tgoop.com/drjavaherkalam/1736
Last Update:
پرونده حاضر، منازعهای جالب توجه بر سر مالکیت و حقوق مرتبط با یک قطعه زمین بزرگ و قطعات تفکیکی حاصل از آن را بین دو برادر است. در این پرونده، خواهان ادعا میکند که سالها پیش با سرمایه و به نام خود، بخشهای عمدهای از یک ملک وسیع را از مالکین اولیه خریداری کرده است. سپس، به دلیل اعتماد کامل به برادر خویش و به منظور تسهیل در امور اداری مربوط به تفکیک، اخذ مجوزهای ساختوساز، تغییر کاربری و نهایتاً فروش قطعات کوچکتر، اسناد رسمی مالکیت کل ملک را به نام وی منتقل کرده است. هدف از این اقدام، نمایندگی و وکالت برادر از طرف مالک (برادر دیگر) برای انجام امور مذکور و سپس بازگرداندن منافع و یا انتقال قطعات به خریداران نهایی طبق دستور مالک واقعی بوده است.
اما پس از انجام تمام مراحل اداری، تفکیک زمین به قطعات مسکونی با ارزش و حتی فروش تعدادی از این قطعات توسط مالک حقیقی، خود نیز ثمن معاملات را دریافت میکرده، برادر وی برابر دستور مالک واقعی، صرفاً اسناد را به نام خریداران منتقل میکرده است.
وانگهی با بروز تدریجی اختلافات، برادری که اسناد مالکیت به نام او بوده، خود را مالک حقیقی تمام املاک تلقی و هرگونه توافق یا نمایندگی قبلی را انکار کرده است. این امر منجر به طرح دعوای اثبات مالکیت از سوی مالک حقیقی و اثبات نمایندگی برادر وی (که اسناد مالکیت به نام او است) میگردد.
اما دادگاه، به دلیل فقدان مستندات خرید توسط خوانده (برادری که اسناد مالکیت به نام وی است) و شهادت فروشنده نخست، مبنی بر معامله با مالک واقعی، شهادت خریداران بعدی، مبنی بر خرید آن قطعات از مالک حقیقی و همچنین، به امضای مالک حقیقی به عنوان فروشنده در اسناد خرید و فروش در معاملات با خریداران بعدی، نمایندگی برادری را که اسناد مالک به نام وی است، محرز میداند.
بر همین اساس نیز، خواسته دیگر خواهان، مبنی بر الزام به انتقال رسمی اسناد مالکیت را نیز میپذیرد و به نفع وی، خوانده را محکوم میسازد.
BY آثار و اندیشههای دکتر جواهرکلام
Share with your friend now:
tgoop.com/drjavaherkalam/1736