tgoop.com/bashgahandishe/12747
Last Update:
یوسا در جهان عرب:
از پرو تا حمص و دمشق و قاهره و ریاض!
یوسا و جهان عرب:
به مناسبت درگذشت یوسا
📝مسعود باب الحوائجی
نخست باید بپرسیم چرا جهان عرب به یک نویسنده پرویی، تا این اندازه روی خوش نشان داده که تمام آثار وی را به زبان عربی ترجمه کرده است!؟ مگر جهان عرب چه مفروضات و مشترکاتی با آن سوی آبهای آمریکای لاتین دارد؟
«راضی النماصی» از مترجمان عرب آثار«یوسا» گفته است اقبال جهان عرب به رمانهای یوسا،دستکم ریشه در ساختارشکنیهای مردسالارانهی این نویسنده پرویی دارد.
شما ببینید یوسا در همین رمان«سور بز» یا به عربی«حفلة التيس» با چه دقتی در واژههایش پدیده تجاوز و آزار جنسی را در جوامع دومینیکنها واکاوی و شالودهشکنی میکند، موضوعی که دقیقاً چالش جوامع عقبمانده و مردسالار شرقی-عربی است.
وقتی اورانیا قهرمان رمان پس از مدتی که در نیویورک گذرانده به دومینیکن برمیگردد یوسا مینویسد:
اینجا او را وارسیاش میکنند،وزنش میکنند،تخمین می زنند در هر یک از سینه یا رانهایش چه مقدار گوشت وجود دارد، یا چه اندازه مو در ناحیهی شرمگاهش و چقدر باسنش گِرد است.
اما در نیویورک، حتی لاتین تبارها،کلمبیاییها و گواتمالاییها، دیگر این گونه به زنان نگاه نمیکنند. آنها یاد گرفتهاند که خود را مهار کنند. آنها آموختهاند که نباید به زنان آن گونه نگاه کنند که اسبها به مادیانهاشأن!
دقیقا همین سنخ مسائل است که شاخکهای مخاطبان عرب را تیز میکند. وقتی مخاطب عرب یوسا رمان«شیطنت دختر شرور» او را میخواند که بیماری عشق را در همهی کارکترها و أشکالش واشکافی میکند یا کتاب فوقالعادهاش «نامههایی به یک نویسنده جوان» که در آنها مسائل اروتیک را بیپرده و بیپروا تشریح میکند خواننده شرقی گمان نمیکند که اینها تنها مسائل آمریکای لاتین است.
وقتی در «سالهای سگی» از رابطهی خود با پدرش که دهسال از آنها دور بوده و دیکتاتوری پدرش مینویسد جوامع مردسالار عربی با گوشت و پوست خود کلمات او را زیستهاند.
یا وقتی در مکزیک در مصاحبهاش درباره «ادبیات در روزگار سخت» گفت: او بدون کمترین درجهای از ایمان، هماره بدین موضع خود پابند بوده که فرهنگ همان چیزی است که باید زندگی معنوی مردم از آن در باشد؛ جوامع إشباع شدهی مذهبی نسبت خود را با این گفته به درستی درک میکنند.
مقالات او دربارهی جهان عرب در الشرق الاوسط از عراق و سوریه و وضعیت خاورمیانه به عربی ترجمه میشد، مهمترین مترجم آثار یوسا به عربی، دکتر «صالح علمانی» است که بیش از ۱۵ رمان وی را به عربی ترجمه کرده، جالب است بدانید که در جریان انقلاب سوریه این مترجم از ناحیهی حکومت در معرض خطر جانی قرار داشت، به گفته خودش این یوسا بود که توانست با تکیه به اعتبار جهانیاش موجبات دعوت و خروج علمانی از سوریه را فراهم کند و اقامت اسپانیا را برایش بگیرد.
مقالهی یوسا دربارهی «چرا ادبیات» را که «النماصی» به عربی ترجمه کرده وقتی میخوانید میبینید که چه حسرتی میخورد که خواندن ادبیات به امری لوکس بدل شده که به راحتی میتوان از آن چشمپوشی کرد و صرفاً سرگرمی و از سنخ تجملاتی است برای افرادی که فراغت دارند و چیزی است در بین ورزش، فیلم یا یک بازی شطرنج..! برای همین یوسا نتیجه میگیرد که ادبیات به تدریج در حال تبدیل شدن به یک فعالیت فمینیستی است چون زنها فراغت بیشتری برای پرداختن به این نوع کالاهای لوکس دارند. او تأسف میخورد که مردان با اینکه رنج جهان را متحمل میشوند اما به دلیل فراغت کمتر و دوری از ادبیات،بیشتر در چرخهی بازتولید روابط مردسالارانه میافتند؛ برای همین زنها مشتاقانه اشعار نزار قبانی و رمانهای احلام مستغانمی را جستجو میکنند و علایقشان حول دغدغه های عشق می چرخد و مردان اما در همان حال در لابلای آروارههای نامتوازن اجتماع در حال خردشدن و دور شدن از ساحتهای لطیف عنصر زنانهاند و همین در استمرار وضعیت موجود نقش اصلی را ایفاء میکند.
خب تمام این مقاله النماصی انعکاس مسائل شرقی جهان عرب است و برای همین است که آثار یوسا مکرر در تمامی کشورهای عربی منتشر میشود و مخاطبان جدی عربی خود را دارد.
بله جناب یوسای عزیز!
هرچه باشد اینبار نوبت شما بود که چراغها را خاموش کنید ما را با کلماتتان تنها بگذارید.
منبع: کانال نویسنده
@bashgahandishe
BY باشگاه اندیشه
Share with your friend now:
tgoop.com/bashgahandishe/12747