DRJAVAHERKALAM Telegram 1727
در پرونده حاضر، مالک رسمی، وکالت بلاعزلی به دیگری داده و سپس، وکیل بر اساس همین وکالتنامه، با انعقاد عقد بیع با بیع‌نامه عادی مورد وکالت را به شخص ثالثی منتقل نموده است.
شخص ثالث (خریدار) نیز وکالت بلاعزلی برای انتقال مبیع به خود از وکیل اول، دریافت می‌کند. متعاقب انتقال رسمی مبیع به شخص ثالث براساس وکالت رسمی، مالک رسمی پیشین، مدعی وجود عقد بیع بین خود و وکیل اول می‌شود؛ حال‌آنکه در این بیع، شرطی درج شده بود که اگر ثمن معامله در تاریخی مشخص، پرداخت نشود، بیع منفسخ خواهد شد و امکان استرداد عین مبیع وجود دارد.
مالک برای تسهیل امور به استناد شرط داوری به داور مراجعه و با طرف قراردادن خریدار اول، از داور رای به اعلام فسخ بیع به استناد شرط فاسخ و ابطال وکالت‌نامه را می‌گیرد. با قطعیت رای داوری، مالک رسمی پیشین، با اقامه دعوایی به طرفیت خریدار اول (وکیل) و خریدار دوم، دعوای بطلان بیع دوم (بیع وکیل و شخص ثالث)، ابطال وکالت‌نامه دوم، ابطال سند رسمی انتقال و ابطال سند مالکیت خریدار دوم را می‌خواهد.
همچنین متقابلا، دعوای ابطال رای داور و اعتراض به آن مطرح می‌شود که دادگاه نخستین دعاوی مالک را می‌پذیرد و دعوای متقابل را رد می‌کند.

در پی تجدیدنظرخواهی از این رای، دادگاه تجدیدنظر بر خلاف نظر دادگاه نخستین، دعوای مالک رسمی را نمی‌پذیرد، زیرا با اعطای وکالت رسمی بلاعزل در انتقال و همچنین تنظیم بیع‌نامه عادی متعاقب آن، دیگر نمی‌توان قائل به بی‌اعتباری معاملات بعدی بود، چون پیش از آن‌ خریدار به‌عنوان مالک عادی بیع را منعقد نموده و بر مبنای مالکیت رسمی مبیع را منتقل نموده است.
همچنین، مالک می‌بایست بپذیرد که حتی در صورتی که این وکالت بلاعزل نیز در شروط بیع‌نامه و در اجرای تعهدات آن اعطا شده است، نسبت به اشخاص ثالث با حسن‌نیت نظیر خریدار دوم که از شروط بیع‌نامه بی‌اطلاع هستند، دیگر قابلیت استناد نخواهد داشت.

بر این اساس، با پذیرش نظریه تلف حکمی، اگرچه مبیع با انتقال به ثالث در حکم تلف قرار گرفته، این امر نافی مراجعه مالک به بدل تلف نخواهد بود. به همین دلیل نیز دادگاه تجدیدنظر، ضمن تایید فسخ معامله اول (موضوع رای داوری)، دعاوی دیگر مالک را نپذیرفته و آنها را مردود اعلام نموده است.

نکته و نظر: برای تحلیل دادنامه لازم است: اولاً رای وحدت رویه شماره ۸۱۰ و قید "به اقتضای رفتار متعارف اشخاص" مورد نظر قرار گیرد؛ ثانیاً استناد به تبصره یک ماده یک قانون الزام به ثبت و امکان اعمال آن بر معاملات پیشین بررسی شود.



tgoop.com/drjavaherkalam/1727
Create:
Last Update:

در پرونده حاضر، مالک رسمی، وکالت بلاعزلی به دیگری داده و سپس، وکیل بر اساس همین وکالتنامه، با انعقاد عقد بیع با بیع‌نامه عادی مورد وکالت را به شخص ثالثی منتقل نموده است.
شخص ثالث (خریدار) نیز وکالت بلاعزلی برای انتقال مبیع به خود از وکیل اول، دریافت می‌کند. متعاقب انتقال رسمی مبیع به شخص ثالث براساس وکالت رسمی، مالک رسمی پیشین، مدعی وجود عقد بیع بین خود و وکیل اول می‌شود؛ حال‌آنکه در این بیع، شرطی درج شده بود که اگر ثمن معامله در تاریخی مشخص، پرداخت نشود، بیع منفسخ خواهد شد و امکان استرداد عین مبیع وجود دارد.
مالک برای تسهیل امور به استناد شرط داوری به داور مراجعه و با طرف قراردادن خریدار اول، از داور رای به اعلام فسخ بیع به استناد شرط فاسخ و ابطال وکالت‌نامه را می‌گیرد. با قطعیت رای داوری، مالک رسمی پیشین، با اقامه دعوایی به طرفیت خریدار اول (وکیل) و خریدار دوم، دعوای بطلان بیع دوم (بیع وکیل و شخص ثالث)، ابطال وکالت‌نامه دوم، ابطال سند رسمی انتقال و ابطال سند مالکیت خریدار دوم را می‌خواهد.
همچنین متقابلا، دعوای ابطال رای داور و اعتراض به آن مطرح می‌شود که دادگاه نخستین دعاوی مالک را می‌پذیرد و دعوای متقابل را رد می‌کند.

در پی تجدیدنظرخواهی از این رای، دادگاه تجدیدنظر بر خلاف نظر دادگاه نخستین، دعوای مالک رسمی را نمی‌پذیرد، زیرا با اعطای وکالت رسمی بلاعزل در انتقال و همچنین تنظیم بیع‌نامه عادی متعاقب آن، دیگر نمی‌توان قائل به بی‌اعتباری معاملات بعدی بود، چون پیش از آن‌ خریدار به‌عنوان مالک عادی بیع را منعقد نموده و بر مبنای مالکیت رسمی مبیع را منتقل نموده است.
همچنین، مالک می‌بایست بپذیرد که حتی در صورتی که این وکالت بلاعزل نیز در شروط بیع‌نامه و در اجرای تعهدات آن اعطا شده است، نسبت به اشخاص ثالث با حسن‌نیت نظیر خریدار دوم که از شروط بیع‌نامه بی‌اطلاع هستند، دیگر قابلیت استناد نخواهد داشت.

بر این اساس، با پذیرش نظریه تلف حکمی، اگرچه مبیع با انتقال به ثالث در حکم تلف قرار گرفته، این امر نافی مراجعه مالک به بدل تلف نخواهد بود. به همین دلیل نیز دادگاه تجدیدنظر، ضمن تایید فسخ معامله اول (موضوع رای داوری)، دعاوی دیگر مالک را نپذیرفته و آنها را مردود اعلام نموده است.

نکته و نظر: برای تحلیل دادنامه لازم است: اولاً رای وحدت رویه شماره ۸۱۰ و قید "به اقتضای رفتار متعارف اشخاص" مورد نظر قرار گیرد؛ ثانیاً استناد به تبصره یک ماده یک قانون الزام به ثبت و امکان اعمال آن بر معاملات پیشین بررسی شود.

BY آثار و اندیشه‌های دکتر جواهرکلام


Share with your friend now:
tgoop.com/drjavaherkalam/1727

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

With Bitcoin down 30% in the past week, some crypto traders have taken to Telegram to “voice” their feelings. Today, we will address Telegram channels and how to use them for maximum benefit. End-to-end encryption is an important feature in messaging, as it's the first step in protecting users from surveillance. 5Telegram Channel avatar size/dimensions Done! Now you’re the proud owner of a Telegram channel. The next step is to set up and customize your channel.
from us


Telegram آثار و اندیشه‌های دکتر جواهرکلام
FROM American