Telegram Web
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 معرفی کتاب «زیبا صدایم کن» از سوی سمیرا رستگارپور مروج کتاب‌خوانی

📚رمان «زیبا صدایم کن» قصه‌‌ی دختر ۱۵ ساله‌ای به نام زیباست که در آسایشگاه کودکان بی‌سرپرست زندگی می‌کند و پدرش به خاطر اختلال روانی در تیمارستان است و مادرش از او جدا شده و با فرد دیگری ازدواج کرده است.

گروه سنی: ۱۵ سال به بالا

نویسنده: فرهاد حسن‌زاده

📌فیلم «زیبا صدایم کن» با اقتباس از این کتاب به کارگردانی رسول صدرعاملی در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است.

🔸برای تهیه‌ی این کتاب به فروشگاه‌های کانون پرورش فکری یا پایگاه فروش اینترنتی محصولات کانون به نشانی Digikanoon.ir مراجعه کنید.


🆔 @kanoonparvareshpr


#کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان

🔹کانون پرورش فکری در شاد | اینستاگرام | آپارات | روبیکا | بله | ایتا
5
خنده به شرط قلقلک برای ششمین نوبت منتشر شد.
این کتاب که مجموعه‌ای از شعرهای طنز نوجوانانه است اولین بار در سال ۱۳۸۷ توسط نشر پیدایش به چاپ رسید. شعرهایی که کمابیش در مطبوعات این گروه سنی در سال‌های گذشته خنده بر لب بچه‌های ایران نشانده است. تصویرهای این کتاب اثر مهدی صادقی است.
یکی از دوبیتی‌های کتاب تقدیم شما:

بهار آمد زمین را زیر و رو کرد
کت تنگ مرا هم پشت و رو کرد
کتم پاره شد از بازو و پلهو
کت تنگم مرا بی‌آبرو کرد.

@farhadhas ☀️دیوار فرهاد حسن زاده
11
آسمون غرنبه * جنگ ☄️
ماه‌زده
🎼 💥آسمون غرنبه

داستانی برای توضیح #جنگ به کودکان❤️‍🔥

🪶سولمازنراقی

#موسیقی
#قصه
#زبان‌کودکی
#سکوت‌
#ماه‌زده

🔗 #پیشنهاد: بیان شیوا همراه قصه‌ای جذاب که ماهیت جنگ رو به زبان کوکی توضیح میده. میتونه برای بیان مساله جنگ به کودکان و کمی پاسخ به سوالات و اضطرابهاشون کمک کننده باشه. و برای درک اوضاعی که متاسفانه درگیرش هستیم ثمربخش. برای همه و بویژه والدین🦢
#به_خاطر_کودکان


زیر موشک باران شهر
و صدای غرش بی وقفه جنگ


شب‌ آرامش‌‌ماه 🌖
و به امید #صلح🕊

🌀 @Asiyeh_Sepehry
@https://www.tgoop.com/mimnariman

@mimnariman
7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای کودکان که از جنگ بزرگترها روحشان خراش برمی‌دارد.
14
من از این دنیا فقط این را دریافتم که ؛
آن کسی كه بیشتر می‌ گفت "نمی دانم" ؛ بیشتر می دانست !
کسی كه "قوی تر" بود ؛ كمتر زور می گفت !
کسی كه راحت تر می گفت "اشتباه كردم" ؛ اعتماد به نفسش بالاتر بود !
کسی که صدایش آرام تر بود ؛ حرف هایش با نفوذتر بود !
کسی كه خودش را واقعا دوست داشت ؛ بقیه را واقعی تر دوست داشت ...
و کسی كه بیشتر "طنز" می گفت ؛ به زندگی "جدی تر" نگاه می كرد !

#محمود_حسابی
28👍5🔥2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کتاب‌ها به سفر می‌روند و دل‌ها را به هم نزدیک می‌کنند. نمی‌دانم این برنامه در کدام شهر و کدام کتابفروشی است. اما می‌دانم قصه ام به زبان اسپانیایی برای بچه‌هایی که ایران را نمی‌شناسند خوانده می‌شود و در گوشه‌ای از ذهن کوچکشان قصه‌ام ستاره می‌شود.
#چتری_با_پروانه_های_سفید
19
🔶نگاهی به رمان و فیلم زیبا صدایم کن

🔶🔶ژنتیک مشترک و فرجام متفاوت

🔹نوشته‌ی یاشار هدایی
🔻🔻
https://B2n.ir/ps2511
3
پس از چندین تلاش نافرجام، سرانجام به لطف خانواده شکوری و سرسلسله‌اش "شهرام شکوری"، مدیر موسسه "بازی و اندیشه" موفق به دیدن فیلم "زیبا صدایم کن" ساخته "رسول صدر عاملی" در اکران خصوصی برای اهالی ادبیات کودک شدم. این فیلم اقتباسی است از رمان نوجوانی که با همین عنوان در سال ۱۳۹۴ به قلم "فرهاد حسن زاده" و از سوی کانون پرورش فکری منتشر شده است.
معمولا نخستین مسئله‌ای که در مواجهه با آثار ادبی و فیلم‌های اقتباسی به ذهن متبادر می‌شود، مسئله مقایسه است. چنین مقایسه‌هایی غالبا مخاطبان را به دو دسته‌ی "جانبدار متن و کتاب" و "طرفدار فیلم و پرده سینما" تقسیم می‌کنند. برای کسی چون من که دل در گرو کتاب کاغذی دارم، رمان ارجحیت دارد. اما این مقایسه، در بند فرم و علاقه است و نه محتوا.
آن دسته از مخاطبان که پیش از این رمان "زیبا صدایم کن" را خوانده‌اند، با اثری مکتوب و در عین حال سینمایی مواجهه بوده‌اند. آنها شخصیت‌ها و صحنه‌ها و پاره‌های داستانی این رمان را در پرده‌ی ذهن خود تجسم کرده و ساخته‌اند. شاید با تماشای فیلم، پرسوناها و لوکیشن‌هایش را بر خلاف آن بازسازی ذهنی پیشین بیابند. به عنوان مثال، شاید پذیرفتن "امین حیایی" که معمولاً در ذهن مخاطب سینما، بیشتر به نقش‌آفرینی در حوزه طنز شناخته شده است، در پرسونای پدری با روحی رنجور، دشوار باشد. اما "امین حیایی" در این فیلم چنان ایفای نقش می‌کند که این دشواری از بین می‌رود.
فیلم "زیبا صدایم کن"، نسبت به رمان، حذف و اضافه‌هایی دارد؛ اما به رغم این حذف و اضافه‌ها، به شاکله و مایه رمان وفادار مانده است. بخشی از این حذف و اضافه‌ها، مربوط به سلیقه هنری کارگردان است و بخشی نیز مربوط به تفاوت در شیوه‌های "تماس" دو گونه‌ی رمان و فیلم می‌شود. "مقصود از تماس آن شکل مادی است که پیام در آن جای می گیرد."(۱) بنابراین بخشی از این نوع مقایسه‌ها نیز به دو قالب رسانه‌ای، یعنی کتاب و فیلم بازمی‌گردد.
"موضوع" اصلی (۲) "زیبا صدایم کن" را می‌توان ارتباط‌های بین فردی -اعم از درون خانوادگی و اجتماعی- دانست. پررنگ‌ترین وجه این ارتباط، هم در رمان و هم در فیلم، ارتباط "زیبا" با پدرش است. این ارتباط در رمان، روند سینوسی بیشتری دارد. مدام قطع و وصل می‌شود و دچار فراز و فرود است.
در فیلم اما، از این روند سینوسی کاسته می‌شود. این تفاوت نیز به قالب رسانه‌ای باز می‌گردد. فیلم ناچار است که از دامنه‌ی توصیف بکاهد.
اما در مورد رمان و فیلم "زیبا صدایم کن" می‌توان فراتر از این قبیل دوگانه‌ها رفت:
پیش از این و در جایی دیگر درباره رمان "زیبا صدایم کن" از چهار "زیبا" نوشته‌ام. زیبای نخست، موقعیت و شخصیت فردی را نشان می‌دهد: نوجوانی باهوش، مستقل و با اراده که آرزوهای بلندی دارد. زیبای دوم، گرفتار روابط بیمار بین فردی در درون خانواده است. زیبای سوم، زیبایی است در درون اجتماع معرفی می‌شود. او به نوعی کودک کار است. مشکل مسکن دارد و در جرگه فرودستان است. زیبای چهارم، اما در متن رمان حضور ندارد.
متن در مورد زیبای چهارم که در واقع آینده ی زیبا است، تا حدودی ساکت است و خلق زیبای چهارم را به مخاطب سپرده است و بسته به اینکه مخاطب کدام زیبا را صدا بزند، زیبای چهارم متفاوت خواهد بود: زیبایی رهیده یا زیبایی که همچنان پای در بند است.
در فیلم "زیبا صدایم کن"، سه زیبای نخست محفوظ مانده‌اند و اندک تفاوت‌هایی که دیده می‌شوند، تفاوت‌هایی کمّی‌اند و نه کیفی. رمان به واسطه مجال فراخ توصیف و دیالوگ زوایای بیشتری از شخصیت را برملا می کند و فیلم در این مورد، دستی بسته تر دارد.

ادامه🔻🔻
3
🔺🔺
اما تفاوت اصلی در زیبای آینده‌ی رمان و فیلم است. فیلم، بر خلاف رمان، پایان بسته‌تری دارد. زیبای چهارم، برخلاف رمان در فیلم حضور دارد. زیبایی که "رسول صدرعاملی" صدا زده است به اختیار تماشاگر نیست.
فیلم، تکلیف آینده‌ی زیبا را مشخص‌تر کرده است و از همین رو، پایان خوش‌تری نسبت به رمان "فرهاد حسن زاده" دارد. زیبای چهارم فیلم، زیبایی با ثبات‌تر و امن‌تر از زیبای چهارم رمان است.
این تفاوت نه نقصان و نه نقطه قوت است. هر دو هنرمند، زیبا را صدا زده و فراخوانده‌اند، اما برای دو آینده: آینده‌ای مبهم و آینده‌ای واضح.
این تفاوت را در دو سکانس پایانی فیلم که شامل گفت و گوی زیبا با پدر و سپس دیدارش با مادر است، می‌توان دید. زیبای چهارم، به آغوش خانواده باز می‌گردد.
"ژل دلوز"، فیلسوف فرانسوی، در مورد کودکان و نوجوانان، از مفهومی با عنوان "خط یا سطح حضور" سخن گفته است. بدین معنا که آنها می‌کوشند که "خود" را از طریق تحقق آرزوهایشان، بروز بدهند. اما در این راه با "خط یا سطح سازمان" نیز مواجه می‌شوند. سازمانی مثل خانواده که به آنها امنیت می‌دهد. سازمانی که "همزمان با محدود کردن میل و خلاقیت، ثبات ایجاد می‌کند و در نتیجه تصویری از جهان خلق می‌کند که از قطعیت بیشتر و هراس کمتری برخوردار است". (۳)
مهمترین تفاوت بین رمان و فیلم "زیبا صدایم کن" را می‌توان با این دو روند و یا دو خط توضیح داد: زیبای رمان، در پی "خط یا سطح حضور" است؛ در نتیجه شورشی‌تر است و میزان عصیان و طغیانش افزون‌تر از زیبای فیلم است. زیبای چهارم فیلم، کنار این ویژگی، گوشه چشمی نیز به خط و سطح سازمانی یعنی خانواده دارد.
به همان میزان که مخاطب رمان از گسست و انفصال و پاره شدن نخ رابطه‌ها متاثر می‌شود، به همان میزان تماشاگر فیلم از تعلق و اتصال و پیوند متاثر می‌شود.
هر دو اثر، در پی "زیبا" شناسی به زبان هنری‌اند. رمان، بیانی زیبایی شناختی از "فصل" است و فيلم، بیانی زیبایی شناختی از "وصل".
مهر و امضای این دو اثر، مستقل و در عین حال خویشاوند هستند و به رغم ژنتیک مشترک، به دو اقلیم جداگانه هنر یعنی "هنر پنجم" و "هنر هفتم " تعلق دارند.

⚫️پی نوشت و ارجاعات:

۱-"هنر از دريچه نظريه"(درسگفتارهایی پیرامون نظریه و نقد در هنر)، مهدی انصاری، انتشارات روزبهان، پاییز ۱۴۰۰
۲- "مفهوم کلی، ضمنی و فراگیر و خالی از داوری و نتیجه گیری است که به رنگ زمینه در نقاشی شباهت دارد". ("ارکان ادبیات کودک"، مهدی حجوانی، انتشارات فاطمی، تهران: ۱۴۰۲، صفحه ۱۵۲)
۳-"آینده کودکی" (به سوی مطالعه ی بین رشته ای کودکان)، آلن پروت، ترجمه: علیرضا کرمانی، انتشارات فراهم، تهران: ۱۴۰۲، صفحه ۲۲۴
3
Forwarded from پیوست
‌‌از روشناییِ تنها تا هم‌زیستیِ نورها

✨️در تاریکیِ مطلق، یک انسان با شمعی در دست، تنهاست. دو انسان با دو شمع، یکدیگر را می‌بینند.
سه نفر، یک جمع می‌شوند، و آن‌جا جامعه‌ای زاده می‌شود.
تاریخ انسان را می‌توان با شمع نوشت؛ نه با نورهای پرشکوهِ خورشید یا نورافکن‌های مصنوعی، بلکه با روشنایی‌هایی کوچک، لرزان، و بی‌ادعا. شمعی که شاید نتواند ظلمت را پس بزند، اما در دل تاریکی، به اندازه‌ی قامت یک نفر، گرما و دید می‌بخشد.
✨️در روزگارهای خلأ و سکوت، انسان تنها، با شمعی در دست، ایستاده است. نوری در اختیار دارد، اما هنوز در جهان دیده نمی‌شود. زیرا روشنایی، تا وقتی دیده نشود، معنا ندارد.
نور، تنها در نسبت با نگاه دیگری‌ست که جان می‌گیرد.
وقتی دو نفر، هرکدام با شمع خود، رو‌به‌روی هم می‌ایستند، از تاریکی عبور می‌کنند؛ نه با نیروی نور، بلکه با نیروی حضور. نگاه، همان بنیان نخستینِ بودنِ با هم است. جامعه، نه با قانون، نه با نهاد، بلکه با دیدار آغاز می‌شود.
✨️دیدن، دیده‌شدن، شرط پیدایش «ما»ست.
و آنگاه که سومی از راه می‌رسد، حلقه‌ای بسته می‌شود. جمعی پدید می‌آید. مرز میان من و تو به‌سوی «ما» گشوده می‌شود. جامعه، در اصل، همین هم‌زیستیِ نورهای جدا از هم است؛ همان لحظه‌ای که سه شمع، در کنار هم، چیزی بزرگ‌تر از مجموع خود می‌شوند.
✨️در جهانی که خاموشی، سازمان‌یافته است و نور را یا مصادره می‌کنند یا در قفسه می‌گذارند، هنوز می‌شود با شمعی کوچک آغاز کرد. نه برای فتح جهان، بلکه برای نجات نگاه.
جامعه، گاهی نه از انقلاب، که از کنار هم بودن سه انسان روشن آغاز می‌شود.

#امیرحسین_شربیانی
۲۳ مرداد ۱۴۰۴

📷 ژنین میشنا-بیلز، عکاس آمریکایی.

https://www.tgoop.com/amirhosseinsharabianii
6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📚کتاب «موش سر به هوا»

نویسنده: فرهاد حسن‌زاده

تصویرگر: علی خدایی

رده سنی: بالای ۷ سال

📌لینک خرید کتاب:

🌐 https://digikanoon.ir/product/index/2993

🆔 @kanoonparvareshpr

#کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان

🔹کانون پرورش فکری در شاد | اینستاگرام | آپارات | روبیکا | بله | ایتا
4🔥1
2025/08/24 13:53:24
Back to Top
HTML Embed Code: