tgoop.com/gholow2/2283
Last Update:
🔺تحمل خود را بالا ببرید!
به گزارش زیر دقت کنید:
در بحبوحه جنگ در سال ۱۳۶۰ گردانی از سپاهیان اسلام از جبهه بازگشته، و در ایام شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها، اراده زیارت آن بانو را داشتند. در راه با گرسنگی مواجه شدند پس یکی از اولیای خدا پرندهای در هوا دیده و خداوند را به حضرت معصومه سوگند داد «تا پرنده بر زمین بنشیند، پس پرنده نشست. عالم فرمود ای پرنده خداوند تو را امر می کند که بزرگ شوی. پس پرنده بسیار باعظمت شد تا آنجا که بدنش پهنه دشت را گرفت. پس عالم سپاهیان را که هزاران تن بودند دستور داد که گرد آن پرنده به صف درآیند. باز عالم نداد ای پرنده خداوند تورا امر فرموده که بال و پرَت بریزد، و از تو تنها گوشت برجا مانَد، و باز استخوانها و پاها و نوکت تبدیل به خیار شود، و خداوند امر فرموده که بال و پرت تبدیل به سبزی و پیاز شوند. پس شد چنان چه فرمود. سپس عالم به آن سپاه ده هزار نفری گفت هر یک از این پرنده بخورید...»
🔍 تأمل:
بدیهی است که مؤمنان هرگز وقوع چنین معاجزی را در برابر قدرت نامحدود الهی بزرگ نمیشمارند. اما آیا این دلیلی بر این است که چنین وقایعی به صورت مکرر و پیاپی صورت پذیرد؟ قطعاً خیر.
متن فوق برگرفته از داستان موجود در تفسیر استرآبادی بود و در گزارش بالا تنها زمان و مکان و شخصیتها را تغییر دادیم. (برای متن عربی عبارات میان گیومهها، نک: تفسیر منسوب به امام عسکری ع، ص565-566) و نمونه چنین داستانهایی از معجزات در برابر چشم صدها و هزاران تن از مردم در تفسیر به کرات آمده (نمونه: ص435 قصه به آسمان رفتن کعبه در برابر چشم مشرکان؛ ص632 قصه شکافتن آسمان و ندای آسمان به ولایت علی علیه السلام و حرکت کوهها پیشاپیش حضرت در برابر عامه پس از غدیر و الزام خانهها و لباسها و اعضای بدن عامه ایشان را به شهادت به ولایت).
روایات این کتاب و یا معاجز ادعایی دفاتر مشابهی مانند طبریات دلائل الإمامة (اخبار منسوب به طبری مورخ) مکرراً شهرها و مردم آنها را با صدها معجزه دگرگون میکنند. در برابر، فارغ از صدها اشکال تاریخی، سندشناسی و زبان شناسی در جعلی بودن این گزارشها، باید در نظر داشت گرچه قدرت خداوند در انجام معاجز نامحدود است، ولی هرگز حکمت خداوند بر وقوع پیاپی و بیحساب معاجز تعلق نگرفته است. که اگر چنین می بود خداخواه و دنیاخواه یکسان میشدند، و امتحان و آزمایش معنایی نمییافت. پس چنان است که خداوند در قرآن معاجز انبیا را محدود تصویر میکند (نمونه شواهد) تا آیت و نشانهای برای پندگیران باشد؛ نه چنان افراطی و سبک که به کلی اختیار را از بندگان بگیرد (نیز نک: نهج البلاغة، ص287، خ قاصعه*).
دیگر اینکه معلوم است اگر چنین معاجزی که #تفسیر_استرآبادی و طبریات ادعا می کنند رخ داده بود، جاداشت این تکروایات به دو مؤلف کذاب منحصر نباشد، و در مجامع روایی معتبر نیز نشانی از آن بیابیم.
____
* وَ لَو أَرادَ اللَّهُ أَن يَخلُقَ آدَمَ مِن نورٍ يَخطَفُ الأَبصارَ ضياؤُهُ وَ يَبهَرُ العُقولَ رواؤُهُ وَ طيبٍ ياخُذُ الأَنفاسَ عَرفُهُ لَفَعَلَ وَ لَو فَعَلَ لَظَلَّت لَهُ الأَعناقُ خاضِعَةً وَ لَخَفَّتِ البَلوَى فيهِ عَلَى المَلائِكَةِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ سُبحانَهُ يَبتَلي خَلقَهُ بِبَعضِ ما يَجهَلونَ أَصلَهُ تَمييزاً بِالاختِبارِ لَهُم وَ نَفياً لِلِاستِكبارِ عَنهُم وَ إِبعاداً لِلخُيَلاءِ مِنهُم
@gholow2
BY غلوپژوهی
Share with your friend now:
tgoop.com/gholow2/2283