Telegram Web
■ مقالات باستان شناسی و میراث فرهنگی مندرج در شماره پاییزی گیله وا (شماره ۱۸۰)

● اسپی مزگت ، تحقیق مشترک ولی جهانی و فاطمه کشاورز خالقی
● اولین سکه ی ضرب رشت به قلم حسن اکبری
● هتل های قدیمی و تاریخی گیلان که به ثبت میراث فرهنگی کشور رسیده اند ، گزارش سودابه پوراحمد

@giltaj
■ ادبیات گیلکی مندرج در شماره پاییزی گیله وا (شماره ۱۸۰)

● شعر ها از :محمد امین برزگر -ع.الف.رضوی(مشتاق گیلانی) -اکبر رنجبر- معصومه ساجدی- علیرضا صدیق دوبخشری - فریده صفر نژاد- غلامحسن عظیمی
● داستان ها از : مجید دانش آراسته(داستان پلا کباب) و سعید تغابنی (داستان سیاخال)

@giltaj
■ مقالات تاریخی مندرج در شماره پاییزی گیله وا (شماره ۱۸۰)

● بررسی قانون حمل و فروش نفت توسط کمپانی برادران نوبل در گیلان از دکتر بیژن عباسی استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
● تضارب آرا درباره ی شخصیت میرزا و نهضت جنگل (بر مبنای پرسشنامه ) تحلیلی از م.پ. جکتاجی
● گوشه ای از انقلاب گیلان (خاطرات عیسی خان صدیق وزیر فرهنگ دوره رضاشاه از نهضت جنگل و میرزا کوچک خان)
● فیلسوفان و دانشمندان گیلان : ملاعبدالرزاق علی بن حسین لاهیجی ملقب به فیاض لاهیجی به قلم مسعود ربیعی فر

@giltaj
■ مقالات فرهنگی و ادبی مندرج در شماره پاییزی گیله وا (شماره ۱۸۰)

● سایه مسیح، آرسن به قلم ذبیح الله شبان
● چرا رفتی...؟ (در رثای از دست شدن علی مطلبی ، بازیگر و فیلمساز) از محمد سعید محصصی
● نقد و معرفی کتاب لسکو کلایه ، یافته ها و دریافته ها تالیف جلال علیدوست ، از هادی غلام دوست
● دل نوشته ای در رثای زبان گیلکی و مرگ نویسندگان گیلکی پرداز از سیدصدرا مولوی دیز کوهی

@giltaj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روایت تلخ مسعود بهنود
از استاد " روانشاد ابراهیم پورداود"

@giltaj
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
■ به‌مناسبت ۱۱ آذر، صد و سومین سالگشت شهادت کوچک جنگلی

داستان باز سازی " خانه میرزا کوچک جنگلی"
چگونه توسط بنیاد پژوهشی فرهنگی کوچک جنگلی ساخته و پرداخته شد و چگونه از آن ستانده شد !

@giltaj
دنیای مجازی، دنیای عجیب و غریبی است. در این دنیا می توانی هر جور که می خواهی بتازی، ببازی، نظر دهی ، نظر بگیری، خوب را بد، بد را خوب جلوه دهی. خیر و شر را قاطی کنی و چیز تازه ای بسازی. روشنگری کنی، فریب دهی، فریب بخوری، خواسته و ناخواسته آلوده و پالوده مسایل و اندیشه هایی شوی که با دنیای واقعی فاصله دارد.
مثلاً همه ساله، آذرماه به مناسبت سالگرد شهادت کوچک جنگلی مراسمی در گیلان و کشور برگزار می شود. در دنیای مجازی و در یکی دو سال اخیر موج عظیمی در ذم کوچک خان و نهضت جنگل به راه افتاده است. ذکر همین کلمه «شهادت» در این مدخل کوچک، مطمئناً نظرات گوناگونی را برمی انگیزاند و جبهه های مختلفی را باز می گشاید. منظور ما هم دقیقاً همین است. چرا شهادت باشد، کشته شدن نباشد! جامعه سیاست زده و متشتت فکری امروز ایران مبتلا به این عارضه است: غلبه احساسات بر واقعیات
نقش «کوچک جنگلی» در تاریخ یکصد سال گذشته ایران حاشا ناپذیر است اما چرا به زعم عده ای او قهرمان و سردار ملی است و به زعم عده ای دیگر خائن و تجزیه طلب، بویژه که نظر دوم را عده ای هم چون صادق زیباکلام، حسین دهباشی، پیروز مجتهد زاده و دیگران نمایندگی می کنند و بالتبع عده زیادی از باورمندان آن ها بی آن که خود مطالعه و تحقیق کنند عین آن را قضاوت می کنند.

