tgoop.com/bashgahandishe/12922
Last Update:
دربارهٔ نشستِ
امکان و عدم امکان خوانش اتوپیایی از ماجرای عاشورا
مرگی که رؤیای نظم را آشوب کرد: تقابل الهیات سلطه و الهیات رهاییبخش در عاشورا
عاشورا، بیش از آنکه قیام باشد، واقعهای وجودی است؛ رخدادی که در بطن آن، دو نظام معنایی و دو افق هستیشناختی به مصاف یکدیگر میروند. خواندن عاشورا صرفاً به عنوان حرکتی انقلابی یا سیاسی، تقلیل دادن آن به سطح تحلیلهای تاریخی است. آنچه در کربلا رخ داد، نه کنشی برای پیروزی ظاهری یا تصرف قدرت، بلکه ایستادن در برابر یک ضداتوپیا بود؛ جهانی ساختگی که خود را به نام دین، حق، و نظم مشروع جلوه میداد.
این نشست میکوشد تا از منظری نو و اتوپیایی به عاشورا بنگرد؛ نه از جایگاه انقلاب، بلکه به عنوان نقطهی تلاقی دو آرمانشهر متعارض. در یکسو، اتوپیای یزیدی قرار دارد: جهانی که کشتن حسین بن علی(ع) را لازمهی تثبیت ساختار خود میدانست و این خشونت را در چهارچوب «الهیات سلطه» موجه میساخت. در سوی دیگر، حسین(ع) ایستاده است، نه برای پیروزی در میدان، بلکه برای گشودن چشماندازی از حقیقت؛ با کنش سکوت، با ایستادگی بیخشونت، و با مرگی که خود انتخاب کرد، نه تحمیل شد.
در چنین خوانشی، عاشورا تجلی الهیات رهاییبخش است؛ الهیاتی که نه به دنبال سرنگونی قدرت، بلکه در پی افشای باطل و آشکار ساختن بیمعنایی جهان سلطه است. این رخداد، حقیقت را نه در پیروزی بلکه در شهادت نشان میدهد؛ در انکار دنیایی که به نام نظم، حقیقت را ذبح میکند. این تقابل، دعوتی است به بازاندیشی در مفهوم عدالت، قدرت، و معنای مقاومت؛ مقاومتی که نه برای پیروزی، بلکه برای ماندن در جایگاه حق رخ میدهد.
@bashgahandishe
BY باشگاه اندیشه

Share with your friend now:
tgoop.com/bashgahandishe/12922