tgoop.com/bashgahandishe/12779
Last Update:
تکشاخ در آینهی نقد:
گفتوگو با بیژن صباغ دربارهی یک مدل سوسیالیستی برای برنامهریزی اقتصادی
در ادامهی سلسلهنشستهای مدرسهی نقد اقتصاد سیاسی باشگاه اندیشه، جلسهای به نقد و بررسی کتاب تکشاخ، نوشتهی بیژن صباغ، اختصاص یافت. این کتاب تلاشی است برای ارائهی الگویی نوین در برنامهریزی اقتصادی بر مبنای سوسیالیسم، و در پاسخ به خلأ نظری و راهبردی نیروهای چپ در مواجهه با بحرانهای اخیر ایران نوشته شده است. آنچه در این گزارش میخوانید، گفتوگوی مستقیم میان میلاد عمرانی، دبیر مدرسهی مطالعات نقد اقتصاد سیاسی، و نویسندهی کتاب است؛ گفتوگویی که در آن سؤالاتی بنیادی دربارهی ساختار نظری، امکانپذیری عملی و نسبت الگوی پیشنهادی کتاب با تجربهی تاریخی سوسیالیسم مطرح میشود.
میلاد عمرانی: انگیزهی اصلی شما برای نوشتن این کتاب چه بود؟
بیژن صباغ: بعد از اعتراضات شهریور ۱۴۰۱، شاهد بودم که هیچیک از نیروهای چپ موجود، پاسخی سوسیالیستی برای وضعیت ارائه ندادند. حتی در فضای موجود ایران، بسیاری از نیروهای چپ نیز الگوهای لیبرالی را پذیرفته بودند. بنابراین، تصمیم گرفتم کتاب تکشاخ را با الهام از کتاب پیشسوی یک سوسیالیسم مدرن بنویسم تا تصویری اولیه از یک پاسخ سوسیالیستی به وضعیت ارائه دهم.
میلاد عمرانی: چارچوب فکری و نظری کتاب چیست؟
بیژن صباغ: این کتاب تلاش دارد الگویی برای برنامهریزی سوسیالیستی در سطح اقتصاد خرد و کلان ارائه دهد. برخلاف الگوی مشارکتی که سعی میکند درون مناسبات سرمایهداری و بهشکل خرد در کارخانهها فضای دموکراتیکی برای کارگران ایجاد کند، و همچنین برخلاف برنامهریزی مبتنی بر بازار که تعیین قیمت و توزیع درآمد را به مکانیزمهای بازار واگذار میکند، الگوی پیشنهادی من مبتنی بر برنامهریزی متمرکز سوسیالیستی است. این الگو نه در سرمایهداری، بلکه پس از یک انقلاب سوسیالیستی قابل اجراست. میتوان گفت سیستم برنامهریزی تکشاخ در مناسبات سوسیالیستی، فضایی شبهبازار ایجاد میکند.
میلاد عمرانی: نسبت این سیستم با بازار بهعنوان مکانیزم شناسایی قیمتها در مناسبات سرمایهداری چیست؟ با توجه به اینکه در جامعهی سوسیالیستی دیگر بازاری برای کشف قیمتها وجود ندارد، شبهبازاری که شما مطرح میکنید، صرفاً اشتراک لفظی با بازار دارد. بنابراین، مکانیزم عملی برنامهی شما چیست و چه جایگزینی برای بازار ارائه میکند؟
بیژن صباغ: یکی از مشکلات بازار در سرمایهداری این است که عوامل متعدد و مبهمی بر قیمتگذاری تأثیر میگذارند و برنامهریز کنترلی بر تطابق قیمت با ارزش واقعی کالاها ندارد. در نتیجه، قیمتها معمولاً به یک میانگین اتفاقی میرسند که تحت تأثیر همان عوامل نامشخص است و ممکن است فردا تغییر کند. اما در تکشاخ، فضای شبهبازار به گونهای طراحی شده که تمامی ابهامات و عوامل انحرافزا از بین میروند. در این فضا، قیمت دقیقاً با ارزش کالا منطبق میشود، چراکه همهی کالاها و فرایند تولید آنها برای شورایی که مسئول برنامهریزی و کنترل است، کاملاً شفاف و قابل رؤیت است. در واقع، بازار در اینجا مکانیزم نیست، بلکه فضاست.
میلاد عمرانی: برنامهی شما چه پاسخی به چالشهایی میدهد که شوروی، بهعنوان کشوری که تجربهی انقلاب سوسیالیستی را پشت سر گذاشته، با آنها مواجه بود؟ اگر برنامهی شما نتواند با واقعیت تاریخی پیوند بخورد و با چالشهای اساسی درگیر نشود، تبدیل به یک نظرورزی تخیلی و سترون میشود.
بیژن صباغ: بله، این درست است که برنامهی من بر مبنای جامعهی سوسیالیستی طراحی شده، و از این نظر میتوان آن را تخیلی دانست. اما این تخیل، صرفاً نظرورزی نیست. نمونههایی از این برنامه در دوران آلنده در شیلی پیادهسازی شد (گرچه با کودتا متوقف شد)، و در برخی بخشهای شوروی نیز اجرا شد و موفق بود. دربارهی شوروی باید گفت که این کشور از همان ابتدا مسیر سوسیالیسم را در پیش نگرفت. بهجای سوسیالیستی کردن زمینهای کشاورزی، آنها را میان دهقانان تقسیم کرد تا حمایتشان را جلب کند. سپس، با اجرای برنامهی توسعهی صنعتی (نپ) و در ادامه، روی کار آمدن استالین، روشن شد که شوروی در واقع یک سرمایهداری دولتی است و نه یک دولت سوسیالیستی برآمده از جامعهای سوسیالیستی. با این حال، در جاهایی که صنایع بزرگ و سنگین ملی شدند، برنامهریزی اقتصادی ـ با وجود نقدهایی که تروتسکی به آن وارد میکرد ـ مؤثر واقع شد.
@bashgahandishe
BY باشگاه اندیشه
Share with your friend now:
tgoop.com/bashgahandishe/12779