تضارب آرا درباره شخصیت میرزا و نهضت جنگل
م.پ.جکتاجی

وقتی کسی چهره شد، درباره او حرف های زیادی زده می شود و نظرات گوناگونی ابراز می گردد. البته بسته به این که در چه جایگاهی باشد و به چه پایگاه اجتماعی دست پیدا کرده باشد، ابراز نظرها پیرمون او هم متفاوت است. پس این که هر کس در علم، هنر، ادب، سیاست، اقتصاد و غیره شهره گردید، بد یا خوب قضاوت جامعه را به دنبال دارد، امری غیرمعمول نیست. حال اگر این فرد در برهه ای از زمان دست به اسلحه برد و یارانی گرد خود فراهم آورد و در شرایطی خاص برای مبارزه با استعمار خارجی و استثمار داخلی جنگید و برای آزادی و استقلال مملکت خویش مبارزه کرد و در این راه با عده ای جنگید، کشت و خود کشته شد و سربرباد داد و از این راه نامی در کرد، به همان اندازه حرف و حدیث درباره اش فراوان تر است. مطمئناً آن ها که در جریان این نوع حرکت ها و نهضت ها زیان دیده اند در مقایسه با آن ها که سود برده اند یا دست کم ضرر ندیده اند، بیشتر سازهای ناساز کوک می کنند.
میرزا کوچک خان یکی از هزاران چهره های تاریخ ایران است که شخصیتش مبتلا به این تضارب آراست. این تشتت نظر و تضارب آرا را چه در مورد میرزا چه هر کس دیگر، نباید به سکوت واگذاشت بلکه باید آن را به جد گرفت و مورد تجزیه تحلیل قرار داد. در غیر این صورت چهره ها کم کم یا به افسانه تبدیل می شوند و اسطوره و قدیس می گردند و از صورت واقعی دور می شوند یا آن چنان در چنبره قضاوت های عجولانه و ناعادلانه قرار می گیرنذ که نهایت به نخبه کشی می انجامد.
پاییز ۱۳۸۴ به مناسبتی، به سفارش مؤسسه ای*، پوستری از کوچک جنگلی چاپ شد و قرار گردید در کنار پخش مستقیم آن، بخشی هم از طریق نشریه ای برای مشترکان آن نشریه و نمایندگان فروشش در سراسر کشور ارسال شود. برای این که کار پخش، توزیع صرف نباشد و حداقل نتیجه ای از آن عاید گردد، نشریه** یادداشتی کوتاه با طرح سه سوال فراهم آورد و ضمیمه پوستر کرد و از مشترکان خود و گیرندگان خواست حتی الامکان به این پرسش ها پاسخ داده عیناً به دفتر نشریه عودت دهند تا در تهیه گزارشی مورد استفاده قرار گیرد. این پرسش ها عبارت بودند از :
۱– نظرتان را در مورد پوستر ارسالی از نظر فنی و هنری بنویسید و اگر اشکالی در آن می بینید توضیح دهید.
۲– نظرتان را خیلی کوتاه اما صریح درباره میرزا کوچک خان و نهضت جنگل بیان دارید.
۳– چند مقاله یا کتاب درباره میرزا و نهضت جنگل خوانده اید؟ در صورت امکان نام ببرید.
پرواضح است که سوال اول نیازی به پرسش نداشت و از جنس سوالات اساسی نبود اما برای این که دو سوال دیگر را دور بزند و راه ورود به سوالات دوم و سوم را طبیعی و آسان کند مطرح شد و اتفاقاً نتیجه داد چه نزدیک به تمامی پاسخ دهندگان اساساً به پرسش اول جواب ندادند جز چند نفر که اشکالات ظاهراً فنی اما در اصل سلیقه ای گرفتند.
سوال سوم بیشتر از این رو مطرح شد که معلوم شود حکم پاسخگو بر اساس چه نوع منابعی صادر شده و او در مطالعات خود چه مآخذی را مورد بررسی قرار داده است. در واقع این سوال، نوعی سوال کمکی و هدایت کننده بود چه همیشه این تصور وجود دارد که بخشی از مردم، بی آن که مطالعه کافی و درنگ لازم داشته باشند اظهار نظر می کنند و اتفاقاً در هر مقوله ای این نظرِ آنی را بی محابا و بی تأمل ابراز می دارند.

