tgoop.com/davtalaborg/8835
Create:
Last Update:
Last Update:
از مهاجرستیزی تا هشدار کمبود کارگر
گزارش تحلیلی تحقیقی داوطلب
رکود تازهای بر بازار کار ایران سایه انداخته است؛ رکودی که این بار نه از دل تحریم یا کاهش سرمایهگذاری، بلکه از اخراج گسترده کارگران مهاجر افغانستانی برمیخیزد.
به باور کارشناسان، بخش مهمی از بحران کنونی، ریشه در تناقض رفتاری دولتها دارد. دولت سیزدهم مرزها را عملاً رها کرد و میلیونها افغان وارد شدند. دولت چهاردهم همانها را یکباره و بیبرنامه اخراج کرد. نتیجه؟ شوک انسانی و اقتصادی. این دوگانه، نشان میدهد که ایران هیچگاه یک سیاست مهاجرتی پایدار و عقلانی نداشته و با بیثباتی کامل رفتار کرده است.
حسن صادقی، قائممقام تشکل شبهحکومتی «خانه کارگر»، اخیرا در گفتگویی اعلام کرده که «نباید اتباع افغانستانی را یکباره اخراج میکردیم چون بازار کار دچار کمبود نیرو میشود».
این موضعگیری در حالی بیان میشود که خانه کارگریها در سالهای گذشته با تمام قوا به پروژه اخراج کارگران افغانستانی دامن زدهاند:
نمونه تاریخی آن به راهپیمایی روز جهانی کارگر در سال ۱۳۹۴ ـ روزی که باید عرصه همبستگی کارگران جهان باشد ـ برمیگردد. روزی که پس از سالها مجوز برگزاری راهپیمایی به یک تشکل شبهحکومتی داده شد و از شرکتکنندگان خواسته شد تا شعارهای مهاجرستیزانه سر دهند. پلاکاردهایی با شعار «کارفرما حیا کن، افغانی را رها کن» یا «بکارگیری اتباع خارجی مساوی است با اخراج کارگر ایرانی» نیز در دست تظاهرکنندگانی بود که خانه کارگر سازمان داده بود.
مدافعان اخراج مهاجران اغلب به هزینههای پنهان اشاره میکنند: بهرهمندی از یارانهها، فشار بر خدمات عمومی، رقابت دستمزد. اما اینها تنها یک سوی ماجراست. در واقع، خروج ناگهانی این نیروی کار هم هزینههای سنگینی به جامعه تحمیل میکند.
سهم مهاجران افغان از کل نیروی کار ایران تقریبا ۱۰ درصد برآورد میشود، که فقط حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر (معادل دو درصد بازار کار) آنها مجوز کار رسمی دارند و مابقی به صورت غیررسمی فعالیت میکنند و حتی بیمه ندارند.» برآوردهای آماری که از سوی مقامات مسئول بیان شده نشان میدهد ۵۳ درصد مهاجران افغان در در بخشهایی فعالاند که به تعبیر کارشناسان در دسته مشاغل «دشوار (Difficult)، کثیف (Dirty) و خطرناک (Dangerous).» قرار میگیرند.
بیش از نیمی از این جمعیت در بخش ساختمان فعالیت میکنند، نزدیک به یکپنجم در صنعت، و بخش قابل توجهی در کشاورزی، حملونقل سبک، پسماند، خدمات شهری و حتی معادن. در حقیقت، کارگران افغان همانجایی حضور داشتند که کارگر ایرانی به دلایل گوناگون ـ از دستمزد پایین تا سختی کار ـ تمایلی به آن نشان نمیدهد. این نیروی کار نه تنها شکاف عرضه و تقاضا را پر میکرد، بلکه باعث شد بسیاری از پروژههای عمرانی و خدماتی بچرخند.
در گزارش داوطلب ببینید که در چه شرایطی دولت ممکن است به ناچار دوباره به مهاجرپذیری تن دهد، خروج از چرخه «اخراج – بحران – بازگشت» از مسیر چه سیاستهایی میگذرد، و کدام اصول کلیدی ثبات بازار کار و گشایش فرصتها را تضمین میکنند.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر