tgoop.com/exitvoiceloyalty/2552
Last Update:
استفانی استنچوا (Stefanie Stantcheva)
استفانی استنچوا (متولد ۱۹۸۶ در بلغارستان)، اقتصاددان فرانسوی و استاد دانشگاه هاروارد، برندهی مدال جان بیتس کلارک سال ۲۰۲۵ شد؛ جایزهای که به اقتصاددانان زیر چهل سال با دستاوردهای علمی درخشان تعلق میگیرد.
او با ترکیبی از نظریهپردازی پیشرفته، تحلیلهای دادهمحور و روشهای تجربی نوآورانه، افقهای تازهای در اقتصاد عمومی گشوده و نقش سیاستهای مالیاتی را در شکلدهی به رفتار اقتصادی بهطور بنیادین بازاندیشی کرده است.
مجموعهی آثار پژوهشی او، سه حوزهی کلیدی را در بر میگیرد:
۱. مالیات و نوآوری:
استنچوا با بهرهگیری از دادههای تاریخی ثبت اختراعات و روشهای شبهآزمایشی، نشان میدهد که میزان نوآوری به شکل قابل توجهی به نرخ مالیات حساس است. هرچه مالیات بالاتر باشد، کمیت نوآوری کاهش مییابد، ولی کیفیت میانگین آن تغییری نمیکند. همچنین مالیاتهای بالا باعث میشوند که نوآوران مکان فعالیت خود را (در سطح ایالت یا شرکت) تغییر دهند.
این یافتهها با کنترل دقیق برای اثرات جابهجایی مکانی، نشان میدهد که مالیاتها نه فقط رفتار فردی نوآوران، بلکه جغرافیای نوآوری را نیز تحت تأثیر قرار میدهند.
۲. سیاست مالیاتی بهینه و سرمایهی انسانی:
استنچوا در یک مدل نظری نشان میدهد که وقتی توانایی ذاتی افراد برای دولت قابل مشاهده نیست، سیاست بهینه باید شامل وامهای آموزشی با بازپرداخت وابسته به درآمد باشد. این وامها از یک سو مردم را به سرمایهگذاری در آموزش ترغیب میکنند، و از سوی دیگر، در برابر ریسکهای درآمدی آینده نوعی بیمه ایجاد میکنند.
اما اینکه دولت باید چقدر از این سیاست حمایت کند (مثلاً از طریق یارانه آموزش)، بستگی دارد به اینکه آیا آموزش صرفاً به نفع افراد بااستعداد و برخوردار است، یا اینکه میتواند نابرابری را کاهش دهد.
اگر آموزش فقط بازده بیشتری برای افراد برخوردار داشته باشد، حمایت لازم نیست.
اما اگر آموزش بتواند فرصتهای برابر ایجاد کند، دولت باید از آن حمایت کند.
۳. ادراک عمومی و سیاستهای اقتصادی:
استنچوا با بهرهگیری از نظرسنجیهای طراحیشده با دقت بالا و آزمایشهای تصادفی کنترلشده، به مطالعهی نحوهی شکلگیری نگرشهای مردم نسبت به موضوعاتی چون سیاست مالیاتی، بازتوزیع درآمد، تجارت بینالمللی، مهاجرت و تغییرات اقلیمی پرداخته است. پژوهشهای او نشان میدهد که حمایت از مالیاتهای تصاعدی و سیاستهای بازتوزیعی، بیش از آنکه مبتنی بر تحلیلهای فنی یا ملاحظات کارایی باشد، ریشه در باورهای افراد نسبت به عدالت اقتصادی، اعتماد به دولت، فایدهی اجتماعی بازتوزیع و درک آنها از مشروعیت نابرابری دارد. در این میان، مؤلفههایی مانند کارآمدی نظام مالیاتی و اثرات انگیزشی آن در درجه دوم اهمیت قرار میگیرند.
استفانی استنچوا با بهرهگیری از تلفیق کمنظیری از نظریهپردازی خلاق، تحلیلهای تجربی پیشرفته، و مطالعات رفتاری نوآورانه، موفق شده است برخی از اساسیترین پرسشهای اقتصاد عمومی را با رویکردی تازه بازبینی کند. او با دقت و مهارت، پیوندی میان تبیینهای نظری و شواهد واقعی برقرار کرده و نتایجی ارائه داده است که بهطور مستقیم قابلیت استفاده در سیاستگذاریهای مالیاتی و بازتوزیعی را دارند.
دستاوردهای این اقتصاددان برجسته و جوان، نهتنها در ارتقای فهم علمی از تأثیر سیاستهای مالیاتی بر نوآوری، سرمایه انسانی و توزیع درآمد تأثیرگذار بوده، بلکه به ما کمک کردهاند تا درک عمیقتری از طرز تلقی عمومی نسبت به عدالت اقتصادی، اعتماد به دولت و مشروعیت مداخلات بازتوزیعی بهدست آوریم. استنچوا با جسارت علمی و ابزارهای روششناختی مدرن، افقهای جدیدی در اقتصاد عمومی گشوده است.
@exitvoiceloyalty
BY خروج و اعتراض و وفاداری
Share with your friend now:
tgoop.com/exitvoiceloyalty/2552