tgoop.com/cognitive_science_iran/2912
Last Update:
گامی دیگر در تبیین آغاز حیات: گذار از جهان شیمیایی به جهان زیستی
وقتی سخن از آغاز حیات بر روی زمین است معمولاً مهمترین پرسش این است که چگونه نخستین اشکال حیات شکل گرفت.
اما پرسشی، به همان میزان از اهمیت، این است که چگونه نخستین ملکولهای آلی، از جمله نخستین آر.ان.ایها که پیچیده، بزرگ، و ناپایدار هستند شکل گرفتند. و باز مقدم بر این پرسش میتوان پرسید که اصلاً چگونه بلوکهای سازندهی این ملکولهای آلی شکل گرفتند؟ مثلاً نوکلئوتیدهای سازندهی آر.ان.ایها چگونه ایجاد شدند؟ (هرچند پرسش از اینکه چگونه اتمها و مولکولهای سادهتر شکل گرفتند پرسشی بسیار جالب است اما در حوزهی زیستشناسی مطرح نمیشود و در فیزیک و شیمی به دنبال پاسخی برای آنها هستند.)
اگر پاسخ همهی این پرسشها را بدانیم تا خلق کامل حیات در آزمایشگاه راه زیادی نداریم. در مسیر برعکس، اگر موفق به ساخت نوکلئوتیدهای مصنوعی در آزمایشگاه شویم میتوانیم تبیینهایی احتمالی برای پیدایی نخستین نوکلئوتیدها بر روی زمین عرضه کنیم.
اکنون پژوهشگران دانشگاه کلن موفق به انجام این کار شدهاند و برای نخستینبار شاهد تولید نوکلئوتیدهای مصنوعی در آزمایشگاه هستیم. چهار نوکلئوتید سازندهی دی.ان.ای، که نقش مهمترین ملکولهای آلی را دارند، نقشی معادل صفر و یک را در اطلاعات دیجیتال بازی میکنند. اطلاعات ژنتیکی از کنار هم قرارگرفتن آنها شکل میگیرد و به زبان پروتئینها ترجمه میشود و شکلگیری سایر ملکولهای حیاتی نیز به نحوی وابسته به اطلاعات مندرج در آنها است.
هر چند کلیتِ حیات بهنحوی مبتنی بر اطلاعات مندرج در توالیهای دی.ان.ای است اما کلیهی فرایندهای حیاتی قابل تقلیل به اطلاعات مندرج در رشتههای دی.ان.ای یا آر.ان.ای نیست. و البته از این سخن نباید نتیجه گرفت که پس نمیتوان تبیینی طبیعتگرایانه برای شکلگیری حیات بر روی زمین عرضه کرد.
تقلیلگرایی و کلگرایی: مکمل، و نه رقیب
اگر بخواهیم کارکرد یک ماشین را بدانیم منطقی است که در یک مسیر پژوهشی باید کارکرد اجزای آن را بدانیم. همچنین اگر بخواهیم از چگونگی شکلگیری آن ماشین سخن بگوییم باید از چگونگی و تاریخ شکلگیری اجزای آن نیز آگاهی داشته باشیم. اما این عقب رفتن حدی دارد. مثلاً وقتی به سراغ تولید نخستین اتومبیل توسط کارل بنز میرویم دیگر بهطور متعارف به سراغ تاریخ ایجاد چرخ نمیرویم. وقتی این رویکرد را در تبیین حیات بر روی زمین بهکار بگیریم به معنای آن است که باید توضیح دهیم ابتدا چگونه نخستین مولکولهای آلی شکل گرفتند (و لازم نیست از چگونگی شکلگیری نخستین اتمها و مولکولها در کیهان سخن بگوییم).
بنابراین بهخلاف آنچه شایع شده است رویکرد تقلیلگرایانه نقاط قوت زیادی دارد، اما چرا رسیدن به فهم درستی از شکلگیری حیات به رویکردِ کلگرایانهیِ رقیب نیز نیازمند است؟
مجدد مثال ماشین را در نظر آوریم. اگر کسی بپرسد چرا لاستیکهای اتومبیل به شکل بادی درآمدند یا چرا برفپاککن در اتومبیل نصب شد، اینبار نمیتوانیم با توضیح ساختار جزئیتر لاستیکِ اتومبیل یا برفپاککن توضیح دهیم که چرا این ساختارها شکل گرفتهاند. اینبار به سراغ تعامل ساختارهای یادشده با محیط بیرونی میرویم و از کارکرد آن ساختار، در کلیت اتومبیل و مسئلهای که حل میکرده است سخن میگوییم.
در تبیین شکلگیری حیات بر روی زمین نیازمند هر دو رویکرد تقلیلگرایانه و کلگرایانه هستیم. هم باید توضیح دهیم که اجزای هر سیستم پیچیدهی زنده از چه ساخته شدهاند و به چه علتی ساخته شدهاند. و هم باید توضیح دهیم که این اجزا چگونه کنار هم قرار گرفتند و در آن مجموعهی بزرگتر چه کارکردی پیدا کردند و آن کارکرد در تعامل با محیط پیرامون چه قابلیتهایی برای آن سیستم پیچیدهتر فراهم میکرده است.
بابت مطالعهی یافتههای دیگری در تبیین حیات، اینجا و اینجا را ببینید.
هادی صمدی
@evophilosophy
BY علوم شناختی

Share with your friend now:
tgoop.com/cognitive_science_iran/2912