گذشته معمولا کلماتی چون "کارشناس"،"کار کارشناسی"، " جلسه کارشناسی"، و....همواره کننده راه ورود این افراد به ساختار دولت بوده است و این کلمات سالهاست که ساختار عقب مانده ما را حول خود چرخانده و چرخانده و از منابع آن به جیب این به اصطلاح کارشناسان اضافه کرده است.چند سالی است،اما،ما با یک ادبیات و شگرد جدید روبروییم که اتفاقا توسط نسل جدیدی از تحصیل کردگان دانشگاهی در رشته هایی همچون مهندسی صنایع،مدیریت تکنولوژی،سیاستگذاری عمومی،آینده پژوهی و حتی جامعه شناسی تولید می شود و چون راهی برای ورود به بانک دولت عمل می کند.کلماتی همچون "سیاستگذار، سیاستگذاری،گزارش سیاستی،آمایش،آینده نگری،سنجش سود و زیان،" و.....که اغلب در قالب پاورپوینت های رنگارنگ در جلسات دولتی طرح می شوند راهی برای دستیابی به منابع این سرزمین در قالب ادبیات دانشگاهیانی است که نام "دکتر" را با خود به همه سو می برند.
۴.در این که ممکن است این علوم کمکی جزیی به رشد و توسعه این سرزمین بکنند شکی نیست.اما،حاکم شدن این نوع گفتمان بر فضای علمی این کشور حکایت از شکل گیری یک بیراهه بزرگ دیگر در تاریخ این سرزمین دارد.بی شک،اگر رابطه ای عمیق میان دانش و توسعه یافتگی وجود دارد این رابطه رابطه ای است که بنا به تاریخ جوامع توسعه یافته میان علوم پایه و توسعه برقرار شده است و نه میان علوم دسته دومی همچون مدیریت و مهندسی صنایع و سیاستگذاری عمومی و توسعه آنچنان که در کشور ما شاهد آن هستیم.
۵.رشد علمی یعنی رشد علوم پایه.به عنوان مثال رشد دانش جراحی در علم پزشکی یک کشور هرگز به معنای تحول در علم پزشکی آن سرزمین نیست.علم پزشکی زمانی رشد می کند که دانش های پایه ای همچون سلول شناسی،بافت شناسی،عصب شناسی،خون شناسی،ویروس شناسی،میکروب شناسی،و....رشد کنند.در حوزه اجتماع نیز افزایش گزارش های سیاستی به معنای استفاده از علوم انسانی در فرآیند توسعه یک کشور و رشد علوم انسانی آن کشور نیست.رشد علوم انسانی زمانی ممکن می شود که دانش های پایه ای همچون ارزش شناسی،روایت شناسی،زبان شناسی،روان شناسی،انسان شناسی،دین شناسی،خدا شناسی،و....در یک جامعه رشد بیابند نه میزان گزارش های بی معنایی که انباشته از جدول و طرح و مدل و نمودار و فلش و رنگ و.....هستند.
۶.مصیبت بزرگتر در کشور ما وجود دانشگاهیانی است که هم در پی خوردن از توبره هستند و هم در پی خالی کردن آخور.این گروه از افراد هم خود را متخصص علوم پایه می دانند و هم از هیچ فرصتی برای تهیه پاورپوینت های رنگارنگ سیاستی برای خالی کردن جیب این سرزمین در جیب های شخصی شان کوتاهی نمی کنند.این افراد دغلبازان میدان دانشگاه هستند.افرادی که بی ذره ای اندیشه به درد و رنج های مردم این سرزمین صرفا به انباشته کردن ثروت در زندگی نحیف و بی معنای خود مشغولند و البته گاه برای خالی نبودن عریضه نشان های مردم داری به گردن می آویزند.
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
👍1
📖 «الجمل» منتشر شد
🔸اثبات حقانیت و ولایت امیر المؤمنین بر اساس منابع اهل سنت در کتاب الجمل شیخ مفید
✳️شیخ مفید در کتاب «الجمل» نقطۀ محوری مباحث را اثبات حقانیت ولایت و امامت حضرت امیر(ع) بر اساس منابع اهلسنت قرار داده است. به نظر شیخ مفید بر همین اساس، مقابله با امام بعد از بیعت با ایشان امری خطا بود. شیخ همین موضوع را با تکیه بر منابع اهلسنت، مبنایی برای روایت جنگ جمل قرار داده است.
✍🏻 به قلم #آزاده_جهان_احمدی
📚 #انتشارات_شهید_کاظمی
🔸#دفتر_ادبیات_شطر
✅ خرید آسان اینترنتی
https://b2n.ir/k54270
✅ برای مشاهده این کتاب و بقیه کتب انتشارات شهید کاظمی از طریق زیر اقدام نمایید.
✅ پیامکی
۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱
✅ تلفنی
02533551818
✅ اینترنتی
nashreshahidkazemi.ir
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور
🆔https://eitaa.com/nashreshahidkazemi
🔸اثبات حقانیت و ولایت امیر المؤمنین بر اساس منابع اهل سنت در کتاب الجمل شیخ مفید
✳️شیخ مفید در کتاب «الجمل» نقطۀ محوری مباحث را اثبات حقانیت ولایت و امامت حضرت امیر(ع) بر اساس منابع اهلسنت قرار داده است. به نظر شیخ مفید بر همین اساس، مقابله با امام بعد از بیعت با ایشان امری خطا بود. شیخ همین موضوع را با تکیه بر منابع اهلسنت، مبنایی برای روایت جنگ جمل قرار داده است.
✍🏻 به قلم #آزاده_جهان_احمدی
📚 #انتشارات_شهید_کاظمی
🔸#دفتر_ادبیات_شطر
✅ خرید آسان اینترنتی
https://b2n.ir/k54270
✅ برای مشاهده این کتاب و بقیه کتب انتشارات شهید کاظمی از طریق زیر اقدام نمایید.
✅ پیامکی
۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱
✅ تلفنی
02533551818
✅ اینترنتی
nashreshahidkazemi.ir
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور
🆔https://eitaa.com/nashreshahidkazemi
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☕ روزهی یک عمر!
⚡ برق از سرت میپره اگه بدونی....
3️⃣قسمت سوم «موشنک»
...مریضی؟ 😂😂
امام صادق علیه السلام:
روزه در روز غدیر خم معادل روزهی تمام عمر دنیاست اگر کسی به اندازه تمام عمر دنیا زنده بماند و تمام آن را روزه بگیرد ثواب آن به اندازه ثواب روزه در روز غدیر است و روزه روز غدیر نزد خداوند عزوجّل معادل صد حج و صد عمره مقبول است و روز غدیر عید بزرگ الهی است و خداوند عز و جل هیچ پیغمبری را مبعوث نکرده مگر آنکه این روز را عید گرفته است و حرمت آن را دانسته است و نامش در آسمان روز عهد معهود است و نامش در زمین روز میثاق مأخوذ و جمع مشهود است.
https://www.instagram.com/p/CgFC3FRI-kD/?igshid=MDJmNzVkMjY=
⚡ برق از سرت میپره اگه بدونی....
3️⃣قسمت سوم «موشنک»
...مریضی؟ 😂😂
امام صادق علیه السلام:
روزه در روز غدیر خم معادل روزهی تمام عمر دنیاست اگر کسی به اندازه تمام عمر دنیا زنده بماند و تمام آن را روزه بگیرد ثواب آن به اندازه ثواب روزه در روز غدیر است و روزه روز غدیر نزد خداوند عزوجّل معادل صد حج و صد عمره مقبول است و روز غدیر عید بزرگ الهی است و خداوند عز و جل هیچ پیغمبری را مبعوث نکرده مگر آنکه این روز را عید گرفته است و حرمت آن را دانسته است و نامش در آسمان روز عهد معهود است و نامش در زمین روز میثاق مأخوذ و جمع مشهود است.
https://www.instagram.com/p/CgFC3FRI-kD/?igshid=MDJmNzVkMjY=
👏1
سلام
این هم کارِ سوم نوجوانان کرجی در رابطه با عید غدیر 👆
عیدتون مبارک
این هم کارِ سوم نوجوانان کرجی در رابطه با عید غدیر 👆
عیدتون مبارک
Forwarded from یادداشتها
غدیریۀ مولانا
زین سبب پیغمبر با اجتهاد
نام خود وان علی مولا نهاد
گفت هر کو را منم مولا و دوست
ابن عم من علی مولای اوست
کیست مولا؟ آن که آزادت کند
بند رقّیت ز پایت برکند
چون به آزادی نبوت هادی است
مؤمنان را ز انبیا آزادی است
ای گروه مؤمنان، شادی کنید
همچو سرو و سوسن آزادی کنید
مولوی در این اشاره به حدیث غدیر، همچون همۀ دانشمندان اهل سنت و بر خلاف شیعیان، «ولایت» را «دوستی» معنا كرده است، نه «سرپرستی». سپس دامنۀ همین معنا را از ولایت، به نبوت نیز كشیده و گفته است كه انبیا هم آمده بودند كه ما را آزاد كنند:
چون به آزادی نبوت، هادی است
مؤمنان را ز انبیا آزادی است
بنابراین او به ولایت معنوی علی(ع) باور داشت و آن را مانع ولایت سیاسی خلفای دیگر نمیدانست. در نگاه او، اختلاف مذاهب فقهی و كلامی، نباید سلسلهجنبان دوستیها و دشمنیها باشد. از این رو به شاگرد محبوبش، حسام الدین، كه مذهب شافعی داشت، اجازه نداد كه مذهبش را به حنفی برگرداند تا همكیش مراد و استادش شود. میگفت: میان ما دوستی است؛ اگرچه مذهب تو در فروع، غیر از مذهب من است. شیعه، اینگونه نمیاندیشد؛ بلكه سویۀ سیاسی، تاریخی، كلامی و فقهی ولایت را تا میزان حق و باطل برمیكشد.
یادكرد «آزادی» نیز در غدیریۀ مولوی، از نگاه او به دین و آیین خبر میدهد. او انبیا و اولیا را آزادیبخش میخواند؛ اما مراد او از آزادی، «آزادی از...» است، كه مفهومی عرفانی و معنوی است، نه «آزادی در...» كه از مفاهیم نو و ناظر به امور سیاسی و اجتماعی است. به همین دلیل، از «مولی» تفسیری معنوی به دست میدهد. مولوی، همۀ عمر كوشید كه جان خود و دوستانش را آزاد كند؛ آزاد از قیدها و پندارها و گمانها و حتی اندیشهها. «آزادی از...» یعنی آزادی از ریسمانهای نامرئی كه انسانها را به بند میكشند. «آزادی در...» یعنی آزادی در آنچه حق انسان در حیات اجتماعی او است.
عبارت دیگری كه در غدیریۀ مولانا، محتاج تفسیر لفظی است، «وان علی» یا «و آنِ علی» در بیت اول است. ضمیر «آن» در این تركیب، جانشین مضاف(نام) است كه مشابه آن در معطوفٌ علیه(نام خود) آمده است. بنابراین تركیب آشنای آن، این گونه است: پیامبر، نام خود و نام علی را مولی نهاد. شاعر برای پرهیز از تكرار كلمۀ «نام» در معطوف(نام علی)، كلمۀ «آن» را جایگزین آن كرده است. در قدیم اگر كسی میخواست بگوید «كتاب من و كتاب تو» میتوانست بگوید: «كتاب من و آن تو». یعنی «آن» را جانشین مضاف در معطوف كند. این كاربرد ضمیر «آن»، یعنی نشستن در جای مضاف، قرنها است كه برافتاده است؛ اما در متون كهن، كموبیش به چشم میخورد.
رضا بابایی
۹۴/۰۷/۱۰
زین سبب پیغمبر با اجتهاد
نام خود وان علی مولا نهاد
گفت هر کو را منم مولا و دوست
ابن عم من علی مولای اوست
کیست مولا؟ آن که آزادت کند
بند رقّیت ز پایت برکند
چون به آزادی نبوت هادی است
مؤمنان را ز انبیا آزادی است
ای گروه مؤمنان، شادی کنید
همچو سرو و سوسن آزادی کنید
مولوی در این اشاره به حدیث غدیر، همچون همۀ دانشمندان اهل سنت و بر خلاف شیعیان، «ولایت» را «دوستی» معنا كرده است، نه «سرپرستی». سپس دامنۀ همین معنا را از ولایت، به نبوت نیز كشیده و گفته است كه انبیا هم آمده بودند كه ما را آزاد كنند:
چون به آزادی نبوت، هادی است
مؤمنان را ز انبیا آزادی است
بنابراین او به ولایت معنوی علی(ع) باور داشت و آن را مانع ولایت سیاسی خلفای دیگر نمیدانست. در نگاه او، اختلاف مذاهب فقهی و كلامی، نباید سلسلهجنبان دوستیها و دشمنیها باشد. از این رو به شاگرد محبوبش، حسام الدین، كه مذهب شافعی داشت، اجازه نداد كه مذهبش را به حنفی برگرداند تا همكیش مراد و استادش شود. میگفت: میان ما دوستی است؛ اگرچه مذهب تو در فروع، غیر از مذهب من است. شیعه، اینگونه نمیاندیشد؛ بلكه سویۀ سیاسی، تاریخی، كلامی و فقهی ولایت را تا میزان حق و باطل برمیكشد.
یادكرد «آزادی» نیز در غدیریۀ مولوی، از نگاه او به دین و آیین خبر میدهد. او انبیا و اولیا را آزادیبخش میخواند؛ اما مراد او از آزادی، «آزادی از...» است، كه مفهومی عرفانی و معنوی است، نه «آزادی در...» كه از مفاهیم نو و ناظر به امور سیاسی و اجتماعی است. به همین دلیل، از «مولی» تفسیری معنوی به دست میدهد. مولوی، همۀ عمر كوشید كه جان خود و دوستانش را آزاد كند؛ آزاد از قیدها و پندارها و گمانها و حتی اندیشهها. «آزادی از...» یعنی آزادی از ریسمانهای نامرئی كه انسانها را به بند میكشند. «آزادی در...» یعنی آزادی در آنچه حق انسان در حیات اجتماعی او است.
عبارت دیگری كه در غدیریۀ مولانا، محتاج تفسیر لفظی است، «وان علی» یا «و آنِ علی» در بیت اول است. ضمیر «آن» در این تركیب، جانشین مضاف(نام) است كه مشابه آن در معطوفٌ علیه(نام خود) آمده است. بنابراین تركیب آشنای آن، این گونه است: پیامبر، نام خود و نام علی را مولی نهاد. شاعر برای پرهیز از تكرار كلمۀ «نام» در معطوف(نام علی)، كلمۀ «آن» را جایگزین آن كرده است. در قدیم اگر كسی میخواست بگوید «كتاب من و كتاب تو» میتوانست بگوید: «كتاب من و آن تو». یعنی «آن» را جانشین مضاف در معطوف كند. این كاربرد ضمیر «آن»، یعنی نشستن در جای مضاف، قرنها است كه برافتاده است؛ اما در متون كهن، كموبیش به چشم میخورد.
رضا بابایی
۹۴/۰۷/۱۰
👍3
🔰 عشق علي در دل دشمنان او هم خانه داشت و هر کس با هر مشربي که باشد، ميتواند دوستدار علي باشد؛ دوستدار عظمت علي، شجاعت علي، سخاوت علي، فداکاري و جوانمردي علي، حريت و عبوديت علي، دانش و انديشه علي، عشق و شور علي، و زمزمهها و نجواها و يا نطقهاي آتشين علي، استقامت و شکيبایی و يا نرمش و آشنایی علي.در علي همه چيز هست و اينهمه براي حق است و اين است که همه چيز او دوستداشتي است و حتي دشمنش در دل، شيفته اوست و مخالفش در پنهان شيداي اوست. ولايت علي، علي را سرپرست گرفتن و امر او را بر هر امري مقدم داشتن و از هواها و حرفها و جلوهها بريدن است و اين ولايت، دنباله ولايت حق است و دنباله توحيد است؛ توحيد در هستي و توحيد در جامعه و توحيد در درون هر نفس.
