tgoop.com/fazeli_mohammad/4625
Last Update:
سیاست همایونی
محمد فاضلی
بگذارید سیاست منجر به اعلام عمومی برگزاری کنسرت #همایون_شجریان در #میدان_آزادی، سیل مخالفتها با آن، و نهایتاً لغو شدن آن را #سیاست_همایونی بنامیم. هدفم تحلیل ویژگیهای سیاست همایونی و درس و درد عمیق آن برای ایران امروز و آینده است.
زندهسازی گذشته
نیروهای سیاسی در وضعیتی هستند که دائم گذشته را هم میزنند و زندهسازی گذشته – حتی بر اساس برساختههای غیرواقعی و دروغین – یکی از مهمترین ابزارهای منازعه است. برخی نیروهای سیاسی حاضرند بر سر میراث اجتماعی-سیاسی محمدرضا شجریان و برساختههایی (نه الزاماً واقعیاتی) از تأثیرات او بر مهچور شدن سایر خوانندگان (گلپا، ایرج و ...)، منازعهای شدید را پیش بکشند تا همایون شجریان را هم لِه کنند.
وقتی منازعه بر سر گذشته یک هنرمند و اجرای یک کنسرت موسیقی چنین منازعهای در میگیرد، وای به حال روزی که موضوعات مهمتری از گذشته موضوع تحلیل و تصمیم باشند. گذشته، داغتر از همیشه، در ایران امروز زنده است و زندهسازی میشود تا نان منازعهای ویرانگر در تنور آن پخته شود.
مدیران فروکوفته
بدیهی است که دادن مجوز برگزاری کنسرت در میدان آزادی، تصمیمی نیست که معاون هنری وزارت ارشاد به تنهایی، خودسرانه، بدون هماهنگی با برخی از مهمترین نهادهای تصمیمگیری درون و بیرون دولت گرفته باشد. اما همین تصمیم سنگین و مهم که خروجی فرایندهای پیچیده است، با دو موج مخالفت خارجی و داخلی، هیچ میشود.
معاون هنری وزارت ارشاد قربانی این وضعیت شده و مجبور میشود از همایون شجریان عذرخواهی کند. اما پیام روشن این ماجرا برای بقیه مدیران این است که «تصمیم نگیر!». سرنوشت معاون هنری وزارت ارشاد، همواره پیش چشم سایر مدیران خواهد بود؛ و به این ترتیب یاد میگیرند که دست به هیچ کار بزرگی نزنند. نظام سیاسی بارها چنین پیامی را به مدیران داده و وقتی این کار را در حساسترین پیچ تاریخی خودش هم تکرار میکند، نشان میدهد ترکیب «بیدولتی و بیتصمیمی» عاقبت هر مدیر خطرپذیری را تیره و تار میسازد. مدیران فروکوفتهای که ترسو میشوند، عاقبت چنین فرایندی است.
تداوم تعلیق
حکومت و جامعه ایران سالیانی است که در تعلیق به سر میبرد. یک سال اخیر این تعلیق تشدید شد و بعد از جنگ ۱۲ روزه به اوج رسید. خروج آگاهانه از تعلیق با «تصمیم» ممکن است. وقتی بر سر برگزاری یک کنسرت چنین سطحی از مناقشه، تعارض و بیتصمیمی وجود دارد، میتوان حدس زد که بر سر موضوعاتی نظیر مواجهه با غنیسازی، مذاکره مستقیم، رابطه با چین و روسیه، مکانیسم ماشه و ... چه بلوا و بلبشویی در نظام تصمیمگیری در جریان است.
اگر مدیری که خطرپذیری میکند و مجوز برگزاری کنسرت میدهد، در نهایت چنین مجازات شده و فروکوفته میشود، آن سیاستمداری که بخواهد درباره موضوعات مهمتر تصمیم بگیرد چه تجربهای خواهد داشت؟ ناگزیر تصمیم نمیگیرند، و سیاست رسمی میشود «از این ستون به آن ستون فرج است.» بیعملی الگوی غالب میشود. عاقبت چنین وضعیت، #تداوم_تعلیق است. تداوم تعلیق در لحظه بحران، سم مهلک است.
کنشگر کینهتوزِ مستأصلِ عاصی
خروجی طبیعی شکل و محتوایی از سیاست که در آن عبور از گذشته ناممکن شده و دائم گذشته زندهسازی میشود تا امروز داغ بشود و داغ بماند؛ کنشگر کینهتوز است. گذشته به قصد تحلیل و شناخت و فراتر رفتن از آن داغ نمیشود، بلکه داغ میشود تا در آن بمانیم؛ تا آتش کینهها در آن کاشت و داشت شود، و فراتر رفتن از آن به نفع امروز ناممکن گردد. «کنشگر کینهتوز» خروجی این وضعیت است.
خروجی مدیران فروکوفته، بیتصمیمی و تداوم تعلیق، حل نشدن مسألهها و ناامید شدن از امکان حل مسألههاست. حل نشدن مسألهها و ناامیدی از حل مسألهها هم کنشگران را #مستأصل میکند.
کنشگری که در گذشته مانده و کینهتوز شده، و بر اثر حل نشدن مسألهها و ناامیدی از حل مسألهها مستأصل شده؛ #عاصی میشود. این عاصی شدن و #عصیان_مستأصل، در فحاشی مجازی و واقعی، خشونت خیابانی و ... بروز میکند.
عاقبت چه میشود؟
شما بگویید عاقبت #سیاست_همایونی، یعنی سیاستی که بر اثر زندهسازی گذشته، #مدیران_فروکوفته و #تداوم_تعلیق به ظهور «کنشگر کینهتوزِ مستأصل عاصی» میانجامد چه خواهد شد؟ میلیونها کینهتوزِ مستأصل عاصی چه عاقبتی خواهند داشت؟ از این بگذریم!
سرنوشت ما وقتی تغییر خواهد کرد که سیاست همایونی مبتنی بر زندهسازی گذشته، مدیران فروکوفته و تداوم تعلیق، تغییر کند.
صفحه یوتیوب محمد فاضلی
@fazeli_mohammad
BY دغدغه ایران

Share with your friend now:
tgoop.com/fazeli_mohammad/4625