■ فرونشست به گیلان ، تنها استان مصون مانده هم رسید !
🔵زارع، زلزله شناس: فرونشست سراسر ایران را فرا گرفت
🔵 فرونشست زمین به گیلان رسید
🔵روند صعودی فرونشست در رشت و ساری
🔹مهدی زارع، زلزلهشناس و استاد پژوهشکده زلزلهشناسی گفت: در ماهها و سالهای اخیر گزارشهایی به دست ما رسیده که نشان میدهد اکثر استانها بهویژه استانهای شمالی با چالش فرونشست دست به گریبان هستند.
🔹تا سال گذشته «گیلان» تنها استانی بود که با این چالش روبهرو نبود ولی اخیرا این استان هم وارد فهرست شده است. فرونشست در این استان تایید شده است.
🔹مناطق شهری بزرگ مانند «رشت» و «ساری» با افزایش برداشت آب در سالهای خشکسالی، مشاهده میکنیم که فرونشست در حال افزایش است.
🔹فرونشست زمین گسلها را تحریک میکند در واقع زلزلهها را تا ۲۰ سال جلوتر میاندازد. گسلهای تهران در ماههای اخیر فعال بودهاند ولی در یک سال گذشته بالای ۴ ریشتر اعلام نشده است.
@giltaj
🔵زارع، زلزله شناس: فرونشست سراسر ایران را فرا گرفت
🔵 فرونشست زمین به گیلان رسید
🔵روند صعودی فرونشست در رشت و ساری
🔹مهدی زارع، زلزلهشناس و استاد پژوهشکده زلزلهشناسی گفت: در ماهها و سالهای اخیر گزارشهایی به دست ما رسیده که نشان میدهد اکثر استانها بهویژه استانهای شمالی با چالش فرونشست دست به گریبان هستند.
🔹تا سال گذشته «گیلان» تنها استانی بود که با این چالش روبهرو نبود ولی اخیرا این استان هم وارد فهرست شده است. فرونشست در این استان تایید شده است.
🔹مناطق شهری بزرگ مانند «رشت» و «ساری» با افزایش برداشت آب در سالهای خشکسالی، مشاهده میکنیم که فرونشست در حال افزایش است.
🔹فرونشست زمین گسلها را تحریک میکند در واقع زلزلهها را تا ۲۰ سال جلوتر میاندازد. گسلهای تهران در ماههای اخیر فعال بودهاند ولی در یک سال گذشته بالای ۴ ریشتر اعلام نشده است.
@giltaj
فهرست مطالب مندرج در فصلنامه گیله وا شماره 180 پاییز 1403:
سرمقاله، پشت دیوار مهربانی
بررسی قانون حمل و فروش نفت / دکتر بیژن عباسی
تضارب آرا درباره شخصیت میرزا و نهضت جنگل / م.پ.جکتاجی
پرسه در متون: گوشه ای از انقلاب گیلان / دکتر عیسی صدیق
سرلشگر گل ها (گفت و شنودی با یک باغبان مبتکر درباره سرلشگر عطاپور)
آرشیو سند گیله وا ، معرفی یک سند قدیمی یک صد ساله
سایه مسیح، آرسن / ذبیح اله شبان
ملا عبدالرزاق لاهیجی / مسعود ربیعی فر
اسپی مزگت / ولی جهانی - فاطمه کشاورز خالقی
اولین سکه ضرب رشت / حسن اکبری
فوتبالیست های رشتی در انزلی کشته نشدند / مسعود جوزی
چرا رفتی؟ ( در رثای از دست شدن علی مطلبی، بازیگر و فیلمساز) / محمدسعید محصصی
تریشه /گیله وا
هتل های قدیمی و تاریخی گیلان / سودابه پوراحمد
یک خاطره شاد و شیرین از چاله چوله های رشت
لسکوکلایه، یافته ها و دریافته ها / هادی غلام دوست
دل نوشته ای در رثای زبان گیلکی و مرگ نویسندگان گیلکی پرداز/ سید صدرا موسوی
درگذشتگان
تازه کتاب
بخش گیلکی:
شعر:
محمد امین برزگر - ع.الف. رضوی- اکبر رنجبر - معصومه ساجدی - علیرضا صدیق دوبخشری
فریده صفر نژاد - غلام حسن عظیمی
داستان: پلاکباب / مجید دانش آراسته
سیاخال / سعید تغابنی
دو نامه از بچه رشتی به باباشمل / رضا نوزاد
ان خال اون خال
مار بو
سرمقاله، پشت دیوار مهربانی
بررسی قانون حمل و فروش نفت / دکتر بیژن عباسی
تضارب آرا درباره شخصیت میرزا و نهضت جنگل / م.پ.جکتاجی
پرسه در متون: گوشه ای از انقلاب گیلان / دکتر عیسی صدیق
سرلشگر گل ها (گفت و شنودی با یک باغبان مبتکر درباره سرلشگر عطاپور)
آرشیو سند گیله وا ، معرفی یک سند قدیمی یک صد ساله
سایه مسیح، آرسن / ذبیح اله شبان
ملا عبدالرزاق لاهیجی / مسعود ربیعی فر
اسپی مزگت / ولی جهانی - فاطمه کشاورز خالقی
اولین سکه ضرب رشت / حسن اکبری
فوتبالیست های رشتی در انزلی کشته نشدند / مسعود جوزی
چرا رفتی؟ ( در رثای از دست شدن علی مطلبی، بازیگر و فیلمساز) / محمدسعید محصصی
تریشه /گیله وا
هتل های قدیمی و تاریخی گیلان / سودابه پوراحمد
یک خاطره شاد و شیرین از چاله چوله های رشت
لسکوکلایه، یافته ها و دریافته ها / هادی غلام دوست
دل نوشته ای در رثای زبان گیلکی و مرگ نویسندگان گیلکی پرداز/ سید صدرا موسوی
درگذشتگان
تازه کتاب
بخش گیلکی:
شعر:
محمد امین برزگر - ع.الف. رضوی- اکبر رنجبر - معصومه ساجدی - علیرضا صدیق دوبخشری
فریده صفر نژاد - غلام حسن عظیمی
داستان: پلاکباب / مجید دانش آراسته
سیاخال / سعید تغابنی
دو نامه از بچه رشتی به باباشمل / رضا نوزاد
ان خال اون خال
مار بو
سرمقاله شماره 180 گیله وا ( پاییز 1403)
✅ پشت دیوار مهربانی
گاهی آدم از خودش بدش می آید وقتی که احساس میکند ناخودآگاه باعث شده حسی غیرانسانی در انسان دیگر برانگیخته. شده وقتی بخواهید کار خیری کنید نتیجه شر از آن عاید شود؟ یک چنین حسی هفته پیش به من دست داد و نتیجه کارم مایه افسوس من شد، آنگاه که تعداد زیادی لباس و کفش و کیف قابل استفاده و به روز اما اضافه بر نیاز را با هدف خیر به جایی به نام دیوار مهربانی بردم.
نزدیک آدرسی که داده بودند رسیدم. چندین ماشین کنار خیابان پارک شده بود و عده ای هم - بیشتر زن و پسرهای نوجوان- روی جدول و کنار دیوار نشسته بودند، انگار منتظر من یا کسی بودند. به محض این که به محل مزبور و دیوار موصوف نزدیک شدم از همه طرف در محاصره عده ای قرار گرفتم. پرزورترین و قلدرترین آن ها دیگران را کنار زد و در ماشین را باز کرد و بسته ها را برداشت و بی آن که تشکر کند یا کلمه ای حرف بزند رفت. زن ها و پسرهای جوان هم دنبال او دویدند.
از پشت آینه ماشین دیدم میانشان دعوا شده و زد و خورد درگرفته است. لابد بر سر تصاحب یا تقسیم آن چه برده بودم. غنائمی که بی جنگ و جدل بدست آورده بودند اما بر سر تقسیم آن به جنگ و جدال پرداختند. یک لحظه احساس پشیمانی و شرم از خود کردم.
راستی من چه کردم؟ نه فقط موجب خیر نشدم که شرّ بپا کردم. لحظه ای فکر کردم با این ترتیب هیچ یک از اقلام و اجناس فوق به نیازمندش نرسیده، بلکه بعد از یک وارسی مختصر، عیناً به یکی از ماشین های پارک شده منتقل شد. آن که به واقع نیازمند بود گویا اصلاً در این جمع حضور نداشت، یا قادر به تداوم حضور در آن جا نبود یا توسط مافیای مهربانی! پیش تر از محل رانده شده بود. انگار مهربانی هم پوست انداخته است و همچون هر واژه دیگری از قاموس لغات فارسی جدا شده است، قلب تعریف شده است، تحریف شده است.
@giltaj✅✅✅
✅ پشت دیوار مهربانی
گاهی آدم از خودش بدش می آید وقتی که احساس میکند ناخودآگاه باعث شده حسی غیرانسانی در انسان دیگر برانگیخته. شده وقتی بخواهید کار خیری کنید نتیجه شر از آن عاید شود؟ یک چنین حسی هفته پیش به من دست داد و نتیجه کارم مایه افسوس من شد، آنگاه که تعداد زیادی لباس و کفش و کیف قابل استفاده و به روز اما اضافه بر نیاز را با هدف خیر به جایی به نام دیوار مهربانی بردم.
نزدیک آدرسی که داده بودند رسیدم. چندین ماشین کنار خیابان پارک شده بود و عده ای هم - بیشتر زن و پسرهای نوجوان- روی جدول و کنار دیوار نشسته بودند، انگار منتظر من یا کسی بودند. به محض این که به محل مزبور و دیوار موصوف نزدیک شدم از همه طرف در محاصره عده ای قرار گرفتم. پرزورترین و قلدرترین آن ها دیگران را کنار زد و در ماشین را باز کرد و بسته ها را برداشت و بی آن که تشکر کند یا کلمه ای حرف بزند رفت. زن ها و پسرهای جوان هم دنبال او دویدند.
از پشت آینه ماشین دیدم میانشان دعوا شده و زد و خورد درگرفته است. لابد بر سر تصاحب یا تقسیم آن چه برده بودم. غنائمی که بی جنگ و جدل بدست آورده بودند اما بر سر تقسیم آن به جنگ و جدال پرداختند. یک لحظه احساس پشیمانی و شرم از خود کردم.
راستی من چه کردم؟ نه فقط موجب خیر نشدم که شرّ بپا کردم. لحظه ای فکر کردم با این ترتیب هیچ یک از اقلام و اجناس فوق به نیازمندش نرسیده، بلکه بعد از یک وارسی مختصر، عیناً به یکی از ماشین های پارک شده منتقل شد. آن که به واقع نیازمند بود گویا اصلاً در این جمع حضور نداشت، یا قادر به تداوم حضور در آن جا نبود یا توسط مافیای مهربانی! پیش تر از محل رانده شده بود. انگار مهربانی هم پوست انداخته است و همچون هر واژه دیگری از قاموس لغات فارسی جدا شده است، قلب تعریف شده است، تحریف شده است.
@giltaj✅✅✅
راستی چه شد به این حال و روز دچار شده ایم؟ آیا این نشانه فقر مالی است یا نشانه فقر معرفت و سقوط اخلاق. چرا این قدر خشن؟ این قدر حریص؟ این قدر ضعیف کش و زن ستیز؟ این زورگویی و قلدری میان این طیف جماعت که از لایه های ضعیف جامعه اند و اتفاقاً هوای هم را ندارند، نشان از چیست؟ آیا زشتی آن را نمی بینند، آیا ناکامی دست یافتن به تکه ای از کالاهای اهدایی را با این روش تجربه نکرده اند؟ آیا هیچ به فکر این نیفتادند که نظمی میان جمع اندک خود ایجاد کنند. یکی از میان خود برگزینند، بر کارشان ناظر و حاضر باشد، صف بایستند، نوبت بگیرند به اهداکننده حق تصمیم و انتخاب بدهند یا به خود فرصت تعرفه جنس و چیدمان آن را بدهند و آن گاه هر کس به حد نیاز خود و مطابق قد و اندازه خود یکی دو تا از آن ها را بردارد.
آن کس یا کسان یا مؤسسه ای که مبتکر و بانی این امر بود، در عمل حرکت مدنی و مردم پسندانه ای در نظر داشت، اما از آن جا که بستر آلوده ای این سال ها در جامعه بوجود آمده که از هر پاکی، پلشتی و از هر زیبایی، زشتی می سازد، بر این نیت خیر نیز تعرض شده است. مهربانی هم از مردم دزدیده شد. دیوار اخلاق و معرفت فرو ریخت. آیا این امر هم اکتسابی و تجربی است، آموزشی و تعلیمی است؟ مگر این که بگوییم ذائقۀ خیرخواهی هم فرونشست کرده است!
مطمئنم در کنار این دیوار هیچ نیازمند و مستضعفی موفق به دست یا بی حتی یک تکه از کالاهای اهدایی نمی شود. در عوض آن که قوی است و قلدر است و پررو و قبیح و وقیح است همه چیز را با زور و فشار در تیول خود می گیرد. همان زور و اجحاف و حق کشی و بی نظمی که در سطح کلان تر در کشور حاکم است و تالان تالان غریبی را راهبری می کند.
گاهی فکر می کنم این مافیای پشت دیوار مهربانی هم اگر امکان آن را داشته باشد به قدرت سیاسی و اجتماعی برسد هیچ کمتر از آن نمی کند که اینک با مستضعفان و نیازمندان کشور رفتار می شود و اصلاً آیا اینان که در رأس کار هستند با مردم چنین و چنان می کنند، نمونه پروار شده همان قشر پشت دیوار مهربانی نیستند که پوست انداخته اند، بر مردم سوار و بر اوضاع حاکم شده اند! مشت نمونه خروار است.
گیله وا
@giltaj
آن کس یا کسان یا مؤسسه ای که مبتکر و بانی این امر بود، در عمل حرکت مدنی و مردم پسندانه ای در نظر داشت، اما از آن جا که بستر آلوده ای این سال ها در جامعه بوجود آمده که از هر پاکی، پلشتی و از هر زیبایی، زشتی می سازد، بر این نیت خیر نیز تعرض شده است. مهربانی هم از مردم دزدیده شد. دیوار اخلاق و معرفت فرو ریخت. آیا این امر هم اکتسابی و تجربی است، آموزشی و تعلیمی است؟ مگر این که بگوییم ذائقۀ خیرخواهی هم فرونشست کرده است!
مطمئنم در کنار این دیوار هیچ نیازمند و مستضعفی موفق به دست یا بی حتی یک تکه از کالاهای اهدایی نمی شود. در عوض آن که قوی است و قلدر است و پررو و قبیح و وقیح است همه چیز را با زور و فشار در تیول خود می گیرد. همان زور و اجحاف و حق کشی و بی نظمی که در سطح کلان تر در کشور حاکم است و تالان تالان غریبی را راهبری می کند.
گاهی فکر می کنم این مافیای پشت دیوار مهربانی هم اگر امکان آن را داشته باشد به قدرت سیاسی و اجتماعی برسد هیچ کمتر از آن نمی کند که اینک با مستضعفان و نیازمندان کشور رفتار می شود و اصلاً آیا اینان که در رأس کار هستند با مردم چنین و چنان می کنند، نمونه پروار شده همان قشر پشت دیوار مهربانی نیستند که پوست انداخته اند، بر مردم سوار و بر اوضاع حاکم شده اند! مشت نمونه خروار است.
گیله وا
@giltaj
وختی ایتا جنگ سرگیره، هرکی واسی ایچی فاده، دولتیان واسی اسلحه ، مالداران واسی خرج مخارج و ندار آدمان نی واسی خوشان زاکانا اوسه کونید . وختی جنگ توماما به ، دولتیان کس کس دسانا فیچالیدی ، مالداران اسبابان قیمتا بوجور بریدی ، فقیر فوقوران نی خوشان زاکان قبر سر گردیدی .
" آرتور شوپنهاور"
@giltaj
" آرتور شوپنهاور"
@giltaj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸رشت ٚ کاکائیان ٚ جاتنگامی 😓
در این وانفسای آلودگی رودخانه های شهری، این مرغان هوا هم پس از بارندگی یک تیکه کوچک و مناسب برای شنا پیدا کردن ، هئ میرن و برمیگردن 🥰
🎥 کلیپ: روزبه خلیق معینی
#رودخانه_زرجوب
#رشت
💟 " گیله زاکان " ↙️
@GILEZAKAN 👈
@giltaj
در این وانفسای آلودگی رودخانه های شهری، این مرغان هوا هم پس از بارندگی یک تیکه کوچک و مناسب برای شنا پیدا کردن ، هئ میرن و برمیگردن 🥰
🎥 کلیپ: روزبه خلیق معینی
#رودخانه_زرجوب
#رشت
💟 " گیله زاکان " ↙️
@GILEZAKAN 👈
@giltaj
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برخی ترانههای قومی گیلکان هیچگاه از یاد نمیروند و هر بار با اجرای جدیدی متولد میشوند.
اجرای تازهای از رعنا تقدیم شما
@giltaj
اجرای تازهای از رعنا تقدیم شما
@giltaj
▫️جلسه مشترک داستان گیلکی و فارسی در سهشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ در عصری سرد، در خانه فرهنگ گیلان، با گرمای حضور دوستانِ داستان برگزار شد. در ابتدا سهیلا فرزاد، نویسنده و دبیر جلسه، به دوستان حاضر خوشامد گفت. سپس از آقای پوراحمد جکتاجی، نویسنده، مترجم و پژوهشگر دعوت کرد که دربارهی زبان گیلکی برای حاضران صحبت کند.
آقای جکتاجی سخنرانی خود را به زبان گیلکی آغاز کرد و در ابتدا از ملمع صحبت کرد و در مورد پیشینهی زبان گیلکی گفت: «اشعاری مربوط به شش یا هفت صد سال پیش از قاسم انوار موجود است که به آن ملمع میگویند و مقداری اشعاری گیلکی دارد. گیلکی که من حرف میزنم، گیلکی فارسی زده است، گیلکی که یاد گرفتیم و درس خواندیم. یونسکو گیلکی را به عنوان یک زبان شناسایی کرده. من زبان را بر محور مهربانی و فرهنگی نگاه میکنم و ابعاد مهرانگیزیاش، نه سبک خشونت بار اختلافات زبانی و غیره.
زبان فارسی، زبان ملی و رسمی کشور است. به مدد فارسی ما با تمام اقوام ایرانی ارتباط برقرار میکنیم. هر زبان پیونددهندهای عزیز است. اما ما زبان قومی داریم. یعنی زبان ملی بومی. ملی نه به معنای سیاسی ایرانی، بلکه به معنای جغرافیایی که در آن صاحب قدرت و فرهنگ هستیم. من به عنوان کسی که حداقل پنجاه سال است که در حوزه زبان گیلکی کار میکنم؛ همیشه مورد این پرسشها بودم که آیا گیلکی زبان است یا گویش و یا لهجه؟ ما مقولهای به نام زبان داریم که در راس هست. و زیر مجموعهی آن گویش است و بعد لهجه و بعد از آن گونه. البته بین گویش و لهجه تفاوت چندانی نیست. به هر حال زبان وسیلهی تفهیم و تفاهم است و به خاطر گستردگی که دارد، مقولهای فرهنگیست و چون ابعاد پیچیدهای دارد، مقولهی اجتماعیست. زبان به طور کلی سه عامل مهم دارد که مشخص میشود گفتار مورد نظر زبان است یا لهجه یا گویش.
زبان سه پایه دارد. یک: نظام آوایی، یا دستگاه صوتی است. یعنی هر زبانی درورن خود آواهایی دارد که ممکن است با زبانهای دیگر مشترک باشد یا فقط خاص آن زبان باشد. بنا بر این بدون آوا هیچ زبانی نمیتواند مورد تکلم قرار گیرد. مورد دوم: ساختار دستوری یا همان صرف و نحو است که اگر نداشته باشد، بخشی از یک زبان دیگر و زیر مجموعهی آن محسوب میشود. بنا بر این صرف افعال و نکات دستوری، پایهی دوم است. پایهی سوم گنجینه واژگان است که در واقع بانک تمام اطلاعات است. ترکیبسازی بین گرامر، از طریق صداها، به صورت گفتار جدیدی که با گفتارهای دیگر در زبانهای دیگر فرق دارد خودش را نشان میدهد و فرد را از دیگران متمایز میکند و به او هویت میبخشد.»
جکتاجی سردبیر « نشریهی دامون» در ادامه گفت: « گویش همان زبان است و اصطلاحی جدید که از زمان ورود علم زبان شناسی به کشور در حدود هفتاد سال پیش، تدریس آن در دانشگاهها، باب شده. گویش همان تعاریف زبان را دارد، به شرطی که آن را به معنای زبان بگیریم .اما عدهای آن را به معنای لهجه میگیرند. ولی لهجه تعریفی دیگر دارد. کشور ما زبان فارسی دارد که برای ما خیلی عزیز است و پیوند دهندهی ماست. کشور ایران زبانهای مختلف ایرانی دارد. چند زبان هم ریشه ایرانی ندارند. عربی، ترکی ریشههای سامی دارند. اگر به زبان، لطیف نگاه کنیم از آن لذت میبریم و تفاهم به وجود میآید.»
« لهجه زیر مجموعهی زبان است. وقتی در یک زبان نسبت به گوشههای دیگر آن جغرافیای زبانی، تفاوت ایجاد می شود، به دلیلِ آکسانها، تارهای صوتی و آوایی است که گفته میشود. در نتیجه در یک جغرافیای کوچک خودش را نسبت به جغرافیای همسایه یا دورتر نشان میدهد و این که گوینده اهل آن منطقه نیست. لهجهها در کنار هم میتواند تفاهم ایجاد کند. زبان گیلکی ریشه در پهلوی اشکانی دارد. زبان فارسی، ریشه در هخامنشیان و ساسانیان دارد. پس دو تفاوت تاریخی دارند اما همهی اینها از دورهی میانهی ساسانی و اشکانی هستند. در دسته بندی زبان شناسی، گیلکی در دستهبندی شمال غربی است. در حالی که فارسی در حوزهی زبان جنوب است. و اینها بر اساس ساختار دستوری مورد ملاک قرار گرفتند.»
پس از صبحتهای جکتاجی، صاحب امتیاز و سردبیر مجلهی « گیله وا» نوبت به داستان خوانی رسید.
خانم ایجهایی و آقایان، غلامدوست و بشردوست داستان گیلکی خواندند. مسعود حقانی یک داستان روسی که خودش آن را به گیلکی ترجمه کرده بود؛ خواند. از گروه داستان فارسیِ خانه، خانم عادله صمیمی و آقایان بهدانی، شیخالاسلام و شعبانزاده، داستان خواندند. این جلسه با پذیرایی از دوستان و گرفتن عکسهای یادگاری به انجام رسید.
@kfgil
@giltaj
🔻🔻🔻
آقای جکتاجی سخنرانی خود را به زبان گیلکی آغاز کرد و در ابتدا از ملمع صحبت کرد و در مورد پیشینهی زبان گیلکی گفت: «اشعاری مربوط به شش یا هفت صد سال پیش از قاسم انوار موجود است که به آن ملمع میگویند و مقداری اشعاری گیلکی دارد. گیلکی که من حرف میزنم، گیلکی فارسی زده است، گیلکی که یاد گرفتیم و درس خواندیم. یونسکو گیلکی را به عنوان یک زبان شناسایی کرده. من زبان را بر محور مهربانی و فرهنگی نگاه میکنم و ابعاد مهرانگیزیاش، نه سبک خشونت بار اختلافات زبانی و غیره.
زبان فارسی، زبان ملی و رسمی کشور است. به مدد فارسی ما با تمام اقوام ایرانی ارتباط برقرار میکنیم. هر زبان پیونددهندهای عزیز است. اما ما زبان قومی داریم. یعنی زبان ملی بومی. ملی نه به معنای سیاسی ایرانی، بلکه به معنای جغرافیایی که در آن صاحب قدرت و فرهنگ هستیم. من به عنوان کسی که حداقل پنجاه سال است که در حوزه زبان گیلکی کار میکنم؛ همیشه مورد این پرسشها بودم که آیا گیلکی زبان است یا گویش و یا لهجه؟ ما مقولهای به نام زبان داریم که در راس هست. و زیر مجموعهی آن گویش است و بعد لهجه و بعد از آن گونه. البته بین گویش و لهجه تفاوت چندانی نیست. به هر حال زبان وسیلهی تفهیم و تفاهم است و به خاطر گستردگی که دارد، مقولهای فرهنگیست و چون ابعاد پیچیدهای دارد، مقولهی اجتماعیست. زبان به طور کلی سه عامل مهم دارد که مشخص میشود گفتار مورد نظر زبان است یا لهجه یا گویش.
زبان سه پایه دارد. یک: نظام آوایی، یا دستگاه صوتی است. یعنی هر زبانی درورن خود آواهایی دارد که ممکن است با زبانهای دیگر مشترک باشد یا فقط خاص آن زبان باشد. بنا بر این بدون آوا هیچ زبانی نمیتواند مورد تکلم قرار گیرد. مورد دوم: ساختار دستوری یا همان صرف و نحو است که اگر نداشته باشد، بخشی از یک زبان دیگر و زیر مجموعهی آن محسوب میشود. بنا بر این صرف افعال و نکات دستوری، پایهی دوم است. پایهی سوم گنجینه واژگان است که در واقع بانک تمام اطلاعات است. ترکیبسازی بین گرامر، از طریق صداها، به صورت گفتار جدیدی که با گفتارهای دیگر در زبانهای دیگر فرق دارد خودش را نشان میدهد و فرد را از دیگران متمایز میکند و به او هویت میبخشد.»
جکتاجی سردبیر « نشریهی دامون» در ادامه گفت: « گویش همان زبان است و اصطلاحی جدید که از زمان ورود علم زبان شناسی به کشور در حدود هفتاد سال پیش، تدریس آن در دانشگاهها، باب شده. گویش همان تعاریف زبان را دارد، به شرطی که آن را به معنای زبان بگیریم .اما عدهای آن را به معنای لهجه میگیرند. ولی لهجه تعریفی دیگر دارد. کشور ما زبان فارسی دارد که برای ما خیلی عزیز است و پیوند دهندهی ماست. کشور ایران زبانهای مختلف ایرانی دارد. چند زبان هم ریشه ایرانی ندارند. عربی، ترکی ریشههای سامی دارند. اگر به زبان، لطیف نگاه کنیم از آن لذت میبریم و تفاهم به وجود میآید.»
« لهجه زیر مجموعهی زبان است. وقتی در یک زبان نسبت به گوشههای دیگر آن جغرافیای زبانی، تفاوت ایجاد می شود، به دلیلِ آکسانها، تارهای صوتی و آوایی است که گفته میشود. در نتیجه در یک جغرافیای کوچک خودش را نسبت به جغرافیای همسایه یا دورتر نشان میدهد و این که گوینده اهل آن منطقه نیست. لهجهها در کنار هم میتواند تفاهم ایجاد کند. زبان گیلکی ریشه در پهلوی اشکانی دارد. زبان فارسی، ریشه در هخامنشیان و ساسانیان دارد. پس دو تفاوت تاریخی دارند اما همهی اینها از دورهی میانهی ساسانی و اشکانی هستند. در دسته بندی زبان شناسی، گیلکی در دستهبندی شمال غربی است. در حالی که فارسی در حوزهی زبان جنوب است. و اینها بر اساس ساختار دستوری مورد ملاک قرار گرفتند.»
پس از صبحتهای جکتاجی، صاحب امتیاز و سردبیر مجلهی « گیله وا» نوبت به داستان خوانی رسید.
خانم ایجهایی و آقایان، غلامدوست و بشردوست داستان گیلکی خواندند. مسعود حقانی یک داستان روسی که خودش آن را به گیلکی ترجمه کرده بود؛ خواند. از گروه داستان فارسیِ خانه، خانم عادله صمیمی و آقایان بهدانی، شیخالاسلام و شعبانزاده، داستان خواندند. این جلسه با پذیرایی از دوستان و گرفتن عکسهای یادگاری به انجام رسید.
@kfgil
@giltaj
🔻🔻🔻
Telegram
تصاویر
گیلانشاه خالدار Numenius tenuirostris منقرض شد
گیلانشاه خالدار که زمانی در تالابهای شمال و علفزارها یا استپهای حاشیه جنوب ایران زمستانگذرانی میکرد، اکنون بهدلیل ۳۰ سال بیخبری از آخرین مشاهده و نبود شواهد علمی از حیات آن، بهطور رسمی منقرض شده اعلام شد.
🌊 |@Marine_Science_Academy
@giltaj
گیلانشاه خالدار که زمانی در تالابهای شمال و علفزارها یا استپهای حاشیه جنوب ایران زمستانگذرانی میکرد، اکنون بهدلیل ۳۰ سال بیخبری از آخرین مشاهده و نبود شواهد علمی از حیات آن، بهطور رسمی منقرض شده اعلام شد.
🌊 |@Marine_Science_Academy
@giltaj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هانا آرنت: زبان مادری هیچ جایگزینی ندارد.
من ایتا ایرانی و گیلک ایسم ، هوتو کی سعی کونم ایتا یا چنتا جهانی زبان یاد بیگیرم، هوتو کی فارسییا پاس دارم کی می ملی زبانه ، هوتو نی ، بلکی ویشتر ، سعی کونم گیلکییا ، می ماری زبانا دوست بدارم و اونا جخترا ندم.
@giltaj
من ایتا ایرانی و گیلک ایسم ، هوتو کی سعی کونم ایتا یا چنتا جهانی زبان یاد بیگیرم، هوتو کی فارسییا پاس دارم کی می ملی زبانه ، هوتو نی ، بلکی ویشتر ، سعی کونم گیلکییا ، می ماری زبانا دوست بدارم و اونا جخترا ندم.
@giltaj