❞ عینصاد
📚 #امامت_طرح_حکومت_شیعه
#️⃣ #جمله_کوتاه
📢 |اینستاگرام| |ایتا| |کستباکس|
|آپارات| |بله| |توییتر|
╭✤ @Einsad ✤╮
❞ عینصاد
📚 #امامت_طرح_حکومت_شیعه
#️⃣ #جمله_کوتاه
📢 |اینستاگرام| |ایتا| |کستباکس|
|آپارات| |بله| |توییتر|
╭✤ @Einsad ✤╮
❤2👍1
◀️تمرین تسهیلگری فرهنگی به جای تصدیگری اجتماعی
🔰مشاهدات شخصی از رویداد ده کیلومتری غدیر
⭕️سه ساعتی از اتمام جشن ده کیلومتری غدیر گذشته و چند عکس و ویدئو از شلوغی ایستگاههای مترو و خیابانهای اطراف محل برگزاری جشن که تقریباً رونوشتی از رویداد بزرگ مردمی اربعین و نیمه شعبان در عراق است، گذشته. پیش از برگزاری جشن، نقدهای کم و بیش تکراری در مورد ماهیت و اهداف این جشن در شبکههای اجتماعی منتشر شد. اینکه به ویژه به خاطر تبلیغات حجیم و پرسروصدای جشن از صدا و سیما و نقش بسته بر بیلبوردهای شهرداری، با یک مراسم حکومتی روبرو هستیم؛ اینکه حکومت باز میخواهد مثل سلام فرمانده مانور جمعیت راه بیندازد تا اثبات کند هواداران نظام زیادند؛ اینکه کسی با توجه به شرایط اقتصادی در جشن شرکت نمیکند و از این دست نقد و نظرها که ذهنیتی منفی ایجاد میکرد.
⭕️خطای سوگیری یا پیشداوری، خطای مرسوم و اثرگذاری است که هر گونه پژوهش و بررسی را تهدید میکند. در این نوع خطا، ذهن و رویکرد پژوهشگر در اصطلاح بایاس شده و روی نقاطی که مبتنی بر تجربه پیشین یا نمونه آماری محدود است، تمرکز کرده و همه رخدادها و اتفاقات را مبتنی بر این نوع خطا تحلیل میکند. مثلاً فرض کنید همه سیاست خارجی ایران را ذیل عنوان نگاه به شرق جمهوری اسلامی مبتنی بر نوعی رابطه غیرمتوازن با حکومت پوتین تفسیر شود. این خطا با مسألهمحوری یک پژوهشگر مرزهای آشکاری دارد. پژوهشگری که مسأله دارد، از تحلیل تک علّی پرهیز دارد و کوشش دارد به جهت حفظ اعتبار خود، تنها در حوزههایی وارد شود که واقعاً متأثر از آن مسأله خود است. به صورت مشخص باید گفت هر تحلیل و بررسی پیش از رخداد جشن ده کیلومتری غدیر گرفتار این خطا شد.
⭕️بهرغم بینظمی، بیبرنامگی، شلوغی و نبود یک نظم ترافیکی، جشن ده کیلومتری غدیر در نظر من، یک تمرین تسهیلگری فرهنگی به جای تصدیگری اجتماعی بود. جشن به معنای واقعی مردمی بود و گروههای جهادی، هیئات مذهبی، مؤسسات فرهنگی، انجمنهای دانشجویی و حتی گروههای خیریه متعددی با استفاده از فضا و امکانات محدودی که در اختیار داشتند، تلاش داشتند سرودی برگزار کنند، شیرینی یا شربتی پخش کنند، مسابقهای برپا کنند تا اوقات مخاطبین را به نحو شایستهای پر کنند.
⭕️برخلاف آنچه در تحلیلهای توئیتری دیده بودم، تنوع حجاب و پوشش مشهود بود. حتی در برنامههایی که از نظر برخی، رنگ و بوی سیاسی یا غلظت ایدئولوژیک داشت، همه شرکت داشتند. در آنچه من دیدم، کسی نمیگفت مثلاً این برنامه یا موکب، متعلق به بسیج است یا اینجا «سلام فرمانده» پخش میشود، من شرکت نکنم. ضمن آنکه حضور گروههای موسیقی زنده نیز پررنگ بود و بعضاً موسیقیهای پخش میشد که طربانگیز بود و شاید در نظر برخی، غنا داشت.
⭕️این نقد که حکومت نباید در مناسبتهایی مانند دهه محرم یا شادیهایی مثل عید غدیر وارد شود، از اساس باطل است. حکومت طبق قانون اساسی و بسیاری از اسناد بالادستی موظف به تعظیم شعائر است و مکلف است از فرهنگ پاسداری کند و ضمن احترام به تنوع اجتماعی برای همگان فرصتهای برابر فرهنگی و رویدادی فراهم آورد تا آنان نیز رویداد مختص خود را داشته باشند. در نتیجه این بیان که «خیابان» را نباید محدود و منحصر به اندیشه یا باور خاصی کرد، صحیح و منطقی است؛ اما کجا نشانه و تجلی داشته که ما گمان کنیم خیابان فقط مختص گروه یا سازمان یا باور خاصی است. اینکه جامعه مدنی به دلایل مختلف در یک دهه اخیر، آسیبپذیر و نحیف شده، اینکه بخشهایی از حکومت علاقه و تمایل فزایندهای به تصدی و تملک همه اجتماع دارند، اینکه هنوز برای آزادی تجمع، ملاک و مبنای مشخصی وجود ندارد؛ همه و همه درست است؛ اما از سویی دیگر، این که القاء کنیم تنها و تنها گروههای محدودی از اجتماع، آن هم آنانی که متصل به سیاستند؛ فقط آزادی دارند، غیر از خطای شناختی، یک بیانصافی اخلاقی است، اگر کینهورزی سیاسی نباشد.
⭕️توانمندسازی اجتماع، حمایت و نه تصدیگری، و کوشش برای به رسمیت شناختن اولاً تفاوتها و تنوعها، کار دشواری است. برای آنکه نگاه امنیتی را از اجتماع برداریم و صفر و صدی به موضوعات نگاه نکنیم، نیازمند سیاستیم. امر سیاسی غیر از شعارهایی مانند «نیاز به گفتگوییم» و «تساهل و مدارا پیششرط تمدن است» به نظام و انتظام نیاز دارد. و اتفاقاً این نظام و انتظام، دیگر سند و برنامه نمیخواهد، اجرا میخواهد. اجراست که نقاط ضعف را عیان میکند و نقاط قوت را آشکار میسازد. شاید به رویداد سیاسی هم نیاز داشته باشیم.
⭕️ راستی یادم نرود بگویم مغازههای اغذیه و خوراک و سوپرمارکتهای خیابان ولیعصر امروز روز پرفروشی داشتند. این هم برای آنانی که همه چیز را با سنجه معیشت بررسی میکنند.
🆔@asar1398
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
🔰مشاهدات شخصی از رویداد ده کیلومتری غدیر
⭕️سه ساعتی از اتمام جشن ده کیلومتری غدیر گذشته و چند عکس و ویدئو از شلوغی ایستگاههای مترو و خیابانهای اطراف محل برگزاری جشن که تقریباً رونوشتی از رویداد بزرگ مردمی اربعین و نیمه شعبان در عراق است، گذشته. پیش از برگزاری جشن، نقدهای کم و بیش تکراری در مورد ماهیت و اهداف این جشن در شبکههای اجتماعی منتشر شد. اینکه به ویژه به خاطر تبلیغات حجیم و پرسروصدای جشن از صدا و سیما و نقش بسته بر بیلبوردهای شهرداری، با یک مراسم حکومتی روبرو هستیم؛ اینکه حکومت باز میخواهد مثل سلام فرمانده مانور جمعیت راه بیندازد تا اثبات کند هواداران نظام زیادند؛ اینکه کسی با توجه به شرایط اقتصادی در جشن شرکت نمیکند و از این دست نقد و نظرها که ذهنیتی منفی ایجاد میکرد.
⭕️خطای سوگیری یا پیشداوری، خطای مرسوم و اثرگذاری است که هر گونه پژوهش و بررسی را تهدید میکند. در این نوع خطا، ذهن و رویکرد پژوهشگر در اصطلاح بایاس شده و روی نقاطی که مبتنی بر تجربه پیشین یا نمونه آماری محدود است، تمرکز کرده و همه رخدادها و اتفاقات را مبتنی بر این نوع خطا تحلیل میکند. مثلاً فرض کنید همه سیاست خارجی ایران را ذیل عنوان نگاه به شرق جمهوری اسلامی مبتنی بر نوعی رابطه غیرمتوازن با حکومت پوتین تفسیر شود. این خطا با مسألهمحوری یک پژوهشگر مرزهای آشکاری دارد. پژوهشگری که مسأله دارد، از تحلیل تک علّی پرهیز دارد و کوشش دارد به جهت حفظ اعتبار خود، تنها در حوزههایی وارد شود که واقعاً متأثر از آن مسأله خود است. به صورت مشخص باید گفت هر تحلیل و بررسی پیش از رخداد جشن ده کیلومتری غدیر گرفتار این خطا شد.
⭕️بهرغم بینظمی، بیبرنامگی، شلوغی و نبود یک نظم ترافیکی، جشن ده کیلومتری غدیر در نظر من، یک تمرین تسهیلگری فرهنگی به جای تصدیگری اجتماعی بود. جشن به معنای واقعی مردمی بود و گروههای جهادی، هیئات مذهبی، مؤسسات فرهنگی، انجمنهای دانشجویی و حتی گروههای خیریه متعددی با استفاده از فضا و امکانات محدودی که در اختیار داشتند، تلاش داشتند سرودی برگزار کنند، شیرینی یا شربتی پخش کنند، مسابقهای برپا کنند تا اوقات مخاطبین را به نحو شایستهای پر کنند.
⭕️برخلاف آنچه در تحلیلهای توئیتری دیده بودم، تنوع حجاب و پوشش مشهود بود. حتی در برنامههایی که از نظر برخی، رنگ و بوی سیاسی یا غلظت ایدئولوژیک داشت، همه شرکت داشتند. در آنچه من دیدم، کسی نمیگفت مثلاً این برنامه یا موکب، متعلق به بسیج است یا اینجا «سلام فرمانده» پخش میشود، من شرکت نکنم. ضمن آنکه حضور گروههای موسیقی زنده نیز پررنگ بود و بعضاً موسیقیهای پخش میشد که طربانگیز بود و شاید در نظر برخی، غنا داشت.
⭕️این نقد که حکومت نباید در مناسبتهایی مانند دهه محرم یا شادیهایی مثل عید غدیر وارد شود، از اساس باطل است. حکومت طبق قانون اساسی و بسیاری از اسناد بالادستی موظف به تعظیم شعائر است و مکلف است از فرهنگ پاسداری کند و ضمن احترام به تنوع اجتماعی برای همگان فرصتهای برابر فرهنگی و رویدادی فراهم آورد تا آنان نیز رویداد مختص خود را داشته باشند. در نتیجه این بیان که «خیابان» را نباید محدود و منحصر به اندیشه یا باور خاصی کرد، صحیح و منطقی است؛ اما کجا نشانه و تجلی داشته که ما گمان کنیم خیابان فقط مختص گروه یا سازمان یا باور خاصی است. اینکه جامعه مدنی به دلایل مختلف در یک دهه اخیر، آسیبپذیر و نحیف شده، اینکه بخشهایی از حکومت علاقه و تمایل فزایندهای به تصدی و تملک همه اجتماع دارند، اینکه هنوز برای آزادی تجمع، ملاک و مبنای مشخصی وجود ندارد؛ همه و همه درست است؛ اما از سویی دیگر، این که القاء کنیم تنها و تنها گروههای محدودی از اجتماع، آن هم آنانی که متصل به سیاستند؛ فقط آزادی دارند، غیر از خطای شناختی، یک بیانصافی اخلاقی است، اگر کینهورزی سیاسی نباشد.
⭕️توانمندسازی اجتماع، حمایت و نه تصدیگری، و کوشش برای به رسمیت شناختن اولاً تفاوتها و تنوعها، کار دشواری است. برای آنکه نگاه امنیتی را از اجتماع برداریم و صفر و صدی به موضوعات نگاه نکنیم، نیازمند سیاستیم. امر سیاسی غیر از شعارهایی مانند «نیاز به گفتگوییم» و «تساهل و مدارا پیششرط تمدن است» به نظام و انتظام نیاز دارد. و اتفاقاً این نظام و انتظام، دیگر سند و برنامه نمیخواهد، اجرا میخواهد. اجراست که نقاط ضعف را عیان میکند و نقاط قوت را آشکار میسازد. شاید به رویداد سیاسی هم نیاز داشته باشیم.
⭕️ راستی یادم نرود بگویم مغازههای اغذیه و خوراک و سوپرمارکتهای خیابان ولیعصر امروز روز پرفروشی داشتند. این هم برای آنانی که همه چیز را با سنجه معیشت بررسی میکنند.
🆔@asar1398
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
✂️ برشی از یک کتاب
#بارها گفته ام
بارها گفته ام و باز تکرار میکنم که انسانِ امروز به #شناختِ_علی نیازمند است نه به محبت و عشق به او ، زیرا که عشق و محبت #بدون_شناخت نه تنها هیچ ارزشی ندارد بلکه سرگرم کننده و تخدیر کننده و معطل کننده نیز خواهد بود . کسانی که به نام محبت علی و عشق به مولی ، بدون شناختن مولی و فهم دقیق و درست سخن و راه و #هدف او ، مردم را معطل و سرگردان می کنند ، نه تنها انسانیت و آزادی و عدالت را نابود می کنند بلکه خود این چهره های عزیز را نیز تباه می سازند و شخصیت خود علی را در زیر این تجلیلهای بی ثمر مجهول نگه می دارند و باعث می شوند کسانی که تا آخر عمر در محبت مولی وفادار می مانند ، هرگز از سخن و راهنمایی های او بهره ای نگیرند و متوقف و منحط بمانند و آنهایی هم که کمی آگاه می شوند و با جهان امروز آشنا ، اصولاً این گونه علیِ بی ثمر را و این محبت بی نتیجه را رها کنند و به دنبال شخصیت های دیگر ، الگوهای دیگر ، رهبران دیگر بروند . #عشق و #محبت علی بعد از #شناختن اوست که به عنوان عامل نجات انسانیت می تواند نقش خود را بازی کند .
📚 علی ، علی شریعتی ، ص ۱۳۰
🔰 کانال برشی از یک کتاب:
http://eitaa.com/joinchat-1542979584C75868f9aed
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
#بارها گفته ام
بارها گفته ام و باز تکرار میکنم که انسانِ امروز به #شناختِ_علی نیازمند است نه به محبت و عشق به او ، زیرا که عشق و محبت #بدون_شناخت نه تنها هیچ ارزشی ندارد بلکه سرگرم کننده و تخدیر کننده و معطل کننده نیز خواهد بود . کسانی که به نام محبت علی و عشق به مولی ، بدون شناختن مولی و فهم دقیق و درست سخن و راه و #هدف او ، مردم را معطل و سرگردان می کنند ، نه تنها انسانیت و آزادی و عدالت را نابود می کنند بلکه خود این چهره های عزیز را نیز تباه می سازند و شخصیت خود علی را در زیر این تجلیلهای بی ثمر مجهول نگه می دارند و باعث می شوند کسانی که تا آخر عمر در محبت مولی وفادار می مانند ، هرگز از سخن و راهنمایی های او بهره ای نگیرند و متوقف و منحط بمانند و آنهایی هم که کمی آگاه می شوند و با جهان امروز آشنا ، اصولاً این گونه علیِ بی ثمر را و این محبت بی نتیجه را رها کنند و به دنبال شخصیت های دیگر ، الگوهای دیگر ، رهبران دیگر بروند . #عشق و #محبت علی بعد از #شناختن اوست که به عنوان عامل نجات انسانیت می تواند نقش خود را بازی کند .
📚 علی ، علی شریعتی ، ص ۱۳۰
🔰 کانال برشی از یک کتاب:
http://eitaa.com/joinchat-1542979584C75868f9aed
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Eitaa
ایتا - Eitaa: Join Group Chat
پیام رسان ایرانی ایتا Eitaa
❤1
یک سری مجموعه کتاب کوچک از شهید آوینی را نشر واحه چاپ کرده که کمتر در میان آثار سید مرتضی به چشم میخورد. جالب است و کوتاه و خواندنی. این نامه هم عجیب و پر از تلنگر و آگاهی است. واژه ها و معارفی که سالهاست از آنها دور افتاده ایم. جاودانگی... مرگ...نور...عرصات حضور آسمانی و...
خدا رحمتش کند. عجب ایمان و معرفتی داشته سید مرتضی آوینی
#معرفی_کتاب
#سید_مرتضی_آوینی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
خدا رحمتش کند. عجب ایمان و معرفتی داشته سید مرتضی آوینی
#معرفی_کتاب
#سید_مرتضی_آوینی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
اگر زبانم لال معتادید و عزم ترک دارید😊 یا خدای نکرده در دوستان و اطرافیان کسی هست که دغدغه ی ترک اعتیادش را دارید، این کتاب را پیشنهاد میدهم. آقای نویسنده خودش از ظلمت اعتیاد به سمت نورِ سلامت و عافیت رفته و تجربه ی ناب و عبرت آموزش را به بهای خدشه بر آبرویش، پیش روی ما قرار داده...
کتاب را انتشارات جام جم چاپ کرده
#معرفي_کتاب
#ویولون_زن_روی_پل
#خسرو_باباخانی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
کتاب را انتشارات جام جم چاپ کرده
#معرفي_کتاب
#ویولون_زن_روی_پل
#خسرو_باباخانی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
❤1👍1😁1
Forwarded from (安欣外围)温州好评榜(楼凤兼职外围)
چند سؤال از عاشقان امیرالمؤمنین(ع)
روز عید غدیر چند سؤال را در یک-دو گروه مجازی هنری مطرح کردم و بحثهای زیادی درگرفت. چالش مهمی بود، جدی هم شد. این سؤالات:
1. اگه حضرت علی در زمان ما بودن، نظرشون در مورد هنر چی بود؟
2. سبک آبستره در نقاشی رو میپسندیدن؟ تابلوشو تو خونهشون آویزون میکردن؟
3. کارای محسن چاووشی رو گوش میکردن یا شجریان رو؟ محمد اصفهانی رو ترجیح میدادن یا محسن یگانه رو؟ با محمد معتمدی بیشتر حالشون خوب میشد یا سیروان خسروی؟
4. چه فیلمهایی رو نگاه میکردن؟ به سینمای هالیوود هم توجه میکردن؟ چند وقت یه بار فیلم میدیدن؟
5. فیلمهای کیارستمی رو بیشتر سینما میدونستن یا مسعود کیمیایی یا بهروز شعیبی؟
6. نظرشون در مورد برنامه خندوانه چی بود؟
7. نظرشون در مورد قصه چی؟ رمان دوست داشتن یا حکایتهای پندآموز کلاسیک؟
8. از شعر نو خوششون میومد یا شعر کلاسیک؟
جوابهایی که مطرح شد، گرچه قابل تأمل و خواندنی هستند، اما نشان می دهند که آمادگی این سؤالات وجود ندارد. ذهنها به آنها فکر نکرده و درگیرشان نشده. اما همین قبیل سؤالاتند که اگر عاشقان اهل بیت در هر علم و تخصصی که دارند، در کنار انواع مراسم و جشن و عزایشان بگذارند و گاهی به آنها فکر کنند و برای پاسخشان به جستوجو بیفتند، باب نظام علمی تازهای گشوده میشود؛
باب علم اهل بیت، علیهم السلام.
ایتا: https://eitaa.com/pasdarfarhang
تلگرام: https://www.tgoop.com/pasfarhang
روز عید غدیر چند سؤال را در یک-دو گروه مجازی هنری مطرح کردم و بحثهای زیادی درگرفت. چالش مهمی بود، جدی هم شد. این سؤالات:
1. اگه حضرت علی در زمان ما بودن، نظرشون در مورد هنر چی بود؟
2. سبک آبستره در نقاشی رو میپسندیدن؟ تابلوشو تو خونهشون آویزون میکردن؟
3. کارای محسن چاووشی رو گوش میکردن یا شجریان رو؟ محمد اصفهانی رو ترجیح میدادن یا محسن یگانه رو؟ با محمد معتمدی بیشتر حالشون خوب میشد یا سیروان خسروی؟
4. چه فیلمهایی رو نگاه میکردن؟ به سینمای هالیوود هم توجه میکردن؟ چند وقت یه بار فیلم میدیدن؟
5. فیلمهای کیارستمی رو بیشتر سینما میدونستن یا مسعود کیمیایی یا بهروز شعیبی؟
6. نظرشون در مورد برنامه خندوانه چی بود؟
7. نظرشون در مورد قصه چی؟ رمان دوست داشتن یا حکایتهای پندآموز کلاسیک؟
8. از شعر نو خوششون میومد یا شعر کلاسیک؟
جوابهایی که مطرح شد، گرچه قابل تأمل و خواندنی هستند، اما نشان می دهند که آمادگی این سؤالات وجود ندارد. ذهنها به آنها فکر نکرده و درگیرشان نشده. اما همین قبیل سؤالاتند که اگر عاشقان اهل بیت در هر علم و تخصصی که دارند، در کنار انواع مراسم و جشن و عزایشان بگذارند و گاهی به آنها فکر کنند و برای پاسخشان به جستوجو بیفتند، باب نظام علمی تازهای گشوده میشود؛
باب علم اهل بیت، علیهم السلام.
ایتا: https://eitaa.com/pasdarfarhang
تلگرام: https://www.tgoop.com/pasfarhang
👍1
آنتوان چخوف در جایی میگوید *تحقیرشدن بدترین بلایی است که زندگی میتواند بر سر انسان بیاورد*. هیچچیز، هیچچیز، هیچچیزِ دیگر در دنیا به اندازۀ تحقیرشدنِ آشکار نمیتواند روح انسان را ویران کند. هر درد و رنج دیگری را میشود تحمل کرد یا از سر گذراند، ولی تحقیرشدن را نمیشود. خاطرۀ تحقیرشدن همیشه در ذهن، قلب، رگها و شریانها باقی میماند. غالباً حیات روحیِ فرد را نابود میکند و موجب میشود دهها سال بیوقفه خودخوری کند.
خیلی چیزها هستند که بدون آنها هم میتوانیم زندگی کنیم. اما عزتِ نفس از این قماش نیست. بعضیها تصور میکنند که فقدان عزت نفس همیشه به یک شکل رخ میدهد، ولی موقعیتهایی که فرد ممکن است احساس کند عزت نفسش از بین رفته به تعداد خودِ افراد متفاوت است. یکی از روانپزشکان با گروهی از مردان که به دلیل قتل یا جرایم خشونتآمیزِ دیگر زندانی بودند مصاحبه کرده بود و از آنها دلیل کارشان را پرسیده بود. تقریباً همۀ آنها پاسخ داده بودند که «به من بدوبیراه گفته بود».
