BASHGAHANDISHE Telegram 12508
▫️
🖋 شاهرخ مسکوب چگونه می‌نوشت (۱)
‎ هادی راشد


«هزار سال از زندگی تلخ و بزرگ‌وار فردوسی می‌گذرد. در تاریخ ناسپاس و سفله‌پرور ما بی‌دادی که بر او رفته است مانندی ندارد. و در این جماعت قوادان و دلقکان که مائیم با هوس‌های ناچیز و آرزوهای تباه، کسی در اندیشهء کار او نیست و جهان شگفت شاهنامه هم‌چنان بر "ارباب فضل" دربسته و ناشناخته مانده است. اما در این دوران دراز، شاهنامه زندگی صبور خود را در میان مردم عادی این سرزمین ادامه داده است و هنوز هم صدای گرم‌اش گاه گاه این‌جا و آن‌جا در خانه‌ای و قهوه‌خانه‌ای شنیده می‌شود. ...»

‎مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار، ۱۳۴۲، صفحه‌ی ۵

سرآغازِ درخشان
دیباچه‌ی کتاب مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار با فراز بالا آغاز می‌شود. شاهرخ مسکوب با این «جستار»، و پژوهش‌جستارهای دیگر خود، گونه‌ی تازه‌ای در پژوهش ادبی به زبان فارسی و فارسی‌زبانان شناساند. جستارهای او، چنان تازه بود که پس از درآمدن دومین کارش، مهرداد بهار، ناصر پاک‌دامن، امیرحسین جهان‌بگلو، داریوش شایگان و شفیعی کدکنی هم‌راه با نجف دریابندری، ستایش‌گرانه به گفت‌وگو با نویسنده نشستند (کتاب امروز، پاییز ۱۳۵۱). دریابندری نوشت: «"مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیارِ" مسکوب، سرآغازی درخشان در کار تحقیق ادبی و پایه‌گذار شیوه‌ای نو در بررسی ادبیات کهن ایران بود.» مجتبی مینوی در نشست دیگری، با این امیدواری که به کسی برنخورد، درآمدنِ کارهای مسکوب و اسلامی ندوشن را پیش از آن که، دستِ کم «دو هزار کتاب درباره‌ی شاهنامه فردوسی و شعرسرایی او و داستان‌سازی او و مقایسهء داستان‌های او با ...» نوشته شود، «جزء قدم‌های بدوی» دانست؛ از دید او نخست می‌بایست ویرایش شاهنامه به سرانجام برسد.
در هم‌آن نشست، ناصر پاک‌دامن، یکی از ویژگی‌های کار مسکوب را برگزیدن زبانی ویژه و نوشتاری ویژه‌‎ی جستار خواند. مسکوب نیز در هم‌آهنگی با سخن او افزود: در نوشتن، «خیلی با آسان بودن و روان بودن موافق نیستم. روانی نثر، یا حتی شعر، به نظر من دلیل ارزش آن نمی‌تواند باشد. ... یعنی توقعم از خواننده زیاد است.»

شیوه‌ی نگارش مسکوب
نوشتار مسکوب، ریزوم‌وار از داده‌های فرهنگی و گنجینه‌ی واژگان و ساخت‌های زبانی می‌پرورد، نیرو می‌گیرد، جوانه می‌زند و خیز برمی‌دارد تا خاک سترون پژوهش ادبی را برآشوبد و به زایش و سرسبزی بخواند. خواندنِ نوشته‌های مسکوب، بی‌آگاهی از آن نیروها، بی نگریستن در آن جوانه‌ها و بی‌ هم‌دلی با آشوبی که برمی‌انگیزد، از خوانشی سرسری فراتر نمی‌رود. مسکوب در نوشتن، داده‌های بنیادی آگاهی و خوشه‌های واژگانی و سازه‌های زبانی را پیوسته از بافت کهنِ خود برمی‌چیند و آن را در ساختمان تازه به چشم خواننده می‌آورد. در پاسخ مهرداد بهار که بر جابه‌جایی پی‌رنگِ آیین‌ها و اسطوره‌ها دست نهاده بود، مسکوب دیدگاه‌های الیاده و دومزیل را برابر هم می‌گذارد تا بگوید یکی بر «تکرارِ» مایه‌های هم‌گون دست گذاشته، و دیگری بر جابه‌جایی مایه‌ها و رخ‌دادها. با هم‌این نگاه، کار کاوش درباره‌ی کدام درون‌مایه از کجا برآمده و به کجا راه برده، خرسندش نمی‌کرد و از آن گریزان بود.

ستایندگان و پرخاش‌گران
روش مسکوب از هم‌آن روزها، پس از چاپ کتاب مقدمه‌ای بر ...، تا امروز، هم‌واره ستایش برخی و نا‌خوش‌آیندی گروه دیگر را برمی‌انگیخت. مسکوب در نشست کتاب امروز گفت: «آن‌چیزهایی که نوشته‌اند نقد نبوده، غالباً اظهار محبت بوده»، یا «دوستی گفته که شاهرخ زده است به عرفان. یکی دیگر گفته ... این بحث‎های اجتماعی چیست که می‌کند؟» درباره‌ی شیوه‌ی جستارنویسی و نوشتار او، سخن به ستایش یا نکوهش بسیار گفته شده، اما کسی تاکنون دانش زبانی او را به پرسش نگرفته بود. به تازگی پژوهنده‌ی گرامی، مهدی فیروزیان در کانال روشنان مهر، مسکوب را «نویسنده و مترجم بابلی»! (زاده‌ی بابل) خوانده، و «بدون هیچ تلاشی برای انتخاب»، به موشکافیِ شیوه‌ی نوشتنِ گزاره‌های آغازین کتابِ مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار پرداخته تا نشان دهد که برخی کاربردها در نوشته‌ی او «غلط محض»، و نوشتار او بر روی هم، «نثر ناشیانه» است، نه شاعرانه.

👉پاره‌ی دیگر هم‌این نوشته

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/



tgoop.com/bashgahandishe/12508
Create:
Last Update:

▫️
🖋 شاهرخ مسکوب چگونه می‌نوشت (۱)
‎ هادی راشد


«هزار سال از زندگی تلخ و بزرگ‌وار فردوسی می‌گذرد. در تاریخ ناسپاس و سفله‌پرور ما بی‌دادی که بر او رفته است مانندی ندارد. و در این جماعت قوادان و دلقکان که مائیم با هوس‌های ناچیز و آرزوهای تباه، کسی در اندیشهء کار او نیست و جهان شگفت شاهنامه هم‌چنان بر "ارباب فضل" دربسته و ناشناخته مانده است. اما در این دوران دراز، شاهنامه زندگی صبور خود را در میان مردم عادی این سرزمین ادامه داده است و هنوز هم صدای گرم‌اش گاه گاه این‌جا و آن‌جا در خانه‌ای و قهوه‌خانه‌ای شنیده می‌شود. ...»

‎مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار، ۱۳۴۲، صفحه‌ی ۵

سرآغازِ درخشان
دیباچه‌ی کتاب مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار با فراز بالا آغاز می‌شود. شاهرخ مسکوب با این «جستار»، و پژوهش‌جستارهای دیگر خود، گونه‌ی تازه‌ای در پژوهش ادبی به زبان فارسی و فارسی‌زبانان شناساند. جستارهای او، چنان تازه بود که پس از درآمدن دومین کارش، مهرداد بهار، ناصر پاک‌دامن، امیرحسین جهان‌بگلو، داریوش شایگان و شفیعی کدکنی هم‌راه با نجف دریابندری، ستایش‌گرانه به گفت‌وگو با نویسنده نشستند (کتاب امروز، پاییز ۱۳۵۱). دریابندری نوشت: «"مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیارِ" مسکوب، سرآغازی درخشان در کار تحقیق ادبی و پایه‌گذار شیوه‌ای نو در بررسی ادبیات کهن ایران بود.» مجتبی مینوی در نشست دیگری، با این امیدواری که به کسی برنخورد، درآمدنِ کارهای مسکوب و اسلامی ندوشن را پیش از آن که، دستِ کم «دو هزار کتاب درباره‌ی شاهنامه فردوسی و شعرسرایی او و داستان‌سازی او و مقایسهء داستان‌های او با ...» نوشته شود، «جزء قدم‌های بدوی» دانست؛ از دید او نخست می‌بایست ویرایش شاهنامه به سرانجام برسد.
در هم‌آن نشست، ناصر پاک‌دامن، یکی از ویژگی‌های کار مسکوب را برگزیدن زبانی ویژه و نوشتاری ویژه‌‎ی جستار خواند. مسکوب نیز در هم‌آهنگی با سخن او افزود: در نوشتن، «خیلی با آسان بودن و روان بودن موافق نیستم. روانی نثر، یا حتی شعر، به نظر من دلیل ارزش آن نمی‌تواند باشد. ... یعنی توقعم از خواننده زیاد است.»

