tgoop.com/bashgahandishe/12456
Last Update:
.
اندیشه یا گیشه؟! مسأله این است…
عبدالله برجسته
کارگردان تئاتر
شاید بهتر باشد این مطلب را با سخنی از تریستان برنارد شروع کنم که میگوید «وقتی جامعهای آرمان نداشته باشد نیازی به تئاتر ندارد».
این روزها مسألهی داغ فروش نمایشها، گیشه و محتوای آثاری که در این راستا تولید میشود بیش از همیشه به چالش جدی علاقمندان به این حوزه تبدیل شده که چگونه میتوان مطلوب را از غیر مطلوب تشخیص داد.
اینکه چه عوامل و چه چیزهایی باعث شده که هنرمندان به جای اینکه اول به کیفیت آثار خود فکر کنند، به فروش و گیشهی آن فکر میکنند بحث مفصلی است که در این مطلب نمیگنجد. فقط میتوان به این نکته اشاره کرد تئاتری که یکشبه و بدون هیچ زیرساخت مناسبی تبدیل به تئاتر خصوصی شده و بدون هیچ سوبسید دولتی و حمایتی به حال خود رها شده است قطعا دچار چالشهای اینچنینی میشود که آثاری تولید شوند که بتواند گیشهی مناسبی داشته باشد تا گروه بتواند به زندگی روزمره خود ادامه دهد. و در این راه گروههای نمایشی به جای پیدا کردن راه درست که مناسب مدیوم و شخصیت تئاتر باشد به سمت راههایی رفتند که نهتنها با ماهیت تئاتر همخوانی ندارد که اتفاقاً ضربههای جبرانناپذیری به این هنر ارزشمند زده است. از تولید آثار سخیف تا ورود چهرههای معروف سلیبریتیطور به این حرفه صرفا برای تأمین گیشه.
باید بپذیریم تئاتر یک تخصص است و مدیوم تئاتر متفاوت از گونههای دیگر هنرهای نمایشی.
پس بهتر است با تئاتر شوخی نکنیم و عناوین مختلفی را به آن نچسبانیم.
برای اینکه این بحث شفافتر شود باید از این منظر ابتدا مشخص کنیم تئاتر چیست و هنرمند تئاتر کیست؟
۱- آن چیزی که بر روی صحنه اجرا میشود و صرفا گیشه را نشانه گرفته و از هر دستاویز سخیف و نامناسب مدیوم تئاتر برای جذب مخاطب و فروش بیشتر استفاده میکند، هر چیزی که هست قطعا تئاتر نیست و افرادی که آن را تولید میکنند هر کس که باشند قطعا هنرمند تئاتر نیستند. معمولا این شکل از چیزی که روی صحنه به اجرا در میآید در بهترین حالتش اینفلوئنسر و افرادی تولید میکند که آزادکار هستند و …
۲- شاید بیرحمانه باشد اما آن چیزی که روی صحنه اجرا میشود و تنها بر اندیشه تکیه دارد حتی در بهترین حالتش هم هر چه که هست تئاتر نیست و افرادی که آن را تولید میکنند در بهترین حالتش تئوریسین، اندیشمند و… هستند و هنرمند تئاتر نیستند. (در اینجا بحثهای تئاترهای تجربی نیست)
۳- آن چیزی که روی صحنه اجرا میشود زمانی تئاتر است که از منظر و بستر اندیشه، گیشهی مناسبی هم داشته باشد. یعنی هم اثری دارای اندیشه و هم در جذب مخاطب و گیشه موفق باشد. درست اینجاست که هنرمند تئاتر متولد میشود. هنرمند تئاتر کسی است که با شناخت کامل از مدیوم تئاتر و تخصص کافی در این رشته، بتواند اثری رو مبتنی بر اندیشهای والا خلق بکند و از این طریق بتواند گیشهی خود را نیز تأمین بکند.
اینجاست که سختیهای تئاتر و هنرمند بودنش بیش از همیشه مشخص میشود و میتوان امیدوار بود که تئاتر وظیفهی ذاتی خود را در جامعه درست انجام میدهد و دارای کارکرد منحصر به فرد خودش است و تمایزش با سایر هنرهای نمایشی اندیشهی مرتبط با جامعهی خود است.
پس باز هم تکرار میکنم با تئاتر شوخی نکنیم و برای جذب مخاطب و صرفا فروش بیشتر پسوندهای نامناسب به این هنر ارزشمند نچسبانیم.
حال که فیلتر مناسبی برای ورود به این رشته نداریم، خودمان با خودمان صادق باشیم و هرچه که بر صحنه میبریم را تئاتر ننامیم و به شعور و فهم مخاطب احترام بگذاریم.
هر کس آزاد است آنچه فکر میکند را اجرا کند، اما لطفا با عنوان تئاتر و هنرمند تئاتر اینقدر برخورد سطحی نکنیم و تئاتر را به نازلترین سطح تقلیل ندهیم.
بگذاریم تئاتر، تئاتر بماند و هنرمند تئاتر، هنرمند تئاتر…
و در پایان باید بگویم…
من از مفصل این نکته مجملی گفتم
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…
#بازنشر #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
BY باشگاه اندیشه
Share with your friend now:
tgoop.com/bashgahandishe/12456