چرا تحقیر اینهمه احساسات را جریحهدار میکند، آسیب بهبار میآورد و ما را به طرزی وحشتناک لِه میکند؟ *چرا اگر ما پیشِ خودمان احساس حقارت کنیم، انگار زندگی برایمان غیرقابل تحمل -بله، غیرقابل تحمل- میشود؟*
روانکاوی میگوید که *ما، از لحظۀ تولد، مشتاق شناختهشدن هستیم*. وقتی چشمانمان را باز میکنیم منتظر پاسخیم. البته که ما باید گرم و خشک باشیم، کسی آراممان کند و دست نوازش به سرمان بکشد ولی حتی بیش از این موارد محتاج آنیم که با عشق و علاقه، مثل چیزی باارزش، نگاهمان کنند. بهطور عادی، این توجه را کمتر از مقداری که نیاز داریم دریافت میکنیم، گاهی هم اصلاً دریافت نمیکنیم و، از اینجا به بعد، آن باور عاطفی که ما اصلاً ارزشی نداریم آغاز میشود. هیچکس بهطور کامل از این موقعیت خلاص نمیشود. احساسات ما عمدتاً مخفی میشوند و ما، معمولاً، با رواداشتن همان مقدار آزار و اذیت به دیگران به راه خود ادامه میدهیم. اما برخی -مثل کسانی که در طبقۀ اجتماعی یا جنسیت یا نژادی نامطلوب یا ناخواسته متولد میشوند، یا شاید آنهایی که وضعیت ظاهریشان منجر به تمسخر یا طرد آنها میشود- چنان آسیب میبینند که دائم میترسند دیگران باعث شوند در مورد خودشان نظر بدی پیدا کنند و، ازاینرو، بهطور خطرناکی جامعهگریز میشوند. کوشش در جهت غلبه بر این وضعِ بدوی، نیازمند تحلیل است، ولی در اغلب موارد این تلاش به درازا میکشد و میکشد (و میکشد!)، اما اضطراب و پریشانی ما کم نمیشود؛ آنگاه درمان مثلِ آرزوی رمانتیکِ رهایی میشود؛ آرزویی محکوم به شکست.
اریک فروم، روانشناس اجتماعی، در دهۀ ۱۹۴۰ همین سؤال را پرسید -مخلص کلام اینکه چرا ما چنین راحت در مقابل تحقیر به زانو در میآییم- و به پاسخی رسید که تقریباً با پاسخ فروید متفاوت بود، اما نه خیلی. نظریۀ فروم در اثر درخشان گریز از آزادی نظریهای ساده بود، او هم مثل فروید از سنت داستانسرایی اساطیری استفاده کرد تا اندیشههایش را برای خوانندگان معمولی روشن کند.
فروید داستانهایش را از آثار یونانی و رومی گرفت و فروم از سِفر پیدایش. فروم میگفت انسانها، در آغاز، با طبیعت هماهنگ بودند تا اینکه از میوۀ درخت دانش خوردند و به حیواناتی برخوردار از موهبت اندیشه و احساس تبدیل شدند. از آن زمان به بعد، انسانها موجوداتی مجزا بودند و دیگر با جهانی که عمر درازی را در آن، چون دیگر حیوانات بیزبان، زیسته بودند پیوندی نداشتند. نعمت اندیشه و احساس برای نژاد بشر هم شکوه استقلال و هم مجازات انزوا را بهوجود آورد، این تفاوت ما را از یک سو مغرور و از سوی دیگر تنها کرد. مایۀ تباهی ما همین تنهایی بود و به کیفر بزرگ ما بدل شد. چنان غرایزمان را منحرف کرد که با خودمان بیگانه شدیم -معنای حقیقی ازخودبیگانگی- و ازاینرو احساس قرابت با دیگران را نیز از دست دادیم، که این خود حتی تنهاترمان کرد. نمیتوانستیم ارتباط برقرار کنیم و همین موجب احساس گناه و شرم شد: گناهی تحملناپذیر، شرمی عظیم، شرمی که تدریجاً به حقارت بدل شد. اگر هنگام راندهشدن از بهشت -یعنی از زهدان- نشان یا گواهی بر جا میماند که بگوید ما نمیتوانیم در زندگی موفق شویم، آن نشان همین عدم امکان ارتباط بود. وگرنه چگونه میتوان شرمساری عمیق انسانها را از پذیرش تنهاییشان، طی سدهها، توجیه کرد؟
فروم و فروید جایی به هم میرسند که هر دو تأکید میکنند تنها همان تحولی که موجب ظهور و بعد سقوطمان شده -تحول آگاهی- میتواند ما را از احساس فراگیر تنهایی رها کند. مشکل اینجاست که آگاهیِ ارزانیشده به ما چندان کافی نیست؛ اگر میخواهیم به آزادی درونی برسیم باید آگاهتر (بسیار آگاهتر) از آنچه عموماً هستیم بشویم.
خیلی چیزها هستند که بدون آنها هم میتوانیم زندگی کنیم. اما عزتِ نفس از این قماش نیست. بعضیها تصور میکنند که فقدان عزت نفس همیشه به یک شکل رخ میدهد، ولی موقعیتهایی که فرد ممکن است احساس کند عزت نفسش از بین رفته به تعداد خودِ افراد متفاوت است. یکی از روانپزشکان با گروهی از مردان که به دلیل قتل یا جرایم خشونتآمیزِ دیگر زندانی بودند مصاحبه کرده بود و از آنها دلیل کارشان را پرسیده بود. تقریباً همۀ آنها پاسخ داده بودند که «به من بدوبیراه گفته بود».
چرا تحقیر اینهمه احساسات را جریحهدار میکند، آسیب بهبار میآورد و ما را به طرزی وحشتناک لِه میکند؟ *چرا اگر ما پیشِ خودمان احساس حقارت کنیم، انگار زندگی برایمان غیرقابل تحمل -بله، غیرقابل تحمل- میشود؟*
روانکاوی میگوید که *ما، از لحظۀ تولد، مشتاق شناختهشدن هستیم*. وقتی چشمانمان را باز میکنیم منتظر پاسخیم. البته که ما باید گرم و خشک باشیم، کسی آراممان کند و دست نوازش به سرمان بکشد ولی حتی بیش از این موارد محتاج آنیم که با عشق و علاقه، مثل چیزی باارزش، نگاهمان کنند. بهطور عادی، این توجه را کمتر از مقداری که نیاز داریم دریافت میکنیم، گاهی هم اصلاً دریافت نمیکنیم و، از اینجا به بعد، آن باور عاطفی که ما اصلاً ارزشی نداریم آغاز میشود. هیچکس بهطور کامل از این موقعیت خلاص نمیشود. احساسات ما عمدتاً مخفی میشوند و ما، معمولاً، با رواداشتن همان مقدار آزار و اذیت به دیگران به راه خود ادامه میدهیم. اما برخی -مثل کسانی که در طبقۀ اجتماعی یا جنسیت یا نژادی نامطلوب یا ناخواسته متولد میشوند، یا شاید آنهایی که وضعیت ظاهریشان منجر به تمسخر یا طرد آنها میشود- چنان آسیب میبینند که دائم میترسند دیگران باعث شوند در مورد خودشان نظر بدی پیدا کنند و، ازاینرو، بهطور خطرناکی جامعهگریز میشوند. کوشش در جهت غلبه بر این وضعِ بدوی، نیازمند تحلیل است، ولی در اغلب موارد این تلاش به درازا میکشد و میکشد (و میکشد!)، اما اضطراب و پریشانی ما کم نمیشود؛ آنگاه درمان مثلِ آرزوی رمانتیکِ رهایی میشود؛ آرزویی محکوم به شکست.
اریک فروم، روانشناس اجتماعی، در دهۀ ۱۹۴۰ همین سؤال را پرسید -مخلص کلام اینکه چرا ما چنین راحت در مقابل تحقیر به زانو در میآییم- و به پاسخی رسید که تقریباً با پاسخ فروید متفاوت بود، اما نه خیلی. نظریۀ فروم در اثر درخشان گریز از آزادی نظریهای ساده بود، او هم مثل فروید از سنت داستانسرایی اساطیری استفاده کرد تا اندیشههایش را برای خوانندگان معمولی روشن کند.
فروید داستانهایش را از آثار یونانی و رومی گرفت و فروم از سِفر پیدایش. فروم میگفت انسانها، در آغاز، با طبیعت هماهنگ بودند تا اینکه از میوۀ درخت دانش خوردند و به حیواناتی برخوردار از موهبت اندیشه و احساس تبدیل شدند. از آن زمان به بعد، انسانها موجوداتی مجزا بودند و دیگر با جهانی که عمر درازی را در آن، چون دیگر حیوانات بیزبان، زیسته بودند پیوندی نداشتند. نعمت اندیشه و احساس برای نژاد بشر هم شکوه استقلال و هم مجازات انزوا را بهوجود آورد، این تفاوت ما را از یک سو مغرور و از سوی دیگر تنها کرد. مایۀ تباهی ما همین تنهایی بود و به کیفر بزرگ ما بدل شد. چنان غرایزمان را منحرف کرد که با خودمان بیگانه شدیم -معنای حقیقی ازخودبیگانگی- و ازاینرو احساس قرابت با دیگران را نیز از دست دادیم، که این خود حتی تنهاترمان کرد. نمیتوانستیم ارتباط برقرار کنیم و همین موجب احساس گناه و شرم شد: گناهی تحملناپذیر، شرمی عظیم، شرمی که تدریجاً به حقارت بدل شد. اگر هنگام راندهشدن از بهشت -یعنی از زهدان- نشان یا گواهی بر جا میماند که بگوید ما نمیتوانیم در زندگی موفق شویم، آن نشان همین عدم امکان ارتباط بود. وگرنه چگونه میتوان شرمساری عمیق انسانها را از پذیرش تنهاییشان، طی سدهها، توجیه کرد؟
فروم و فروید جایی به هم میرسند که هر دو تأکید میکنند تنها همان تحولی که موجب ظهور و بعد سقوطمان شده -تحول آگاهی- میتواند ما را از احساس فراگیر تنهایی رها کند. مشکل اینجاست که آگاهیِ ارزانیشده به ما چندان کافی نیست؛ اگر میخواهیم به آزادی درونی برسیم باید آگاهتر (بسیار آگاهتر) از آنچه عموماً هستیم بشویم.
فرض فروم این بود که اگر مردان و زنان بیاموزند که بهطور کامل و آزادانه در وجودشان ساکن شوند، به خودشناسی میرسند و دیگر تنها نیستند: خودشان را کنارشان خواهند داشت. وقتی کسی همراه دارد، با خودش و همچنین با دیگران مهربان است. آنگاه تنهاییِ تحقیرکننده، مثل ویروسی که ریشهکن شده باشد، به تدریج محو میشود. ما باید این موضوع را بیگفتوگو بپذیریم.
بورخسِ بزرگ معتقد بود که باید وضعیت درونیِ فروپاشیدهمان را به چشم یکی از بزرگترین فرصتهای زندگی بنگریم -فرصتی برای آنکه نشان دهیم لیاقت آن خونی را که در رگهایمان جاری است داریم. او میگوید «هر چه پیش آید، از تحقیر و بداقبالی و رنج، همچون خاک کوزهگری است» بنابراین میتوانیم «اوضاع رقتبار زندگیمان را» به چیزی درخورِ موهبت آگاهی بدل سازیم.
https://tarjomaan.com/neveshtar/10515/
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
بورخسِ بزرگ معتقد بود که باید وضعیت درونیِ فروپاشیدهمان را به چشم یکی از بزرگترین فرصتهای زندگی بنگریم -فرصتی برای آنکه نشان دهیم لیاقت آن خونی را که در رگهایمان جاری است داریم. او میگوید «هر چه پیش آید، از تحقیر و بداقبالی و رنج، همچون خاک کوزهگری است» بنابراین میتوانیم «اوضاع رقتبار زندگیمان را» به چیزی درخورِ موهبت آگاهی بدل سازیم.
https://tarjomaan.com/neveshtar/10515/
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
⭕️ چند توییت پیرامون موضوع گشت ارشاد
👤 امیر حسین ثابتی، مجری برنامه جهان آرا:
🔹اساسا وظیفه پلیس و گشت ارشاد کار فرهنگی یا بهتر کردن وضع حجاب نیست.
🔹وظیفه پلیس اجرای قانون و ایستادن بر یک نقطه مشخص به عنوان عمل به حد و حدود قانون است.
🔹همانطور که فلان اشتباه یک پزشک به معنای نفی لزوم پزشک در جامعه نیست، فلان اشتباه گشت ارشاد هم به معنای نفی وجود آن نیست.
👤 محمدرضا جوادی یگانه، معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران:
🔹اتفاقا سرتیم گشت انتظامی وظیفه خود را دقیق انجام داده بود!
🔹مشکل در «ساختار فسادزا»ی گشت ارشاد است که رفتار پرتکراری را جرم تعریف کرده، مقابله با آن را وظیفه پلیس تعریف کرده و از سرمایه اجتماعیاش کاسته، موجب تحقیر زنان و دختران زیادی شده، و دوقطبی را در جامعه تشدید کرده است.
👤 دانشطلب:
🔹سالها پیش نوشتم که گشت ارشاد و سپردن کار حجاب به نیروی انتظامی اشتباه است، ضابط ویژه لازم دارد که مستقیم زیر نظر رئیس قوه قضائیه عمل کند، غیرنظامی باشند و آموزشدیده، ابزار اصلیشان هم جریمه مالی در حد بازدارنده نه بازداشت و این حرفها، فقط در صورت تکرار باید برخورد انتظامی کنند
🔹طبیعتا اکثر نیروها باید زن باشند و ترجیحا نه چادری! همان حدی که در ادارات پذیرفته شده کافی است و نباید حجاب برتر را به نماد برخورد تبدیل کرد، در جریمه مالی حتما باید ذکر کنند که صرف مبارزه بیشتر با هرزهپوشی خواهد شد، برخورد با واحدهای متخلف هم باید بسیار شدید در حد نقرهداغ باشد
👤 میلاد گودرزی:
🔹فرمون یه مسئله فرهنگی و اجتماعی رو دادیم دست پلیس، بعد هر سری که یه افتضاحی رقم میخوره، بهش میگیم لطفاً گاز نده، از روی زن و بچهی مردم رد نشو، مهربونتر باش و...
🔹بحای توقعات اضافی از راننده ون پلیس، باید فرمون حجاب رو از ساحت پلیسی گرفت و به ساحت عرف و استانداردهای خود مردم سپرد
👤 پدرام شمیرانی:
🔹با تولید کننده و فروشنده مانتوی جلوباز و آستین کوتاه شلوار پاره برخورد نمیکنن ولی با مصرف کننده ش چرا
🔹انگار ساقی و قاچاقچی مواد مخدر رو آزاد بذاری بری یقه معتاد رو بگیری
👤 احمد عبداللّهی، دبیر ستاد امر به معروف استان اصفهان:
🔹بدون شک مسأله عفاف و حجاب از مسائل مهم جامعه اسلامی به شمار می رود. ولی عملکرد گشت ارشاد به شیوه کنونی و نحوه برخورد دستگاه قضایی، هیچ اثر مثبتی نداشته است.
🔹پ.ن: بنده این نکته را نه از سر احساسات بلکه پس از بررسی نتیجه مشاوره با بیش از ٢٠٠٠ نفر از دستگیرشدگان عرض می کنم.
👤 جواد نیکی ملکی، فعال رسانه در خصوص هشتگ «محجبه ام و با گشت ارشاد مخالف»:
🔹مراحل بعدیاش این است:
🔹۲.محجبهام و مخالف حجاب اجباری
🔹۳.محجبهام و موافق روابط آزاد بشرط تعهد
🔹۴.محجبهام و موافق حق روابط جنسی بدون قید
🔹۵.محجبهام و موافق حق سقط جنین
🔹۶.محجبهام و موافق حق افراد درمصرف الکل
🔹۷.محجبهام و موافق حق همجنسگرایان
🔹۸.محجبهام و موافق حق هرگونه کثافتکاری
👤 عبدالرحیم انصاری:
🔹بحث فقط روسری نیست؛ بعضیها پوشش زننده ای دارند. نه تنها ایران، که اگر اروپا هم باشند با آنها برخورد میشود. به فرض که گشت ارشاد بد؛ راهکار منتقدین چیست؟ حتی یک نفر راهکاری برای برخورد مناسب با شبه عریانها نداده است. برخورد بد تایید نیست، اما لجبازی با مامور در هیچ کجا تحمل نمیشود!
👤 مهدی پناهی روزنامه نگار:
🔹در برهه کنونی هیچ چیز مضرتر از کمپینهای قطبیساز نیست؛ کمپین "محجبهام اما مخالف گشت ارشاد " سطحیسازی یک مسئله پیچیده است.
🔹اگر موافق یا مخالف حجاب یا بیحجابی یا کم حجابی یا هرچیز دیگریید؛ باید برای طرح نظر خود یا نقد نظر دیگران سوالات و پاسخهای اساسی بدهید
🔹مخالفان گشت ارشاد بگویند ۱.با جریان بیحجاب سیاسی چه باید کرد؟ کسی که اعتقادی به حجاب نداشته باشد، بیحجاب است اما فیلمش را برای خارج نمیفرستد.
۲.بیحجابی مقدمه آزادی از تقیدات اخلاقی مثل رابطه با جنس مخالفه؛ بااثر بیحجابی بر طلاق، فسادهای اخلاقی، خیانتها و ... چه باید کرد؟
🔹موافقان گشت ارشاد هم بگویند ۱.با رفتار خارج از عرف نیروهای انتظامی که تبعات اجتماعی دارد چه باید کرد؟ چه راهی برای پیشگیری از رفتار سلیقهای یکنیروی نظامی هست؟ .آیا بیحجاب با کمحجاب و شل حجاب یکسانن و برای همه یک نسخه باید پیچید؟ نسخه فرهنگی اجتماعی حقوقی هر یک چیست؟
@Rasad_tahlil
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
👤 امیر حسین ثابتی، مجری برنامه جهان آرا:
🔹اساسا وظیفه پلیس و گشت ارشاد کار فرهنگی یا بهتر کردن وضع حجاب نیست.
🔹وظیفه پلیس اجرای قانون و ایستادن بر یک نقطه مشخص به عنوان عمل به حد و حدود قانون است.
🔹همانطور که فلان اشتباه یک پزشک به معنای نفی لزوم پزشک در جامعه نیست، فلان اشتباه گشت ارشاد هم به معنای نفی وجود آن نیست.
👤 محمدرضا جوادی یگانه، معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران:
🔹اتفاقا سرتیم گشت انتظامی وظیفه خود را دقیق انجام داده بود!
🔹مشکل در «ساختار فسادزا»ی گشت ارشاد است که رفتار پرتکراری را جرم تعریف کرده، مقابله با آن را وظیفه پلیس تعریف کرده و از سرمایه اجتماعیاش کاسته، موجب تحقیر زنان و دختران زیادی شده، و دوقطبی را در جامعه تشدید کرده است.
👤 دانشطلب:
🔹سالها پیش نوشتم که گشت ارشاد و سپردن کار حجاب به نیروی انتظامی اشتباه است، ضابط ویژه لازم دارد که مستقیم زیر نظر رئیس قوه قضائیه عمل کند، غیرنظامی باشند و آموزشدیده، ابزار اصلیشان هم جریمه مالی در حد بازدارنده نه بازداشت و این حرفها، فقط در صورت تکرار باید برخورد انتظامی کنند
🔹طبیعتا اکثر نیروها باید زن باشند و ترجیحا نه چادری! همان حدی که در ادارات پذیرفته شده کافی است و نباید حجاب برتر را به نماد برخورد تبدیل کرد، در جریمه مالی حتما باید ذکر کنند که صرف مبارزه بیشتر با هرزهپوشی خواهد شد، برخورد با واحدهای متخلف هم باید بسیار شدید در حد نقرهداغ باشد
👤 میلاد گودرزی:
🔹فرمون یه مسئله فرهنگی و اجتماعی رو دادیم دست پلیس، بعد هر سری که یه افتضاحی رقم میخوره، بهش میگیم لطفاً گاز نده، از روی زن و بچهی مردم رد نشو، مهربونتر باش و...
🔹بحای توقعات اضافی از راننده ون پلیس، باید فرمون حجاب رو از ساحت پلیسی گرفت و به ساحت عرف و استانداردهای خود مردم سپرد
👤 پدرام شمیرانی:
🔹با تولید کننده و فروشنده مانتوی جلوباز و آستین کوتاه شلوار پاره برخورد نمیکنن ولی با مصرف کننده ش چرا
🔹انگار ساقی و قاچاقچی مواد مخدر رو آزاد بذاری بری یقه معتاد رو بگیری
👤 احمد عبداللّهی، دبیر ستاد امر به معروف استان اصفهان:
🔹بدون شک مسأله عفاف و حجاب از مسائل مهم جامعه اسلامی به شمار می رود. ولی عملکرد گشت ارشاد به شیوه کنونی و نحوه برخورد دستگاه قضایی، هیچ اثر مثبتی نداشته است.
🔹پ.ن: بنده این نکته را نه از سر احساسات بلکه پس از بررسی نتیجه مشاوره با بیش از ٢٠٠٠ نفر از دستگیرشدگان عرض می کنم.
👤 جواد نیکی ملکی، فعال رسانه در خصوص هشتگ «محجبه ام و با گشت ارشاد مخالف»:
🔹مراحل بعدیاش این است:
🔹۲.محجبهام و مخالف حجاب اجباری
🔹۳.محجبهام و موافق روابط آزاد بشرط تعهد
🔹۴.محجبهام و موافق حق روابط جنسی بدون قید
🔹۵.محجبهام و موافق حق سقط جنین
🔹۶.محجبهام و موافق حق افراد درمصرف الکل
🔹۷.محجبهام و موافق حق همجنسگرایان
🔹۸.محجبهام و موافق حق هرگونه کثافتکاری
👤 عبدالرحیم انصاری:
🔹بحث فقط روسری نیست؛ بعضیها پوشش زننده ای دارند. نه تنها ایران، که اگر اروپا هم باشند با آنها برخورد میشود. به فرض که گشت ارشاد بد؛ راهکار منتقدین چیست؟ حتی یک نفر راهکاری برای برخورد مناسب با شبه عریانها نداده است. برخورد بد تایید نیست، اما لجبازی با مامور در هیچ کجا تحمل نمیشود!
👤 مهدی پناهی روزنامه نگار:
🔹در برهه کنونی هیچ چیز مضرتر از کمپینهای قطبیساز نیست؛ کمپین "محجبهام اما مخالف گشت ارشاد " سطحیسازی یک مسئله پیچیده است.
🔹اگر موافق یا مخالف حجاب یا بیحجابی یا کم حجابی یا هرچیز دیگریید؛ باید برای طرح نظر خود یا نقد نظر دیگران سوالات و پاسخهای اساسی بدهید
🔹مخالفان گشت ارشاد بگویند ۱.با جریان بیحجاب سیاسی چه باید کرد؟ کسی که اعتقادی به حجاب نداشته باشد، بیحجاب است اما فیلمش را برای خارج نمیفرستد.
۲.بیحجابی مقدمه آزادی از تقیدات اخلاقی مثل رابطه با جنس مخالفه؛ بااثر بیحجابی بر طلاق، فسادهای اخلاقی، خیانتها و ... چه باید کرد؟
🔹موافقان گشت ارشاد هم بگویند ۱.با رفتار خارج از عرف نیروهای انتظامی که تبعات اجتماعی دارد چه باید کرد؟ چه راهی برای پیشگیری از رفتار سلیقهای یکنیروی نظامی هست؟ .آیا بیحجاب با کمحجاب و شل حجاب یکسانن و برای همه یک نسخه باید پیچید؟ نسخه فرهنگی اجتماعی حقوقی هر یک چیست؟
@Rasad_tahlil
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361