شیوه‌ی نگارش مسکوب
نوشتار مسکوب، ریزوم‌وار از داده‌های فرهنگی و گنجینه‌ی واژگان و ساخت‌های زبانی می‌پرورد، نیرو می‌گیرد، جوانه می‌زند و خیز برمی‌دارد تا خاک سترون پژوهش ادبی را برآشوبد و به زایش و سرسبزی بخواند. خواندنِ نوشته‌های مسکوب، بی‌آگاهی از آن نیروها، بی نگریستن در آن جوانه‌ها و بی‌ هم‌دلی با آشوبی که برمی‌انگیزد، از خوانشی سرسری فراتر نمی‌رود. مسکوب در نوشتن، داده‌های بنیادی آگاهی و خوشه‌های واژگانی و سازه‌های زبانی را پیوسته از بافت کهنِ خود برمی‌چیند و آن را در ساختمان تازه به چشم خواننده می‌آورد. در پاسخ مهرداد بهار که بر جابه‌جایی پی‌رنگِ آیین‌ها و اسطوره‌ها دست نهاده بود، مسکوب دیدگاه‌های الیاده و دومزیل را برابر هم می‌گذارد تا بگوید یکی بر «تکرارِ» مایه‌های هم‌گون دست گذاشته، و دیگری بر جابه‌جایی مایه‌ها و رخ‌دادها. با هم‌این نگاه، کار کاوش درباره‌ی کدام درون‌مایه از کجا برآمده و به کجا راه برده، خرسندش نمی‌کرد و از آن گریزان بود.

ستایندگان و پرخاش‌گران
روش مسکوب از هم‌آن روزها، پس از چاپ کتاب مقدمه‌ای بر ...، تا امروز، هم‌واره ستایش برخی و نا‌خوش‌آیندی گروه دیگر را برمی‌انگیخت. مسکوب در نشست کتاب امروز گفت: «آن‌چیزهایی که نوشته‌اند نقد نبوده، غالباً اظهار محبت بوده»، یا «دوستی گفته که شاهرخ زده است به عرفان. یکی دیگر گفته ... این بحث‎های اجتماعی چیست که می‌کند؟» درباره‌ی شیوه‌ی جستارنویسی و نوشتار او، سخن به ستایش یا نکوهش بسیار گفته شده، اما کسی تاکنون دانش زبانی او را به پرسش نگرفته بود. به تازگی پژوهنده‌ی گرامی، مهدی فیروزیان در کانال روشنان مهر، مسکوب را «نویسنده و مترجم بابلی»! (زاده‌ی بابل) خوانده، و «بدون هیچ تلاشی برای انتخاب»، به موشکافیِ شیوه‌ی نوشتنِ گزاره‌های آغازین کتابِ مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار پرداخته تا نشان دهد که برخی کاربردها در نوشته‌ی او «غلط محض»، و نوشتار او بر روی هم، «نثر ناشیانه» است، نه شاعرانه.

👉پاره‌ی دیگر هم‌این نوشته

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/

BY باشگاه اندیشه


Share with your friend now:
tgoop.com/bashgahandishe/12508

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

How to Create a Private or Public Channel on Telegram? Telegram channels enable users to broadcast messages to multiple users simultaneously. Like on social media, users need to subscribe to your channel to get access to your content published by one or more administrators. Image: Telegram. The visual aspect of channels is very critical. In fact, design is the first thing that a potential subscriber pays attention to, even though unconsciously. SUCK Channel Telegram
from us


Telegram باشگاه اندیشه
FROM American