BASHGAHANDISHE Telegram 12780
▫️
🖋 خیام در میان ما
‎«خیام، آی خیام! ...ـ»

خیام در فرهنگ، شعر و ادبیات ما ایرانیان، از هر نگاه، «دیگری» است. آن دیگری، که به هیچ‌ راه و روشی، نمی‌توانیم او را به میان خود باز آوریم، یا با او یگانه شویم. هم‌این که با او یگانه می‌شویم، از ما می‌گریزد؛ و در بی‌گانگی، دوباره به سوی ما بازمی‌گردد. هم‌این که به زندگی، دل می‌بندیم؛ آونگ مرگ را می‌گرداند و از گذرندگی «آن» و «دم» سخن می‌گوید؛ و هم‌این که در اندیشه‌ی مرگ فرو می‌رویم؛ به باده‌ای، رستاخیزی برمی‌انگیزد. چنان که، زندگانیِ سرودانْ‌سرودِ خیام در میان ما، خود پرتوی از رستاخیز است.

ای دوست! بیا! تا غم فردا نخَوریم
وین یک دمِ عمر را غنیمت شِمَریم

فردا که از این دیرِ کهن درگذریم
با هفت هزار سالگان، سر به سَریم

خیام، که ــ به گفته‌ی داریوش شایگان ــ نه عارف روزگارش بود، نه پی‌رو سخت‌پای ارسطوییان، و نه شاعرِ سرشناس، به روزگاران (جامی در بهارستان، بخش شعر و شاعری، نام او را حتی در میان ۳۵ شاعر برگزیده نیاورده و ترانه‌ای از او بازننوشته است)؛ ناگهان صاعقه‌وار در سده‌ی بیستم درخشیدن آغازید.
زیر بار درخشش ترانه‌های خیام در آغاز سده‌ی بیستم، ذکاءالملک فروغی (پدر)، در شماره‌ی دوم آوریل ۱۹۰۳ی روزنامه‌ی تربیت، او را «شاعرِ فیلسوف» خواند و نوشت: «رباعیات خیام دارای مطالب فلسفه و تصوف است، با بعضی آزادی افکار که علمای آن زمان پسند نکرده، بر او تاخته و تهمت بی‌دینی به او زده‌اند. اما دانشمندان دنیا، امروز او را ولتر مشرق می‌نامند؛ بلکه بعضی خیام را از ولتر بالاتر می‌دانند.» این یادداشت، در شمار نخستین بازشناسی‌های خیام از پس سده‌ها در زبان فارسی است.

کارکرد دوگانه‌ی اندیشه‌های پنهان در ترانه‌هایی که اکنون به نام خیام شناخته و زبان‌زد است، در دگرگونی نگاه به شعر و ادبیات کارگر افتاد. بازی هدایت در بوف کور با مرگ، یادآور اندیشه‌های خیام در ترانه‌های او است و با این بازی، خواست تا به سویه‌ی دیگرگونه‌ی مرگ راه برد. در برابر او، نیما با واسازی پاره‌های اندیشه‌ی شناور در ترانه‌های خیام، کوشید تا سویه‌ی پیوسته‌ی آن اندیشه‌ها را در آینه‌ی شعر فارسی بازیابد. برای نمونه، پیوستگی سخن خیام، «این کوزه‌گر دهر، چنین جام لطیف/ می‌سازد و باز بر زمین میزندش» را با سخن غزالی در نوشتارِ حکمت مخلوقات، بازجست؛ و نوشت: آیا آن رساله، نباید این رباعی را پدید آورد؟ از دید نیما، اندیشه زاینده‌ی اندیشه است. او که گرایشِ آزاداندیشی در شعر فارسی را شناخته بود، سویه‌ی دگربودگی ترانه‌های خیام را در دگربودگی شعر فارسی بازشناخت. چرا نباید بپذیریم که مانندِ خیام‌ها، بارها این رباعی را سروده‌اند. از دید او، «هیچ شخصی این‌قدر متمایز و مجرد یافت نمی‌شود، و باید این شخصیت بزرگ در پیرامون شخصیت‌های دیگر، کم‌وبیش، کوچک و بزرگ و شبیه خودش باشد.» (درباره شعر و شاعری، ص۱۰۲). با این نگاه، ترانه‌های خیام در آغاز سده‌ی بیستم، خون تازه‌ای در رگ شعر و ادبیات فارسی دواند.

👉دگرگونیِ شیوه‌ی نوشتن شعر از نگاه دهخدا

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/



tgoop.com/bashgahandishe/12780
Create:
Last Update:

▫️
🖋 خیام در میان ما
‎«خیام، آی خیام! ...ـ»

خیام در فرهنگ، شعر و ادبیات ما ایرانیان، از هر نگاه، «دیگری» است. آن دیگری، که به هیچ‌ راه و روشی، نمی‌توانیم او را به میان خود باز آوریم، یا با او یگانه شویم. هم‌این که با او یگانه می‌شویم، از ما می‌گریزد؛ و در بی‌گانگی، دوباره به سوی ما بازمی‌گردد. هم‌این که به زندگی، دل می‌بندیم؛ آونگ مرگ را می‌گرداند و از گذرندگی «آن» و «دم» سخن می‌گوید؛ و هم‌این که در اندیشه‌ی مرگ فرو می‌رویم؛ به باده‌ای، رستاخیزی برمی‌انگیزد. چنان که، زندگانیِ سرودانْ‌سرودِ خیام در میان ما، خود پرتوی از رستاخیز است.

ای دوست! بیا! تا غم فردا نخَوریم
وین یک دمِ عمر را غنیمت شِمَریم

فردا که از این دیرِ کهن درگذریم
با هفت هزار سالگان، سر به سَریم

خیام، که ــ به گفته‌ی داریوش شایگان ــ نه عارف روزگارش بود، نه پی‌رو سخت‌پای ارسطوییان، و نه شاعرِ سرشناس، به روزگاران (جامی در بهارستان، بخش شعر و شاعری، نام او را حتی در میان ۳۵ شاعر برگزیده نیاورده و ترانه‌ای از او بازننوشته است)؛ ناگهان صاعقه‌وار در سده‌ی بیستم درخشیدن آغازید.
زیر بار درخشش ترانه‌های خیام در آغاز سده‌ی بیستم، ذکاءالملک فروغی (پدر)، در شماره‌ی دوم آوریل ۱۹۰۳ی روزنامه‌ی تربیت، او را «شاعرِ فیلسوف» خواند و نوشت: «رباعیات خیام دارای مطالب فلسفه و تصوف است، با بعضی آزادی افکار که علمای آن زمان پسند نکرده، بر او تاخته و تهمت بی‌دینی به او زده‌اند. اما دانشمندان دنیا، امروز او را ولتر مشرق می‌نامند؛ بلکه بعضی خیام را از ولتر بالاتر می‌دانند.» این یادداشت، در شمار نخستین بازشناسی‌های خیام از پس سده‌ها در زبان فارسی است.

کارکرد دوگانه‌ی اندیشه‌های پنهان در ترانه‌هایی که اکنون به نام خیام شناخته و زبان‌زد است، در دگرگونی نگاه به شعر و ادبیات کارگر افتاد. بازی هدایت در بوف کور با مرگ، یادآور اندیشه‌های خیام در ترانه‌های او است و با این بازی، خواست تا به سویه‌ی دیگرگونه‌ی مرگ راه برد. در برابر او، نیما با واسازی پاره‌های اندیشه‌ی شناور در ترانه‌های خیام، کوشید تا سویه‌ی پیوسته‌ی آن اندیشه‌ها را در آینه‌ی شعر فارسی بازیابد. برای نمونه، پیوستگی سخن خیام، «این کوزه‌گر دهر، چنین جام لطیف/ می‌سازد و باز بر زمین میزندش» را با سخن غزالی در نوشتارِ حکمت مخلوقات، بازجست؛ و نوشت: آیا آن رساله، نباید این رباعی را پدید آورد؟ از دید نیما، اندیشه زاینده‌ی اندیشه است. او که گرایشِ آزاداندیشی در شعر فارسی را شناخته بود، سویه‌ی دگربودگی ترانه‌های خیام را در دگربودگی شعر فارسی بازشناخت. چرا نباید بپذیریم که مانندِ خیام‌ها، بارها این رباعی را سروده‌اند. از دید او، «هیچ شخصی این‌قدر متمایز و مجرد یافت نمی‌شود، و باید این شخصیت بزرگ در پیرامون شخصیت‌های دیگر، کم‌وبیش، کوچک و بزرگ و شبیه خودش باشد.» (درباره شعر و شاعری، ص۱۰۲). با این نگاه، ترانه‌های خیام در آغاز سده‌ی بیستم، خون تازه‌ای در رگ شعر و ادبیات فارسی دواند.

👉دگرگونیِ شیوه‌ی نوشتن شعر از نگاه دهخدا

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/

BY باشگاه اندیشه


Share with your friend now:
tgoop.com/bashgahandishe/12780

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Each account can create up to 10 public channels Matt Hussey, editorial director of NEAR Protocol (and former editor-in-chief of Decrypt) responded to the news of the Telegram group with “#meIRL.” Telegram iOS app: In the “Chats” tab, click the new message icon in the right upper corner. Select “New Channel.” Just as the Bitcoin turmoil continues, crypto traders have taken to Telegram to voice their feelings. Crypto investors can reduce their anxiety about losses by joining the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram. Concise
from us


Telegram باشگاه اندیشه
FROM American