@giltaj
👇🏻
سوال اصلی و اساسی در واقع، سوال دوم بود که خوشبختانه به آن پاسخ لازم داده شد. از مجموع بیش از 1100 پوستری که از این طریق میان مشترکان مجله مزبور در سرتاسر کشور پخش شد، تنها 140 پاسخ دریافت گردید. یعنی تنها چیزی حدود13% به طرح نشریه پاسخ مثبت دادند و این خود جای تأمل و تعمق دارد. دلیل این همه بی تفاوتی و انفعال برای پاسخ به یک پرسش چیست؟ آیا این نشان نمی دهد که مردم ما بیشتر پرسشگرند تا پاسخگو و جز این را برنمی تابند.
به استثنای مواردی معدود که نشان می داد پاسخگو باری به هر جهت و از سر تفنن، نه تعهد، به پرسش ها پاسخ داده، بقیه پاسخ ها قابل ملاحظه و دقت آماری بودند. جالب این که در جمع بندی کلی که از پاسخ نامه های رسیده حاصل شد، نتیجه تقریباً منطبق با نظرات شفاهی و باورهای اجتماعی است که در متن جامعه و میان مردم کوچه و بازار گفته و شنیده می شود.
نظرات و اعتقادات و باورهای افواهی متن جامعه را درباره میزرا کوچک خان می توان به دو بخش مثبت و منفی تقسیم کرد.
1 – منش و کنش میرزا از منظر قبول و باور جامعه، که طیف کثیری را دربرمی گیرد، اغلب به شرح زیر نمود پیدا می کند:
میرزا یک اسطوره بود.
میرزا قهرمان ملی بود.
میرزا از مردان بزرگ تاریخ معاصر ایران و گیلان است.
او مردی آزاده، مبارز، ضد استعمار و استکبار و بیگانه ستیز بود.
او یک انقلابی آرمانخواه بود.
او یک روحانی مترقی بود که برای نجات میهن لباس روحانیت به درآورد و اسلحه به دست گرفت.
رهبری با صداقت عمل، مداراجو و صلح طلب بود و شخصیت کاریزماتیک داشت.
و از این دست نظرها
2 – میرزا از نگاه مخالفان که باز طیف نسبتاً قابل ملاحظه ای را دربرمی گیرد چنین نمودهایی دارد:
نماینده بورژوازی ملی و حامی مالکان و سرمایه داران محلی بود.
میرزا دزد و راهزن بود.
یاغی و متجاسر بود.
نوکر روس و بلشویک ها و تجزیه طلب بود.
متحجر و واپس گرا بود.
و نظایر این دست توصیفات
ضمناً این گروه میرزا را با القاب و عناوینی چون فرمانده ای ترسو و همیشه در حال فرار و عقب نشینی، رابین هود شمال، زن ریشو (تعبیری از احسان الله خان)، دیکتاتور ناکام و امثال آن نوازش کرده اند در عین حال که سعی شده او را تحت الشعاع رهبران دیگر مثل احسان الله خان، حسن خان معین الرعایا و حتی حیدرخان عمو اوغلی قرار دهند.
من در بیان این مقاله در موضع قضاوت نیستم بلکه گزارشگر واقعیاتی هستم که از آمار تهیه شده سربرآورده و تحلیلی که بر سر آن صورت گرفته است و این که چگونه حاصل این تضارب آرا و پارادوکس نظرات در سطح جامعه عیناً در بررسی آماری نیز، نمودی عینی و موازی می گیرد. با هم به تجزیه و تحلیل آن می نشینیم.
1 – دو درصد پاسخ های رسیده خارج از موضوع بحث، انحرافی و به شدت بی ربط بوده اند. مثلاً یک پاسخگو نوشت لطفاً هر بار مطلبی از میرزا کوچک خان و نهضتش چاپ کردید آن شماره را برای من نفرستید! (که نشان می دهد از مخالفان است ولی عملاً به پاسخ نمی نشیند حتی دلیل منفی و نظر مخالف خود را بافاکت های اسنادی بیان نمی کند). به عکس سه پاسخگوی دیگر اعلام داشتند که کار شما بسیار عالی است و دستتان درد نکند و کلی تعریف و تمجید. اما این ها هم دلیلی رو نمی کنند و به پرسش اساسی، پاسخ نمی دهند. چند نفر هم ایرادهایی بر پوستر گرفتند و به دو سوال بعدی که هدف اصلی طرح بود، جواب ندادند یعنی عملاً نسبت به موضوع خنثی و بی توجه بودند یا آن دو سوال برایشان اهمیتی نداشت.
2 – 64 درصد پاسخ ها با تصدیق و تأیید میرزا و نهضت جنگل همراه بود و کلاً از میرزا چهره ای مبارز، صادق ، میهن خواه، ضد استعمار و ضد بیگانه یاد شد که جان بر کف در راه آزادی و استقلال ایران جنگیده و سر در همین راه نهاده است. نگاه به نهضت جنگل هم کاملاً مثبت بود و آن را نهضتی مردمی و آزادیخواهانه وصف و هدف آن را گامی در جهت نجات میهن از چنگ بیگانگان و حاکمان زورگو و برروی هم مایه سربلندی ملت دانسته اند.
انسجام و یکدستی پاسخ ها، در این بخش از پرسش، کاملاً عیان و چشم گیر بوده است و تضادی داخل آن دیده نشده است.
3 – در 29 درصد پاسخ ها، شخصیت میرزا نفی شده. از میان این 29 درصد، دوازده درصد او را فردی کمونیست و وابسته به روس و تجزیه طلب معرفی کرده اند. هشت درصد او را مردی متحجر، واپس گرا، نماینده دولت عثمانی و مبلّغ تمایلات تند مذهبی که آن دولت تبلیغ می کرد، دانسته اند. هفت درصد او را نماینده بورژوازی ملی و مدافع مالکان و سرمایه داران محلی و دو درصد فرمانده ای بدون سیاست و هدف معرفی کرده اند که بخشی از کشور را چند سالی به آشوب کشانده است.
تشتت و پراکندگی نظر نسبت به موضوع در این گروه بیشتر و متنوع بوده است و این نشان می دهد در میان نقدکنندگان و مخالفان حرکت میرزا و نهضت جنگل، تضارب آرا شدیدتر است.

@giltaj
👇🏻
در مورد نهضت جنگل هم این گروه نگاهی منفی داشته اند. از میان ۲۹ درصد مورد آماری، باز دوازده درصد آن را نهضتی عقیم و شکست خورده و بی حاصل دانسته اند که موجب مرگ و بدبختی و بیچارگی مردم شده است. یازده درصد آن را نهضتی بی برنامه و بدون استراتژی درست دانسته اند که چوب لای چرخ حرکت رهبران انقلابی نهضت گذاشته اند و شش درصد نهضتی هرج و مرج طلب و فرصت طلب با رهبرانی بی سواد سیاسی، ماجراجو و سرکش داشته اند که برای غارت و چپاول سر به طغیان برداشته و رضاشاه آن ها را سرکوب کرده است. تشتت نظر و تضارب آرا در این بخش از آمار هم به خوبی نمایان است.
4 – پنج درصد بقیه پاسخ ها، کلی و بدون جبهه گیری مشخص بوده است نظیر آن چه میرزا خودش خوب بوده اطرافیانش بد بوده اند – گول کمونیست ها را خورده – اول خوب بود بعداً بد شده و از این دست نظرات کلی که بی مطالعه و از سر تفنن و بیشتر بر مبنای شنیده ها اظهار شده است که همه آن ها متوجه شخص میرزا بوده تا نهضت و برروی هم پاسخ های خنثی و ممتنع بوده اند.
در مورد پاسخ سوال سوم جالب است گفته شود که ۵۲ درصد پاسخ دهندگان از منابع پایه و اصلی به درستی یاد کرده اند و این نشان می دهد اندکی بیش از نیمی از پاسخ دهندگان منابع جنگل را به خوبی می شناخته اند. البته در شناخت منابع هم نوعی ظرافت و پیچیدگی وجود داشت که باید با تأمل تحلیل می شد. مثلاً از میان ۵۲درصد مورد فوق، ۴۰ نفر فقط به منبع سردار جنگل اثر روانشاد ابراهیم فخرایی استناد کرده اند. عده کمتری به منابعی مثل تاریخ انقلاب جنگل اثر شادروان محمد علی گیلک یا نهضت جنگل صادق خان کوچک پور و آثار گریگور یقیکیان، مصطفی شعاعیان، شریف واقفی، کتاب های دکتر شاپور رواسانی، اسماعیل رائین و تمیمی طالقانی و امثال آن یاد کرده اند که نشان از دامنه مطالعاتی و اطلاعاتی آنان داشت. (در آن تاریخ منابع جدیدتر از جمله میلاد زخم خسرو شاکری، خاطرات یان کولارژ و سعدالله خان درویش و آثار دکتر ناصر عظیمی و دیگران هنوز وارد بازار نشده بود.)
۱۸ درصد از منابع دست دوم و سوم و رونویسی شده و نامطمئن از نوع کتابسازی نام بردند – شش درصد از منابع چپ و ایدئولوژیکی، دو درصد از منابع مذهبی و مکتبی نام بردند. بیست درصد نام کتاب ها و نویسندگان را مغشوش و مغلوط عنوان کردند و دو درصد هم خالی گذاشتند و منبعی ذکر نکردند که نشان می داد نظراتشان بی مطالعه و سر به هوا بوده است.
جالب است به یک نکته مهم دیگر در همین راستا، خارج از مورد آمار اما پیوسته به آن، اشاره کنم که به نوعی مورد آماری را تأیید می کند و آن این که نتیجه آماری ارائه شده، یک بار دیگر، به هنگام عرضه مستقیم پوسترها حاصل شد. قرینه نتیجه آماری موقعی تأیید شد که پوسترها به کتابفروشی ها، برخی کیوسک های مهم در سطح شهر و مراکز توزیع عرضه گردید. اگرچه تعداد این مراکز اندک بود، اما تقریباً هر کتابفروش یا مرکز توزیعی یکی از نظرات مثبت و منفی بیرونی را نمایندگی می کرد. مثلاً موردی داشتیم که حاضر به دریافت یک برگ پوستر حتی به صورت رایگان و اهدایی هم نشد! به عکس موردی هم داشتیم که برای بار دوم و سوم بسته های ۲۰ برگی آن را بدون کسر تخفیف پرداخت کرد و البته این وسط برخوردهای کم و بیش قابل تأمل و تعمقی هم پیش آمد که نشان از همان تضارب آرا داشت و مبیّن این که در جامعه ما احساسات بر تعقل غالب است. آیا این نشان از قضاوت های عجولانه و ناعادلانه و جسارت نادرست در ورود به هر بحث و موضوع و اظهار نظر بی پرده درباره آن و پذیرش هر منبع و نظری بی دقت و مطالعه و خلاصه نشان از حسّی بودن جامعه ایرانی نیست. البته من قاضی نیستم و در موضع قضاوت ننشسته ام. گزارش ساده ای از یک مستند آماری ارائه کرده ام و تحلیلگر آن هستم. قضاوت از آن مخاطبان است.

* بنیاد پژوهشی فرهنگی میرزا کوچک جنگلی
** دوماهنامه گیله وا، پاییز ۱۳۸۴

@giltaj
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

صفحه موسیقی "جان مریم" را می‌شنوید، از مجموعه شخصی که با صدای بانو روح پرور در حوالی بیست و چند سالگی در میانه یا اواخر دهه 1330 روی صفحه گرامافون توسط کمپانی شهرزاد ضبط شده  است.
مریم روح پرور زاده 1311 در بندرانزلی بود.
کمپانی شهرزاد یکی از شرکت‌های فعال در زمینه ضبط و انتشار موسیقی در ایران در دوره پهلوی اول و دوم بود.
این شرکت عمدتاً صفحه‌هایی با فرمت ۷۸ دور (RPM) تولید می‌کرد که در گرامافون‌های اولیه پخش می‌شدند.
در برچسب صفحه، طراحی هنری و لوگوی شهرزاد (تصویری از شهرزاد و یک پادشاه در حال استراحت، الهام‌گرفته از داستان‌های هزار و یک شب) قابل مشاهده است.
این صفحه بخشی از تاریخ موسیقی ایران در دهه‌های ابتدایی ضبط و پخش اجرای موسیقی است که نه‌تنها به‌لحاظ موسیقایی، بلکه از نظر فرهنگی و هنری نیز ارزش زیادی دارد.

🔴پخش از آرشیو کافه‌موزه‌رشت

@mohammadpourabdollah
@giltaj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
■  ایمسال توران همه خالی ...

@giltaj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همه چیز درباره " سرخ‌دار "
یکی از معدود ذخایر جنگل‌های شمال معروف به " هیرکانی " از زبان جنگلبان جوان فرهاد مسعودی

@giltaj
گروه شعر گیلکی خانه‌ فرهنگ گیلان:

🔹شعرخوانی و نقد شعر

🔸دوشنبه | ۱۲ آذر ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷

@kfgil
@giltaj
من شیمه جا داناترم
چون دانم کی نانمه.
شومان ولی ندان ایسید
چون نانیدی کی ندانیدی

" سقراط"

@giltaj
■ موسیقی گیلان
● زرد ملیجه ( گنجشک زرد ، قناری)

با یاد زنده نام ابوالحسن صبا

با اجرای هنرمندانه حسین تهرانی و فرامرز پایور

@giltaj👇
■  مراسم یادبود بانو فهیمه اکبر

● جمعه ۱۶ آذر،  ۶ عصر ، کتاب اردیبهشت

@giltaj
یادبود بانو فهیمه اکبر

@giltaj
گروه هنرهای تجسمی خانه فرهنگ گیلان:

🔹 نمایشگاه گروهی نقاشی

🔸گشایش: ۱۶ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۷
🔸 بازدید: ۱۷ آذر تا ۲۹ آذر ۱۴۰۳
     ساعات:  ۱۰ تا ۱۳ |  ۱۷ تا ۲۰
🔸گالری خانه فرهنگ گیلان


🔹 با آثاری از:
#شهلا_باقری #حامد_بهروزکار #محمود_ثناجویان #رحیم_رحیم‌زاده #حامد_رفاهتی #ناصر_رمضانی #منیر_صحت #علی_عباسی #مازیار_عمادزاده #نسرین_فلاحتی #آتنا_فیض_نژاد #سیده_مهین_مرتضوی  #محمد_ابراهیم_نوروزی  #محسن_نعمت‌خواه


@kfgil
@giltaj
نمایشگاه نقاشی استاد مرتاض هجری
در گالری پویا

@giltaj
2025/06/24 20:02:23
Back to Top
HTML Embed Code: