EXITVOICELOYALTY Telegram 2471
روایت رابرت بارو دربارۀ گری بکر در کتاب «هیچ چیز مقدس نیست.»

مترجم: محمدرضا فرهادی‌پور

اولین‌بار گری بکر را در 1986، هنگامی که دکترای اقتصادش را به تازگی از دانشگاه هاروارد گرفته بود، دیدم. آن موقع در حال اقدام برای برگزاری یک سمینار شغلی در دانشگاه کلمبیا که گری بکر بعداً به آنجا رفت، بودم. یک لحظه و در هنگام ارائه مطالبم، منتقدی سرسخت در میان تماشاچیان برخاست و شروع کرد به انتقاد از من. قبل از اینکه پاسخش را بدهم، گری بکر بحثش را قطع و از من حمایت کرد. او با منتقد یادشده بحث کرد و و در نهایت سمینار تمام شد. به نظرم آنچه اتفاق افتاد خیلی جالب بود. علی‌الظاهر، سمینار دادن آسان بود. من توانستم راحت در جایم بنشینم و یک اقتصاددان بزرگ جلو بیاید و از من در برابر مخالفانم دفاع کند. اما متأسفانه این شرایط، دیگر برایم تکرار نشد.

در 1992، گری بکر جایزۀ نوبل اقتصاد را در درجۀ اول به دلیل کاربرد اصول اقتصادی در موارد متنوعی از مسائل اجتماعی دریافت کرد. او مطالعاتش را با پرداختن به بحث تبعیض در بازار کار آغاز کرد و نشان داد که چگونه اشخاصی که میخواهند با تکیه بر مسائل نژادی و حوزههای دیگر، تبعیض در بازار کار به وجود آورند موجب تحمل هزینههای آن تبعیض در بازار می‌شوند. کار اولیه دیگرش دربارۀ سرمایه انسانی نشان داد که چگونه سرمایهگذاریهای انجام شده در حوزۀ تحصیلات و آموزش میتواند مانند سرمایهگذاریهای شغلی رویسرمایه فیزیکی محسوب شود. سپس گری استدلال‌های اقتصادی را به حوزه‌هایی مثل جنسیت و مجازات، ازدواج، طلاق، باروری، اعتیاد و شکل گرفتن ترجیحات تسری داد.

برخی منتقدان گری بکر را یک امپریالیست اقتصادی معرفی میکنند ودر مقابل گری با اطمینان از گسترش حوزۀ عمل مدل اقتصادی ترسی نداشته است. اما به تصور من، عقیدۀ فردی دربارۀ امپریالیسم بستگی به ارزیابی نتایج او دارد. به باور من، گسترش علم اقتصاد برای فهم پدیدههای تجربی و طراحی سیاستهای عمومی مفید بوده است.

وقتی او جایز نوبل را گرفت لحظه بزرگی بود چراکه اعطای چنین جایزهای سال‌ها بود که به تعویق افتاده بود. دیوید رومر، اقتصاددان برکلی، یک شرطبندی روی برندۀ جایزۀ نوبل راه انداخته بود. گری از پنج سال پیش همیشه بالاتر از سایر افراد بوده است. (مطلب بارو در 2002 منتشر شده است).

یکی از فرضیههای مربوط به تأخیر در اعظای جایزه به بکر این بود که کمیتۀ جایزۀ تشخیص داده بود که دریافت‌کنندگان ممکن است پس از دریافت آن تمایل پیدا کنند که از ارائه کارهای جدید شانه خالی کنند. این توجیهات به ویژه دربارۀ گری به دلیل اینکه او کارایی بیشتری از خودش نشان می داد، صادق بود. پس کاهش مطالعات جدید او در صورت دریافت زودهنگام جایزۀ نوبل ممکن بود نتایج معکوسی بر ارائه کارهای تحقیقاتی اقتصادی او داشته باشد.

(درواقع، این فرضیه جالبی است که هر فردی می‌تواند با پذیرش آن توضیح دهد که چرا تاکنون جایزه نوبل را دریافت نکرده است). موضوع دیگر اینکه سن شصت‌‌ودو سالگی که گری بکر در این سن جایزه نوبل را دریافت کرد، برای دریافت جایزه از سوی اقتصاددانان نسبتاً کم است. متوسط سن دریافتکنندگان از هنگامی که جایزۀ نول اقتصاد برای اولین‌بار در 1969 اعطا شد، شصت و هفت سال بود. موضع جالب اینکه متوسط این سن در مقایسه با سایر رشته‌ها بالاتر است. زیرا جایزه نوبل در شیمی و داروسازی در پنجاه و نه سالگی و در فیزیک در سن پنجاه و شش اعطا شده بود. البته، جایزه نوبل اقتصاد خیلی جدیدتر از سایر جوایز است. اما هنوز هم عجیب است که چرا سن برندگان جایزه نوبل اقتصاد در طول زمان هیچ نشانه‌ای از کاهش نشان نداده است. به هر صورت، دو جایزه پایانی در سالهای 2000 و 2001 به نخبگان جوان اعطا شد.

بازی تنیس گری بکر مثال دیگری است برای یک مدل اصیل سرمایه انسانی. او با استعداد کمی اتنیس را شروع کرد. سپس با کوشش بسیار با رعایت دستورالعملها و آموزش عملی پس از سالها به میزان قابلرقابتی در این بازی پیشرفت کرد. بعداً، نداشتن سبک و روش برای او به یک اسلحۀ روانی مبدل شد. درواقع، فشار زیادی بر رقبا برای از دست ندادن امتیاز در برابر اشخاصی که فاقد استعداد قهرمانی هستند وجود داشت و این فشار بیشتر با تأکید بکر بر امتیازات کلیدی و خواندن کُری‌هایی از این قبیل که «این امتیاز، یک امتیاز حساس است، یا اگر شما این امتیاز را بگیرید شاید بتوانید بازی را ببرید» افزایش مییافت.
 
❖ گری بکر در سالهای ابتدایی دهه 2000 به همراه ریچارد پوسنر یک وبلاگ اقتصادی راهاندازی کرده بودند و دربارۀ موضوعات اقتصادی مختلف نظراتشان را که گاهاً متضاد هم بود منتشر میکردند. بدون شک گری بکر یکی از بزرگترین اقتصادانان سدهبیستم است که در 3 می 2014 درگذشت.



tgoop.com/exitvoiceloyalty/2471
Create:
Last Update:

روایت رابرت بارو دربارۀ گری بکر در کتاب «هیچ چیز مقدس نیست.»

مترجم: محمدرضا فرهادی‌پور

اولین‌بار گری بکر را در 1986، هنگامی که دکترای اقتصادش را به تازگی از دانشگاه هاروارد گرفته بود، دیدم. آن موقع در حال اقدام برای برگزاری یک سمینار شغلی در دانشگاه کلمبیا که گری بکر بعداً به آنجا رفت، بودم. یک لحظه و در هنگام ارائه مطالبم، منتقدی سرسخت در میان تماشاچیان برخاست و شروع کرد به انتقاد از من. قبل از اینکه پاسخش را بدهم، گری بکر بحثش را قطع و از من حمایت کرد. او با منتقد یادشده بحث کرد و و در نهایت سمینار تمام شد. به نظرم آنچه اتفاق افتاد خیلی جالب بود. علی‌الظاهر، سمینار دادن آسان بود. من توانستم راحت در جایم بنشینم و یک اقتصاددان بزرگ جلو بیاید و از من در برابر مخالفانم دفاع کند. اما متأسفانه این شرایط، دیگر برایم تکرار نشد.

در 1992، گری بکر جایزۀ نوبل اقتصاد را در درجۀ اول به دلیل کاربرد اصول اقتصادی در موارد متنوعی از مسائل اجتماعی دریافت کرد. او مطالعاتش را با پرداختن به بحث تبعیض در بازار کار آغاز کرد و نشان داد که چگونه اشخاصی که میخواهند با تکیه بر مسائل نژادی و حوزههای دیگر، تبعیض در بازار کار به وجود آورند موجب تحمل هزینههای آن تبعیض در بازار می‌شوند. کار اولیه دیگرش دربارۀ سرمایه انسانی نشان داد که چگونه سرمایهگذاریهای انجام شده در حوزۀ تحصیلات و آموزش میتواند مانند سرمایهگذاریهای شغلی رویسرمایه فیزیکی محسوب شود. سپس گری استدلال‌های اقتصادی را به حوزه‌هایی مثل جنسیت و مجازات، ازدواج، طلاق، باروری، اعتیاد و شکل گرفتن ترجیحات تسری داد.

برخی منتقدان گری بکر را یک امپریالیست اقتصادی معرفی میکنند ودر مقابل گری با اطمینان از گسترش حوزۀ عمل مدل اقتصادی ترسی نداشته است. اما به تصور من، عقیدۀ فردی دربارۀ امپریالیسم بستگی به ارزیابی نتایج او دارد. به باور من، گسترش علم اقتصاد برای فهم پدیدههای تجربی و طراحی سیاستهای عمومی مفید بوده است.

وقتی او جایز نوبل را گرفت لحظه بزرگی بود چراکه اعطای چنین جایزهای سال‌ها بود که به تعویق افتاده بود. دیوید رومر، اقتصاددان برکلی، یک شرطبندی روی برندۀ جایزۀ نوبل راه انداخته بود. گری از پنج سال پیش همیشه بالاتر از سایر افراد بوده است. (مطلب بارو در 2002 منتشر شده است).

یکی از فرضیههای مربوط به تأخیر در اعظای جایزه به بکر این بود که کمیتۀ جایزۀ تشخیص داده بود که دریافت‌کنندگان ممکن است پس از دریافت آن تمایل پیدا کنند که از ارائه کارهای جدید شانه خالی کنند. این توجیهات به ویژه دربارۀ گری به دلیل اینکه او کارایی بیشتری از خودش نشان می داد، صادق بود. پس کاهش مطالعات جدید او در صورت دریافت زودهنگام جایزۀ نوبل ممکن بود نتایج معکوسی بر ارائه کارهای تحقیقاتی اقتصادی او داشته باشد.

(درواقع، این فرضیه جالبی است که هر فردی می‌تواند با پذیرش آن توضیح دهد که چرا تاکنون جایزه نوبل را دریافت نکرده است). موضوع دیگر اینکه سن شصت‌‌ودو سالگی که گری بکر در این سن جایزه نوبل را دریافت کرد، برای دریافت جایزه از سوی اقتصاددانان نسبتاً کم است. متوسط سن دریافتکنندگان از هنگامی که جایزۀ نول اقتصاد برای اولین‌بار در 1969 اعطا شد، شصت و هفت سال بود. موضع جالب اینکه متوسط این سن در مقایسه با سایر رشته‌ها بالاتر است. زیرا جایزه نوبل در شیمی و داروسازی در پنجاه و نه سالگی و در فیزیک در سن پنجاه و شش اعطا شده بود. البته، جایزه نوبل اقتصاد خیلی جدیدتر از سایر جوایز است. اما هنوز هم عجیب است که چرا سن برندگان جایزه نوبل اقتصاد در طول زمان هیچ نشانه‌ای از کاهش نشان نداده است. به هر صورت، دو جایزه پایانی در سالهای 2000 و 2001 به نخبگان جوان اعطا شد.

بازی تنیس گری بکر مثال دیگری است برای یک مدل اصیل سرمایه انسانی. او با استعداد کمی اتنیس را شروع کرد. سپس با کوشش بسیار با رعایت دستورالعملها و آموزش عملی پس از سالها به میزان قابلرقابتی در این بازی پیشرفت کرد. بعداً، نداشتن سبک و روش برای او به یک اسلحۀ روانی مبدل شد. درواقع، فشار زیادی بر رقبا برای از دست ندادن امتیاز در برابر اشخاصی که فاقد استعداد قهرمانی هستند وجود داشت و این فشار بیشتر با تأکید بکر بر امتیازات کلیدی و خواندن کُری‌هایی از این قبیل که «این امتیاز، یک امتیاز حساس است، یا اگر شما این امتیاز را بگیرید شاید بتوانید بازی را ببرید» افزایش مییافت.
 
❖ گری بکر در سالهای ابتدایی دهه 2000 به همراه ریچارد پوسنر یک وبلاگ اقتصادی راهاندازی کرده بودند و دربارۀ موضوعات اقتصادی مختلف نظراتشان را که گاهاً متضاد هم بود منتشر میکردند. بدون شک گری بکر یکی از بزرگترین اقتصادانان سدهبیستم است که در 3 می 2014 درگذشت.

BY خروج و اعتراض و وفاداری


Share with your friend now:
tgoop.com/exitvoiceloyalty/2471

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Add up to 50 administrators The group also hosted discussions on committing arson, Judge Hui said, including setting roadblocks on fire, hurling petrol bombs at police stations and teaching people to make such weapons. The conversation linked to arson went on for two to three months, Hui said. As of Thursday, the SUCK Channel had 34,146 subscribers, with only one message dated August 28, 2020. It was an announcement stating that police had removed all posts on the channel because its content “contravenes the laws of Hong Kong.” The SUCK Channel on Telegram, with a message saying some content has been removed by the police. Photo: Telegram screenshot. Telegram desktop app: In the upper left corner, click the Menu icon (the one with three lines). Select “New Channel” from the drop-down menu.
from us


Telegram خروج و اعتراض و وفاداری
FROM American